به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ پس از اعلام نتیجه نهایی دور اول انتخابات ریاستجمهوری، مشارکت ۴۰ درصدی و سایه سنگین عدم مشارکت بخش قابل توجهی از واجدان حق رای، پهلو به پهلوی سرنوشت دو کاندیدایی که به دور دوم انتخابات راه پیدا کردند موجی از تحلیل و تفسیرهای متعدد را به راه انداخته است.
بیشتر بخوانید؛
کدام نظرسنجی کمترین اختلاف را با نتایج دور اول انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ داشت؟
درصد مشارکت در این دوره از انتخابات نسبت به انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ کاهش ملموسی داشت. میزان مشارکت از ۴۸ درصد به ۴۰ درصد رسید و رکورد جدیدی از کاهش میزان مشارکت در تاریخ انتخابات ریاستجمهوری به ثبت رسید و از یک جامعه ۶۱ میلیون نفری مختار برای تعیین سرنوشت خود تنها اندکی بیش از ۲۴ میلیون نفر به پای صندوقهای رای رفتند و هیچیک از کاندیداها نیز نتوانستند حائز اکثریت آرا شوند.
به یقین این رخداد تلخ، حامل پیامهای خوشایندی برای هیچ جریان سیاسی در کشور نیست اما آنچه بیش از همه خودنمایی میکند ناتوانی اصلاحطلبان برای ترقیب قشر موسوم به خاکستری در رفتن به پای صندوقهای رای بود.
در حالی که جریان اصلاحطلبی در تحلیل کاهش مشارکت انتخابات سالهای گذشته بویژه انتخابات دور دوازدهم مجلس شورای اسلامی انگشت اتهام را به سمت ساختار سیاسی داخلی و رقیب اصولگرا نشانه می گرفت و رد صلاحیت چهرههای شاخص این جریان را عامل بیرقبتی طبقه متوسط شهری در انتخابات می دانست؛ انتخابات این دوره نشان داد این جریان سیاسی با تمام تلاشهایی که کرد نتوانست اعتماد اکثریت جامعه هدفش را بدست آورد. علاوه بر این اگر در میان جریان جبهه انقلاب اجماع شکل میگرفت شاید نتیجه انتخابات به شکل دیگری رقم میخورد.
حال این پرسش مطرح میشود که رقم قابل ملاحظه غایبان انتخابات ۸ تیر۱۴۰۳ بهرغم حضور کاندیدای اختصاصی جبهه اصلاحات و بسیج تمام سرمایههای انسانی و اجتماعی متعلق به این جریان چه پیامی دارد؟
در راستای پاسخ به پرسش فوق با امیررضا واعظ آشتیانی، کارشناس مسائل سیاسی گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
در ایران به جای احزاب قدرتمند، صرفا جریانهای سیاسی داریم
واعظ آشتیانی به خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفت: تا زمانی که در کشور«تحزب» را به شکل جدی فعال نکنیم حدس و گمانها و آمارهایی که داده میشود همراه با نواقص خواهد بود. واقعیت امر این است که اگر احزاب قدرتمندی داشته باشیم که بتوانند بدنه اجتماعی را با خودشان همسو کنند، مردم هنگام انتخابات از این احزاب قدرتمند و برنامهدار تاسی میگیرند زیرا رویکرد آنها را در حوزه های اجتماعی و اقتصادی پذیرفتهاند. اما وقتی احزاب قدرتمند نداریم و صرفا با جریانهای سیاسی مواجه هستیم، این جریانسازی منجر به ارائه تحلیلها و آمارهای نادرست میشود.
وی افزود: مردم ایران به دلیل «فقدان تحزب» در زمینه چگونه حضور پیدا کردن در انتخابات «ناشناخته» ماندهاند و حتی اصلا مشخص نیست چند درصد از مردم پای صندوقهای رای میآیند حتی پیشبینی من از میزان مشارکت قریب به پنجاه درصد بود. بنابراین آنچه از حضو مردم گفته میشود تحلیلها و گمانهزنیهایی برگرفته از شرایط کشور و در عین حال نوع گفتمانها است.
حسن این انتخابات در نشان دادن ظرفیت اصلاحطلبان بود
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: اصلاحطلبان با تمام توان وارد عرصه انتخابات شدند و ظرفیتشان همین چیزی بود که دیده شد و دیگر تا مدتها بهانهای نخواهند داشت زیرا کسانی که به نوعی فسیل سیاسی شده بودند سعی کردند برای بازسازی چهره خودشان از کاندیدای خاصی حمایت کنند. حسن این انتخابات در این بود که ظرفیت اصلاحطلبان را نشان داد و اگر بعد از مدعی شوند که افراد مورد علاقه ما تایید صلاحیت نشدند پس مشارکت پایین آمد، دیگر حرفشان خریداری ندارد.
