افضلالسادات حسینی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز در خصوص استقبال کم دانشجویان از برخی رشتهها اظهار کرد: دانشگاه در هر مقطعی شرایط متفاوتی را تجربه میکند. به عنوان مثال در یک دوره، دانشجویانی که رشتههای فنی مهندسی یا پزشکی خوانده بودند، به طرز عجیبی از رشتههای علوم نظری استقبال کرده و در دانشگاه روانشناسی و علوم تربیتی به تحصیل پرداختند.
وی افزود: وقتی از آنها علت این کارشان را جویا شدم، اکثریتشان پاسخ دادند تحصیل در رشته فنی یا پزشکی به اجبار والدینشان بوده و خودشان به رشتههای نظری علاقهمند هستند.
حسینی اظهار کرد: در جامعه رشتههای مهندسی و پزشکی همواره مورد استقبال والدین است. از دلایل این موضوع میتوان به این اشاره کرد که پدر و مادرها فکر میکنند این شغلها به فرزندشان اعتباربخشی میکند. متاسفانه این عقیده رو به افزایش است و این مسئله از بعد فرهنگی نیاز به بررسی دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: نکته دوم بحثهای اقتصادی است. به عنوان مثال در رشتههایی مانند تاریخ و ادبیات چه راههایی برای درآمدزایی وجود دارد؟ اگر کسی با علاقه این درسها را بخواند و خود را صرف آنها کند، در نهایت میتواند به عنوان معلم مشغول به کار شود یا اگر تا مقطع دکتری پیش رود، در نهایت میتواند استاد دانشگاه شود.
وی افزود: دانشجویان این رشتهها فرصتهای شغلی زیادی ندارند و اگر بخواهند شاغل شوند، شغلی متناسب با رشته تحصیلیشان پیدا نمیکنند. این مسائل موجب شده که دانشجویان به سراغ رشتههایی روند که فرصتهای شغلی و درآمدزایی بیشتری دارند.
حسینی عنوان کرد: در رشته علوم انسانی بیشتر افراد ترجیح میدهند در رشتههای حقوق یا روانشناسی تحصیل کنند. چراکه این رشتهها نسبت به تاریخ و ادبیات فرصتهای شغلی و درآمدزایی بیشتری دارند و این موجب شده است که حتی افرادی که به آنها علاقهای ندارند هم به سراغ تحصیل در این رشتهها روند.
راهکار جوامع توسعه یافته برای جلوگیری از باورهای غلط
استاد دانشگاه در خصوص اهمیت علوم انسانی در دیگر جوامع گفت: برخی مسائل هستند که جوامع پیشرفته از بعد آموزشی خیلی سال پیش به آنها توجه کردند. مثلا آنها با الویت قرار دادن رشتههای علوم انسانی از این تفکر که باهوشها در علوم پزشکی یا فنی مهندسی تحصیل میکنند؛ جلوگیری کردهاند. امروزه رشتههای علوم انسانی مانند مدیریت جزو معتبرترین رشتههای در کشورهای خارجی است.
وی افزود: سالهای پیش که در فنلاند فرصت مطالعاتی بودم، دیدم که رشتههای علوم انسانی را به بومیان اختصاص داده بودند یعنی به دلیل اینکه معتقد بودند این رشتهها حساس هستند و در حل مسائل و تصمیمگیری برای کاربرد دارند، بیشتر دانشجویانشان بومی بودند
استاد دانشگاه عنوان کرد: درحالی که اکثر دانشجویان رشتههای فنی فنلاند خارجی بودند چراکه آنها معتقدند کارهای فنی را هرکسی میتواند انجام دهد اما مسائل علوم انسانی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با توسعه جامعه از اهمیت بالایی برخوردار هستند و باید به دست بومیان منطقه سپرده شوند.
حسینی اظهار کرد: حدود چهار دهه است که کشورهای جهان متوجه شدهاند که علوم انسانی باید الویت باشد اما جامعه ما هنوز متوجه این موضوع نشده است.
کلید ارتقای آموزش؛ توجه به علوم انسانی
استاد دانشگاه در خصوص راهحل این موضوع گفت: به نظر من باید سختگیری شود تا هرکسی نتواند علوم انسانی بخواند. و کسانی را برای تحصیل در این رشته بپذیرند که انگیزه کافی، هوش و توانمندی زیادی داشته باشند. کلید ارتقای آموزش در توجه به علوم انسانی است.
اشکالات جدی در مدل انتخاب رشته دانشآموزان
وی افزود: یکی از اشکالاتی که در نظام آموزشی کشور وجود دارد و من به شدت به آن نقد دارم، این است که دانشآموزان باید انتخاب رشته خود را ۱۴ یا ۱۵ سالگی در حالی که تجربه و شناخت کافی ندارند؛ از طریق امتحانات غیر استاندارد انجام داده و انتخاب شغل کنند.
حسینی گفت: در کشورهای دیگر دانشآموزان درسها را عمومی خوانده و سال آخر دبیرستان انتخاب رشته میکنند. این نحوه درست انتخاب رشته خیلی وقت پیش در جهان مطرح شده است. دوره متوسطه باید یک دوره عمومی باشد تا دانشآموزان فرصت کافی برای انتخاب رشته داشته باشد.
تحصیل دانشآموزان ضعیف در رشتههای فنی
وی افزود: موضوع دیگر این است که دانشآموزان ضعیف وارد رشته فنی میشوند. درحالی که در سایر کشورها رشتههای فنی جزو رشتههای پرطرفدار برای افرادی است که ترجیح میدهند زودتر وارد بازار کار شوند و در حرفهای تخصص پیدا کنند.
آموزش و پرورش نیازمند اصلاحات جدی
حسینی گفت: این مشکلات ریشهای هستند و من ریشه تمام مشکلات را آموزش و پرورش بحرانزده ایران میدانم. امیدوارم در این کابینه جدید به داد این جامعه برسد. آموزش و پرورش باید اصلاحات جدی داشته باشد چراکه جز ویرانگری و ویران کردن کمک دیگری به فرزندان ما نمیکند.
انتهای پیام/
نظر شما