به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ تیتر«موساد در ایتا» صبح دوشنبه ۱۰ دی ماه ۱۴۰۳ در میان کانالهای تلگرامی و سایتهایی که دل خوشی از پیامرسان ایتا و فعالان سیاسی آن نداشتند، دست به دست شد. اما اصل ماجرا چه بود؟
بیشتر بخوانید؛
سرنوشت «پایداریها» بعد از رای اعتماد به وزرای پزشکیان چه میشود؟
روزنامه فرهیختگان در بخشی از یک یادداشت که تیتر دیگری غیر از تیتر فوق داشت، آورده بود: «گزارش چند هفته پیش یکی از دستگاههای امنیتی درباره ایتا این بوده که موساد با استفاده از برخی اکانتهای ایتا در گروههای بزرگ این پیامرسان حضور دارد تا به بهانه پیگیری آرمانها و خواستههای انقلابی همین هدف را پی بگیرد. انصافاً کار معقولی از طرف دشمن هم است که بخواهد این بخش از جامعه را از نظام جدا کند. البته به نظر نگارنده بخش اصلی این اتفاقات توسط افرادی رخ میدهد که اتفاقاً معتقدند کاری انقلابی انجام میدهند و موساد تنها میتواند روی آتش بزرگی که آنها گداختهاند، چند قطره بنزین بریزد.»
آنتی ایتائیون رادیکال همین عبارات را فرصت مناسبی برای هجمه به این پیامرسان دیدند و از دلش «موساد در ایتا» را استخراج کردند. هر چند آنتی ایتائیون محافظهکار علامت سوالی هم ضمیمه تیتر کردند تا شاید میانهرو بودن خودشان را نشان دهند و شاید هم از گزند عواقب حقوقی بعدی در امان بمانند. تا اینجای کار ، روال عادی و روزمره بازنشر یک یادداشت در رسانهها البته با تیتری هیجانی پیش رفته بود تا این که غروب همان روز حمید رسایی در کسوت عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و یکی از فعالان رسانهای نسبت به این تیتر که اصلا تیتر اصلی یادداشت نبود، واکنش نشان داد.
وی با انتشار تیتر اصلاحاتنیوز در کانال تلگرامیاش نوشت: «روزنامه فرهیختگان در دوره جدید فعالیتش نشان داده که در بزنگاهها مثل یک پیاده نظام برای جریان فتنه عمل میکند، نیروهای انقلابی را تضعیف و تخریب میکند، به فتنهگران تنفس مصنوعی میدهد، ایجاد تردید میکند و برای همین، همواره مورد استقبال آنها قرار گرفته. نمونهاش همین استقبالی است که اصلاحات نیوز هتاک از تیتر فرهیختگان داشته و پس از آن رسانههای بیگانه هم خواهند داشت. کیست که نداند پس از آزاد کردن فعالیت گوگلپلی و واتسآپ صهیونیستی در ایران، گام بعدی تضعیف پیامرسانهای داخلی است و فرهیختگان درهمین مسیر گام برداشته.»
هدف از نگارش این گزارش حمایت یا نقد یادداشت فرهیختگان نیست زیرا بدیهی است که این مساله بر عهده رسانه مربوطه است. اما در نقد تند و شتابزده عضو کمیسیون فرهنگی مجلس چند نکته نهفته است که ذکر آنها خالی از فایده نمیباشد.
۱) رسایی در این یادداشت کوتاه، صفت هتاک را برای رسانهای که خاستگاه فکری متفاوتی دارد به کار برده است این درحالی است که مقام رسیدگی به هتاکی یا ادبیات دور از شان رسانه اصلاحات نیوز، دادگاه مطبوعات است و هیچ فردی ولو در مقام نمایندگی مردم نمیتواند به صرف تفاوت فکری و سیاسی با یک رسانه آن را هتاک بنامد.
۲) عضو کمیسیون فرهنگی مجلس پیشبینی کرده است که رسانههای خارجی نیز مانند اصلاحاتنیوز از یادداشت مذکور استقبال خواهند کرد که در پاسخ باید گفت: اولا تا لحظه نگارش این گزارش این پیشبینی محقق نشده است و در ثانی با توجه به نوع مواجهه رسانههای بیگانه با رسانهها و پیام رسانههای داخلی این پیشبینی در دستور کار قرار نخواهد گرفت.
