به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، آنچه که در ذهن عموم ما از سالمندی شکل گرفته، تصویر پیرمرد یا پیرزنی است که یک کیسه دارو در دست، در صف بانک منتظر دریافت حقوق بازنشستگی است؛ سفر و تفریح چندانی ندارد و با قسط و وام برای پسرش عروسی گرفته یا جهیزیه دخترش را تهیه کرده و حالا فکر میکند که چطور از زیر بار بدهی بیرون بیاید؟
بیشتر بخوانید
نادیده گرفتن حقوق سالمندان و بحران پیری در برنامه هفتم توسعه
در سالهای اخیر هم از گوشه و کنار خبر میرسد که هشیار باشید، ایران در نزدیکی بحران سالمندی است اما چرا سالمندی برای ما دوران آسایش و فراغت نیست و چطور افزایش تعداد سالمندان را بحران تلقی میکنیم؟
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در ایران معمولا به افرادی که سنشان بالای ۶۰ یا ۶۵ سال است، سالمند گفته می شود. عموما در حوزه سالمندی دو مفهوم سالخوردگی جمعیت و سالخوردگی فردی مطرح است. سالخوردگی فردی به تغییر و تحولاتی میپردازد که در رابطه فرد با دنیای پیرامون رخ میدهد. بنابراین سالخوردگی فردی یعنی عبور از مرز ۶۰ یا ۶۵سالگی، اما سالخوردگی جمعیت به معنای کاهش نسبت افراد زیر ۱۵ سال و افزایش نسبت افراد ۶۰ سال و بالاتر است. پیش بینی میشود ایران در دهه ۱۴۳۵ تا ۱۴۴۵ حدود ۳۵میلیون سالمند در کشور خواهد داشت.
۹۰ درصد سالمندان یک بیماری مزمن دارند
آمارها نشان میدهند که در حال حاضر ۱۰.۷ درصد جمعیت کشور را سالمندان یا افراد بالای ۶۰ سال تشکیل میدهند که شامل ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در کل کشور میشود. جمعیتی که بنا به گفته احمد دلبری رئیس مرکز تحقیقات سالمندی ۹۰ درصد آنها یک بیماری مزمن، ۷۵ درصد دو بیماری مزمن و ۵۰ درصد سه بیماری مزمن دارند.
کمبود امکانات درمانی مختص سالمندان
این در شرایطی است که زیرساخت لازم برای افزایش کیفیت زندگی سالمندان را نداریم. رئیس مرکز تحقیقات سالمندی میگوید: در کشورهای پیشرفته به ازای هر ۱۸ سالمند یک تخت آسایشگاهی وجود دارد در حالی که ما یک تخت آسایشگاهی به ازای هر ۶۴۰ نفر سالمند داریم. حتی با این تعداد تخت و در همین مراکز نیز مشکلاتی وجود دارد؛ برای مثال هزینه نگهداری هر سالمند ۱۱ میلیون تومان است و یارانهای که بهزیستی به ازای هر سالمند میدهد ۲ میلیون تومان است که آن هم به همه تعلق نمیگیرد. ما بر اساس استانداردهای جهانی باید حداقل ۲ هزار و ۳۰ متخصص طب سالمندی داشته باشیم اما در حال حاضر فقط ۲۳ نفر متخصص طب سالمندی داریم.
وی افزود: در کنار این رشته، به تخصصهایی نظیر روانشناسی سالمندی، مددکاری سالمندی و ... نیاز داریم. به همین دلیل است که از سالمندی در آینده نزدیک به عنوان ابربحران یاد میکنیم. یک متخصص طب سالمندی به طور میانگین برای ویزیت هر مراجعهکننده (سالمند) ۴۵ دقیقه وقت صرف میکند در حالی که در سایر تخصصها مانند تخصص داخلی، هیچگاه این مدت صرف ویزیت سالمندان نمیشود.
۶۰ درصد منابع بیمهای کشور برای ۱۰ درصد جمعیت سالمند استفاده میشود
بنا به گفته رئیس مرکز تحقیقات سالمندی یکی از دغدغههای دیگر ما در کشور بحث بیمه است؛ امروز ۶۰ درصدمنابع بیمهای کشور برای ۱۰ درصد جمعیت سالمند استفاده میشود یعنی سالمندان ما ۶ برابر میزان جمعیت خود از خدمات بیمه بهره میبرند؛ حالا تصور کنید در سالهای آینده که امید به زندگی به دلیل پیشرفت خدمات بهداشتی و درمانی افزایش مییابد و سالمندان با سنین بیشتری زندگی میکنند؛ اتفاقی که میافتد این است که جمعیت سالمند از ۱۰ درصد به ۳۰ درصد افزایش مییابد و میزان نیاز به منابع بیمهای برای سالمندان چندین برابر افزایش مییابد و نیاز به بیمههای طولانی مدت خواهیم داشت در حالی که امروز چنین بیمههایی در کشور وجود ندارد.
