به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، فرزاد جهانبین: امروز ۱۶ آذر است؛ این روز یادآور حادثه بزرگی در کشور ماست. در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ سه دانشجوی عزیز در اعتراض به حضور نیکسون، معاون رئیسجمهور آمریکا در ایران که بعد از واقعه کودتای ۲۸مرداد رخ میداد، به خاک و خون کشیده شدند. در شرایط خفقان که نظام استبدادی مورد حمایت آمریکا، همه منافذ اعتراض را بعد از کودتای ۲۸مرداد بسته بود، این سه دانشجو در یک اقدام پیشروانه و انقلابی به دخالت آمریکا در سرنوشت ملت ایران اعتراض کردند.
از اینرو ۱۶ آذر یادآور دانشجوی ضدآمریکا، دانشجوی ضدسلطه و دانشجوی ضدنظامهای استبدادی است. نظامهای استبدادی بریده از متن ملت که برای بقا به نظام سلطه تکیه دارند و نظام سلطه نیز برخلاف منافع ملتها برای تامین منافع خود از آنها حمایت میکند.
۱۶آذر در هر سال یادآور فرهنگ مقاومت ملت ایران در برابر نظام استکباری آمریکاست؛ کشوری که از یکطرف با طراحی کودتای ۲۸مرداد دولت قانونی ایران را ساقط میکند و راه بازگشت مجدد استکبار و دیکتاتوری را بعد از تجربه دموکراسی و مشروطیت در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ به این کشور فراهم میکند و همزمان نیز شعار دموکراسیخواهی سر میدهد.
این واقعه از نقاط عطف در جنبش دانشجویی ایران است؛ جنبشهای دانشجویی که همواره از چند ویژگی اصلی برخوردارند؛ جنبش دانشجویی یک جنبش آرمانخواه و کمالپرست و دارای ویژگی نفی مناسبات تبعیضآمیز است. جنبش دانشجویی جنبشی پرسشگر و دارای روحیه چون و چرا کردن در قبال هر قضیهای است که بخواهد مضراتی را برای جامعه بههمراه داشته باشد. ویژگی سوم جنبش این است که اهل ایستادگی در مقابل ارتجاع است، چراکه جنبش دانشجویی یک جنبش روشنفکری است و از اینرو در مقابل ارتجاع میایستد؛ چه اینکه این ارتجاع بهمعنای تحجر و بازگشت غیرمنطقی به گذشته باشد و چه بهمعنای غربزدگی و بهمعنای مقلدبودن، تابعبودن و ندیدن داشتههای خودش باشد.
جنبش دانشجویی با این سه ویژگی همواره در تاریخ کشور ما ظهور پیدا کرده است. در موج اول جنبش دانشجویی و در سالهای دهه ۲۰ چپگرایی بر این جنبش غلبه کرده بود، اما رفتهرفته بهواسطه روحیه روشنفکری که در این جنبش وجود داشت، جنبش از نگاه چپگرایانه فاصله میگیرد و بهسمت موج دوم که همان اسلامگرایی است، میرود.
در یک مقطع زمانی، نگاه اسلامی در اقلیت قرار داشت اما جنبش دانشجویی این راه را با ویژگیهای خودش همراه دید و به تعبیر دکتر شریعتی «گمشده خود و خویشتن خویش را در اسلام و در وجود امامخمینی(ره)» یافت. این جنبش، دوشادوش روحانیت در گسترش نگاه انقلابی و درنهایت پیروزی انقلاب نقش اساسی ایفا کرد. البته بعد از انقلاب هم این راه ادامه داشت و چه در دوران جنگ تحمیلی و چه در زمان سازندگی و...، این جنبش محکم و استوار درکنار انقلاب ایستاد. امثال شهید علمالهدی و قدوسی نمونههای برجستهای از جریان جنبش دانشجویی هستند.
ذات جنبش دانشجویی بهواسطه ویژگیهایی که عنوان شد همواره درحال تلاش و صیرورت بوده است. هرچند ممکن است بعضا فهم از مصادیق آرمان و ارتجاع، اشتباه بوده باشد که بهنظر من بیش از آنکه جنبش دانشجویی در این زمینه مقصر باشد، مسئولیت با کسانی است که نتوانستند با جنبش دانشجویی ارتباط فکری و گفتمانی عمیق و درست برقرار کنند.
از کارکردهای جنبش دانشجویی تلاش برای تغییر در راستای آرمانها یا ایستادگی در مقابل تغییراتی است که ضد آرمانگرایی است. این تلاش، موتور محرکی برای پیشرفت است و در این زمینه از همه سلایق در چارچوب قانون باید استقبال کرد.
ادارهکردن دانشگاه بهصورت تکصدایی هرچند آسان اما مضر است و ادارهکردن دانشگاه بهصورت چندصدایی هرچند سخت اما مفید است و عقل حکم میکند که کار سخت اما مفید بر کار آسان اما مضر ترجیح داده شود. لذا باید زمینههای ظهور و بروز کنش جنبش دانشجویی را فراهم کنیم. تلاش برای غیرسیاسی کردن تلاش مذمومی است و مقام معظم رهبری نیز با عبارت «خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند قشر جوان و دانشگاه ما را غیرسیاسی کنند»، این رویکرد را مورد شماتت قرار دادهاند.
در دانشگاه آزاد اسلامی هم تاکید ما بر بسترسازی و ایجاد زمینههای فعالیت واقعی جنبش دانشجویی است.
*معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/
نظر شما