چرا رسانههای بیگانه از ایده حضور موساد در ایتا استقبال نخواهند کرد؟
زیرا رسانههای بیگانه بر اساس سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» با رصد دقیق پیام رسانهایی مانند ایتا، ویراستی و ... به دنبال برجستهسازی نقدهای تند و ناامیدانه برخی جریانهای فعال در این پیام رسانها در مواجهه با اقدامات دولت هستند تا از طریق شائبه شکاف عمیق میان نیروهای ارزشی و دولت متمایل به اصلاحطلبان را تقویت کنند و بر آتش تفرقه بدمند. برخی کاربران این پیام رسانها نیز متاسفانه آن چنان در نقش داعیهداری انقلابیگری غرق شدهاند که سهوا به جای دروازه بیگانه به دروازه خودی (بخوانید نظام) گلهای پی در پی میزنند. نمونه اخیر این گل به خودی را میتوان در ماجرای ادعای کامران غضنفری، نماینده تهران در علت شهادت سید ابراهیم رئیسی دید که در برخی پیام رسانهای داخلی از جمله ویراستی و ایتا مورد استقبال قرار گرفت.
وی در نشست فریاد ایران ۲ مدعی شده بود ترور رئیسجمهور سابق به دست جمهوری آذربایجان و با دستور آمریکا و اسرائیل انجام شده است و پر واضح است که چنین ادعایی چه هزینه گزافی برای نظام حکمرانی جمهوری اسلامی ایجاد میکند. ویدئوی این مدعای عجیب که ابتدا در ایتا وایرال شد به سرعت با تفسیرهای براندازانه از سوی رسانههای بیگانه مورد توجه قرار گرفت و تا روزهای متمادی جزو اخبار داغ این رسانهها بود. بنابراین تا زمانی که روند گل به خودی برخی از مدعیان هسته سخت نظام و داعیهداران انقلابیگری به علت غلبه هیجانات و عواطف بر منطق و استدلال ادامه دارد، اتاق فکر رسانههای بیگانه از همین خوراک سازیهای هیجانی برای تضعیف حاکمیت بهرهبرداری میکند. نکته جالب این جا است که علیرغم چنین تجربه زیانباری باز هم حمید رسایی در نشست فریاد ۴ همان مدعا را تکرار کرده است!
۳) در ادامه بند دو گفتنی است گزاره «حضور ایتا در موساد» یا کاذب است یا صادق. اگر کاذب باشد علاوه بر پیگرد قانونی برای ترویج کنندگان چنین مدعای خلاف واقعی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نباید نگران استقبال آن از سوی رسانههای بیگانه باشد زیرا قطعا آنها به هر دولت و مقامی نسبت دخالت در امور سایر کشورها را بدهند برای دستگاه جاسوسی اسرائیل استثناء قائل خواهند شد و اگر گزاره فوق صادق باشد که به طریق اولی مورد استقبال رسانههای بیگانه قرار نمیگیرد زیرا آنها به علت خطگیری مستقیم و غیرمستقیم از موساد و اشتراک منافع با اسرائیل، نه تنها از نقش تخریبی سرویس امنیتی و اطلاعاتی موساد در کشور دیگر پرهبرداری نخواهند کرد بلکه در مواجه با هر گونه افشاگری درباره این سیاست مداخلهجویانه، متوسل به مکانیزم انکار و نادیده گرفتن خواهند شد.
۴) نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی به این نکته توجه نکرده است که به چند دلیل رفع فیلترینگ گوگلپلی و واتساپ با هدف تضعیف پیامرسانهای داخلی صورت نگرفته است و حتی میتواند فرصتی برای تقویت و رشد این پیام رسانها نیز باشد. اولا گوگلی پلی صرفا یک مارکت برای دانلود پیام رسانها و پلتفرمهایی است که به جز واتساپ فعلا همگی فیلتر هستند و بعید به نظر میرسد واتساپ به تنهایی بتواند رونق بازار ایتا و ویراستی را با توجه به تفاوت فرهنگی کاربران این دو دسته پیامرسان بشکند.
