ایسکانیوز - گروه فرهنگی - فاطمه قرباننیا: جاده میگذرد و تنها پرچمهای رنگارنگ منقش به اسامی آلآلله در آسمان چشم نوازی میکند. راه دراز است و گوش جان نواهای ملکوتی هلابیکم یا زوار ابوسجاد را به استقبال میطلبد. هرسال همین روزها میلیونها زائر قدم بر جادههایی میگذارند که هزار و چهارصد سال از خنکای خاطره آن روحنوازی میکند...
1373سال از رهسپاری جابربنعبدالله انصاری، اولین زائر حضرت امام حسین (ع) به سمت کربلا میگذرد. در روایات و تاریخ آمده است که اولین زائر پیاده حضرت اباعبداللهالحسین «شیخ انصاری» بوده است. پس از ایشان مدتی این سنت پسندیده به فراموشی سپرده میشود اما پس از گذشت چندین سال «شیخ میرزا حسن نوری» با همراهی سی نفر از دوستان و همراهیانش به مدت سه روز پیادهروی اربعین را مجددا احیا میکند.
پیش از اینها کوران حوادث و زمانه بسیار مانع زیارت و راهپیمایی عاشقان حسین (ع) شده بود اما تقدیر خداوند بر این بوده تا ظالمان و دشمنان اهلبیت رسوا شوند و مسیر زیارت هرساله پرشور تر از گذشته رونق بگیرد. پیادهروی اربعین تا زمان صدام ادامه داشته است. با روی کار آمدن حزب بعث در برگزاری عزاداریها و پیادهروی اربعین وقفهای طولانی ایجاد شد. هرچند در این میان بسیاری از مردم بطور مخفیانه پیاده به سمت کربلا حرکت میکردند، اما کم نبودند افرادی که در این مسیر جان خود را از دست میدادند.
نگارش خاطرات و حفظ این واقعه عظیم از مهمترین وظایف اهالی فرهنگ و قلم است. تا به حال سفرنامهها و خاطرات زیادی از روزهای پیادهروی اربعین منتشر شده. از جمله این سفرنامهها میتوان به سفرنامه «به صحرا شدم عشق باریده بود» اثر غلامعلی حدادعادل و «خس بیسروپا» اثر حمید حسام اشاره کرد. اما نکته مهم خلاء داستان و رمانهای مذهبی با موضوع پیادهروی اربعین در ادبیات امروز ماست.
نمونههای اندکی از رمانهای مذهبی داریم که صرفا پیادهروی اربعین را مورد روایت و داستانپردازی قرار دادند. از این میان میتوان به مجموعه داستان «ازدحام بوسه» اثر نرگس مقصودی اشاره کرد. نویسنده یازده داستان این مجموعه را بر پایه اولین تجربه پیادهروی خود در اربعین ثبت کرده است. مقصودی در این کتاب تلاش کرده روایت سفر خود را با شرحی داستانی از آنچه در سفر با آن مواجه شده است به مخاطب عرضه کند. «اربعین طوبی» اثر سید محسن امامیان نمونه دیگری است که به خوبی توانسته داستانی بر پایه پیادهروی اربعین روایت کند. داستان در مورد دختری به نام طوبی است که در جوانی رنجهای زیادی کشیده و روایت زندگی خود را در مسیر پیادهروی اربعین از بصره تا کربلا برای نوههایش تعریف میکند.
اما این تمام آن چیزی نیست که از ادبیات مذهبی انتظار داریم. جای خالی داستانپردازی دینی از وقایع مذهبی خیلی کم در آثار نویسندگان به چشم میخورد. ابراهیم اکبری دیزگاه از رماننویسان کشورمان درخصوص مغفول ماندن این بخش از تاریخ مذهبی از دید نویسندگان معاصر در مصاحبه با ایسکانیوز گفت: موضوع اربعین یک تجربه جدید برای جامعه ادبی ایران است.
وی افزود: شاید به دلیل اینکه فراگیری پیادهروی اربعین در جامعه ایرانی به یک دهه میرسد، به ذهن نویسندگان خطور نکرده که به سراغ این موضوع بروند و درباره آن بنویسند. نکته دیگر اینکه مدت زمانی طول میکشد تا ادبیات با یک موضوع مواجه و با آن درگیر شود. من یکی دو نمونه کار رمان در این حوزه بیشتر ندیدم آن هم تجربیاتی بودند که مواجهه آنها جدی نبود و نیاز به کار بیشتری داشتند.
اکبری دیزگاه در ادامه افزود: دلیل دیگر این است که رماننویس در جامعه ایرانی خیلی با مسائل درگیر نمیشود. یا اگر این کار را هم بکند خیلی به عمق نمیپردازد و از سطح ماجرا رد میشود. این بلیه مسائلی هستند که نویسندگان ما با آن مواجه هستند. حتی اگر کاری هم در رابطه با اربعین بنویسند کار درخوری نمیشود. مثلا اگر واقعه عاشورا را مثال بزنیم نمونههایی دیده میشود اما نمیتوان اسم رمان روی آن گذاشت و بیشتر بیوگرافی و بازنویسی به نظر میرسند. من تصورم این است که نویسنده ایرانی با مقوله رمان جدی برخورد نکرده است اگر هم تجربیاتی داشته منقطع از سنت عمل کرده است.
انتهای پیام/
نظر شما