بحران بی‌آبی اصفهان، کماکان تحت‌الشعاعِ صنعت و کشاورزی

هفته گرامی‌داشت محیط زیست ۱۴۰۳ در حالی گذشت که خشکی زاینده‌رود و گاوخونی، کماکان ابربحران زیست محیطی اصفهان را در ادامه دو دهه اخیر حفظ کرده است. بحرانی که در اشکال مختلف، آثار خطرناکی بر تداوم حیات تمدنی اصفهان داشته، ولیکن این آثار منفی تاکنون نتوانسته تمرکز دولتی‌ها را به‌جای تخصیص آب به صنعت و کشاورزی، به ریشه‌های اصلی بحران معطوف کند.

به گزارش خبرنگار گروه استان‌های ایسکانیوز از اصفهان، صبح شنبه پنجم خردادماه بود که مهران زینلیان معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری اصفهان ضمن خبر دادن از قطع جریان زاینده‌رود پس از ۴۰ روز جاری بودن این رودخانه، اظهار داشت: جریان زاینده‌رود با هدف «توزیع آب برای کشاورزان شرق اصفهان» تا ۶ خرداد ادامه دارد و سپس قطع خواهد شد!

وی بدون اشاره به اقدامات دولت پس از ششم خردادماه برای مقابله با بحران فرونشست در اصفهان و یا تأمین حقابه گاوخونی، بیان کرد: پس از اتمام توزیع آب برای اراضی کشاورزی شرق، یک نوبت آب برای «باغات و اراضی غرب اصفهان» از سد [زاینده‌رود] رهاسازی خواهد شد.

تأکیداتی از این دست و تمرکز بر پاسخ به مطالبات بعضاً برحقّ کشاورزان یا صنعت‌گران به جای تمرکز بر ریشه اصلی بحران -یعنی تداومِ بیش از ۲۰ سال خشکاندن زاینده‌رود- به خودی خود، گویای عدم درک دقیق از مشکلات بحران اقلیمی مرکز ایران است.

بحران بی‌آبی اصفهان، کماکان تحت‌الشعاعِ صنعت و کشاورزی

کام خشک زاینده‌رود

طی یک‌سال گذشته، نخستین نوبت رهاسازی آب برای کشت پاییزه کشاورزان شرق و غرب اصفهان از ۲۰ آبان ۱۴۰۲ به مدت ۱۷ روز انجام شد و در دومین نوبت نیز از سوم فروردین به مدت ۱۲ روز آب در بستر زاینده‌رود و کانال‌های کشاورزی شرق و غرب جریان داشت و در آخرین نوبت نیز، جریان آب تا ششم خردادماه ادامه یافت. نحوه رهاسازی آب در بستر تشنه زاینده‌رود نشان می‌دهد که «پرآب‌ترین رود فلات مرکزی ایران» از پاییز گذشته تاکنون کم‌تر از ۸۰ روز جریان داشته است؛ سیاستی که هرچند خطوط صنعتی و تا حدی اراضی کشاورزی را سیراب کرده، اما بحران اکولوژیک اصفهان را به‌طور کلی نادیده می‌گیرد.

بسیاری از کارشناسان برجسته محیط زیست و مهندسی آب باور دارند که اگر دولت به‌جای رهاسازی پُرحجم آب در هر نوبت رهاسازی طبق مطالبات کشاورزان، جریان رودخانه را به‌طور دائمی -هرچند کم‌آب‌تر- برقرار می‌کرد، علاوه بر تحقق مطالبات حقابه‌دارانِ کشاورز و صنعت‌، نه بحران فرونشست با شدت کنونی اصفهان را دچار آسیب می‌کرد و نه حیات انسانی و جانوری -آن‌طور که کارشناسان هشدار می‌دهند- با تهدید مواجه بود.

