فخر السادات موسوی راوی کتاب «پاییز آمد» در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در خصوص تصمیم برای روایتگری چاپ این کتاب گفت: بعد از شهید، یکی از تکالیفی که بر عهده همسر شهید است انتقال مفاهیم دفاع مقدس است، اینکه بتوانیم آن پشتوانه عظیم مقاومتی و مفاهیم الهی را به نسل امروز و نسلهای آینده انتقال دهیم.
موسوی با بیان اینکه آنچه باعث شد تصمیم بگیرم این خاطرات را بنویسم این بود که خواستم آن تفکراتی را که آن زمان از اسطورههایمان حاکم بود بتوانم به نسلهای آینده انتقال دهم گفت: میتوانید ببینید که در این دهه خانمها و بانوان به کمک دفاع از حماسههای رزمندگان اسلام پرداخته پرداختهاند و کتابهایی مثل «دا»، «تنها گریه کن»، «من زندهام»، «حوض خون» و... کتابهایی هستند که بانوان راوی آن بودند اما به شکل خیلی حماسی و عاطفی توانستند که این بستر را فراهم کنند و آنچه که بود را به نسلهای آینده انتقال دهند.
راوی کتاب «پاییز آمد» تصریح کرد: در چندین سال آینده که ما زنده نخواهیم بود و یا همین الان، جوانان چه برداشتی از رزمندگان اسلام خواهند داشت وقتی چیزی نداشته باشند که بخواهند از حرکتها و شجاعتهای رزمندگان اسلام دفاع کنند.
وی با اشاره به اینکه در جایی رهبر معظم انقلاب میفرماید انتقال این مفاهیم خودش کمتر از شهادت نیست اظهار کرد: در واقع رزمنده جانش را گذاشته وسط و رفته شهید شده و الان ما زبان شهید هستیم.
همسر شهید یوسف احمدی با بیان اینکه همین مسئله باعث ایجاد انگیزهای در من شد که کلیشهها را بشکنم و خارج از کلیشه، زندگی خودم را آنطور که بوده و بدون اینکه چیزی را مخفی کنم منتشر کنم گفت: معمولاً در رابطه با شهدا کلیشهای صحبت میشود و برخی گمان میکنند که این افراد اصلاً به دنیا آمده بودند که شهید شوند در صورتی که چنین نیست و این افراد هم از بچههای همین کوچه بازار و از افراد معمولی همین جامعه بودند و اگر مجرد بودند دوست داشتند که با یک برنامهریزی ازدواج بکنند و اگر متاهل بودند دوست داشتند بزرگ شدن فرزندان خود را ببینند و هر کدام از آنان برای خود آمال و آرزوهایی داشتند.
وی افزود: وقتی که بحث جنگ و بحث دفاع پیش آمد و وقتی رزمندگان دیدند که یک دفاعی که حق طبیعی آنان است بهتر از صلحی است که زیر بار زور و چکمه استکبار بروند طبیعتاً مسیر دفاع را انتخاب کردند و در آن مسیر قرار گرفتند و در نهایت به شهادت رسیدند.
موسوی در خصوص دلیل نگارش این کتاب توسط گلستان جعفریان افزود: خانم جعفریان را از این جهت انتخاب کردم کتاب را بنویسد زیرا قبلا کتاب «روزهای بی آینه» این نویسنده را خوانده بودم
و حس کردم که یک ذوق ادبی و یک قلم زیبایی ایشان دارند در رابطه با اینکه بتوانند این خاطرات را منعکس کنند.
وی با اشاره به اینکه خانم جعفریان با اخلاق خوب و تعامل بالایی که دارند زحمت نگارش این کتاب را کشیدند بیان کرد: به هر حال مسیر ایشان به ما دور بود و یک بار در هفته و گاهی یک بار در ماه با مشقت فراوان به زنجان میآمدند و این در من انگیزهای ایجاد شد که ایشان کتاب را بنویسند.
همسر شهید یوسفی در خصوص اینکه گویا رضایت اولیه از نگارش این کتاب با ذکر همه جزئیات وجود نداشته چنین گفت: ابتدا مخالفتم به خاطر یکی دو جملهای بود که نپسندیدم در کتاب قرار بگیرد که در نهایت خانم جعفرریان موافقت کردند که آن یکی دو جمله از کتاب حذف شود. دوماً اینکه من در زنجان فرد شناخته شدهای هستم و فضای فرهنگی استان ما فضای خیلی بازی نیست و پذیرش این کتاب ممکن بود که در فضای استان بازخوردهای منفی به وجود بیاورد زیرا من خودم در سپاه شاغل بودم و با همسر شهیدم همکار بودم از آن جهت کمی احتیاط میکردم و این به معنای مخالفت نیست.
وی خاطرنشان کرد: از طرفی خود خانم جعفریان هم با من تماس گرفتند و گفتند با همان شجاعتی که با شهید احمد یوسفی بدون اینکه کسی موافق باشد ازدواج کردی باید با همان شجاعت اجازه بدهی که کتاب با جزئیات و بدون سانسور چاپ شود.
راوی کتاب «پاییز آمد» ادامه داد: من اصلاً باور نمیکردم که حضرت آقا کتاب را تقریض کنند و وقتی این را شنیدم خیلی خوشحال شدم و متوجه شدم که ما کار درستی را انجام دادهایم که شهید را از کلیشه بیرون بیاوریم و آنچه که هست را در بازگو کنیم.
وی در پایان در خصوص بازخوردهای بعد از انتشار کتاب گفت: بعد از اینکه کتاب منتشر شد خیلیها آن را پسندیدند و با من تماس میگرفتند و تشکر میکردند بابت چاپ این کتاب، البته شاید این قضیه برای بعضیها خوشایند نبود اما در کل جو مثبتی بود و از سایر استانها با من تماس میگرفتند و تشکر میکردند حتی استانهایی که من با آن استانها مراودهای تاکنون نداشتم و کسی را در آنجا ندارم.
انتهای پیام/
نظر شما