تجدید عهد مردم زنجان با رهبر انقلاب به بهانه تقریظ کتاب «پاییز آمد»

در کنار مراسم تقریظ از کتاب «پاییز آمد» سالروز سفر مقام معظم رهبری به زنجان هم بود که همزمانی این ۲ رویداد در کنار هم باعث شده بود مردم حضور چشمگیری داشته باشند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، برای شرکت در مراسم تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پاییز آمد» بنا بود ساعت ۷ صبح در محل دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری حضور داشته باشیم تا به سمت زنجان حرکت کنیم که البته بخاطر اینکه همه افراد جمع بشن ساعت از ۷:۳۰ گذشته بود که اتوبوس راه فتاد.

تا زنجان ۴ ساعت راه بود که مسیر باید با تعریف و صحبت و شوخی کوتاه میشد. البته بین افراد کتاب «پاییز آمد» هم توزیع شد که تا رسیدن به زنجان بخوانند و و برای تولید محتوای رسانه ای اطلاعات داشته باشند. خلاصه که این چهار ساعت هم با صحبت و شوخی گذشت هم با مطالعه کتاب و البته بیشتر افراد با خواندن هر چند صفحه یک چرتی هم میزدند. من کتاب را همان یکسال قبل که زمزمه‌های تقریظ آن منتشر شد خوانده بودم اما در اتوبوس هم برای یادآوری چند صفحه‌ای را خواندم.

مثلا آن بخشی که از کتاب نوشته:

«احمد که فهمید صدای خوبی دارم و وقتی تنها هستم برای خودم می‌خوانم، دلش که می‌گرفت یا یکی از دوستانش شهید می‌شد، کنارم می‌نشست و می‌گفت: «بخوان فخری‌جان! یک دهان برایم بخوان!»
نمی‌دانم در دنیا چه لذتی بالاتر از این است که جفتت را پیدا کنی، بر او عاشق شوی و هر روز دلیل خوشایندتر و بهتری برای دوست داشتنش بیابی!»

طبق برنامه ای که از قبل به ما اعلام شده بود بعد از رسیدن به زنجان و نماز و ناهار یک جلسه اختصاصی با حاج مهدی رسولی تدارک دیده شد بود و بعد از آن هم ساعت ۱۵ باید در مصلی امام خمینی (ره) زنجان برای شرکت در مراسم تقریظ حاضر میشدیم و آخر مراسم هم برمی گشتیم تهران.

نردیک اذان ظهر بود که به زنجان رسیدیم. بعد از نماز و ناهار که برنج و گوشت و کشمش و خلال پرتغال بود که البته اسمش را هم نمیدانم حاج مهدی تشرف فرما شدند. البته کنار غذا، نوشابه با برند ایرانی گذاشته بودند که مشخص بود برای تحریم کالاهای اسرائیلی از کوکا و پپسی استفاده نکرده بودند.

من از قبل سفر با وحید تقوی دستیار و مشاور رسانه‌ای حاج مهدی هماهنگ کرده بودم که بتوانم یک مصاحبه با مهدی رسولی ترتیب بدم که شرایط برای مصاحبه دست نداد. مرا اگر با کارد می‌زدند خونم در نمی‌آمد.

بگذریم. سوار اتوبوس شدم و به سمت مصلی حرکت کردیم. خیابان های منتهی به مصلی مملو از جمعیتی بود که همگی به سمت مراسم در حرکت بودند. در کنار مراسم تقریظ از کتاب «پاییز آمد» که روایتی عاشقانه از زندگی شهید احمد یوسفی به روایت همسر گرامیشان فخرالسادات موسوی که هردو اهل زنجان هستند بود همچنین سالروز سفر مقام معظم رهبری به زنجان هم بود. همزمانی این ۲ رویداد در کنار هم باعث شده بود مردم حضور چشمگیری داشته باشند.

۱۱ هزار صندلی داخل مصلی تدارک دیده شده بود. تا قبل از اینکه وارد مصلی بشویم این عدد چندان قابل باور نبود تا اینکه دیدم صندلی ها که هیچ، حتی اطراف هم مردم به شوق چند خط دست نوشته رهبر انقلاب دور هم جمع شدند. مصلی زنجان در این روز قلب تپنده شهر بود، قلب تپنده ایمان و مقاومت.

