به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، دانشجویان بورسیه وزارت علوم مدعی هستند که بورسیه تحصیلی در هیچ کجای دنیا از دانشجو پس گرفته نمیشود؛ اما سازمان امور دانشجویان اخیرا دانشجویان بورسیه را وادار میکند که برای تسویه فرصت مطالعاتی، باید کل مبلغی که وزارتخانه برای آنها هزینه کرده را برگردانند.
«نمیخواهم مصاحبه به نام خودم منتشر شود، فقط میخواستم مشکلات دانشجویان را مطرح کنم»؛ دانشجوی مقطع دکترای یکی از دانشگاههای برتر ایران که حدود ۶ ماه است برای فرصت مطالعاتی به آلمان رفته است، با طرح این درخواست به بیان درددل دانشجویان پرداخت. این دانشجو در گفتوگو با ایسکانیوز از مشکلاتش در دانشگاههای ایران و شرایط فعلیاش در دانشگاه آلمان سخن گفته است. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
شما بیش از ۱۰ سال در دانشگاههای ایران تحصیل کردهاید و الان هم چند ماهی است که در یکی از دانشگاههای آلمان هستید، سوال من این است که وقتی وارد دانشگاه آلمان شدید، اولین تفاوتی که بین دانشگاههای ایران و دانشگاه آلمان در زمینههای ارتباط اجتماعی یا آموزشی و پژوهشی، به نظرتان رسید چه بود؟
بیاحترامی و مناسب نبودن برخوردها، یکی از مشکلاتی است که دانشجویان در ایران دارند. زیاد پیش میآید که یک دانشجو در ایران احساس بیارزشی بکند؛ چون برخورد کارمندان یا بعضی استادان با دانشجویان مناسب نیست.
به نظر من، احترام یکی از نیازهای اولیه انسان در ارتباط اجتماعی است. به همین دلیل، اولین تفاوتی که من پس از آمدن به آلمان احساس کردم این بود که مورد احترام هستم. من سالها در خوابگاه زندگی کردهام یا به سازمان امور دانشجویان رفت و آمد داشتهام، دیدهام که نوع برخوردشان با دانشجو، اصلا محترمانه نیست.
در مورد مسائل آموزشی دانشگاه آلمان اطلاعاتی ندارم چون دوره آموزشی را در این دانشگاه نگذراندهام. در مورد مسائل پژوهشی باید بگویم که فعالیتهای پژوهشی تا حد زیادی به استاد وابسته است. به همین دلیل، ممکن است مواردی که من تجربه کردهام، منحصر به آزمایشگاه استاد من بوده و شرایط برای کسی که با استاد دیگری کار میکند، متفاوت باشد.
شرایط آزمایشگاه استادان و فعالیت علمی در آنها به چه صورت است؟
معمولا استادان هر کدام آزمایشگاه خودشان را دارند. در دانشگاههای برتر ایران هم همینطور است. البته تفاوت این است که دانشجویان دکتری در آلمان، یک فرد شاغل به حساب میآیند. به این معنا که یا از طریق بورس تحصیلی (Scalership) یا از طریق قرارداد با یک سازمان یا شرکت، حقوق دریافت میکند.
به عبارت دیگر، دانشجویان دکتری حتما از تامین مالی برخوردار هستند، حالا یا از طریق بورس یا قرارداد کاری. در این قراردادها، بیمه سلامتی، بازنشستگی و بیکاری وجود دارد و میتوان گفت دانشجویان در دوره دکتری، زندگی واقعی را شروع میکنند؛ اما فعالیتهای دانشجویان دکتری در ایران، به عنوان سابقه کار به حساب نمیآید.
در آلمان اصلا پذیرفته شده نیست که یک دانشجوی دکتری بدون گرفتن هیچ پولی، در مقطع دکتری فعالیت کند و مانند این است که کسی در بانک کار کند؛ اما حقوق نگیرد.
دانشجویان دکتری در آلمان میتوانند درآمد داشته باشند چون لازم نیست هیچ واحد آموزشی بگذرانند و میتوانند روی کار متمرکز شوند. این شرایط در بیشتر کشورهای اروپایی وجود دارد. پذیرش دانشجویان دکتری هم از طریق کنکور انجام نمیشود و استادان با مشورت گروه و دانشگاه و از طریق مصاحبه دانشجویان دکتری را انتخاب میکنند.
