به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ جبهه اصلاحات در سند راهبردی خود درباره انتخابات زودهنگام چهاردهمین دوره ریاست جمهوری اعلام کرده است به صورت «مشروط» در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو مشارکت میکند.
بیشتر بخوانید؛
جبهه اصلاحات از ترس شکست وارد انتخابات نشد/ کنار گذاشتن بهزاد نبوی خودزنی بود
برخی از شروطی که در بیانیه این جبهه آمده است عبارتند از: ۱) این مشارکت با معرفی نامزد یا نامزدهای اختصاصی انجام میپذیرد. ۲) نامزد یا نامزدهای اختصاصی جبهه اصلاحات از میان شخصیتهای متعهد به نمایندگی از مواضع و دیدگاههای اصلاح طلبان انتخاب میشوند. ۳) مشارکت جبهه در انتخابات منوط به تأیید صلاحیت حداقل یکی از نامزدهای اختصاصی خود خواهدبود.
بر این اساس شرط اصلی جبهه اصلاحات برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری تایید کاندیدای اختصاصی است. عباس عبدی در واکنش به شرط گذاشتن جبهه اصلاحات نوشته است: «این که مشارکت جبهه در انتخابات منوط به تأیید صلاحیت حداقل یکی از نامزدهای اختصاصی خود خواهد بود. دو ایراد کلی دارد. هم به لحاظ راهبردی نادرست است و هم از منظر تاکتیکی.»
وی د ادامه نوشته است: «چرا گزاره مزبور به لحاظ راهبردی نادرست است؟ تایید صلاحیت نامزدهای اصلاحات از دو حال خارج نیست. یا اینکه در چارچوب سیاستهای جاری رسمی میگنجد یا خارج از آن است. اگر خارج باشد بهطور طبیعی رد میکنند. مگر اینکه شواهد به گونهای باشد که نامزد مورد نظر مطلقا شانسی برای انتخاب شدن نداشته باشد، یا قادر به نمایندگی جریان اصلاحات نباشد.
در این صورت شرکت کردن امری بیفایده است و همان میشود که ساختار طالب آن است. یعنی شکست خورده پیش از آغاز مسابقه.اگر هم تایید صلاحیت در چارچوب سیاستهای رسمی باشد نیاز به چنین بیانی از طریق عمومی و منوط و مشروط کردن شرکت نیست، زیرا این رفتار نوعی تقابل تلقی میشود.»
این راهبرد همان مشی است که جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی نیز در پیش گرفت. این جبهه در آن دوره نیز پس یک بیانیه از ارائه لیست برای تهران خودداری کرد و دلیل این تصمیم را غیررقابتی و غیر موثربودن انتخابات اعلام کرد، هر چند این جبهه بیانهاش را به معنی تحریم انتخابات نمیدانست اما در آن مقطع راهبرد جبهه اصلاحات سبب شد تا به جز چند حزب از جمله ندای ایرانیان، اعتماد ملی و کارگزاران سازندگی، سایراحزاب اصلاحطلب در انتخابات مجلس مشارکت نکردند.
برخی تحلیلگران سیاسی عدم کنشورزی فعال جبهه اصلاحات در انتخابات اخیررا ترس از شکست میدانستند و بر این باوربودند که جبهه مذکور در برآوردهای انتخاباتی چناچه به این نتیجه میرسد که شانس پیروزی دارد، وارد گود میشد و بخت کاندیداهای خود را برای راهیابی به بهارستان امتحان میکرد.
با مفروض دانستن چنین انگارهای در فاصله کوتاه انتخابات مجلس دوازدهم تا انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم چه اتفاقی افتاده است که برخی کاندیداهای سرشناس طیف اصلاحطلبی و طیفهای نزدیک به این جریان با حضور در ساختمان فاطمی سودای رسیدن به پاستور را در ذهن دارند. آیا این افراد در صورت تایید صلاحیت شدن به صورت مستقل عمل خواهند کرد یا در نقش کاندیدای پوششی گزینه احتمالی جبهه اصلاحات وارد عرصه انتخابات خواهند شد؟ پاسخ این سوالات پس از اعلام نتایج تایید و رد صلاحیتها از سوی شورای نگهبان در تاریخ ۲۲ خردادماه روشن میشود.
