به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، نظام آموزش وپرورش درتمام نقاط جهان، از اهمیتی حیاتی برخوردار است. به نحوی که بیراه نخواهد بود که مدعی شویم پیشرفت یا عدم پیشرفت هر جامعه به ماهیت نظام آموزشی حاکم برآن وابسته است. سیاستهای کلان دریک نظام آموزشی ایدهآل، بیشاز همه، معطوف به کشف وپرورش استعدادهای متنوع افراد است. درچنین نظامی، اصل بر پیداکردن مسیرهایی است که منتهی به پرورش خلاقیت فردی انسانها میشوند. این سیستم آموزشی مطلوب و آرمانی به علت ماهیت خود، اساسا میانه چندانی با آزمون و امتحان که بلای جان تمام دانشآموزان عالم است؛ ندارد. آموزش وپرورش نوین، به دنبال انسانی است که قادر باشد تمام استعداد های بالقوه خویش را به فعلیت برساند.
یکی از بزرگترین آسیبهایی که کشورهای جهان، به ویژه جهان سوم بهخود وارد میکند، بهرهوری ازسیستم آموزشی فرسوده و تاریخ مصرف گذشته است. کودکان ذهنی باز و قدرتمند دارند. درخیالپردازی معرکهاند. اگر ابزار ودانش کافی دراختیارشان قرارگیرد، میتوانند دنیا را خیره کنند. سرکن رابینسون"۱۹۵۰-۲۰۲۰" استاد آموزش هنر در دانشگاه واریک درانگلستان،معتقد است: آموزش وپرورش در همه دنیا مبتلا به یک آسیب جدی تحت عنوان ازبین بردن خلاقیت دانش آموزان است.
او میگوید: بایدقبول کنیم که بدون اشتباه کردن، نمیتوان خلاق بود و مافرصت اشتباه کردن را به بچهها نمیدهیم. برنامه درسی بچهها برای این است که از آنها اساتید دانشگاه بسازند. برای همین است که هر روز ریاضی و زبان میخوانند ولی هروز کلاس هنر ندارند.
عواملسرکوبخلاقیتدانشآموزاندرمدارس:
۱.آزمونهای استانداردسازی شده و تمرکز برحفظ مطالب، تست زنی و ورود موسسات غیراستاندارد
۲.همسان سازی: آموزش و پرورش و مدارس بهجای تشویق فردیت وتنوع، تاکیدبیش ازحدبرانطباق ویکنواختی رفتار و شخصیت دانش آموزان دارند
۳.فقدان آزادی: آموزش و پرورش فعلی بسیارسخت وساختار یافته است. به دانش آموزان آزادی عمل کمی به برای کشف علایق واشتیاق خودمی دهد؛ فعلا مدارس برسه واژه، بخوان،حفظ کن،
امتحان بده، تمرکزدارند و از دانش،نگرش،مهارت.دور هستند.
۴.ترس ازشکست:به جای تشویق به آزمایش و ریسکپذیری، تاکید بر پاسخ صحیح داریم.
۵.کلیشهها: کلیشههای فرهنگی وجنسیتی میتواند خلاقیت دانش آموزان راسرکوب کند. سوگیریهای اجتماعی درمورد آنچه بایدبه آن علاقمندباشند از خلاق بودن آنها جلوگیری میکند. ایجاد سوگیریهای اجتماعی،فرهنگ همرنگی باجماعت را ایجاد میکند.
راه های شکوفایی خلاقیت
۱.تشویق کنجکاوی کودکان: معلمان و والدین میتوانند با پرسیدن سوالات باز، فراهم کردن فرصتهایی برای کاوش و آزمایش و تشویق به سوال پرسیدن، کنجکاوی کودکان را تحریک کنند.
مثل: رادیو مهارت درمدرسه، مدرسه بوم و...