یکی از مشکلات کنونی برای خروج از کشور بالا رفتن نرخ ارز در چند سال اخیر است. شما هم برای فرصت مطالعاتی این مشکل را داشتید؟
وزارت علوم شرایطی برای بورس کردن دانشجویان دکتری دارد که البته در چند سال اخیر با افزایش قیمت ارز، تعداد فرصتهای مطالعاتی کمتر شده است. مثلا اگر یک دانشکده قبلا ۲۰ سهمیه فرصت مطالعاتی داشت، الان به پنج سهمیه کاهش یافته است.
من هم بورسیه وزارت علوم هستم؛ البته چون در پروژهای مشارکت دارم که هم مرتبط با فعالیتهای دکتری خودم و هم بخشی از پروژه استادم است؛ از این طریق به عنوان دستیار تحقیقاتی، پارشیال فاند (Partial fund) یا کمک هزینه دریافت میکنم.
ارتباط با صنعت در آلمان بیشتر از ایران وجود دارد و دانشجویان با بورس تحصیلی میتوانند با صنعت همکاری کنند. مثلا جایی که من هستم کارخانههای خودروسازی زیادی دارد. برخی مواقع این کارخانهها فراخوان میزنند که ما به خدمات خاصی نیاز داریم و برای کسی که بتواند این خدمات را ارائه دهد، بورسیه تحصیلی تعیین میکنند. دانشجویان دکتری یا پسادکتری میتوانند از طریق این بورسیهها، هزینههای زندگیشان را تامین کنند و آن پروژه هم میشود پروژه دکتریشان.
یکی از مشکلات ارتباط با صنعت و دیگر فعالیتهای علمی در دانشگاههای ایران درگیری پژوهشگران و استادان با کارهای اداری و پر کردن فرمهای مختلف است، آیا استادان دانشگاه آلمان هم این مشکل را دارند؟
استادان دانشگاه آلمان معمولا درگیر کارهای اداری نمیشوند. البته استادان جوانی که هنوز آزمایشگاهشان کوچک است، ممکن است مجبور شده و کارهای اداری برعهده خودشان باشد؛ اما به مرور که آزمایشگاهشان را وسعت میدهند، کمتر با کارهای اداری درگیر میشوند.
برای مثال در دانشگاه آلمان، هر چند نفر استاد، یک منشی دارند. این منشی همه کارهای اداری را انجام میدهد، از قوانین مطلع است و به امور دانشجویان هم رسیدگی میکند. یکی از وظایف منشی، کمک به دانشجویانی است که برای فرصت مطالعاتی به این دانشگاه میآیند.
دانشجویی که برای فرصت مطالعاتی به دانشگاه ما بیاید، به حال خودش رها نمیشود. معمولا منشی گروه با دانشجویانی که برای فرصت مطالعاتی به آلمان میآیند در ارتباط است و به آنها برای اجاره منزل یا پیدا کردن فروشگاه برای خرید کمک میکند.
طبیعی است که یک دانشجوی خارجی نمیداند چطور در سایتهای آلمانی به دنبال خانه بگردد، چون اپلیکیشنها را نمیشناسد. به همین دلیل، منشی در این موارد به دانشجو کمک میکند. حتی دانشگاه بخشی دارد به نام مرکز خوشامدگویی (Welcome Center)، کار این مرکز این است که به کسانی که تازه وارد دانشگاه میشوند، کمک کند.
وقتی یک دانشجو وارد گروه یک استاد میشود، مثل عضوی از خانواده آن مجموعه به حساب میآید و مانند خانواده هرگز فرزند خود را رها نمیکنند. مثلا اگر یک دانشجو به استادش بگوید، من ازدواج کردهام و با مشکل مالی مواجه شدهام؛ استاد به او کمک میکند که بورسیههای تحصیلی جدیدی بگیرد. نمیگویم استاد از جیب خودش پول میدهد؛ اما کمک میکند که دانشجو بتواند فاند یا بورسیه بگیرد.
استادم بارها از من پرسیده است که همه چیز خوب است؟ دوری خانواده اذیتت نمیکند؟ توانستی فروشگاهها را برای خرید پیدا کنی؟ در نهایت هم میگوید؛ اگر کاری داری به همگروهیها بگو. رابطهها فقط بر اساس بحث علمی نیست و استادان مسئولیت دانشجو را در همه زمینهها قبول میکنند.
