به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ پس از ترور اسماعیل هنیه، کلیدواژه «نفوذ» پرتکرارترین کلید واژه در رسانههای غربی شده است و انگشت اتهام این رسانهها بیش از این که متوجه اسرائیل باشد، دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ایران را نشانه گرفته است.
بیشتر بخوانید؛
اسماعیل هنیه و «ترور انحرافی» یا «انحراف مبنایی»؟!
این رسانهها در اولین ساعات پس از انتشار این جنایت دست به کار ساختن روایات جعلی از حادثه ترور شدند، روایاتی که با استناد به آنها سطح حفاظت یکی از مهمترین میهمانهای مراسم تحلیف رئیسجمهور به سخره گرفته میشود و این پرسش را پیش روی مخاطبان داخلی و خارجی قرار میدهد که اسرائیل تا چه حد توانسته است در نهادهای امنیتی ایران نفوذ کند؟
پررنگ شدن خط نفوذ از سوی رسانههای غربی تا جایی پیش رفته که امتداد آن در برخی رسانههای داخلی نیز در روزهای اخیر دیده میشود اما به نظر میرسد رسانههای داخل کشور داخل کشور اهداف دیگری را دنبال میکنند.
هدف رسانههای غربی از مانور روی مساله نفوذ چیست؟
رسانههای غربی از جمله روزنامه نیویورک تایمز بلافاصله پس از ترور هنیه با انتشار روایت جعلی از نحوه ترور رئیس دفتر سیاسی حماس، فاز جنگ روانی پس از ترور وی را کلید زدند تا علاوه بر مشغول کردن افکار عمومی به نحوه و جزییات این ترور، با مانور روی مساله نفوذ در نهادهای امنیتی ایران و ایجاد شائبه ناکارآمدی این نهادها، جنایت اسرائیل را کمرنگ کنند.
علاوه بر نیویورک تایمز، روزنامه تلگراف نیز به کارزار این جنگ روانی پیوست و در گزارشی با نام بردن از سپاه انصار المهدی نوشت: «بمبگذاری در سه اتاق مجزای سکونتگاه اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس با استخدام چند نیروی سپاه انصارالمهدی بود و رهبر حماس بر اثر انفجار این بمبها کشته شد.»
این روزنامه انگلیسی در ادامه با اشاره به جزئیات حادثه نوشته است: «گفته میشود که این ماموران ایران را ترک کردهاند با این حال همچنان عاملی در داخل ایران داشتند. آنها در ساعت ۲ بامداد چهارشنبه ۳۱ ژوئیه بمبها را از خارج از کشور منفجر کردند که به مرگ اسماعیل هنیه منجر شد.»
نام بردن از سپاه انصار المهدی از سویی و اشاره دقیق به جزئیات حادثه و روایت یک سناریوی بی کم و کاست چند پرسش اساسی را کلید میزند: منبع اطلاعاتی این رسانهها برای دستیابی به جزئیات یک حادثه امنیتی در کشور دیگری چیست؟ چه مستنداتی برای اثبات مدعای خود دارند؟ چرا ادعای بمبگذاری با آثار به جا مانده از ترور همخوانی ندارد؟
به نظر می رسد نویسندگان گزارشهای نیویورک تایمز و تلگراف با بهرهگیری از تکنیک پرداختن به جزئیات تلاش میکنند به مخاطبان خود بقبولانند که درباره حادثه این ترورحتی بر کوچکترین حوادث آن نیز اشراف اطلاعاتی دارند! علاوه بر این، اشراف امنیتی این رسانهها در کنار اشراف امنیتی اسرائیل بر سوژه ترور، تکمیل کننده پازل تضعیف نیروهای امنیتی ایران و قهرمان جلوه دادن این رژیم برای پر کردن خلاء سقوطش نزد افکارع مومی جهانی و حتی حامیانش است.
به موازات این شگرد، برخی رسانههای فارسی زبان خارج از کشور از عبارت «ترور منسوب به اسرائیل» استفاده کردند تا از بیان عاملیت مستقیم اسرائیل خودداری کنند. ماجرا زمانی جالب میشود که دانیل هاگاری سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی با وجود شواهدی مبنی بر دست داشتن این رژیم درباره اخبار منتشر شده پیرامون حمله هوایی اسرائیل به ایران و ترور هنیه گفته است: «در شب ترور هنیه هیچ فعالیت هوایی در خاورمیانه نداشتیم»!
واکنش سپاه و رسانههای داخلی به ادعای بمبگذاری
ادعای ترور از طریق بمبگذاری اولین بار توسط نیویورک تایمز مطرح شد و کمی بعد از داغ شدن اظهارات رسانهای درباره این حادثه تروریستی، خبرگزاری فارس به طور رسمی ادعاهای مطرح شده توسط رسانههای غربی را رد کرد و نوشت: «با گذشت حدود ۲۴ ساعت از عملیات ترور شهید اسماعیل هنیه جزئیات بیشتری از شیوۀ ترور مشخص شد.