ثانیا رقبای اصلی ایتا و ویراستی، تلگرام و اینستاگرام هستند که بر اساس طرح رفع فیلترینگ گام به گام احتمالا ۱۴ ماه با رفع فیلتر فاصله دارند و این بازه زمانی فرصت خوبی برای مدیران پیام رسانهای داخلی است تا بتوانند برای رقابت با رقبای خارجی از روشهای ایجابی استفاده کنند نه روش سلبی مانند فیلترینگ که شکست خورده و تا به حال نتیجهای جز بازار سیاه فیلترشکن فروشی نداشته است!
از تسنیم و جوان تا فرهیختگان؛ چرا رسانههای اصولگرا هم مورد اعتماد نیستند؟
این اولین باری نیست که یک رسانه اصولگرا مورد عتاب نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار میگیرد. پیش از این نیز در زمستان ۱۴۰۲ و اندکی پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی، خبرگزاری تسنیم و روزنامه جوان به اتهام حمایت از زمزمههایی مبنی بر ریاست محمدباقر قالیباف در مجلس مورد نقد تند رسایی در آنتن گفتگوی ویژه خبری صدا و سیما قرار گرفتند.
یکی از پس لرزههای آن گفتگوی جنجالی برکناری علیرضا خدابخشی، معاونت سیاسی صدا و سیما از سمتش بود. مرتضی کامل نواب؛ پژوهشگر حقوق و فعال سیاسی در آن زمان به خبرنگار ایسکانیوز گفته بود: « آنچه در انتخابات رخ داد این بود که بخشی از فعالان و بدنه سیاسی در مقام تخریب رقبایشان دیده شدند و نتیجه این جنس دیده شدن ولو اگر رایآوری باشد این میشود که فرد چون حرف ایجابی نزده، برای حفظ موجودیت خود و افزایش شانس رایآوری در آینده مجبور است همین رویکرد سلبی ِرا در مجلس دامه دهد و متاسفانه این شیوه برای کشور مضر است. همانگونه که به جریان اصلاحات به علت عدم حضور در انتخابات انتقاد میکنیم و این کار را خلاف اخلاق سیاسی میدانیم به همان اندازه بدنه جریان انقلابی و اصولگرا را که از طریق تخریب رقبای انقلابی و حزباللهی خودش بخواهد رای بگیرد را هم نقد میکنیم.»
ظاهرا در ادامه این رویکرد سلبی این بار به بهانه حمایت از پلتفرمها و پیامرسانها، قرعه کار به نام یک روزنامه اصولگرای دیگر افتاده است! قرعه تلخی که به بهانههای مختلف در فاصله اسفند ۱۴۰۲ تا دی ۱۴۰۳ یعنی قریب به ۱۰ ماه ۳ قربانی گرفته است! و اگر این قربانیان اصولگرا را در کنار رسانههای اعتدالگرا و اصلاحطلب مغضوب قرار دهیم، آیا ویترینی که عضو سرشناس کمیسیون فرهنگی مجلس از مطبوعات، خبرگزاریها و پایگاهای خبری ارائه میکند چیزی جز رسانه هتاک یا رسانه صهیونیستی است؟!
با این وصف باید پرسید هزینه هنگفت برای راهانداری و اداره رسانههای بیگانه فارسی زبان اساسا چه توجیهی از سوی جریان صهیونیسم جهانی دارد؟! این پرسشها و صدها پرسش از این دست صرفا در رویارویی منطقی با محصول نگرش سلبی در عرصه رسانه و فرهنگ به ذهن مخاطب متبادر میشود. نگرش سلبی که در فضاهای محدودی مانند برخی گعدههای دوستانه یا گپ و گفت در پلتفرمهای داخلی رشد و نمو پیدا کرده است.