به نظر میرسد استادان این دانشگاه پذیرفتهاند که یک نفر تا خاطری آسوده نداشته باشد، نمیتواند کار کند. به همین دلیل، حمایتهای خوبی از دانشجویان میکنند تا بتوانند بهتر کار کنند؛ اما در ایران مدام گفته میشود که به خودت فشار بیاور و تحمل کن. نکته دیگر این است که متاسفانه استادان در ایران نمیتوانند چنین کمکهایی به دانشجویان بکنند، چون خودشان هم به منابع درآمدی دسترسی ندارند.
آیا برای گرفتن فرصت مطالعاتی از وزارت علوم یا ادامه فرایند فعالیت در آلمان، با مشکل خاصی مواجه نبودید؟
یکی از مهمترین مشکلات من، در مورد بورسیه فرصت مطالعاتی است. وقتی درخواست دادم برای فرصت مطالعاتی، قانون این بود که دانشجوی دکتری حمایت مالی میشود تا بتواند مدتی را در یک دانشگاه معتبر کار علمی و تحقیقاتی بکند.
آن زمان قانون این نبود که پس از بازگشت باید پول را پس بدهیم. واقعیت این است که اگر ما میتوانستیم این پول را یکجا برگردانیم که اصلا نمیگرفتیم. مثلا دانشگاه پنج هزار یورو برای دانشجویان در فرصت مطالعاتی هزینه کرده است، دانشجویی که هیچ وقت شاغل نبوده، چگونه میتواند این مبلغ را به صورت یکجا به وزارت علوم برگرداند؟
قانون این بود که این پول بلاعوض به دانشجویان داده میشد و در قبالش مثلا دانشجو دو سال تعهد کار داشت. اما اخیرا سازمان امور دانشجویان میگوید؛ دانشجو اگر میخواهد برای فرصت مطالعاتی با دانشگاه تسویه کند، باید پول را یکجا برگرداند.
من وقتی از فرصت مطالعاتی برمیگردم، حدود یکسال تا پایان مقطع دکتریام مانده است، سوال من این است که در این یکسال چطور این پول را فراهم کنم؟
بورسیه تحصیلی، پولی است که در هیچ جای دنیا برگردانده نمیشود. این مشکلی است که همه دانشجویان با آن درگیر هستند. شنیدهام که برخی دانشجویان به دیوان عدالت اداری هم شکایت کردند و دیوان به نفع دانشجویان رای داد. اما سازمان امور دانشجویان رای دیوان را قبول نمیکند.
حتی بعضی از دانشجویان شخصی وکیل گرفتند و علیه سازمان امور دانشجویان شکایت کردند. دادگاه هم به نفع دانشجویان رای داد. در نهایت این که از نظر قانونی حق با دانشجویان است؛ اما سازمان امور دانشجویان زیر بار قانون نمیرود. فرصت مطالعاتی در همه جای دنیا وجود دارد؛ اما هیچ تعهدی برای دانشجو به همراه ندارد نه تعهد مالی و نه تعهد خدمت.
فرصتهای مطالعاتی دانشجویان، امکانات خوبی را برای دانشگاهها مبدا فراهم میکند و باعث گسترش ارتباطات بین دانشگاهی میشود. مثلا وقتی استادی در دانشگاه آلمان، با یک ایرانی کار کرده باشد و سطح علمی و تلاش آن دانشجو را ببیند، نظر مثبتی نسبت به ایرانیها پیدا میکند و پس از آن، بهتر قبول میکند که با دانشجویان ایرانی کار کند.
همچنین وقتی دانشجویان از کشور خودشان بورسیه گرفته باشند، استادان دانشگاههای خارجی بهتر قبول میکنند که با این دانشجویان کار کنند چون لازم نیست هزینهای برای آنها بپردازند.
معمولا دانشجویان در این مدت مقاله چاپ میکنند و این مقالات با ایمیل دانشگاهی چاپ میشوند و به بالا بردن رنکینگ دانشگاه کمک میکنند.
رفت و آمد دانشجویان برای کشورها دستاوردهای زیادی دارد و ارتباطات را گسترش میدهند. مثلا وقتی من از ایران به آلمان میآیم، همگروهیهایم در آلمان با فرهنگ ایرانی آشنا میشوند و میبینند که دختران ایرانی هم در رشتههای خوب درس میخوانند.
انتهای پیام/
نظر شما