گروه فرهنگی ایسکانیوز- در آغازین روزهای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر هستیم. جشنوارهای که هر سال با حواشی متعدد آغاز و با حواشی متعدد پایان مییابد. حواشی که بی تاثیر از فضای اجتماعی آن روزهای کشور نیست. جشنواره ای که از نظر جریان سازی بنیادین سالهاست در یک روند ابتر طی میشود. در طول ده روز، تعدادی فیلم که هیچ نخ تسبیحی برای محتوای آنها در هنگام انتخاب وجود ندارد، روی پرده نقرهای به نمایش در میآیندو سپس شب اختتامیه نیز جوایزی رد و بدل میشود که باز آن نیز حواشی متعدد دنبال خود دارد.
جشنوارهای که نتوانسته وارد ابعاد خطدهی و جریان سازی بشود و صرفا یک محفل عرضه آثار سینمایی تازه ساخته شده که دارای پروداکشن عظیمتر و حمایت ارگانی بیشتر نسبت به سایر فیلم های در جریان اکران سینماها، شده است.
ارگانهای هنری کشور نیز در یک دهه اخیر وارد گود رقابت در بالا بردن عدد آثار حضور یافته خودشان در جشنواره فجر بدون توجه به کیفیت محتوا، شده اند.
ارگان هایی که هر کدام درگیر رقابت بی پایانِ تولید عظیم و پر خرج اما تهی از قصه و داستان شده اند. رقابتی که خود آغاز کننده اش بودند و حال مشغول به آن هستند.
سالها است که رهبر انقلاب بر توجه به شخصیتها و قهرمانان تاریخ معاصر در آثار سینمایی و هنری تاکید دارند. ارگانها نیز با این بهانه هر سال آثار پرتره از شخصیت های معاصر تولید میکنند. آثاری که عدم تطابق میزان هزینه برای تولید و ضعف داستانی آنها هنوز جای بحث دارد.
نکتهای که اما تاکنون به صورت جدی وارد موضوعات مورد بحث نشده است، سهم استانها و شهرستانها از تولیدات سینمایی ارگانها است.
جشنواره فجر شاید یک محفل انحصاری برای تهران است. سهم استانها از این جشنواره تنها اکران آثار، آن هم نه تمام آثار بلکه آثار منتخب که توسط دبیرخانه جشنواره انتخاب میشوند.
ایستاده در غبار محمدحسین مهدویان آغاز جدی تولید آثار پرتره از شهدا و سرداران دفاع مقدس بود. شهدای شاخص که هر کدام متولد شهرستانهای مختلف بودند. لشکر ۲۷ محمد رسولالله هم فرماندهانش مانند ابراهیم همت، از سایر شهرهای بجز تهران بودند.
سینمایی که در تیتر، تصویرگر قهرمانان از تمام شهرهای کشور است اما در متن، سهم خاصی در نظر گرفته نشده است.
با دقیق شدن در فضای تولیدی کشور، وجود استعدادها و تیمهای خلاق و کاربلد به فراوانی دیده میشود، اما سهم این تیمها از بودجه بندی تولیدات سنگین به زیر صفر میرسد.
تولیداتی که در تهران و توسط تهیه کنندگان مستقر در ساختمان ارگان های سینمایی که از قضا تمام شان معاونت استانها دارند، جهت ساخته شدن با حضور عوامل و سلبریتیهای پایتخت نشین، تصویب میشوند.
سهم آن شهر و عواملش از این دست آثار که بستر رواییشان شهرهای مختلف است، تنها جستجو شدن توسط مخاطبین پس از تماشای اثر در گوگل جهت دریافت اطلاعات بیشتر از قهرمان قصه یا ماجرای روایت شده است.
در تحلیل رفتارشناسی بیشتر احساس میشود روند بودجه بندی و رسیدن به مرحله ساخت برای این ارگانها بیشتر اهدافی صرف نمایشی و گزارشی دارد و آنها به دنبال ایجاد روایت کلان در فضای عمومی و تحول در حافظه تاریخی جامعه نیستند. چرا که عدم استقبال مخاطبان سینما از این گونه آثار در هنگام اکران های عمومی نشان دهنده عدم توجه به مباحثی از جمله قصه پردازی و جذابیت برای مخاطبان عام و خاص آثار دارد.
سینمای پرتره ساز اما منفصل از هویت اجتماعی آن قهرمانان، میشود فیلمهایی که در گریم نمایانگر یک شخصیت تراز و مهم تاریخ معاصر است اما در زیر متن، بسیار از فضای واقعی دور است. بازیگرانی که سالها در نقش های اجتماعی ایفا نقش کردند و حال میخواهند ایفا کننده قصه قهرمانانی باشند که لهجه و گویش شان وجه تمایز آن ها بوده ولی در اثر، به ضعیف ترین حالت ممکن ارائه میشود. قهرمانانی که شجاعت و جلودار بودن آن ها زبان زد بوده اما سینمای متاثر از باکس آفیس سلبریتی پسند و درام های پایانباز، به ما قهرمانی سردرگم و گنگ نشان میدهد.
شاید میتوان گفت یکی از نکات حائز اهمیت که میتواند به این بحران عظیم سینمای ایران کمک کند، شکل گیری عدالت توزیع منابع مالی به گروه های فیلمسازی شهرستانها میباشد.
ارگانها و نهادهای مرتبط که مقصد حجم بالای بودجه های فرهنگی هستند، باید در قطعات پازل خودشان، شهرستانها را قرار دهند. شهرستانها در مراحلی هستند که نیاز به زمان گذاری برای رسیدن به سطح مطلوب نیست بلکه اندکی اعتماد میتواند نشان دهد که سالها به اشتباه این ظرفیتها بایکوت شدند. البته گاه بایکوت به اشتباه نبوده و در تصمیم گیری ها این ظرفیت را در مسیر برنامههای خود نمیدیدند و آن را شاید یک چالش هم قلمداد میکردند به همین دلیل تصمیم به یک بایکوت انتخابی کردند.
اتفاقی که باید برای آن چاره اندیشی کرد و ارگان های فرهنگی حاکمیتی تکلیف خود را با رسالت خود در گام اول مشخص کنند. ارگانهایی که در رسالت عمدهشان، حمایت از شکل گیری فضای عادلانه تولیدی در سراسر ایران میباشد اما در عمل تنها مشغول به فیلمسازی با تیم های معتمد خودشان هستند.
*فعال فرهنگی و دانشجویی
انتهای پیام/
نظر شما