آدرس اشتباهی پیامرسان و پلتفرمهای داخلی با مغالطه جزء و کل
نظرسنجی ایسپا در شهریور ۱۴۰۳ (زمانی که رفع فیلترینگ گام به گام آغاز نشده بود) نشان میدهد ۸۲/۲ درصد ایرانیان حداقل از یکی از پیامرسانها و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. براساس نموداری که در گزارش ایسپا منتشر شده، روند میزان استفاده از این شبکه اجتماعی در خرداد ۱۴۰۱ که اینستاگرام فیلتر نبوده، ۷۱ درصد بوده است. در دی ۱۴۰۲ این میزان ۴۶/۵ درصد بوده؛ اما در شهریور امسال به ۵۰/۶ درصد افزایش پیدا کرده است. در این نظرسنجی، میزان استفاده کاربران از پلتفرمهای مختلف داخلی و خارجی بررسی شده و پس از ایسنتاگرام، پیامرسان تلگرام است که با ۳۹/۳ درصد بیشترین میزان استفاده را داشته است. واتساپ نیز با ۳۳/۳ درصد استفاده در رتبه سوم این فهرست قرار دارد.
نظرسنجی ایسپا در ادامه نشان میدهد استفاده از پیام رسانها و پلتفرمهای داخلی پس از فیلترینگ پیام رسانهای خارجی رشد کرده است. بر اساس این نظرسنجی در میان پلتفرمهای ایرانی نیز، ایتا ۹/۲۸درصد و روبیکا ۵/۲۸ درصد و بله ۹/۷ درصد استفاده دارند. نمودار روند میزان استفاده از پلتفرمهای بومی نشان میدهد، میزان استفاده از ایتا و روبیکا و بله پیش از فیلترینگ (خرداد ۱۴۰۱) کمتر از ۱۰ درصد بوده؛ اما از اسفند ۱۴۰۱ رشد در میزان استفاده از آنها دیده شده است. درحالحاضر، این سه پلتفرم بیشترین میزان استفاده را در سالهای فعالیتشان دارند.
با استفاده از دادههای استخراج شده از نظرسنجی ایسپا به نظر میرسد یکی از دلایل مخالفت با رفع فیلتر گام به گام، کم رونق شدن دوباره بازار پیام رسانهای داخلی است که در پی فیلترینگ تا حدی توانستهاند در میان برخی اقشار جامعه از جمله دانش آموزان و دانشجویان و برخی طیفهای سیاسی، کاربرانی برای خود دست و پا کنند.
اما خطری که برخی از مدعیان ولایتمداری و حتی مسئولان را در دنیای ویراستی و ایتا تهدید میکند تعمیم این دنیای کوچک و یکدست به محیط بزرگ جامعه ایرانی و جهانی است. خطری که میتوان از آن تحت عنوان «مغالطه جزء و کل» یاد کرد. کاربران اختصاصی پیامرسان های داخلی جزء کوچکی از گستره وسیع کاربران فضای مجازی در ایران هستند و بر این اساس برخی فعالان سیاسی که غالبا خود را ولایتمداران واقعی و بسیاری از مسئولان کشور را ضد ولایت فقیه یا سازشکار میدانند این پلتفرمها را به بستری برای تغییر ذائقه این سرمایههای اجتماعی نظام تبدیل کردهاند و حتی از این رهگذر با ارائه کدهای ناواقع گرایه به برخی مسئولین، برای آنها ویترینسازی میکنند.
یکی از نمونههای اخیر جهتدهی به سرمایههای مردمی نظام با ارائه کدهای ناواقعگرایانه، راهپیمایی موتوری علیه رفع فیلترینگ گوگلپلی و واتساپ بود که با وجود تبلیغات گسترده در فضای مجازی داخلی، نه تنها در واقعیت مورد استقبال قرار نگرفت بلکه دستمایه طنز و تمسخر رسانههای بیگانه را نیز فراهم کرد! حالا تصور کنید فعالان این فضای مجازی محدود که حتی نتوانستند جمعیتی بیش از ده نفر را برای یک راهپیمایی موتوری به خیایان بیاورند، برای مسئولین نسخه بپیچند، چه بر سر نظام حکمرانی ایران خواهد آمد؟
انتهای پیام/
نظر شما