بحران بی‌آبی اصفهان، کماکان تحت‌الشعاعِ صنعت و کشاورزی

سرنوشت مبهم ۴۷ درصد از آب زاینده‌رود

در پاسخ به هشدارهای مکرر کارشناسان زیست‌محیطی نسبت به توسعه بحران آب در استان‌هایی مانند یزد و کرمان، از اوایل دولت سیزدهم طرح انتقال آب از دریای عمان به اصفهان -در طول خط لوله آب‌رسانی به استان‌های هرمزگان، کرمان و یزد- کلید خورد. این طرح هرچند در ابتدا موجب امیدواری مردم و فعالان محیط زیست نسبت به حل بحران خشکی زاینده‌رود و گاوخونی شد، اما با مشخص شدن هدف اصلی این پروژه برای «تأمینِ آب مصرفی بخش صنعت»، امیدهای اولیه شروع به رنگ‌باختن کرد!

در همین رابطه، هرچند دولت اعتقاد دارد که احداث خط لوله انتقال آب از دریای عمان، گامی کارساز برای احیای دائمی زاینده‌رود است، اما اغلب کارشناسان معتقدند با توجه به سرمایه‌گذاری صنایع بزرگ در احداث خط لوله انتقال آب از جنوب، این پروژه نقش جدی در احیای زاینده‌رود نخواهد داشت.

پیش‌تر اسفندیار امینی -کارشناس حوزه آب و زاینده‌رود- در نشست «زاینده‌رود و باتلاق گاوخونی» با اشاره به پروژه انتقال آب از دریای عمان گفته بود: حتی اگر این طرح عملیاتی شود، در خشکی زاینده‌رود و فرونشست هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود. تخصیص آب به صنعت حدود تنها ۴ درصد اعلام شده است. در حالی که سال گذشته ۴۷ درصد از آب خروجی سد زاینده‌رود طی ۱۴ روز، بدون آدرس مصرف شده است! در نتیجه بحران زاینده‌رود، بحثی فنی نیست؛ بلکه حقوقی است و محور همه مسائل باید رعایت قانون باشد.

متهم اصلی خشکی زاینده‌رود

امینی اولین دلیل خشکی زاینده‌رود را نامتناسب بودن تراز منابع و مصارف می‌داند که طبق ماده ۱۸ و ۱۹ قانون آب مصوب ۱۳۴۷ و سپس مواد ۲۴، ۲۹ و ۲۱ قانون فعلی، وزارت نیرو مکلف بوده ابتدا آب را تأمین کرده و سپس تخصیص دهد. در حالی که ۳۸۴ میلیون مترمکعب آب تأمین شده و ۵ برابر این مقدار را تخصیص داده‌اند! بالغ بر ۴۳ هزار حلقه چاه نیز در حوضه آبریز حفر شده و تنها به میزانِ بارش و در صورت جایگزینی، قابل برداشت است. با این حال، تفاضل منابع و تخصیص در حوضه آب‌های زیرزمینی ۲۰ تا ۲۵ برابر است!

وی دومین دلیل خشکی زاینده‌رود را لجام گسیختگی‌ مدیریتی عنوان کرده است؛ به نحوی که ۴۰ تا ۴۵ درصد آب رها شده از سد زاینده‌رود در پایین‌دست «بدون آدرس» مصرف می‌شود و در بالادست نیز اتفاقاتی رخ داده که ۳۰ تا ۳۵ درصد از آب بارشی وارد سد نمی‌شود. این شرایط، اختلال در چرخش طبیعی آب در حوضه آبریز را به دنبال داشته است. از طرفی، در حوضه‌های بسته، آب سیرکوله می‌شود؛ ولی در حوضه زاینده‌رود و سرچشمه‌های آن، به قدری برداشت آب و دخالت‌های تعمدی انسان افزایش یافته که دیگر آب در حوضه آبریز سیرکوله نمی‌شود.

نابودی حیات جانوری

اشاره اسفندیار امینی به شرایط بحرانی محیط زیستِ اصفهان با وجود خشکی زاینده‌رود، نه فقط از حیث قطع جریان آبِ رودخانه، بلکه از منظر تخریب زیستگاه جانوری نیز مسأله قبل تأملی است. اخیراً، مریم امیدی -رییس اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست استان اصفهان- از کاهش چشم‌گیر زاد و ولد حیات وحش به خصوص پرندگان در منطقه تالاب بین‌المللی گاوخونی خبر داده بود.