تنها ۴۰ درصد سالمندان حقوق بازنشسگی دارند
این درحالی است که حسامالدین علامه رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان در گفتوگو با ایسکانیوز عنوان کرد که تنها ۴۰ درصد سالمندان حقوق بازنشسگی دارند. وی افزود: یکی از مشکلات فعلی ساختارهای ارائه خدمت به سالمندان است. بهزیستی فقط به سالمندان آسیبپذیر که کمتر از یک درصد جمعیت سالمندان هستند، خدمات ارائه میدهد اما عمده سالمندان به جز حقوق بازنشستگی که ۴۰ درصد از این جمعیت را پوشش میدهد و کمکهای کمیته امداد به سالمندان آسیبپذیر، خدماتی دریافت نمیکنند و وضعیت مطلوبی نداریم. کشورهای پیشرفته مستمری سالمندی دارند اما ما این خدمات را نداریم.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان میگوید: سال ۱۴۱۰ آغاز بحران سالمندی در ایران است و در سال ۱۴۱۸ ابربحران سالمندی آغاز میشود و در ۱۴۳۰ اوج میگیرد. ایران برای اولین بار با این شرایط مواجه میشود که جمعیت سالمندان از سال ۱۴۱۰ از ۱۴ درصد عبور کند.
صندوقهای بازنشستگی به اندازه کافی برای حمایت از سالمندان توانمند نیستند
علامه درخصوص تبعات آغاز موج سالمندی در ایران توضیح داد: افزایش سالمندان تنها هم مهمترین پدیدهای خواهد بود که بعد از این سال با آن مواجه خواهیم شد. با بازنشسته شدن متولدین دهه ۵۰ به بعد هم فشار وارد بر صندوقهای بازنشستگی افزایش پیدا میکند.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان عنوان کرد: در محیط زندگی ما استانداردهای مناسب برای زندگی مطلوب فراهم نیست واگر میخواهیم شهر را برای محیط مناسب سالمندی آماده کنیم به برنامهریزی نیاز داریم. سالمندی چالشهایی در حوزه معیشت، سلامت، رفاه و حمایت اجتماعی، برنامه فرهنگی و سیاحتی، تعالی و معنویت، مراقبت با خود به همراه دارد و از آنجایی که این چالشها را میشناسیم، میگوییم که باید زیرساختهای مناسب فراهم کنیم.
۸۰ هزار تجرد قطعی در حوزه سالمندان
رئیس مرکز تحقیقات سالمندی اعلام کرده که در حال حاضر ۸۰ هزار تجرد قطعی در حوزه سالمندان داریم یعنی ۸۰ هزار سالمند داریم که ازدواج نکردهاند؛ در آینده این عدد به بیش از ۲.۶ میلیون نفر سالمند مجرد خواهد رسید. یعنی در آینده بیش از ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر سالمند خواهیم داشت که هیچگاه ازدواج نکردهاند و فرزندی نیز ندارند که از آنها نگهداری کند.
به عبارتی اقتصاد ایران با حدود ۳۰ میلیون سالمند مواجه میشود که برخی از آنها یا شغل ندارند یا درآمد بسیار پایین داشتند و نتوانستند سرمایه اقتصادی برای دوران پیری خود داشته باشند.
از جهتی یکی از شاخصهای شهر دوستدار سالمند، مناسبسازی شدن فضای شهری برای سالمندان است چراکه برخی از آنها مشکلات حرکتی داشته و برخی هم معلولیتی دارند و از صندلی چرخدار استفاده میکنند اما فضای شهری طوری طراحی نشده که بتوانند به راحتی بدون اینکه آسیب ببینند یا نیاز به کمک کسی داشته باشند، در شهر تردد کنند.
رامک حیدری فعال حوزه معلولان در این باره به ایسکانیوز گفت: در خصوص سد معابر اولین ارگان مسئول شهرداریها هستند که باید درخصوص رعایت نشدن قوانین به سازمانهای دیگر و اشخاص تذکر دهند و درصورت تکرار، جریمه کنند. متاسفانه در کلانشهر تهران، شهرداریها که خود مسئول هستند هیچ دیدی نسبت به تفاوتهای افراد دارای معلولیت ندارند و نمیدانند که ابعاد ویلچر متفاوت است. یا نمیدانند که معلولیت نابینا با کم بینا تفاوت دارد. یا آگاهی ندارند که کسی که با عصا یا واکر راه میرود با کوچکترین ناصافی زمین میخورد.
وی ادامه داد: دم ورودی پارکها را طوری ساختهاند که هیچ کس نمیتواند با ویلچر عبور کند. آسانسور و رمپهای ورودی ساختمانهای خود شهرداری اغلب مطابق با استاندارد نیستند و این کار را برای اعتراض شهروندان معلول سخت میکند. وقتی مسئول خود را ملزم به رعایت استانداردها نمیداند، چگونه میتوان از افراد جامعه انتظاری بیشتر داشت؟
به گزارش ایسکانیوز، بحران پیری، دور از تصور ما نیست و چیزی تا سال ۱۴۱۰ نمانده و اگر امروز زیرساختها برای حمایت از سالمندان افزایش پیدا نکند، شاهد مشکلات عدیدهای در این حوزه خواهیم بود.
انتهای پیام /
نظر شما