به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، رئیس مرکز جذب هیئت علمی وزارت علوم اخیرا از بلاتکلیفی ۳۷ هزار پرونده متقاضیان جذب هئیت علمی در دانشگاهها مربوط به قبل از سال ۹۸ خبر داد. پروندههایی که در بلوک بررسی اولیه سوابق علمی با وجود گذشت بین ۲ تا هفت سال متوقف ماندهاند.
محمدرضا رضوان طلب هشدار داد که هر از چند گاهی، پروندهای مشمول برخی توصیهها میشود و از زیر خروارها پرونده بیرون کشیده میشود. این پروندهها در برابر تقاضاهای تازه و بهروزرسانی رخنمایی و سد معبر میکند.
داوود حسینی هاشمزاده در گفتوگو با ایسکانیوز، با اشاره به این گفته رئیس مرکز جذب هیئت علمی وزارت علوم، اظهار کرد: به نظر من عبارت «هر از چند گاه» در این مصاحبه باید حذف شود، چون توصیهها بسیار بیشتر از هر از چند گاه است و نظامِ جذب اعضای هیئت علمی در وزارت علوم در دانشگاهها، عمدتا بر مبنای همین توصیههاست.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی و مدرس دانشگاه با بیان این که برای مستند کردن این ادعا و تاکید بر این که توصیههایی از این دست در نظام دانشگاهی وجود دارد، هم میتوانم به تجربه زیسته خودم استناد کنم و هم به یافتههای پژوهشهایی که انجام دادهام، افزود: در یکی از پژوهشها، پرسیدیم که حامیپروری در نظام جذب اعضای هیئت علمی از سوی مدیران آموزش عالی چقدر رایج است؟ نتیجه، میانگین بالای ۴ را نشان داد که آمار بالایی است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: مشاهدات و تجارب من از نیمه دوم دهه ۸۰ تا اواخر دهه ۹۰ در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، نشان میدهد که مدیران دانشگاهی معمولا روابطشان با دانشجویان بر اساس حامیپروری است. یعنی دانشجویانی که برای استادان مقاله مینوشتند، کتاب ترجمه میکردند، پژوهشهایشان را انجام میدادند و به شکلهای مختلف به روسای گروهها و دانشکدهها خدمات ارائه میدادند، افرادی بودند که جذب دانشکده میشدند.
حسینی درباره چگونگی این حامیپروری گفت: من این دانشجویان را ردیابی میکردم و میدیدم برخی دانشجویان حواسشان جمع است که چه کسی رئیس یا معاون است تا با آنها ارتباط برقرار کنند و نام آنها را در مقالات، ترجمهها و کتابهای خود بیاورند تا بتوانند امتیازهایی بگیرند.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی، با بیان این که جذب اعضای هیئت علمی معمولا از این طریق انجام میشود، افزود: این روش برآمده از نظامی فاسد است. طبیعتا همه افراد باید فرمهای وزارت علوم را در بازه زمانی مشخص شده، پر میکردند و درخواستهای خودشان را برای جذب ارائه میدادند؛ اما همه این مراحل صوری هستند و از پیش مشخص است که چه کسانی باید وارد این سیستم شود.
وی با تصریح بر این که تعلل در بررسی پروندهها و بدون پاسخ ماندن آنها، عمدی است، تاکید کرد: باید به این توجه کنیم که با زیاد شدن اعضای هیئت علمی، عملا منافع عدهای کمتر خواهد شد چون تعداد واحدهای درسی و پایاننامههایشان کاهش مییابد و در نتیجه منافع آنها محدود خواهد شد.
دانشگاهها استادان حقالتدریس را استثمار میکنند
حسینی اسثتمار استادان حقالتدریس از سوی دانشگاه را دیگر دلیل تعلل در بررسی پروندههای جذب دانست و گفت: دانشگاهها با استثمار کسانی که به شکل حق التدریس فعالیت میکنند و تعدادشان هم بسیار زیاد است. بخش قابل توجهی از منافع را به جیب خودشان میریزند. بسیاری از مدرسین در دانشگاه های مختلف، حق التدریس هستند. به همین دلیل نظام دانشگاهی کمتر تمایل دارد که افراد را به عنوان هیئت علمی جذب کند.
