آزمون دکتری ۱۴۰۲ یکی از رقابتیترین کارزارهای علمی کشور میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی در سالهای اخیر بوده است. این آزمون در رشته مهندسی عمران و زیرگروههای آن، همواره مورد استقبال داوطلبان واقع شده و با توجه به نیاز ایران به توسعه عمرانی و زیرساختی، این گروه آزمونی، معمولاً با رقابت نزدیکی همراه است. فرید نادری دانشآموخته «مهندسی عمران سازه» از دانشگاه دولتی شهرکرد، عضو بنیاد ملی نخبگان و سرپرست تیم تحقیقات بتن دانشگاه آزاد اصفهان، با وجود فضای رقابتی یاد شده، موفق به کسب رتبه تک رقمی و موفقیت در این آزمون شد. دبیر سابق اتحادیه تشکلهای دانشگاه آزاد اسلامی ضمن انتقال تجربه به داوطلبان آزمون دکتری در سال آتی، بر اهمیت توجهِ دستگاههای دولتی در کشور به پژوهشهای هدفمند تأکید کرد. این مخترع بتنهای نوترکیب و صاحب مقاله در ژورنال Construction and Building Materials، همچنین با اشاره به چالش مهمّ فرار مغزها در کشور خواهان حمایت بنیاد ملی نخبگان از پژوهشگران و مخترعان جوان شد. گفتگوی خبرنگار گروه استانهای ایسکانیوز با فرید نادری را در ادامه میخوانید.
آزمون مقطع دکتری ۱۴۰۲ مهندسی عمران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در کنکور امسال سؤالات بهصورت بسیار مفهومی، استدلالی و ریشهای طراحی شده بود. این مسأله، در نهایت به کاهش میزان قبولی و کم شدن فاصله میان رتبههای برتر انجامید. بهطور مثال، سطح سؤالات زبان تخصصی تقریباً دشوار بود و سؤالات از منابع غیررایج طراحی شده بودند؛ در نتیجه، اکثر شرکتکنندگان نیز از پاسخ به این سؤالات صرفنظر کرده و بر روی سایر مفاد آزمون تمرکز کردند.
کسب رتبه ۶ دکتری و رتبه ۱ پذیرفتهشدگان دانشگاه خواجه نصیر
شما آزمون دکتری امسال در چه دانشگاهی پذیرفته شدید؟ معیار انتخاب این دانشگاه چه بود؟
من با کسب رتبه ۶ در آزمون دکتری، در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی بین چهار نفرِ پذیرفته شده در گرایش سازه، نفر نخست بودم. دانشگاههای مدنظر من به ترتیب دانشگاه خواجه نصیر، علم و صنعت، صنعتی اصفهان و دانشگاه اصفهان بود که در نهایت با توصیه استادانم، به این نتیجه رسیدم که در دانشگاه خواجه نصیر فرصت بهتری برای تعامل با استاد مدنظر خود را دارم.
روزانه تا ۱۰ ساعت منابع لاتین را مطالعه میکردم
روش مطالعه شما برای آمادگی در آزمون دکتری چه بود و از چه منابعی استفاده کردید؟
برای آزمون دکتری منابع تخصصی فارسی وجود ندارد؛ دو درس از مقطع کارشناسی شامل «مقاومت مصالح» و «تحلیل سازهها» و دو درس از مقطع ارشد شامل «دینامیک سازهها» و «تئوری الاستیسیته» مورد نیاز بودند. مطالعه من، بهصورت تست-محور بود و تمرینهای مفهومی را از کتب زبان اصلی مطالعه میکردم. این روش، موجب شد سؤالهای آزمون برای من چالشبرانگیز نباشد. میزان مطالعهام با حدود ۷ تا ۸ ساعت شروع شد و با نزدیک شدن به آزمون به ۱۰ ساعت ارتقا یافت. برای دروس عمومی مثل «استعداد تحصیلی» نیز بهصورت خودخوان، کتب و تستهای GMAT را مطالعه میکردم. ولی برای «زبان انگلیسی» وقت زیادی نگذاشتم و فقط مقداری دستور زبان تمرین کردم که آن هم به دلایلی که توضیح دادم، در آزمون استفاده نشد.
بهرهمندی علمی از دانشگاه، به خود دانشجو بستگی دارد
به عنوان مسئول پیشین تیم بتن دانشگاه آزاد اصفهان و از آنسو دانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشگاه دولتی، آیا تفاوت علمی بین دانشگاههای آزاد و دولتی مشاهده کردهاید؟
میزان بهرهمندی دانشجو از فرصتهای علمی در دانشگاه آزاد، به خودِ فرد بستگی دارد؛ اگر دانشجو به دنبال فراگیری علم باشد، میتواند پاسخ مطلوبی بگیرد. اما اگر به دنبال حواشی برود، کاملاً از مسیر خارج خواهد شد؛ ورود به حواشی در دانشگاههای دولتی قدری کمرنگتر است. ولی در نهایت، میزان استفاده از فرصتهای علمی -چه در دانشگاه دولتی و چه آزاد- به خود دانشجو وابسته است.