در این عملیات که ساعات اولیه بامداد چهارشنبه صورت گرفت، محل اقامت شهید هنیه مورد اصابت پرتابۀ هوا به زمین قرار گرفته که بخشهایی از سقف و پنجره محل اقامت او در طبقۀ چهارم ساختمانی در منطقه زعفرانیه تخریب شده و او و یکی از محافظانش به شهادت میرسند… در بررسیها آن چه قطعی شده این است که این اقدام نظامی، با برنامهریزی و توسط رژیم صهیونیستی صورت گرفته است…جزئیات بیشتر در صورت لزوم توسط مراجع رسمی بهزودی منتشر خواهد شد.»
سپاه پاسداران نیز روز گذشته با انتشار اطلاعیهای به شرح جزئیات این حادثه پرداخت و نوشت: «این عملیات تروریستی با شلیک پرتابه کوتاهبرد با سر جنگی حدود ۷ کیلوگرمی، همراه با انفجار شدید، از خارج از محدوده استقراری اقامت میهمانان صورت گرفته است.»
یک منبع آگاه نیز ضمن تکذیب روایت بمبگذاری به خبرگزاری تسنیم گفته است: «آخرین یافتهها نشان میدهد، پرتابهای از بیرون بوسیله پهباد یا عامل دیگری به داخل نفوذ کرده است؛ بنابراین در این ترور نه از عامل انسانی و کاشت بمب، بلکه از فناوریهای جدید تروریستی استفاده شده است.»
هدف رسانههای داخلی از برجستهسازی نفوذ
در روزهای اخیر برخی رسانههای داخلی حامی پزشکیان، از بیم تاثیرپذیری سیاست خارجی دولت پزشکیان از عواقب احتمالی واکنش ایران به ترور هنیه، بر روی عاملیت نفوذی داخلی بیش از وجه جنایتآمیزبودن این حادثه تاکید دارند.
این رسانهها در زمان دوران انتخابات، تنشزدایی در عرصه بینالمللی را سنگ بنای سیاست خارجی پزشکیان معرفی میکردند و حالا نیز بر نیفتادن دولت پزشکیان در دام اسرائیل تاکید زیادی دارند.
فارغ از درستی این نگرانی که اسرائیل در آستانه شکلگیری دولت چهاردهم و درست کمتر از دو ماه پس از به شهادت رسیدن رئیسجمهور از هیچ تلاشی برای سنگاندازی در راه دولت مستقر خودداری نخواهد کرد اما فروکاستن ابعاد وسیع چنین حادثهای به پدیده «نفوذیها» در برابر ضربهای که اسرائیل به دلیل استیصال در جنگ غزه به ایران و محور مقاومت وارد کرده است، خطای راهبردی بزرگی است که در نوع خود قابل تامل است.
محسن میردامادی، آخرین دبیرکل حزب جبهه مشارکت در واکنش به حادثه تروریستی ۱۰ مردادماه تهران با بیان این که پاسخ کوبنده به اسرائیل قطع ید عوامل نفوذی است، نوشته است: «دردناک بود و پاسخ میطلبد.موثرترین پاسخ کوبنده به اسرائیل، شناسایی و قطعید عوامل نفوذی است که تا مغز استخوان نظام نفوذ کردهاند. سراغ منتقدین و معترضین نروید؛ نفوذیها از کسانی هستند که فریاد مرگ بر اسرائیل آنها تا تلآویو میرسد.»
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی، «نفوذیها» را عامل این حوادث دانست و خواهان پاکسازی ریشهای در مجموعههای اطلاعاتی شد.حسام الدین آشنا از چهرههای نزدیک به حسن روحانی و از معاونان پیشین وزارت اطلاعات نیز خواهان حذف شرط «اجتهاد» برای انتخاب وزیر اطلاعات شد تا دستگاههای اطلاعاتی بتوانند از نیروهای توانمند در این عرصه بیشتر استفاده کنند.
وی نوشته است: «اجتهاد برای وزیر اطلاعات نه شرط لازم است و نه شرط کافی. مجلس و دولت با کسب نظر مقام معظم رهبری میتوانند این شرط محدودکننده و زائد را بردارند تا دولت بتواند از بهترین سرمایههای انسانی کشور در حوزه اطلاعات و امنیت بهره ببرد.»
یادداشت و توئیتهایی از این دست درباره نفوذیها که گاهی از سر دلسوزی و گاهی با نگاه جناحی و سیاسی درباره نقش این خطر پیشرونده، در ابعاد وسیعی از سوی رسانههای فارسی زبان بیگانه به نحوی بازنشر میشود که گویی حادثه تروررئیس دفتر سیاسی حماس در تهران فقط یک بعد دارد و آن هم نفوذ بیگانگان در دستگاههای امنیتی ایران است و خواننده به سمتی سوق داده میشود که سرانجام جمهوری اسلامی ایران با اهمالکاری مسئول این حادثه معرفی شود.
دست داشتن عوامل نفوذی در ماجرای ترور هنیه بدیهی است، با این وجود عقبنشینی در برابر اقدامی که اسرائیل در پی ضعف در معادلات منطقهای انجام داده باعث تقویت این رژیم و تداوم گستاخی آن میشود بنابراین قربانی کردن منافع بلندمدت و کلان در برابر منافع کوتاه مدت و حزبی، موضعی منطقی و قابل دفاع از سوی هیچ جناحی نیست.
انتهای پیام/
نظر شما