به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، مجلس اخیراً طرحی را به تصویب رسانده که ورود کودکان پنجساله به پیشدبستانی را الزامی میکند. موافقان این طرح بر این باورند که ورود زودتر کودکان به محیطهای آموزشی میتواند زمینهی رشد مهارتهای شناختی و اجتماعی آنان را فراهم سازد و فرصتهای بیشتری برای یادگیری و سازگاری با نظام آموزشی ایجاد کند. در مقابل، مخالفان معتقدند که آغاز تحصیل در چنین سنی ممکن است با مراحل طبیعی رشد کودک همخوانی نداشته باشد و فشار آموزشی زودهنگام، پیامدهای منفی در ابعاد هیجانی، اجتماعی و حتی جسمانی بهدنبال داشته باشد.
بیشتر بخوانید
مدارس زیرساخت لازم برای ورود دانشآموزان ۵ ساله را ندارند
فاطمه خاندانی روانشناس کودک و نوجوان معتقد است که موفق یا ناموفق بودن این طرح به نحوه اجرای آن در مدارس بستگی دارد. وی در این خصوص به ایسکانیوز گفت: انسان موجودی اجتماعی است و ابعاد گوناگونی همچون شخصیت، شناخت، هیجان و رفتار در فرایند رشد او نقش دارند. در میان این ابعاد، بُعد شناختی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا پایه و اساس یادگیری و سازگاری فرد با محیط را تشکیل میدهد. هنگامی که دربارهی کودکان در سنین مدرسه صحبت میکنیم لازم است مراحل رشد شناختی را بررسی کنیم، چراکه این موضوع نقشی تعیینکننده در کیفیت یادگیری و موفقیت تحصیلی او دارد.
وی افزود: بر اساس دیدگاههای مختلف در روانشناسی رشد، ارتباط میان رشد و یادگیری، همواره مورد بحث و بررسی بوده است. برخی نظریه پردازان در حوزه روانشناختی بر این باورند که رشد مقدم بر یادگیری است و کودک باید ابتدا به سطح مشخصی از رشد ذهنی و شناختی برسد تا بتواند فرایند یادگیری را بهدرستی تجربه کند. در مقابل، دیدگاههای دیگری تأکید دارند که یادگیری میتواند خود عامل تسریعکنندهی رشد باشد و با وجود هدایت، حمایت و آموزش مناسب، کودک قادر است فراتر از سطح رشدی فعلی خود عمل کند و مهارتها و مفاهیم جدید را بیاموزد.
آموزش پنج سالهها باید متفاوت از دانشآموزان بزرگتر باشد
روانشناس در ادامه توضیح داد: از آنجا که بسیاری از کودکان هنوز به مراحل رشدی بالاتر دست نیافتهاند و از سوی دیگر، آگاهی عمومی نسبت به این موضوع در برخی موارد کافی نیست، آموزش آنان باید با روشها و ابزارهای عینیتر و متناسبتر صورت گیرد. به عنوان مثال، استفاده از رنگ، بازی، تصویر و فعالیتهای عملی میتواند در یادگیری مؤثرتر باشد. اگر آموزش صرفاً بهصورت نظری و بدون بهرهگیری از ابزارهای کمکی انجام شود، کودک به دلیل قرار داشتن در مرحلهی پیشعملیاتی، قادر به درک و یادگیری کامل نخواهد بود.
خاندانی تاکید کرد: کودک باید به مرحلهی رشد خاصی برسد تا بتواند یادگیری را بهطور مؤثر تجربه کند اما اگر معلم یا تسهیلگری آگاه در کنار کودک باشد، یادگیری میتواند مقدم بر رشد رخ دهد. در هر دو حالت، تحقق یادگیری صحیح نیازمند زیرساختهای اصولی و محیطی استاندارد است.
وی افزود: به عنوان نمونه، اگر کودکی پنجساله بخواهد محتوایی را بیاموزد که برای گروه سنی ۶ یا هفت سال طراحی شده است، اما ابزارهای کمکآموزشی و شرایط محیطی مناسب فراهم نباشد، ممکن است دچار آسیبهای رشدی شود. بنابراین، رعایت اصول سنی و رشدی در طراحی آموزشی بسیار ضروری است.
روانشناس گفت: در کنار این موضوع، آگاهیبخشی در زمینههایی همچون خودمراقبتی، پیشگیری از کودکآزاری و رشد اجتماعی نیز اهمیت ویژهای دارد. آموزش این مفاهیم باید متناسب با سن و درک کودکان باشد؛ به عنوان مثال، آموزشهای مربوط به مقطع دبیرستان نباید برای دانشآموزان دورهی ابتدایی ارائه شود. با این حال، آموزش اصولیِ خودمراقبتی میتواند در هر مقطع سنی به رشد و سلامت روانی کودکان کمک کند.
خاندانی توضیح داد: در گذشته، نظام آموزشی کشور با برگزاری دورههایی همچون «آمادگی» و سپس «پیشدبستانی»، این نکات را مورد توجه قرار داده بود تا کودکان پیش از ورود به مدرسه، از آموزشهای مقدماتی و متناسب با سن خود بهرهمند شوند اما اگر اکنون بخواهیم بهصورت ناگهانی کودکان پنجساله را وارد نظام رسمی آموزش کنیم، باید از منظر رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی بررسی شود.
وی افزود: از سوی دیگر، معلمان در مدارس انتظار دارند دانشآموزان توانایی تمرکز، درک دستورالعملها و انجام فعالیتهای گروهی را داشته باشند، در حالی که کودک پنجساله هنوز ممکن است در مهارتهای حرکتی و درک مفاهیم زبانی به بلوغ کافی نرسیده باشد همچنین، از لحاظ هیجانی نیز ممکن است هنوز وابستگی زیادی به والدین داشته و کنترل هیجان و سازگاری اجتماعی در او شکل نگرفته باشد.
روانشناس عنوان کرد: به همین دلیل توصیه میشود پیش از ورود رسمی به مدرسه، کودکان مدتی را در محیطهایی مانند مهدکودک یا پیشدبستانی سپری کنند تا از نظر شناختی، اجتماعی و هیجانی آمادهی ورود به نظام آموزشی شوند. در غیر این صورت، ادغام مستقیم این دو محیط (مهدکودک و مدرسه) میتواند چالشبرانگیز باشد؛ مگر آنکه در مدارس، آموزشها و زیرساختها به گونهای طراحی شود که مشابه محیطهای مهدکودک، از ابزارها و روشهای کمکآموزشی بهره گرفته شود و کودکان به تدریج وارد مراحل بالاتر آموزشی شوند.
خاندانی گفت: در نهایت، اگر این زیرساختها بهدرستی فراهم شده باشد، تفاوتی ندارد که کودک در مهدکودک باشد یا در مدرسه؛ آنچه اهمیت دارد، فراهم بودن محیطی استاندارد، اصولی و متناسب با ویژگیهای رشدی کودک است.
خبرنگار: مهدیه امجدیان
انتهای پیام /

نظر شما