پژوهشگر فساد دانشگاهی در ادامه خاطرنشان کرد: پولی که حقالتدریسها بابت ساعات تدریس خود دریافت میکنند، کمتر از ساعت کار نیروهای خدماتی است. البته قصد توهین ندارم اما رنج و تلاش کسانی که درس خواندهاند، باید در نظرگرفته شود.
وی با اشاره به این که پژوهشهای من در حوزه فساد دانشگاهی نشان میدهد که فساد در نظام دانشگاهی ایران، به شکل فساد نظاممند درآمده است نه تصادفی، یادآور شد: اکثر شاخصهای پژوهشهای ما نشان میداد که فساد دانشگاهی به صورت نظاممند رخ می دهد. در این شرایط اگر انتظار داشته باشیم که سیستم به صورت سالم کار کند و پروسهای که برای جذب اعضای هیئت علمی بر روی کاغذ و در قوانین و آییننامهها آمده است به همان شکل مسیر خود را طی کند، تصور دور از ذهنی است.
حسینی با بیان این که ارزیابیهای موسسات آموزشی و پژوهشی نشان میدهد که در موارد زیادی پارتیبازی وجود دارد، افزود: در وزارت علوم هم زد و بندهایی با روسای دانشگاهها وجود دارد، به طوری که شاخصها نشان دهنده میانگین چهار و ۶ دهم بود یا فشارهای سیاسی که از سوی مدیران وزارت علوم در انتصاب مدیران دانشگاهی بر این مراکز وارد میشود. این میانگین هم چهار و ۳۲ صدم بود که آمار بالای این نوع فساد است.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی با تصریح بر این که مدیرانی که به این شکل منصوب میشوند، در چارچوب همین سیستم فاسد عمل خواهند کرد، گفت: به همین دلیل جایی برای شایستهسالاری در این سیستم نخواهد بود. در نظام جذب نیروی انسانی در همه سازمانها هم این قابل مشاهده است. افکار عمومی بر این باور است که وقتی آزمونی برگزار میشود، کسانی که شرکت میکنند سیاهی لشگری هستند که وارد این سیرک و نمایش شدهاند و عملا کسانی که قرار است جذب شوند، پیشتر مشخص شدهاند.
وی در ادامه افزود: این مسائل دور از واقعیت هم نیست. آنچه من در ۳۰ سال فعالیت خودم در این سیستم دیدهام این است که جذب نیروی انسانی نه بر مبنای آزمونها و شایستگیها بلکه بر اساس سفارشها، توصیهها و لابیها انجام میشود. به همین دلیل، در این شرایط شاهد این هستیم که بخشی از پروندهها بدون پاسخ باقی بماند و کمتر تمایل به جذب اعضای هیئت علمی وجود داشته باشد، به ویژه این که هیچ تمایلی به جذب افراد شایسته و مستقل و سالم که با توانایی خودشان میخواهند وارد سیستم شوند، وجود ندارد.
حسینی با بیان این که فشارهای سیاسی در جذب اعضای هیئت علمی سبب میشود افراد توانمند وارد نظام دانشگاهی نشوند، یادآور شد: بررسی نشدن پروندهها عجیب نیست چون سیستم دانشگاهی ما به شکل نظاممند به فساد آلوده شده است و عملا بخشهای مختلفش با پاسکاری کردن متقاضیان، تقصیر را بر گردن این و آن میاندازند و پیامهای گمراهکننده میدهند.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی در پایان با اشاره به این که سیستم دانشگاهی به شکل یکپارچه و ناسالمی عمل میکند و انتظار برخورد شفاف و سالم براساس هنجارهای آکادمیک از این نظام داشتن انتظار به جایی نیست، اظهار کرد: به همین دلیل، افراد توانمند، آزاده، شایسته و کسانی که دغدغه دارند کمتر وارد سیستم دانشگاهی میشوند و در مقابل کسانی که توصیه میشوند، به راحتی با لابیگریها و نظام حامیپروری، وارد میشوند.
انتهای پیام/
نظر شما