موفق به ثبت ۲ اختراع و ۳ مقاله ISI شدیم
دستاورد فعالیتهای پژوهشی شما در تیم تحقیقات بتن قبل از ورود به مقطع ارشد و دکتری چه بود؟
در دوره کارشناسی، پروژه تخصصی من معطوف به حوزه «بتن» بود و در مقطع ارشد نیز حوزه «بتنهای نوین» را به عنوان موضوع پایاننامه انتخاب کردم. پس از علاقه یافتن به حوزه بتن، ضمن مشورت با رئیس دانشگاه آزاد استان اصفهان و جلب حمایت ایشان، فعالیتهای پژوهشیام را در قالب تیم تحقیقات بتن دنبال کردم. در نهایت، من و همکارانم موفق شدیم تعدادی از بتنهایی که فاقد نمونه داخلی بود یا هزینه تولید بسیار زیادی داشت را تولید و بومیسازی کنیم. ما با تیمسازی از میان دانشجویان دانشگاههای مختلف با استفاده از تجهیزات پیشرفته دانشگاه آزاد اصفهان، طی کمتر از دو سال موفق به ثبت اختراع ۲ نمونه بتن GFRC و RPC و انتشار ۳ مقاله در نشریات ISI با Impact Factor بسیار عالی، شدیم.
این فعالیتها به مسیر علمی شما در مقاطع بالاتر چه کمکی کرد؟
تجربیات پیشین در حوزه بتن، سبب تسلط کامل بر نگارش پروپوزال و پایاننامه در مقطع ارشد و انتخاب آگاهانه دانشگاه در مقطع دکتری شد. همچنین در جلسات مصاحبه آزمون دکتری، ارائه اطلاعات تخصصی از سوی من توانست نظر استادان را در دانشگاههای مختلف جلب کند.
هیچکس دنبال رفع چالشها نیست!
برخی معتقدند تحصیل در مقطع ارشد و دکتری برای دانشجویان فنی لازم نیست و پس از کارشناسی باید مستقیماً بازار کار را تجربه کنند. چه شد که شما پژوهش را بر بازار کار ترجیح دادید؟ این انتخاب، چه نقاط ضعف و قوتی داشت؟
اگر با مدرک کارشناسی مهندسی وارد بازار کار شویم، اغلب باید سرپرستی کارگاه و آزمایشگاه را برعهده بگیریم؛ زیرا اطلاعات گستردهای نداشته و پژوهشی انجام ندادهایم. پس مجبوریم در سطح اجرایی بمانیم. اما روحیه من اینطور نبود! من هر کجا نقص جزیی میدیدم، علاقه داشتم برای رفع آن [از نظر علمی] تلاش کنم.
با این حال، پژوهش در رشتههای فنی و مهندسی دشوار است. ما در ایران با فقدان حمایت عملی بنیاد ملی نخبگان و دیگر متولیان دولتی مواجهیم که بسیار دلسرد کننده است. چالش بعدی، گمنام بودن «پژوهش» است؛ در ایران برخلاف کشورهای پیشرفته، هیچ برنامه مشخصی برای پژوهشهای هدفمند وجود ندارد. کسی به دنبال رفع چالشها نیست! اولویتهای پژوهشی سازمانها تنها در سطح ایده باقی مانده و جایی در برنامههای ۵ ساله توسعه ندارد. پژوهش زمانی دارای خروجی اثرگذار است که منسجم و همسو با نیازهای آتی کشور تدوین شده باشند.
مهمترین تأثیر فعالیت پژوهشی، تسلط بیشتر بر امور اجرایی است. زمانی که یک نویسنده قصد انجام یک پژوهش علمی را داشته باشد، طبعاً باید مقالات زیادی برای نگارش مقاله جدید، مطالعه شود. در نتیجه، حین مواجهه با ضعفهای جزیی موجود در کار اجرایی، ایدههای بیشتری نزد پژوهشگر وجود دارد و میتوان ضعفها را برطرف کرد.
بیشتر بخوانید:
محصولات بتنی نوترکیب بومیسازی میشود/ تحریم فرصتی مناسب برای توسعه تکنولوژیهای بومی
یا باید در کارشناسی متوقف شد، یا تا دکتری ادامه داد!
چه شد که تصمیم به تحصیل در مقطع دکتری گرفتید؟ چشمانداز شما برای آینده این مسیر چیست؟
من روحیه آکادمیک دارم؛ یکی از انگیزههای اصلیام برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری این بود که کارشناسی ارشد را حلقه واسط میان کارشناسی و دکتری میدیدم. زیرا مقطع کارشناسی ارشد، بار علمی چندانی اضافه نمیکند و اغلب آموزشهای معطوف به پژوهش به دانشجویان ارائه میشود. از سویی، مایل بودم کار تحقیقاتیام مداومت داشته باشد. پژوهش اگر استمرار نداشته باشد، صرفاً چند فعالیت تحقیقاتی بدون سرانجام است.
