به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، بنبست سیاسی در لبنان و ناکامی رهبران این کشور در دستیابی به اجماع برای تشکیل دولت، موجب تشدید بحران اقتصادی و اعتراضات مردمی در این کشور شده است. علیرغم مطرح شدن گزینههای مختلف برای نخست وزیری لبنان و تشکیل دولت این کشور، بحث بر سر این موضوع همچنان ادامه دارد و تا کنون بی نتیجه مانده است. به منظور روشن شدن عوامل موثر بر عدم موفقیت رهبران سیاسی لبنان برای تشکیل دولت و همچنین بررسی وضعیت سیاسی و اقتصادی این کشور، مصاحبهای با «حمزه الخنسا» -روزنامهنگار، تحلیلگر و سردبیر الناشر لبنان- انجام شد. به اعتقاد این تحلیلگر لبنانی، علاوه بر چالشهای داخلی که در حال حاضر احزاب سیاسی این کشور با آن روبرو هستند، مداخلات عربستان سعودی، فرانسه و ایالات متحده آمریکا از جمله عوامل تاثیرگذار در بحران سیاسی این کشور هستند که مانع تشکیل دولت میشوند. وی همچنین معتقد است که ایالات متحده تلاش میکند با هدف حفظ منافع رژیم صهیونیستی، صحنه سیاسی-اقتصادی لبنان را در این راستا مدیریت کند.
متن کامل گفتگوی ایسکانیوز با این تحلیلگر برجسته لبنانی بدین شرح است:
- چه عواملی را در عدم موفقیت رهبران سیاسی لبنان برای تشکیل کابینه دولت موثر میدانید و این روند تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟
تلاش برای تشکیل دولت جدید لبنان در مرحله حساس تاریخ لبنان رخ داد؛ زمانی که این کشور علاوه بر یک مبارزه سیاسی بنیادین، از شرایط اقتصادی بسیار سختی نیز رنج میبرد. طرفین درگیری در وضعیت بیسابقهای قرار گرفتند. در حقیقت، مداخلات خارجی نقشی اساسی در جلوگیری از تلاشهای احزاب مختلف برای نزدیکتر کردن طرفهای درگیر در پرونده دولت داشت. به عنوان مثال، تأثیر وتو سعودیها که توسط محمد بن سلمان -ولیعهد سعودی- در برابر سعد حریری -نخست وزیر تعیین شده- قرار گرفت، برای کسی پوشیده نیست. این امر سعد حریری را در موقعیت شرمآوری قرار داد که نه میتوانست دولت تشکیل دهد و نه میتوانست عذرخواهی کند.
تشکیل دولت حریری، صرف نظر از وتو سعودی، به معنای رویارویی مستقیم او با عربستان است، زیرا این یک اهرم سیاسی و فرقهای برای حریری و جنبش او محسوب میشود و عذرخواهی برای عدم تشکیل به این معنی است که حریری فرصت مناسب برای احیای محبوبیت و وضعیت مالی فروپاشیده خود را از دست داد، که منجر به ورشکستگی و تعطیلی بسیاری از شرکتها و موسساتی شد که او از پدرش -رفیق حریری- به ارث برد.
علاوه بر وتوی سعودی، فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا اوضاع را پیچیده کرده است؛ زیرا در حال حاضر ایالات متحده آمریکا در لبنان با کارت سازمانهای غیر دولتی مورد حمایت مالی و سیاسی خود بازی میکند و در تلاش است تا با سوق دادن آنها به صحنه سیاسی لبنان، جایگزینی برای احزاب و شخصیتهای سنتی این کشور به وجود بیاورد که صدای واشنگتن و بازوی آن در زندگی سیاسی و اقتصادی لبنان محسوب میشدند. موارد فوق به این معنا نیست که تنها عامل بحران لبنان عامل خارجی است. عوامل داخلی نیز نقشی تأثیرگذاری داشتند؛ زیرا بیشتر احزاب متوجه چالشهای وجودی خود در ارتباط با گستردگی و نقش خود در آینده شدهاند. بنابراین، هر حزب در تلاش است شرایط خود را بهبود بخشد و کارتهای خود را تقویت کند تا بتواند با مرحله جدیدی که براساس نتایج انتخابات آینده پارلمان آغاز میشود، روبرو شود.
- فکر میکنید انگیزه اصلی دولتهای غربی -به ویژه آمریکا و فرانسه- از دخالت در امور داخلی لبنان چیست و اقدامات آنان تا چه حد در روند کنونی لبنان تاثیرگذار بوده است؟
مداخلات خارجی -به ویژه توسط ایالات متحده و فرانسه- در صحنه سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی لبنان چیز جدیدی نیست. صرف نظر از اینکه نقش فرانسه مثبت ارزیابی شود یا منفی، یک نقش تاریخی در لبنان دارد. این کشور لبنان را یک عرصه پیشرفت برای خود میداند که از طریق آن میتواند نفوذ و سیاستهای خارجی خود را به عنوان یک ابرقدرت تحمیل کند. اما این نقش در دورههای اخیر به دلیل پیشرفت نقش آمریکا در برخی مواقع و تفویض پرونده لبنان به عربستان سعودی توسط واشنگتن در مواقع دیگر، بسیار کاهش یافته است.
نقش آمریکا در لبنان، چه از جنبه سیاسی، اقتصادی و یا حتی امنیتی / نظامی از منافع اسرائیل قابل تفکیک نیست. کشورهای حاضر در لبنان، عملکرد خود را در این کشور به گونهای تنظیم میکنند که منافع اسرائیل را تأمین کند و این در بسیاری از مراحل از جمله حملات مکرر اسرائیل به لبنان و پرونده تعیین مرزهای دریایی با فلسطین اشغالی که در آن واشنگتن نقش واسطهای غیر صادق را بازی میکند، مشهود بوده است. ایالات متحده تلاش میکند با فشار، جاهطلبیهای اسرائیل برای دستیابی به ثروت لبنان –یعنی نفت و گاز در آبهای این کشور- را در مرزبندیها لحاظ کند.
این مداخلات آمریکایی، فرانسوی و سعودی به طور ضمنی بر زندگی سیاسی در لبنان، به ویژه در پرونده تشکیل دولت جدید، تاثیر منفی گذاشته است. زیرا آنها شرایط غیرممکن را در مقابل حریری و گزینههای دیگر [نخست وزیری] قرار میدهند که مانع تشکیل دولت میشود و آن عبارت است از عدم دخالت نمایندگان حزب الله در انتخابات. چنین شرایطی غیرممکن، خرابکارانه و غیرقابل تایید است.
- با توجه به تحولات فعلی در لبنان و مطرح شدن اسامی مختلف به منظور تشکیل کابینه این کشور، فکر میکنید نهایتا این ماموریت به چه کسی واگذار خواهد شد؟
گزینههای زیادی تا کنون برای به عهده گرفتن این وظیفه دشوار پیشنهاد شده است؛ از جمله مانند نجیب میقاتی، فیصل کرمی و چند نفر دیگر. رئیس جمهور میشل عون و نبیه بری رئیس مجلس در حال انجام تماسهای فشرده و تلاشهای بیوقفه برای تسهیل روند رایزنیهای پارلمان هستند که از دوشنبه آینده برای انتخاب یک شخصیت سنی که وظیفه تشکیل دولت جدید را دارد، آغاز میشود. نبیه بری تلاش میکند تا حریری را در روند انتخاب مشارکت دهد تا از پوشش پارلمانی سنیها اطمینان حاصل کند؛ زیرا حریری نماینده بزرگترین بلوک سنی در پارلمان لبنان است. این روندی است که اگر موفقیت آمیز باشد، به این معنی است که حریری عامل منفی نخواهد بود و بنابراین به معنای چراغ سبزی برای هر شخصیت سنی است که ممکن است برای نخست وزیری انتخاب شود.
اما در نهایت، هر شخصیت اهل سنت که برای نخست وزیری انتخاب شود، 3 نکته مهم را در ذهن دارد: ابتدا گرفتن چراغ سبز سعودی در وهله اول و آمریکایی در وهله دوم است. مورد دوم، اخذ تضمین از طرفهای خارجی است که در روند سیاسی لبنان دخالت میکنند؛ تا از این طریق، دریافت کمکهای مالی و وامهایی برای کار دشوار شروع گامهای موثر برای رسیدگی به فروپاشی اقتصادی لبنان را تسهیل کند. مورد سوم، اخذ تضمین از اکثر احزاب داخلی برای متعهد شدن در کمک به دولت و تسهیل ماموریت آن است؛ به ویژه اینکه این مأموریت به دو چیز محدود میشود: آماده سازی برای انتخابات آینده و مقابله با فروپاشی اقتصادی.
- به نظر جنابعالی، راه برون رفت از بنبست سیاسی و مشکلات اقتصادی لبنان چیست؟
شکی نیست که مخمصه سیاسی / اقتصادی لبنان خطرناک و بیسابقه است و نتیجه یک دوره طولانی فساد داخلی مورد حمایت خارجی و وابستگی بیشتر طبقه سیاسی لبنان به دولتهای خارجی است. هرگونه صحبت در مورد راهحلها یا تلاشها برای برون رفت از این بنبست با آزادسازی اراده سیاسی لبنان از محدودیتهای خارجی، به ویژه ایالات متحده و عربستان سعودی آغاز میشود.
اگر اکنون زمان مناسبی برای گفتگو در مورد توسعه قانون اساسی لبنان نیست و اگر صحبت در مورد یک کنفرانس بنیادی ترس برخی را برمیانگیزد، لذا فکر جدی در مورد اجرای توافق نامه طائف میتواند به طور موقت در غلبه بر بسیاری از مشکلات و موانع کمک کند. رفتن به سمت کشورهایی که تمایل خود را برای کمک اقتصادی به لبنان بدون هیچگونه شرایط سیاسی استثماری نشان دادهاند، مانند ایران، روسیه، چین و سایر کشورها، همچنان گزینه ایده آل برای رهایی از محاصره لبنان توسط آمریکا و عربستان است و بدین ترتیب میتوان اقتصاد را پس از پیریزی بنیادی و قانونی که آن را تضمین کند، احیا کرد.
انتهای پیام/
نظر شما