۲.ارایه فعالیتهای باز و آزادانه: پروژهای هنری نوشتن آزاد، فعالیتهای گروهی
۳.ریسکپذیری: ایجاد یک محیط امن و حمایت در مدرسه و خانه از سوی معلمان و خانواده
۴.فراهم کردن زمان ومکان: فضا وزمان لازم درمدرسه و خانه برای کشف علایق و ایدهها
ابتکارات:جشنواره جابربنحیان، نوجوان و جوان خوارزمی
۵.ترویج همکاری ومشارکت: عامل مهم در دریادگیری و خلاقیت.
۶.تشویق دیدگاههای متنوع: تک بعدی و یک سویه نبودن سیستم آموزشی و درگیر کردن همه عوامل درایجاد شوق و استعداد یادگیری
شش اصل "توسعه خلاقیت"درمدارس
۱.تفکر خلاق از طریق تمامی موضوعات درسی
۲.نحوه طراحی محیط یادگیری، چه محیط واقعی چه محیط مجازی
۳.پرسشهای باز پاسخ به دانش آموزان
۴.شرکت دانش آموزان درفعالیتهای معنیدار وعملی، باعث افزایش علاقه تعهد و بروزدادن اعمال وایدههای خلاق
۵.فعالیتهای گروهی و مشارکتی
۶.نوآوریهای آموزشی. دسترسی به اطلاعات در داخل و خارج مدرسه.
آموزش وپرورش روی مغزبچهها،آن هم روی یک نیمه از مغزشان متمرکز است تا همه بچه ها استاد دانشگاه شوند،اساتیدی که فقط وسیلهای هستند برای کلهشان تا کلهها را به جلسات ببرند.
ما به تورم علمی دچار هستیم. مدرک گرایی ما را با بحران مواجه کرده است. ما باید بچهها را برای آیندهای آماده کنیم که از آن بیاطلاعیم و خودمانهم درآینده نیستیم.
به فرموده وزیر محترم درجمع کارکنان دانشگاه فرهنگیان: *برنامه درسی مدارس و دانشگاه، دانش محور، آموزش زده، غیرتربیتی، غیرمهارتی و استعدادکش است. برنامه درسی ناکارآمد است.*
سیاست گذاران ارشد، مدیران مدارس، معلمان و همه شهروندان باید بپذیرند که اقسام مهارت وجود دارد.
مدارس اگر نخبه تولید میکنند؛ درحوزه های مختلف:نخبه هنر تا نخبه بیان و سخنوری، نخبه ارتباطات و تعامل اجتماعی، نخبه کارتیمی ، نخبه خلاقیت و پرسشگری، نخبه مهارت شهروندی
و...
سیستم های آموزشی موجود ریشه در عدم درک این نکتهی اولیه و اساسی دارد که تمام دانش آموزان افراد منحصربه فردی هستند و امیدها، استعدادها، هیجانات، ترس ها، عواطف وآرزوی خودشان را دارند. مشارکت دادن آنها به عنوان فرد، می تواند منشا ارتقای دستاورد ما باشد.
آموزش باید:
۱.ازجوان ها شهروندی فعال ودل رحم بسازد.
۲.دانش آموزان را از نظر اقتصادی مسوولیت پذیر و مستقل کند.
۳.دانش آموزان را قادر سازد که با دنیای درون خود همانند دنیای پیرامون ارتباط برقرار کنند.
۴.آموزش باید به دانش آموزان، قدرت درک، ارزیابی فرهنگی خودشان را بدهد و احترام به تفاوت های فرهنگی دیگران را به آنها بیاموزد.
خلاقیت ونوآوری باید به یک عادت رفتاری تبدیل شود. از این روی نیازمند رویکردی سیستماتیک خواهیم بود. فراموش نکنیم، نوآوری و خلاقیت شبیه هدیه نیست که فقط در اختیار افراد خاصی قرار داشته باشد و پیوسته آن را به چشم ببینیم.
* اسفندیار نظری مدرس دانشگاه و معاون اسبق آموزش اداره کل آموزش وپرورش مازندران
انتهای پیام /
نظر شما