امیدی در این رابطه اظهار کرده: پوشش گیاهی مناطق شرقی اصفهان از جمله زیستگاه گاوخونی تخریب شده و همین موضوع، شرایط تغذیه‌ جانوران آن منطقه را دشوار کرده و باعث کاهش زاد و ولد در حیات وحش شده است.

بحران بی‌آبی اصفهان، کماکان تحت‌الشعاعِ صنعت و کشاورزی

زیستگاه‌هایی مثل «پناهگاه عباس آباد» و «منطقه شکار ممنوع کلاته» در شرق استان اصفهان، از جمله زیستگاه‌های مهم از حیث تنوع گونه‌های جانوری هستند. برای نمونه، پناهگاه حیات وحش عباس‌آباد با وسعت ۳۰۵ هزار هکتار در شرق استان اصفهان قرار دارد و یکی از با ارزش‌ترین زیستگاه‌های یوزپلنگ آسیایی محسوب می‌شود. علی‌رغم این موضوع، فشارِ بحرانِ کم‌آبی بر این مناطق، موجب خشکسالی و کاهش پوشش گیاهی شده و در نهایت حیات جانوری را دچار تهدید جدی کرده است. موضوعی که به‌نظر می‌رسد نسبت به مطالبات فعالان بخش کشاورزی و صنعت، کم‌تر مورد توجه دولت‌مردان قرار داشته است.

خشکی ۹۸ درصدی اصفهان

بنابر گزارش اداره کل هواشناسی استان اصفهان در بهمن‌ماه ۱۴۰۲، بیش از ۹۸ درصد استان اصفهان درگیر خشکسالی است و تنها کم‌تر از یک درصد اراضی استان، ترسالی نرمال را تجربه کرده است. در این میان، ۴۷ درصد از اراضی درگیر خشکسالی شدید و ۴۲ درصد با خشکسالی بسیار شدید مواجه است.

بحران بی‌آبی اصفهان، کماکان تحت‌الشعاعِ صنعت و کشاورزی

بحرانی جدی خشکسالی در اصفهان، در تالاب بین‌المللی گاوخونی اوضاع اسف‌بارتری دارد؛ به‌گونه‌ای که ۹۹ درصد این تالاب با خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کند. این تالاب که از سال ۱۳۵۴ ثبت جهانی شده است، زیست‌گاه صدها گونه طبیعی و جانوری به‌خصوص پرندگان مهاجر می‌باشد. تصویب طرح‌های غیراصولی انتقال آب توسط وزارت نیرو، صدور مجوزهای جدید طرح‌های آب‌بر توسط وزارت جهاد کشاورزی و توسعه بی‌ضابطه صنعت فولاد، کاشی و سرامیک و ... توسط وزارت صمت، عامل اصلی نابودی زیست‌بوم تالاب بین‌المللی گاوخونی است؛ در حالی که ایران عضو «کنوانسیون بین‌المللی رامسر» است و طبق آن حق ندارد قوانینی تصویب کند که بر اثر آن قوانین، تالاب‌ها خشک شوند.

۱۲،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان خسارت

احمدرضا لاهیجان‌زاده مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان اصفهان سال گذشته در نشست «گفتگوهایی درباره جریان دائمی زاینده‌رود» تصریح کرده بود: ما مجبوریم با آن‌هایی که به دنبال توسعه هستند با زبان اقتصاد صحبت کنیم. من در کتاب «ارزش‌گذاری اقتصادی گاوخونی و رودخانه زاینده‌رود» به بیش از ۱۰۰ ارزش مختلف اقتصادی و زیست‌محیطی برای تالاب گاوخونی اشاره کرده‌ام که از مهم‌ترین ارزش‌ها می‌توان به نقش تالاب در حفاظت در برابر طوفان‌ها، پُر کردن سفره‌های زیرزمینی، حفاظت در برابر سیلاب، قدرت پاکسازی و خودپالایی سموم و فلزات سنگین، حفظ گونه‌های گیاهی و جانوری، ارزش‌های زیبایی شناختی و اکوتوریستی، ایجاد حس مالکیت عمومی و نقش آن در هویت مردم، ارزش‌های درمانی و روحی-روانی، مزایای کشاورزی و اثرگذاری بر منابع تجدیدپذیر، اشاره کرد. در دنیا ارزش سالانه تالاب‌ها به ازای هر هکتار حداقل ۵ و حداکثر ۱۵ هزار دلار در نظر گرفته می‌شود.