وی افزود: اما جدای از این مسائل حضور این جریان با تمام عقبهای که داد باعث شور انتخاباتی شد و یک رقابتی بین دو جریان در کشور ایجاد شد و این نکته مثبت قضیه است. از سوی دیگر اصولگرایان هم با تمام ظرفیت وارد صحنه شدند و اگر ظرفیتشان یک کاسه میشد، نتیجه انتخابات به شکل دیگری رقم میخورد.
واعظ آشتیانی ضمن تاکید بر متفاوت بودن دور دوم انتخابات گفت: این گونه نیست که کاندیدایی که در دور اول بیشتری رای را آورده در دور دوم هم حائز اکثریت آراء شود. در انتخابات سال ۱۳۸۴ مرحوم هاشمی بیش از چهار میلیون رای بیشتر از محمود احمدینژاد آورده بود اما در دور دوم احمدینژاد با اختلاف ده میلیونی پیروز انتخابات شد. بنابراین اصلاحطلبان بر اساس نتایج دور اول، خود را پیروز دور دوم ندانند زیرا قرار گرفتن نیروهای جبهه انقلاب در کنار آقای جلیلی میتواند در میزان آرای وی برای دور دوم تاثیرگذار باشد. علاوه براین فاصله آرای آقای جلیلی با آقای پزشکیان بسیار کم بود و حتی اگر پنجاه تا شصت درصد آرای کسانی که به آقای قالیباف رای دادند، به سبد آقای جلیلی برود، نتایج متفاوتی رقم خواهد خورد.
مناظرات سرنوشت انتخابات را رقم خواهد زد
وی تصریح کرد: با این اوصاف دور دوم انتخابات بسیار حساس است و مناظرات میتواند سرنوشت انتخابات را رقم بزند و بخشی از کسانی که رای ندادهاند یا رای سفید دادهاند به سمت انتخاب یکی از این دو نفر سوق پیدا میکنند.
واعظ اشتیانی گفت: اصلاحطلبان همیشه قبل ازانتخابات خط و نشان میکشیدند و خواستههای متعددی داشتند اما این دوره از انتخابات تمام ایراداتی که وارد میکردند را خاتمه داد.
وی تصریح کرد: فارغ از این که نماینده کدام جریان رای میآورد مساله حائز اهمیت حضور مردم در انتخابات است. شهید رئیسی تلاشهای بسیار خوبی داشت البته این تلاشها قطعا بدون نقص هم نیست و انتقاداتی نیز وجود دارد اما شفافیت و صداقت وی مورد تایید مردم بود.
عملکرد دولتها در شور ایجاد شور انتخاباتی تاثیرگذار است
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: عملکرد دولتها درایجاد شور انتخاباتی بسیار موثر است. اگر منصفانه نگاه کنیم شهید رئیسی وارث یک کشور شخم زده توسط دولتهای قبل بود و که آن را با خزانه خالی تحویل گرفته بود. در دولت پیش از دولت وی یک شبه بنزین گران شده بود و اوراقهایی فروخته شد و دولت سیزدهم را بدهکار کرد و صندوق ارزی کشور به حداقل موجودی رسید. علاوه بر اینها مشکلات عدیدهای در سطح بینالمللی مانند به سرانجام نرسیدن برجام نیز وجود داشت.
وی افزود: در دولت پیش از دولت شهید رئیسی برای ساخت مسکن مردم یک آجر روی آجر گذاشته نشد و وزیر مربوطه آن دولت پروژه مسکن ملی را مزخرف میدانست. همه این مواد در کنارهم باعث نارضایتی اقتصادی مردم شد و اگر در زمان خودش کسانی که کوتاهی کردند مورد مؤاخذه قر میگرفتند، امروز آن بدهکاران، طلبکار نمیشدند. کشور در فضایی نیست که با آزمون و خطا و سلیقه سیاسی پیش برود بلکه قوه مجریه باید بر اساس برنامههای پنج ساله و چشم انداز بیست ساله حرکت کند و احیانا از مسیر دور نشود.
واعظ آشتیانی در تحلیل علت مشارکت پایین مردم در این دوره از انتخابات گفت: مردم به سبد معیشت خود نگاه کردند و باعث شد پای صندوق رای نیایند. حل کردن معظلات اقتصادی که از گذشته به جا مانده بود کار سادهای نبود. مثلا معضل تورم و رکود را نمیتوان در یک یا دو سال برطرف کرد و یا برای ایجاد رشد اقتصادی باید سال ها تلاش کرد.
وی افزود: معضلات اقتصادی صرفا مختص به ایران نیست و امروزه دنیا در حال دست و پنجه نرم کردن با این مسائل است، تورم اروپا به سی الی سی و پنج درصد رسیده است و تورم آمریکا فقط در حوزه مسکن به چهل درصد رسیده است و باید دید این مشکلات اقتصادی انتخابات آمریکا با وجود این که احزاب قدرتمند دارد، چقدر تاثیر میگذارد.
انتهای پیام/
نظر شما