استقبال گسترده، پرشور و چند هزار نفری مردم زنجان گواهی بود بر عمق عشق و علاقه آنان به پیر فرزانه انقلاب، آرمان های دفاع مقدس و بخصوص شهید شاخص شهرشان که حالا مورد توجه مقام عظمای ولایت قرار گرفته بود. این مراسم تنها یک رویداد فرهنگی نبود بلکه به بهانه تقریض یک کتاب، تجدید عهدی بود با رهبر انقلاب.

زنجانی ها با حضور خود در این روز نشان دادند که روحیه مقاومت و ایثارگری هنوز هم همچون دوران ۸ سال دفاع مقدس در آنان زنده است و این مردم بزرگ ترک زبان کشورمان هیچگاه دست از آرمان های خود برنداشته و بر آن عهد که بستند هستند.

در زمان فتنه زن زندگی آزادی یعنی در سال ۱۴۰۱ رهبر انقلاب این تقریظ را بر کتاب نوشته بودند و ۲ سال بعد یعنی حالا درست در شرایطی که دنیا در التهاب جنگ به سر میبرد و ابر قدرت ها برای حمله به ایران خط و نشان می کشند، این حکیم و پیر فرزانه انقلاب با وجود راهبری مدبرانه جبهه مقاومت، به دور از هیاهوی جهان، یک اقدام فرهنگی را پیش برده و با چند خط دست نوشته برای یک کتاب عاشقانه اینطور هزاران نفر را دور هم جمع می کند. وای از آن روزی این مرد حکم جهاد بدهد.

تجدید عهد مردم زنجان با رهبر انقلاب به بهانه تقریظ کتاب «پاییز آمد»

همه درب های ورودی مصلی ازدحام بود. هماهنگ شده بود که ما از درب جلویی مصلی وارد شویم که در ردیف های اول بنشینیم. ردیف اول که همیشه مخصوص مسئولان است و طبیعتا جای ما نبود و چون با نیم ساعت تاخیر رسیده بودیم ردیف دوم هم گیرمان نیامد و بچه ها متفرقه در ردیف های ۳ به بعد نشستن. از آنجایی هم که من آدم بدشانسی هستم با اینکه ردیف سوم نشسته بودم اما یک ستون دقیقا بین من و سن اجرای مراسم بود و با آن همه نزدیکی اما باید مراسم را از داخل مانتیورهای اطراف نگاه می‌کردم.

البته به دلیل بزرگی مصلی ستون های زیادی وجود داشت و برای اینکه همه مردم بتوانند مراسم را به خوبی ببینند دو سه تا ویدئو وال داخل مصلی قرار گرفته بود.

زن و مرد، کوچک و بزرگ و از همه طیف آدمی در مصلی حاضر بودند. خانواده های شهدا هم در بین جمعیت از قاب عکس شهدایشان که در دست داشتند کاملا پیدا بودند.

از زوایای مختلف دوربین‌هایی کار گذاشته شده بود و طبق گفته مجری مراسم پخش زنده تلویزیونی داشت. عکاسان از چپ و راست و بالا و پایین هر سوژه ای را شکار می‌کردند. عده‌ای فقط جلوی مراسم بودند تا از مسئولان عکس بگیرند و عده ای لای جمعیت می‌چرخیدند برای پیدا کردن لحظات ناب عکاسی.

چون محل نشستن من به درب ورود مهمانان ویژه نزدیک بود آمدن مسئولان را به راحتی می‌دیدم. امام جمعه جدید زنجان، محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری، علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، علی رمضانی رئیس خانه کتاب، مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور از جمله افرادی بودن که وارد شدند و دقیقا جلوی من و در ردیف اول نشستند.