در مقطع دکتری میتوان با بهره از آموزشهای کارشناسی ارشد و با تجربه پایاننامه ۶ واحدی، پروپوزال ۱۸ واحدی سنگین مقطع دکتری را تدوین و تهیه کرد. به نظر من توقف در مقطع کارشناسی ارشد توقف خوبی نیست؛ یا باید در مقطع کارشناسی متوقف شد و به دنبال فعالیتهای اجرایی رفت، یا اگر تصمیم بر ادامه تحصیل وجود دارد باید دنبالهدار باشد و تا دکتری ادامه داد. من از ابتدا با ذهنیت تحصیل در مقطع دکتری، پا به تحصیلات تکمیلی گذاشتم. آینده شغلی که برای خودم متصور هستم نیز در همین فضای آکادمیک است.
پژوهشگران دغدغههای جدی اقتصادی دارند
تحصیلات خود را در دکتری متوقف میکنید؟ یا پسا-دکتری را نیز دنبال خواهید کرد؟
اگر وضعیت حمایت از نخبگان بهصورت فعلی باشد، ممکن است کشورهای دیگر را برای پسا-دکتری ترجیح دهم. حمایت نخبگانی در کشور بسیار ضعیف است. همه آنهایی که دانشجوی مقطع دکتری هستند، بیش از ۲۵ سال سن دارند؛ در نتیجه با دغدغههای اقتصادی و اجتماعی روبهرو هستند. کشورهای توسعه یافته، این دغدغه را برای دانشجویان پسا-دکتری و حتی دکتری کاهش داده یا از میان بردهاند و حمایت مالی بسیار خوبی از پژوهشگران میشود. این مشکلات، شرایط را برای فعالیت پژوهشی در کشور سخت میکند و باید ببینم آیا در چنین شرایطی میتوان به ادامه تحصیل پس از دکتری پرداخت یا خیر.
با وجود این مشکلات، در حال حاضر تعداد زیادی از دانشجویان از همان مقطع کارشناسی ارشد به فکر مهاجرت تحصیلی میافتند؛ چه اتفاقی میتواند امید را برای ادامه مسیر علمی پژوهشگران در ایران زنده نگه دارد؟
موضوعی که هیچگاه مرا برای ماندن در ایران دو دل نکرد، این بود که اگر میخواهیم تحولی صورت بگیرد، باید خودمان آغازگرِ آن باشیم. در صورت مهاجرت، من در کشور دیگری نیروی کار خواهم شد و فعالیتهایام وقف کشوری جز ایران میشود؛ این مسأله برای من بسیار سنگین بود. تلاش میکنم سختیهایی که قرار است متحمل شوم -چه از لحاظ اجتماعی و چه اقتصادی- به جان بخرم، ولی در کشورم بمانم و مشکلات را خودمان درون کشور حل کنیم.
از سوی دیگر، مهاجرت نخبگان دو بُعد دارد؛ گاهی فردی به این دلیل که مهارتش در ایران جای رشد ندارد، تصمیم به مهاجرت گرفته و سپس بازمیگردد. این بُعد، مهاجرت مثبتی است. اما از بُعد دیگر، مهاجرت از روی سختیهای زندگی هم صورت میگیرد. این نوع مهاجرت، منفی است و باعث تضعیف بدنه نخبگانی جامعه شده و در نتیجه افراد غیرنُخبه امور را به دست میگیرند. در پایان، این چرخه سبب حل نشدن مشکلات و در نتیجه کاهش نیروی متخصص خواهد شد.
اولین احساسی که با شنیدن عبارات زیر به شما دست میدهد را بفرمایید.
مقاومت مصالح: اگر در استاتیک قوی باشید، شیر هستید! اگر نه، درس بسیار سنگینی است.
سلف سرویس: جای گعدهها و برنامهریزی!
کنشگری دانشجویی تشکلی: رخوت.
حمایت از نخبگان: در حد طراحی ایده.
ارتباط صنعت و علم: رو به بهبود.
مهاجرت نخبگان: معضلِ سنگینِ امروزِ جامعه ما.
کمفروشی در مطالعه، در آینده به کمفروشی در کار میانجامد
در نهایت، اگر سخنی با جوانان، همرشتهها و افرادی که ممکن است صحبتهای شما را بخوانند دارید، بفرمایید.
اخلاق باید یکی از مهمترین اولویتها باشد. اگر اخلاق را سرلوحه کنید، بسیاری از معضلات حل خواهند شد. دانشجویان امروز در بازار کاری قرار گرفتهاند که واحد پول آن «نمره» است! پس نمره و معدل هم بسیار اهمیت دارد. اگر امروز در درس و مطالعه کمفروشی کنید، پس از ورود به بازار کار، آنجا هم کمفروشی خواهید کرد. اگر کسی با بیاخلاقی، تقلب و فرار از کار عادت کرد، قطعاً در آینده -چه مسئول باشد و چه پدر یک خانواده- وظیفه خود را به خوبی انجام نمیدهد. با رعایت اخلاق، دیگر موارد به خودی خود رو به اصلاح میروند.
خبرنگار: مطهره سادات هاشمی فشارکی
انتهای پیام/
نظر شما