با این اوصاف باید دید آیا همان رویه جبهه اصلاحات در زمان انتخابات مجلس در انتخابات ریاست جمهوری نیز دادامه پیدا می کند یا جبهه اصلاحت در راهبرد انتخاباتی خود ناگزیر به جرح و تعدیل میشود. چنانچه همان راهبرد تداوم پیدا کند چه سرنوشتی در انتظار آینده جبهه اصلاحات در سپهر سیاسی کشور است؟ آیا دوباره شاهد بیانههایی از جنس راهگشایی در روزهای نزدیک به انتخابات خواهیم بود؟ این بیانیهها شکاف در طیف اصلاح طلبی را بیشتر میکنند؟
در راستای پاسخ به پرسشهای فوق با ناصر ایمانی، فعال سیاسی گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
ایمانی به خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفت: جبهه اصلاحات قبل از این که مشارکت خود را در انتخابات پیشرو مشروط کند باید، نامزد خود را معرفی کند یا نامزهایی که ثبتنام میکنند اگر گرایش حزبی به جبهه اصلاحات دارند باید بگویند تا وقتی فردی رد صلاحیت شد بدانیم آن فرد نامزد جبهه اصلاحات بود و رد شده است یا خبر؟ مثلا آیا آقای پزشکیان یا آقای همتی کاندیدای جبهه اصلاحات هستند؟ اگر کاندیدهای جبهه اصلاحات به صراحت مطرح نشوند بعد از اعلام تایید و رد صلاحیتها این جبهه مدعی خواهد شد که کاندیدای ما رد صلاحیت شده و در انتخابات شرکت نمیکنیم!
وی درباره احتمال حمایت جبهه اصلاحات از کاندیداتوری گزینهای مانند پزشکیان گفت: فکر نمیکنم جبهه اصلاحات از ایشان حمایت کند زیرا پزشکیان موفق به کسب رای بالا نمیشود و جبهه اصلاحات سعی میکند افرادی را کاندیدای خودش کند که امکان رای آوری زیاد داشته باشند.
اگر جبهه اصلاحات در انتخابات حضور نیابد به معنی مرگ سیاسیاش است
این فعال سیاسی درباره آینده محتمل پیشروی جبهه اصلاحات گفت: یک جریان سیاسی، بلاخص در کشور ما با فعال بودن در زمان انتخابات پایدار میماند. اگر جبهه اصلاحات بخواهد در هر دورهای از انتخابات به دلیلی حضور پیدا نکند عملا از صحنه سیاست حذف میشود و این سرنوشت خوبی نیست. این جبهه باید در انتخابات شرکت کند تا اگر در دورهای نتوانست رای بیاورند در دورههای بعد بتوانند موفق به کسب رای شود اما این که به کلی حضور پیدا نکنند به معنای مرگ سیاسی این جریان است.
ایمانی درباره تکرار بیانیههایی نظیر«روزنه گشایی» و تشدید شکاف و انشقاق در جبهه اصلاحات گفت: جبهه اصلاحت از چند دوره انتخابات گذشته دچار انشقاق شده است. برخی افراد و احزاب این جبهه مانند انتخابات ۱۴۰۰ رسما در انتخابات شرکت کردهاند و برخی دیگر هم گفتند در انتخابات شرکت نمیکنیم و آن را تحریم کردند و این انشقاق پس از این تعمیق پیدا میکند.
جبهه اصلاحات سالها است دچار انشقاق شده اما آن را به رسمیت نمیشناسد
وی گفت: جبهه اصلاحات از یک طیف تشکیل شده که در یک سر طیف افراد سکولار و در طرف دیگر طیف هم افرادی هستند که ماهیت نظام را قبول دارند و دو سر این طیف بسیار گسترده است و سالها است که طیف اصلاحطلبی دچار انشقاق شده اما خودشان این انشقاق را به رسمیت نمیشناسند. باید اعتراف کنند ما چند پاره شدهایم.
این تحلیلگر سیاسی درباره علت عدم به رسمیت شناختن انشقاق درونی از سوی جبهه اصلاحات نیز گفت: این افراد میخواهند قدرت خود را از طریق قرار گرفتن زیر یک تابلو حفظ کنند اما واقعیت این است که این قدرت شکسته شده است و به نظر من اذعان به شکسته شدن قدرت بهتر از بالا نگه داشتن تابلو به شکل تصنعی است زیرا این تابلو در هر زمانی که انتخاباتی در کشور برگزار میشود، نشان میدهد چقدر انشقاق درون جبهه اصلاحطلبی وجود دارد.
انتهای پیام/
نظر شما