برای اینکه بتوانم حضور پرجمعیت مردم را نشان بدهم بهترین زاویه عکاسی از طبقه بالای مصلی بود. البته عکاسان حرفه‌ای با دوربین و لنزهای خود در مراسم همه چیز را ثبت می کردند اما من هم ذوق عکاسی خبری‌ام گل کرد و گفتم یک عکس شاهکار از طبقه دوم بگیرم.

بلند شدم و پرسان پرسان راه پله‌های ورود به طبقه بالا را پیدا کردم. یکی از عکاس ها گفت برای رفتن به طبقه بالا باید کارت تردد داشته باشی. خیال می‌کردم چون از طرف بیت به مراسم دعوت شدیم پس همه راه ها به رویمان باز است اما ماموری که جلوی درب ورودی به طبقه بالا ایستاده بود برای حرفم تره هم خورد نکرد و برگشتم جای خودم.

مراسم با اجرای سیدمهدی حسینی مجری برنامه به افق فلسطین شروع شده بود که با دیدنش اولین چیزی که به ذهنم رسید اظهارنظر جنجالی همین چندوقت پیشش بود که باعث شد یک مدت تعلیق باشه و دوباره به میادین برگشته.

چون با تاخیر رسیده بودیم یکی دوتا از برنامه های مراسم را از دست دادیم که حالا نوبت به ارتباط زنده با حاج حسین یکتا بود که از گلزار شهدای بیروت صحبت میکرد اما به دلیل نقص اینترنت، این ارتباط رو ضبط کرده بودند و فیلمی که دقایقی قبل ضبط شده بود رو برای حضار پخش کردند.

حالا نوبت مداحی مهدی رسولی بود که احتمالا رفته بود ناهارش را خورده بود و اومده بود. بعد از اجرای مهدی رسولی، صحبت های مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و بعد از آن صحبت های حجت الاسلام محمدیان مسئول ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری در وصف کتاب «پاییز آمد» انجام شد.

سپس با یک اجرای پرده خوانی از خانم موسوی راوی کتاب به شکل زیبا و حماسی‌ای دعوت شد تا به روی سن برن تا از متن تقریظ رهبر معظم انقلاب رونمایی بشه. علاوه بر خانم موسوی از نویسنده کتاب یعنی خانم گلستان جعفریان و مسئولان حاضر هم دعوت شد به سن بروند. همه منتظر رونمایی از متن تقریض بودند.

و حالا متن تقریظ رهبری بر کتاب «پاییز آمد» رونمایی شد. عجب متنی. عجب واژه هایی، عجب دقتی در استخدام کلمات، چه وصف زیبا و هنرمندانه ای از چند خط رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در تعریف و تمجید از زندگی عاشقانه شهید یوسفی و همسر محترمشان خانم موسوی و نگارش خانم جعفریان بود.

بسمه‌تعالی

«- عشقی آتشین، عزمی پولادین، و ایمانی راستین چهره‌نگار زندگی این دو جوان است که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالت‌زده میکند و فاصله‌ی نجومی‌شان با این مجاهدان واقعی را آشکار میسازد. آذر ۱۴۰۱»

تجدید عهد مردم زنجان با رهبر انقلاب به بهانه تقریظ کتاب «پاییز آمد»

مراسم با اهدای قرآن و چفیه متبرک رهبری به راوی و نویسنده کتاب به پایان رسید. همه از هر سمتی در حال خروج از مصلی بودند اما جلوی سن همچنان شلوغ بود. عکاسان مشغول عکاسی و خبرنگاران دستشان به هرکسی میرسید مصاحبه ای برای رسانه خود دست و پا می کردند.

بعد از اقامه نماز در گوشه ای از مصلی، به سمت رستورانی برای صرف شام حرکت کردیم. تقریبا عمده مسئولانی که از تهران برای شرکت در مراسم آمده بودند آنجا حضور داشتند.

بعد از صرف شام برای حرکت به سمت تهران سوار اتوبوس شدیم. همه از شدت خستگی خواب بودند. در راه همه‌اش به این فکر میکردم مگر چگونه میتوان زندگی کرد که نائب امام غائب چنین صفاتی مانند عشقی آتشین، عزمی پولادین، و ایمانی راستین برای زندگی‌ات به کار ببرد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1246626

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =