به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، ارزش صادرات فرش اگرچه در دهه گذشته بین 400 تا 500 میلیون دلار در نوسان بود و آلمان، آمریکا و کشورهای عربی در صدر فهرست واردکنندگان بودند اما این روند با آغاز دهه 90 تنزل پیدا کرد. در نبود بازار آمریکا به عنوان بزرگترین واردکننده فرش دستباف ایران، کشورهای اروپایی بیشترین میزان واردات فرش را داشتند. در مدت اعمال تحریم، نمودارهای فروش در بازارهای اروپا و آمریکا روند سقوط را در پیش گرفتند، به طوری که طبق آمار مرکز ملی فرش ایران، ارزش صادرات در سال 90، معادل 560 میلیون دلار، در سال 91 معادل 427,5 میلیون دلار بود و در سال 92 به 314,8 رسید. کاهش رشد ارزشی صادرات تا 26,35 درصد، به سال 92 لقب بدترین سال صادراتی فرش ایران را داد. این روند، اگرچه در سال 93 با آغاز مذاکرات معکوس شد و مسیر رشد را در پیش گرفت اما سرانجام با اجرای برجام، امید به بازگشت فرش دستباف ایران به بازارهای جهانی را پررنگ کرد. بهطوریکه در هفته گذشته اولین محموله فرش ایرانی به آمریکا رسید.
در روزهای گذشته ارسال محموله فرشها به لس آنجلس که چندین قالیچه بزرگ ابریشمی و زربافت با قدمت صد سال را دربرمی گرفت، سوژه گزارش لس آنجلس تایم شد تا از فرش ایرانی با عنوان با ارزشترین فرشها یاد شود. در گزارش این روزنامه آمریکایی روایت دریافت 40 قالیچه دست بافت به ارزش 500 هزار دلار و شگفتی آمریکاییها اینچنین نوشته شد: «در جنوب کالیفرنیا که بزرگترین جامعه ایرانیان مهاجرت کرده در آن هستند نزدیک به شش سال واردات فرش ایرانی ممنوع شده بود اما درحالحاضر در حال تقویت یک سیستم تجاری هستند. حملونقل کوچکترین نشانه از تأثیرات توافق هستهای با ایران است که ماه گذشته اجرا شده است. امروز روز بسیار ویژهای است، قالیچههای کوچکتر به قیمت 10 هزار دلار و قالیهای بزرگتر به قیمت صد هزار دلار به فروش میرسد. بعضی از فرشهای دست بافت ایرانی بیش از یک دهه طول میکشد تا به اتمام برسد. خیلی از کشورها فرش دستباف تولید میکنند آما در میان آنها فرش ایرانی با ارزشترین است، بهخاطر زمان و مواد استفاده شده در آن.» به نقل از شهر در این روایت لس آنجلس تایم آورده شده: «خجالتآور است که نگذارند چنین هنری وارد آمریکا شود، هنر هیچ مرزی ندارد.» به همین بهانه با رئیس مرکز ملی فرش ایران، به گفتوگو نشستیم تا از چندوچون آنچه بر فرش ایرانی گذشته، بپرسیم.
«حمید کارگر»، فرش را دومین پرچم ایران میداند و میگوید: «این پرچم باید برافراشته باشد.» او که به زیر و بم وضعیت فرش ایرانی آگاه است، آنچه بر این صنعت هنری کشور در دوره اعمال تحریم رفته را شرح میدهد، چشمانداز پیش روی صادرات فرش دستباف ایرانی را تصویر میکند و از نقش فرش در فرهنگ سرزمینمان میگوید.
در دوران تحریم، چه چالشهایی سر راه صادرات بود؟ حالا پس از اجرای برجام و آزادشدن صادرات اوضاع چه تغییری خواهد کرد؟
امیدواریم که در فصل جدید رابطه ایران با دنیا، شاهد رونق و افزایش اعداد صادراتی در حوزه فرش دستباف ایرانی باشیم، چراکه در دوره تحریم فرش، از دو منظر با تنگنا و چالش مواجه بودیم؛ یکی تحریمهای عمومی اقتصادی که نتیجه آن افزایش ریسک صادرات، افزایش هزینههای حملونقل و بیمه محصولات و همینطور دشواری در نقلوانتقال ارز بود که در بسیاری از حوزههای صنعت و تجارت ازجمله فرش دستباف اثرگذار بود اما از گنااه اصلی تنگنای اقتصادی در حوزه فرش، تحریم مستقیم فرش دستباف ایران از سوی ایالات متحده آمریکا بود، بهطوریکه با مصوبه کنگره و تصویب اوباما، از سال 2010 ورود هر فرشی که مبدأ تولیدش ایران ثبت شده باشد، به خاک آمریکا ممنوع شد، بنابراین اگر در نظر بگیریم که قبل از وقوع تحریم، رقم صادرات فرش به آمریکا، بیش از 80 میلیون دلار - یعنی بیش از 16 درصد از کل صادرات فرش کشور- بود و البته اینکه آمریکا رتبه یک واردات فرش دستباف ایران را در سالهای پیش از تحریم به خود اختصاص داده بود، متوجه اثر منفی تحریمها در صادرات خواهیم شد. با رفع تحریم، ریسک صادرات کاهش پیدا میکند و مشکلاتی مانند نقلوانتقال از سر راه صادرات فرش دستباف برداشته میشود. از طرفی با امکان صادرات مستقیم فرش به آمریکا، شاهد رونق و افزایش اعداد صادراتی خواهیم بود.
باوجوداین چقدر پیشبینی میکنید که صادرات فرش بار دیگر و بهزودی به شرایط پیش از تحریم بازگردد؟
درواقع اصلا انتظار نداریم که در سال 2016 میلادی و بلافاصله پس از اجرائیشدن برجام، همه سهم80 میلیون دلاری صادرات به آمریکا را دوباره تصاحب کنیم؛ زیرا با وجود اینکه آمریکاییها مشتاق فرش ایرانی هستند و برند «پرشین کارپت» در بازار آنها شناخته شده است اما در مدت پنج سالی که در بازار حضور نداشتیم، کشورهای رقیب بهویژه هند توانستند جای خالی ایران را پر کنند. بنابراین اکنون برای حضور قوی و ادامه در بازار آنها، نیازمند تبلیغات گسترده مجدد، شناسایی سلایق و نیازهای مصرفکنندگان و شهروندان آمریکا هستیم، همچنین باید در کنار این فعالیتها، فعالیت چند سال گذشته رقبای خودمان را در آن بازار رصد کنیم.
دو هفته پیش نمایشگاه «دموتکس» آلمان که بزرگترین رویداد دنیا در حوزه کفپوش است، با اعلام به فرجامرسیدن برجام همزمان شد و همانجا شاهد استقبال بازرگانان آمریکایی از فرش دستباف ایرانی، بررسی تولیدهای کنونی بازار ما و سفارش و عقد قرارداد بودیم. همچنین چهارشنبه گذشته نخستین محموله فرش دستباف ایران، از طریق بندر هامبورگ به لسآنجلس ارسال شد و اولین گام عملی در ازسرگیری صادرات به آمریکا برداشته شد.
شما از رونق بازار میگویید اما چند روز پیش رئیس اتحادیه فرش دستباف در گفتوگو با خبرگزاریها، اظهار نظر متفاوتی داشت. عراقچی گفته بود: بازار اصلی فرش دستباف ما آمریکا بوده که در دوره تحریم این بازار را از دست دادیم، بازارهای اروپایی خود را نیز به دلیلگرانشدن فرش ایرانی بهتدریج از دست میدهیم. این ادعا چقدر به واقعیت نزدیک است؟ درحالیکه آمریکا به عنوان مهمترین واردکننده فرش ما را تحریم کرده بود، چه عاملی در از دستدادن دیگر بازارها دخیل بود؟
فرش دستباف ایران در دهههای اخیر به طور متوسط، سالانه 500 میلیون دلار صادرات داشته است اما در سالهای اخیر در دوران تحریم، این میزان افت محسوسی نشان داده است. تحریم فقط یکی از علتهای این افت فشار و کاهش صادرات بود و دراینمدت علل داخلی و خارجی دیگری نیز در این مسئله دخالت داشت. ازجمله وقوع رکود اقتصادی در برخی کشورهای اروپایی که نتیجه آن خارجشدن فرش دستباف از سبد خانوار به عنوان یک کالای لوکس و غیرضروری بود. همچنین در بعضی کشورهای عربی که بازار فرش هدف بود، وقوع بهار عربی، انقلابها و ناآرامیهای سیاسی تا حدی در وضعیت بازار اثرگذار بود. ازطرفدیگر ورود کفپوشهای جایگزین مانند فرش ماشینی و تغییر در سبک زندگی و گرایش به پارکت و سرامیک و استفاده صرفا تزئینی از فرش در میان مصرفکنندگان از موارد دیگر بود. در کنار اینها عواملی مانند تورم داخلی بر قیمت تمامشده فرش دستباف اثرگذار بود و همچنین هدفمندی یارانهها و پرداخت نقدینگی مستقیم به قالیبافان باعث خروج آنها از چرخه تولید شد. در نتیجه مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی باعث این افت شد اما معنیاش این نیست که فرش ما دیگر توان رونقگرفتن در حوزه صادرات را ندارد. ما به بازپسگیری بازار امیدواریم، البته با هوشمندی، تولید هدفمند، تبلیغات گسترده و رصد رقبا و مصرفکنندگان بنابراین با توجه به این عوامل با این اظهاراتی که گفته شده، موافق نیستم. ضمن اینکه نمایشگاه «دموتکس»، نشان داد مشتریان اروپایی هم رجعت دوبارهای به فرش دستباف ما دارند. با دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت و با همکاری اتحادیه واردکنندگان فرش در اروپا، مرکز ملی فرش ایران موظف به اجرای برنامهها برای تبلیغات گسترده، در دو سال آینده در بازار اروپا با تمرکز بر کشور آلمان به عنوان بازار سنتی و قدیمی فرش ایران شده است. امیدواریم با اجرای این برنامهها، صادرات به اروپا هم افزایش پیدا کند.
از آلمان به عنوان بازار سنتی فرش ایران یاد کردید. کدام کشورها بیشترین درخواست را برای واردات فرش دستباف ایران دارند؟
در مجموع ایران به 80 کشور دنیا فرش صادر میکند که دراینمیان ایالات متحده آمریکا از گذشته رتبه یک واردات فرش ایرانی را داشته است. بعد از آن برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان و ایتالیا قرار دارند که از شاخصترینها بوده و هستند. در بین کشورهای عربی، لبنان، امارات متحده عربی، کویت و قطر در شاخصترینها قرار داشته و دارند، همچنین در بین کشورهای شرق آسیا، چین و ژاپن از اصلیترین خریداران فرش ایرانی هستند.
نقش فرش دستباف را در فرهنگ و هنر ایران چگونه میبینید؟ با توجه به اهمیت این صنعت هنری بین مردم، تأثیر اجرای برجام و شرایط کنونی بر وضعیت این میراث فرهنگی و کهن کشور چه خواهد بود؟
فرش ایران یک هنر- صنعت کهنه است که با قدمتی بیش از 2500 سال در جایجای سرزمین ما تولید شده و میشود. در این تاریخِ دراز، بافت فرش با باورها، اسطورهها، آیینها و خردهفرهنگهای مناطق مختلف کشور عجین شده و در همه قرون گذشته، دولت کمترین نقش را در تولید و تجارت این هنر داشته است. پس نفس تحریم فرش، تحریم هنر بود و نه تحریم دولت ایران. این تحریم اعمال فشار به مردان و زنان قالیباف و هنرمندان رنگرز و طراح ایرانی بود که فارغ از سیاستورزی در کار آفرینش و خلاقیت بودند. فرش ایرانی در طول تاریخ پیام رسان هنر و فرهنگ تمدن ما بوده و حتی در حوزه دیپلماسی هنری هم کارکردهای متعددی داشته است. این اثرگذاری به حدی بود که در بسیاری کشورها ایران را به نام فرش و فرش را به نام ایران میشناسند. شاهد بودیم که در دهههای اخیر فرش در حوزه دیپلماسی ایفای نقش کرده است. چه زمانی که دکتر مصدق در سفر به سازمان ملل، فرش دستباف ایرانی را پیشکش کرد که امروز این فرش در یکی از راهروهای سازمان آویخته شده و آقای روحانی هم در سفر اخیر خود به نیویورک با آن فرش عکس یادگاری گرفت. چه وقتی که در زمان دولت اصلاحات، آقای خاتمی فرش معروفی با درج شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند»، از سعدی به سازمان ملل اهدا کرد. حتی در سفر اخیر رئیسجمهوری به واتیکان، آنچه از ایران به پاپ تقدیم شد، یک قالیچه نفیس بود. به هر روی این فرش پرچم دوم کشور ماست و امیدواریم که همچنان این پرچم برافراشته باشد.
20106