به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، کتاب «آرام جان» نوشته محمدعلی جعفری به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ یازدهم رسیده است. این کتاب روایت زندگی شهید مدافع امنیت محمد حسین حدادیان است.
محمدحسین متولد ۱۳۷۴، بسیجی مخلص و پیرو خط ولایت و رهبری بود. او از ۷ سالگی عضو بسیج بود و در مسجد فعالیت میکرد. در بسیج هم بسیار فعال بود و هم خالصانه به انقلاب و مردم خدمت میکرد و همین شد پله پرش محمدحسین. سال ۹۴ هم برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) عازم سوریه شد.
اواخر بهمن ۹۶ در ایام شهادت مظلومانه حضرت زهرا (س) بود که خیابان پاسداران تهران شاهد توحش گرانی موسوم به دراویش و ایجاد ناامنی و به شهادت رساندن سه تن از نیروهای انتظامی بود. محمدحسین که از این آشوبها و حتک حرمتها خونش به جوش آمده بود به محل حادثه رفت. در همان لحظات بامداد، او را ابتدا به وسیله اسلحه شکاری مجروح و سپس توسط یک اتومبیل زیر گرفته و در شب شهادت حضرت زهرا (س) به فیض شهادت نائل شد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
دوستی داشتم به اسم مولود. میرفت دانشگاه تهران. خانه ما نزدیک بود به دانشگاه. گاهی میآمد دیدنم. بدش نمیآمد که بعضی از شبها هم پیشم بخوابد. یک روز دعوتم کرد مهمانی خانه خالهاش. مجتبی رفته بود کلاس سوم. امتحانش را بهانه کردم. وقتی رفت، مجتبی پایش را کرد توی یک کفش که ما هم باید برویم پیش خاله مولود. گفتم: امتحان داری! رفت توی اتاق و تند تند درسهایش را خواند آمد که حالا زنگ بزن بگو ما هم میآییم. رفتم سر خیابان. در کیوسک زرد تلفن سکه انداختم بوق نخورد. سکهام را خورد. چند تا مشت حواله کردم به سینه استنلس استیلش. بی فایده بود. ته کیفم سکه دیگری پیدا کردم. تا کسی آن طرف خط جواب دهد، سیم مارپیچ سیاه گوشی را دور انگشتم تابیدم. وقتی صدای تق سکه آمد تلفن وصل شد. خود مولود گوشی را برداشت. گفتم: من نازی آباد رو بلد نیستم. راهنمایی کرد. گفت: پسرخالهام رو میفرستم ایستگاه اتوبوس دنبالت.
انتهای پیام/
نظر شما