بر این اساس در صورتی‌که کارکرد تالاب گاوخونی را حداقل در نظر بگیریم، سالانه ۲۲۵ میلیون دلار ارزش اقتصادی خواهد داشت. با این حساب، خسارت خشکی تالاب گاوخونی، سالانه حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان است!

سهم «دولت-ملت» از تداوم حیات

با این همه، سازمان حفاظت از محیط زیست تصمیم گرفت تا شعار هفته متبوع سازمان خود در سال ۱۴۰۳ را «سهم من در تداوم حیات» اعلام کند. این شعار، درحالی‌که دولت تصمیم به انتقال آب از زاینده‌رود به اقصی نقاط هم‌جوار گرفته، دولت طرح انتقال بِن-بروجن را علی‌رغم انتقادات گسترده اجرایی کرده، دولت ده‌ها مرکز آب‌بر صنعتی را کلنگ زده، دولت اجازه توسعه کشاورزی و باغ‌کاری را داده، دولت بر آب‌دزدی در پلاک‌های بی‌نشان و چاه‌های غیرمجاز نظارت کافی نداشته و ... دقیقاً با چه منطقی به‌جای دست گذاشتن بر سهم خود در تداوم حیات، بر «سهم مردم» تأکید دارد؟!

بحران بی‌آبی اصفهان، کماکان تحت‌الشعاعِ صنعت و کشاورزی

محمد کوشافر رئیس مرکز تحقیقات مطالعات آب دانشگاه آزاد، با اشاره به این موضوع در کانال تلگرامی خود نوشت: شعار محوری هفته محیط زیست ۱۴۰۳ مناسب و قابل تأمل است به شرط آن‌که مخاطبِ «من» علاوه بر مردم عادی، «مسئولین مربوطه» هم باشند! و در واقع این شعار با جمله زیر کامل‌تر می‌شود... مدیران محترم سازمان حفاظت محیط زیست، «سهم شما در تداوم حیات»؟!

تا نشان سمّ اسبت ‌گم‌ کنند،

ترکمانا نعل را وارونه زن!

چراییِ آن‌چه بر سر اصفهان گذشته و می‌گذرد، بیش از همه مصادیقی که گفته شد و نشد، محصول همین «نعل وارونه زدن» است! بر فرض که مردم به فراخوانِ پوستر گرامی‌داشتِ محیط‌زیستِ دولتی‌ها، دوچرخه‌سواری کنند، گیاه بکارند، از جنگل صیانت کنند و همت به بازیافت داشته باشند، همه این‌ها و بلکه بیش‌تر از آن، دقیقاً چه تأثیری بر ارجحیتِ تأمین آبِ فولاد و پتروشیمی برای دولت، نسبت به تأمین حقابه زاینده‌رود و گاوخونی دارد؟

چاره غلبه بر شرایط تلخی که زیست‌بوم ایران و اصفهان دهه‌هاست با آن دست و پنجه نرم می‌کند، قبل از هرچیز «پذیرش وجود بحران» است. اگر مسئولان به معنای واقعه کلمه «بحران زیست محیطی» را باور کنند، تأثیر تصمیمات عملیِ خود بر محیط زیست را در نظر خواهند گرفت. در آن صورت است که می‌توان امیدوار بود با هر قدمِ مسئولان برای گرامی‌داشت محیط زیست، تلاش دل‌سوزانه شهروندان نیز بر کلان‌روندها تأثیری بگذارد؛ تا زاینده‌رود دوباره جاری شود، تا آب به کام تشنه گاوخونی بازگردد، و تا دل‌خوشی تصمیم‌سازان به چند صباحِ کوتاه سودِ صنعتی و کشاورزی، پایانِ بی‌بازگشتِ تمدن دیرپای اصفهان و ایران نباشد.

خبرنگار: مهرزاد سلیمی

انتهای پیام./

کد خبر: 1231857

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =