به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی سراسر کشور عصر امروز سهشنبه ۲۹ فروردین ماه با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) با حضرت آیتالله خامنه ای دیدار کردند.
رهبر انقلاب: مطالبه دانشجویی همراه با واقعبینی و ارائه راه حل باشد / جلسه اقتصادی سران قوا امری موقت است
زهرا وفاداران مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه الزهرا (س)، امیر رضا بخشی پور، دبیر اتحادیه تحکیم وحدت، معین رضیئی دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور، محمد صالح ترکمان دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی، امیرمحمد کولانی دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، مریم محمدی مدیرمسئول نشریه دانشجویی ریحانه دانشگاه صنعتی و غیره در این دیدار نکاتی را مطرح کردند.
محمدی: مسئولان وزارت علوم به نشریات بهای بیشتری دهند
متن سخنرانی مریم محمدی مدیرمسئول نشریه دانشجویی ریحانه دانشگاه صنعتی شریف به شرح زیر است:
سلام علیکم و رحمت اللهسلام خدا بر شهدای عزیز دانشجو آنان که حی و فعال در محضر، پروردگار روزی میگیرند.
سلام خدا بر شهید آرمان و هدف شریف واقفی سلام خدا بر شهدای علم و عمل علیمحمدی، شهریاری و احمدی روشن سلام خدا بر نوشکفته باغ پربرکت شهادت شهید احسان قدبیگی سلام خدا بر ۱۳۰ شهید نخبه دانشجوی دانشگاه شریف که وزن و عیار و هویت و شرف دانشگاه و دانشجویند و نمایان کرده اند که دانشجو کیست و انقلاب اسلامی چه نفحهٔ قدسی ای بر روح آنان دمیده است.
تا قبل از انقلاب حضور یک دختر دانشجو در یک دانشگاه صنعتی ننگ و مایه تعجب بود؛ اما اکنون درصد قابل توجهی از بانوان هیات علمی و زنان پژوهشگر در مقاطع مختلف تحصیلی در دانشگاهها مشغول به فعالیت.
هستند حدود هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی خانم فقط در دانشگاه شریف مشغول به تحصیل اند و بسیاری از اعضای هیئت علمی خانم این دانشگاه در محافل بین المللی حائز رتبه های برتر علمی شده.اند کارنامهٔ جمهوری اسلامی در نقاط مختلف مشارکت زنان در جامعه حریف می طلبد سطح نقش آفرینی زنان در جایگاههای مختلف، سیاسی علمی و فرهنگی، اقتصادی و سیاست گذاری از فرش به عرش رسیده است دشمن؛ اما نه چشم دیدن زن برجسته را دارد و نه چشم دیدن دانشگاه متخصص و متعهد. پس طبیعی است که جلوه سازی و واژگون نمایی کند؛ نامسئله به دانشگاه تزریق کند و تلاش کند دانشگاه هویت را به غلط بازنمایی کند.
در این شرایط است که اشتباهات تصمیم گیری در اجرا ضعف، روایت و از آن مهم تر؛ فقدان نظام مسئله واقعی در ذهن دانشجو، باعث می شود جنبشی کم عیار و وارداتی همراهی متن و بدنه دانشگاهی را به خود جلب کند. جنبشی که استفاده ابزاری از مسئله زن را دستور کار خود قرار داده و میخواهد مفاهیم عمیق و هویت والای زن را در یک سراشیبی شعاری سه کلمه ای پایین بیاورد که البته یراد بها الباطل؛ ان الباطل کان زهوقادر برهه حساسی از زمان هستیم که اهمیت پرداختن به مسئله، زن بیش از هر وقت حائز اهمیت است.
ما برای جامعه سازی به مهمترین رسالت زن نیاز داریم که به فرموده امام رضوان الله: «زن انسان ساز است؛ قرآن هم انسان ساز است ظرفیت تربیتی، زن شاه بیت هویت زن در دنیای امروز است.
مسئله اول؛هویت
هر زن به معنی تصور از خویشتن و مبنای نظام تصمیم گیری او است. پس می توان گفت ما بر اساس ذهنیت مان از خود تصمیم میگیریم ذهنیتی که سیال است و شرایط رسانهها و نظام تعلیم و تربیت بر آن اثرگذارند حال سوال این جاست که ما چه برنامهای برای ذهنیتهای زن داریم؟ زن مطلوب را چه تعریف کردهایم و مختصاتش را چقدر واضح کردهایم؟
چه بینش و گرایشی در زن تعریف کردهایم که در مسیر رسیدن به نقطه مطلوب از آن استفاده کند؟ بانوان ما به چه چیزهایی افتخار میکنند و دوست دارند شباهت خود را با چه عناصری حفظ کنند؟ ذهنیت زن از خود یک عامل مهم در تعیین هویت متعالی است. من محوری و تن محوری لذت و مصرف گرایی نباید عنصر افتخار بخش زنان باشد و به آنها بدل هویتی بدهد.
از طرفی هویت زن باید در راستای تکمیل و تقویت شود نه در راستای مرد کردناش! از یکسو روحیات زنانه زن را به نقشهای فطریش سوق می دهد از سوی دیگر زن برای کسب هویت مجبور می شود خلاف واقعیتاش حرکت کند.
پس برای بهره مندی از ظرفیت تربیتی زنان، اولاً باید تصویرسازی مناسبی از زن شکل بگیرد و ثانیاً الگوی مشارکت زنان در اجتماع متناسب با ظرفیت تربیتی وی بازسازی شود تا او محل اجتماع نقیضین نباشد!می خواهیم در باب ظرفیت تربیتی زن صحبت کنیم و نسبت چند مقوله نظیر آموزش رسمی و قانونگذاری را با آن بسنجیم.مسئله اول؛ زن و آموزش رسمی کشور گویا ترین سوال ما این است که هدف سیستم آموزشی ما چیست؟
آیا جز این است که سیستم آموزشی رسمی ما نسبت به طبیعت انسانها بی تفاوت است؟ اثری از آموزش مهارتهای ازدواج، مدیریت خانواده و حتی مباحث هویتی در مفاد درسی دیده نمیشود و یا اگر معدود سرفصلهایی وجود دارد، نیروی متخصصای است که آن را به دانش آموزان آموزش دهد و نه در دعوای مافیای کنکور محلی از اعراب دارد که بدان توجه شود.
همین خلق موجب صدمه جدی به ظرفیت تربیتی زن ایرانی میشود و هویت او را خدشه دار می کند.
آقایان نمیشود دانش آموزان را در فضایی کور جنس تربیت کرد و توقع داشت در آینده بتوانند؛ خوانندهای سالم و جامعه پویا بسازند! وقتی وزارت آموزش و پرورش سرگرم جابجایی نگاه وزیر و مدیران است کسی به اصلاح راهبردی و تحول اساسی کلیدی ترین وزارتخانه نظام فکر میکند؟ ما در این سیستم فرسوده قدیمی تحصیل می کنیم برای شغل آینده مان نه برای زندگی آینده مان!
مسئله دوم؛زن و رسانه
باید بدانند که فیلم و سینما عرصه خلق است و آینده را رقم میزند. چه تصویری از زن مسلمان ایرانی، نقشها و مسئولیت هایی که بر عهده دارد در رسانه رسمی، سریالهای صدا و سیما و نمایش خانگی ساخته شده؟
آقایان حواسشان هست که با تولید و توزیع سریال های پرهزینه و بی محتوا، چه انگارهای از زن در ذهن مخاطب ایجاد می شود و تبعاتش چیست؟ این بازنمایی با واقعیت موجود منطبق است و نه بر نقطه مطلوب به درستی دلالت می کند. وقتی رسانه ها تیتر ذهنی زنان را تنزل می دهند، سلف مختلط دغدغه میشود و فکر متعالی به حاشیه میرود.
در سریال های صدا و سیما زن شرقی منفعل تصویر میشود یا یک عنصر مرد واره اغواگر که هویتش مساوی با بدن شده و با نیروی جز فکر و اندیشه است کسب به معنا می کند. ظرفیت تربیتی زن کجا و این الگوی تاسف بار کجا!
مسئله سوم؛ زنان و قانونگذاری
برای قانون گذارها در حوزه قانون گذاری برای زنان یک نکته کلی عرض میکنم؛ حفظ استحکام خانواده مهمترین چیزی است که باید در نظر گرفته شود. قوانین حوزه خانواده باید به تنش زدایی در خانواده، تسهیل تشکیل خانواده و استحکام خانواده منجر شود.
وجود نظام الویت بندی در تدوین قوانین نیز، ضروری به نظر می رسد؛ به طوری که فشار های اجتماعی و گفتمانهای تزریقی کنوانسیونهای بینالمللی فانوس راه ما در این مسیر نشود.
مسئله چهارم؛ مبانی معرفتی زنان
چگونه از نقش تربیتی زن صحبت کنیم بدون آنکه به عقبه فکری و ریشه های تربیتی پیوند داشته باشیم؟ مبانی اندیشه اسلامی مهمترین رکن فعالیت دانشجویی و چه بسا مهمترین عنصر زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی است. دانشجو بدون مبانی محکم معرفتی، نمی تواند کنشگر این نقطه زن داشته باشد و نه در زندگی شخصی اش اثرگذار است.
پیشنهاد می شود علاوه بر پررنگ کردن زیرساختهای موجود برای ارتباط دانشجویان با پژوهشکدههای امین در حوزه زن و خانواده، ساختارهای ایجاد شود. اما در آخر به مسئله نشریات دانشجویی نیز اشاره میکنم؛ نشریه دانشجویی بستری است که حول آن مطالعه و مباحثه،خلاقیت و تقویت قلم و یادگیری اتفاق میافتد خداوند به قلم سوگند یاد کرده است؛ از این بالاتر؟!
نشریات دانشجویی باید عیار کار خود را بشناسند و در راستای تخصصی شدن پیش بروند. استحاله قلم و کم رونقی نشریات ظلمی به دنیای اندیشه است. انتظار میرود نشریات دانشجویی در دیدار مسئولین وزارت علوم از جمله مباحث اولویتدار قرار گیرد و بهای بیشتری بدان پرداخته شود.
نوینی: با بلاگرها و سلبریتیهای ترویج دهنده بیحجابی برخورد شود
متن سخنرانی محمد مهدی نوینی دبیرکل اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به شرح زیر است:
متن کامل سخنرانی وی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«ما انقلاب کردیم تا واقعیت ها را تغییر دهیم نه آن که آن ها را بپذیریم
انقلاب ما، انقلاب آرمان ها است نه انقلاب واقعیت ها.» ( شهید مظلوم بهشتی)
بنده امروز سلام گرم خانواده بزرگ دانشگاه آزاد اسلامی اعم از دانشجویان، کارمندان و اساتید را محضر شما اعلام میکنیم. در ابتدای عرایضم از شما بابت این جلسه که «یکی از بینظیرترین جلوههای مردم سالاری دینی» است، تشکر میکنم. بنده با توجه به ضیق وقت مطالبم را در چند محور و با تاکید بر معضلات اقتصادی و فرهنگی خدمت شما عرض میکنم.
خودرو
آقا جان ظاهرا بعضی از مسئولین فرمایشات شما رو درست متوجه نشدند و برایشان سال ۱۴۰۲، سال مهار تولید و رشد تورم است. وگرنه چه دلیل دارد یک ماه بعد از اعلام شعار سال قیمت ها بیرویه افزایش پیدا کرده و امروز خرید خودروی بی کیفیت ایرانی برای یک جوان تبدیل به آرزویی دست نیافتنی شده است، این در حالی است که آقا زادههای مسئولان با ماشینهای خارجی در حال مانور تجمل در کشور هستند.
ظاهرا یک قدرت فرا قانونی در کشور وجود دارد که اجازه واردات خودرو را نمی دهد، از مسئولان دولت می خواهیم برای یک بار هم که شده موضوع واردات خودرو و کنترل قیمتهای داخلی را تعیین تکلیف کنند.
تقویت پول ملی
امروز مقابله با استیلای دلار از واجب ترین کارهایی است که باید دولت انجام دهد، ابرقدرتی همچون ایران با پیشرفت ها و موفقیتهای علمی و نظامی گسترده چرا باید تمام اقتصادش را به دلار گره بزند، در این زمینه می توانیم از کشورهایی الگوبرداری کنیم که با حذف دلار از مبادلات تجاری خود موفقیتهای زیادی را تجربه کردند، آمادهایم در این زمینه پیشنهادات عملی خود را به دولت با ذکر راهکار اعلام کنیم.
مسکن
«ساخت سالی یک میلیون مسکن» وعده ویژه دولت در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بود، ولی متاسفانه اقدام عملی و امیدوار کننده ای در این حوزه برای عموم مردم مشاهده نمی شود، از مسئولان دولت درخواست داریم اگر برنامه عملی در دست اقدام دارد، آخرین وضعیت ساخت مسکن و پیشبرد آن را برای مردم توضیح دهند.
حقیقتا نبود خودرو را می توان تحمل کرد اما بدون سرپناه چگونه می توان زندگی تشکیل داد.
امروز اجاره خانه های ده متری هم قیمت سر به فلک کشیدهای دارد.
آموزش عالی مولد بیکاری
در نظام اموزش عالی، هر مقطع تحصیلی دانشجو بالاتر میرود احتمال بیکاری او بیشتر میشود. به این دلیل که اموزش عالی در کنار مباحث تخصصی خود را موظف به افزایش مهارت و توان حل مسئله نمی داند.
از این رو ضروریست اصلاح اساسی در این زمینه صورت گیرد و دانش با مهارت عجین شود. چنین در مباحث تخصصی نیز، آمایش مورد توجه نیست به این معنا که یک فرد در رشته مکانیک در منطقه کوهستانی همان درس هایی را میخواند که فرد دیگر در مناطق دریایی میخواند.
حجاب و عفاف
اقا جان، بحثم در مورد حجاب را با این جمله آغاز می کنم:
ما هم همچون نگاه حضرت عالی معتقدیم اکثر خانم های بیحجاب مقصر نیستند و باطن این خانم ها با خدا است و اگر ضعفی در این مورد هست متوجه نهادهای فرهنگی عریض و طویل با بودجههای کلان است که در این سال ها وظیفه خود را به درستی انجام ندادند.
البته معتقدیم باید با بلاگرها و سلبریتیهایی که به دنبال ترویج بی حجابی و از بین بردن حجب و حیا در جامعه هستند، برخورد جدی شود و از طرفی مواجه با بعضی از خانم هایی که فریب تبلیغات دشمن را خوردند ظرافت و پیچیدگی های خاصی را میطلبد.
امروز لباسهای مروج بی حجابی در صورتی به طور وسیع و گسترده در بازار موجود است که خانم های موقر ما از یافتن و تهیه لباس مناسب و پوشیده عاجزند و باید نهادهای متولی برنامه مشخصی را برای حل شدن این موضوع اجرایی کنند.
راستی ما چقدر در دانشگاه و مدرسه و حتی دروس معارف، به مخاطب یاد دادیم که حجاب یک مسئله اجتماعی است و نه فردی و امروز متاسفانه، بخش مهمی از جامعه حتی محجبهها حجاب را امر فردی می دانند و همین کار را سخت میکند.
فضای مجازی
حضور مردم در فضای مجازی هم فرصت و هم تهدید است که باید آن را غنیمت شمرد، ما در این عرصه شاهد جنگی تمام عیار هستیم، بمباران دروغ و شبه افکنی بنیان خانواده و جامعه ما را نشانه گرفته است، اغتشاشات اخیر نیز جنگ رسانه بود نه میدان، ما هم عملا جنگ رسانه را باختیم.
ما معتقدیم راهکار این موضوع مدیریت و تحول در رسانه است نه فیلتر، سوال این جاست اکنون که کشور به حالت عادی بازگشته چرا هنوز خیلی از پیام رسانها درگیر فیلترینگ هستند، اگر هم فیلترینگ باشد؛ چرا مسئولان ما در تمامی این پیام رسان ها فعال هستند؟
سربازی
کشوری که جوانانش در جهاد اقتصادی و علمی موفق هستند چرا از آن ها به طور تخصصی در پستهای مربوطه استفاده نمی شود، بارها از مسئولان مربوطه این موضوع را پیگیری کردیم ولی جواب قانع کننده ای نشنیدیم. گرچه می دانیم شما دستور داده اید در شیوه سربازی فعلی بازنگری شود و امیدواریم منویات حضرت عالی هر چه سریعتر اجرایی شود و باعث خوشحالی میلیون هایی جوانی شود که بهترین سال های زندگی شان در سربازی اجباری تلف می شود.
آقا جانم همه این مواردی که عرض شد درد و دلی با شما پدر دلسوزمان بود و اجازه نمی دهیم هیچ دشمن خارجی از آن سو استفاده کند، ما بیش از پیش به آینده ایران اسلامی امیدواریم و انشالله این بیرق و علمی که امروز در دستان شماست به ظهور امام زمان ختم شود.
کولانی: برخی انتصابات دولت توجیه منطقی ندارد
متن سخنرانی امیر محمد کولانی دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان به شرح زیر است:
متن کامل سخنرانی کولانی در ذیل آمده است:
سال اول قرن جدید را در حالی پشت سر گذاشتیم که شاهد جنگی ترکیبی از جانب دشمنان خارجی و داخلی بودیم، در این مدت تبعات ۸ سال مدیریت لیبرالی کشور در دهه ۹۰ و ناتوانی برخی مدیران فعلی، مردم شریف ایران را با مشکالتی عدیده در حوزه اقتصاد و معیشت مواجه کرده است؛ قیمت اقلام اولیه زندگی سر به فلک کشیده، خرید خودرو دیگر یک آرزو است. مسکن را دیگر نگوییم که تا چه حد خانواده ها را در تنگنا قرار داده است، ازدواج و فرزندآوری هم تحت تاثیر این شرایط نامطلوب اقتصادی به حاشیه رفته، رشد نرخ بزهکاری، طلاق و امثال اینها نیز نتیجه همین شرایط است.
البته به خوبی می دانیم که بخشی از این مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم های ظالمان عالم است و بخشی، ریشه در مسائل فرهنگی دارد و بخشی دیگر حاصل همین جنگ ترکیبی ست، اما نباید نقش مدیریت را در این بین نادیده گرفت.
قطعاً مدیریت دولت قبل مورد نقد است و با توجه به در پیش بودن سالروز صدور فرمان ۸ ماده ای حضرتعالی در خصوص مبارزه با فقر و فساد و تبعیض اعلام می داریم، تیتر اصلی مبارزه با فساد محاکمه بانیان وضع موجود است که دل در گرو لیبرالیسم دارند و نه اسلام ناب.
اما مدیریت همین دولتی که از ابتدا حائز حمایت ما بوده و هست نیز مورد نقد است. متاسفانه از ابتدای دولت برخی از انتصابات توجیه منطقی نداشته اند، مدیران میانی ای که هیچ گونه نسبت گفتمانی با دولت انقلابی ندارند، قاعدتاً مجری سیاست های تحولی آن نیز نخواهند بود.
آقا جان
جمهوری اسلامی برای مواجهه با جنگ ترکیبی و عبور از این پیچ تاریخی و رساندن بشریت به سرمنزل نهایی خود، که همان حیات طیبه است، باید از مدیرانی شایسته این وظیفه بهره ببرد، نه مانند برخی مدیران که در برهه حساس اغتشاشات اخیر حاضر به پرداخت هزینه نشدند، هرچند که این مسائل کوچک و حاشیه ای نمی تواند قطار پر سرعت انقلاب را متوقف کند اما تاکید می کنیم، افراد عافیت طلبی که میز و صندلی شان را در جهت وزش باد تنظیم می کنند، نمی توانند در این پیچ تاریخی، کشور را به سلامت عبور دهند.
بر اساس منویات حضرتعالی تنها راه علاج مشکلات کشور، روی کار آمدن دولت جوان حزب اللهی ست. ضمن تشکر از دولت کنونی که الیه بسته مدیران را شکافت و ده ها جوان مومن حزب اللهی را وارد کارزار مدیریتی کشور نمود، باید اعلام نماییم که حضور جوانان در دولت هنوز به نحو استثناست و نه قاعده.
فراموش نکرده و نمی کنیم در نقشه ۵ مرحله ای کلان انقلاب اسلامی همچنان در مرحله دولت اسلامی که همان اسلامی شدن روش و منش کارگزاران است مانده ایم.
حضرت آقا
ما معتقدیم انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن، نه مبتنی بر خشم کور طبقاتی بلکه مبتنی بر فرهنگ بوده و علت پیروزی انقلاب، رشد آگاهی مردم نسبت به اسلام بوده است. لذا از ابتدا جدال، بین دو اسلام حداقلی و اسلام ناب بوده و هست که ریشه در تفکرات امام راحل دارد.
اگر یک فکر بخواهد به منصه ظهور برسد باید سه مرحله نظریه پردازی، گفتمان سازی و اقدام عملی را طی کند. ما در راستای بیداری دانشجویی وظیفه جامعه اسلامی دانشجویان را در برش اقدام عملی و جریان سازی تعریف می کنیم.
و پس از بیانات حضرتعالی در دیدار سال گذشته، مهمترین اقدام عملی خود را حفظ و حراست از آرمان و هویت انقلابی می دانیم که دشمن در جنگ ترکیبی این دو امر مهم را نشانه رفته است.
انقلاب و امام به جوانان و آحاد ملت کمک کرد تا هدف و قله آرمانی را بشناسد تا بتواند بسوی آن حرکت کند، تا بتواند جایگاه و نقش خود را در این حرکت عظیم آرمانی بیابد؛ این همان چیزی است که باعث می شود جوان احساس ناامیدی و ضعف نکند، بلکه احساس شخصیت و اعتماد به نفس داشته باشد و بتواند ۸ سال دفاع مقدس را مقابل عالمی ایستادگی کرده و سیلی سختی به مستکبرین عالم بزند؛ این همان "هویت" است.
جوانان اثرپذیرترین قشر از هویت زایی انقلاب بوده اند، که در حال حاضر نیز با گره خوردن این معرفت و هویت با جانشان میتوانند بعنوان حلقات میانی، کشور را به سلامت از این پیچ دشوار تاریخی عبور دهند و کشور را به قله ی آرمانی خود، که همان تمدن نوین اسالمی است، برسانند؛ باتوجه به این نقش اساسی و از آنجایی که هویت یابی از آرمانخواهی می گذرد و در پرتوی آرمان انسان تربیت می شود تا به اوج قله و هدف آفرینش برسد؛ می بینیم که دشمن آرمان زدایی را، با بی تفاوت کردن جوانان نسبت به فقر و فساد و تبعیض و سلطه فرهنگ غربی را در دستور کار پروژه هویت زدایی قرار داده است.
آنچه عرض شد علت العللی دارد به نام فکر، همه آسیبی که دشمن با هویت زدایی و آرمان زدایی به نسل جوان امروز وارد می کند، نتیجه قطع زنجیره تواصی در نظام تعلیم و تربیت و به طریق اولی عدم استحکام مبانی فکری بعنوان مهمترین عنصر هویت ساز است؛ لذا برای جلوگیری از هویت زدایی و آرمان زدایی می بایست به تقویت همین مبانی فکری و همچنین زنجیره تواصی پرداخت.
ما قائل به آنیم که ترقی، تکامل و پیشرفت بشر در دو حوزه فردی و اجتماعی به ۴ عنصر فهم، فکر، اندیشه و فرهنگ وابسته است و انسان ها بدون استفاده از اندیشه یک عقبه تئوریک مطمئن، نمی توانند تکالیف اجتماعی خود را به درستی ادا کنند. که در صورت عدم رجوع به این عقبه فکری با هفت آفت ارتجاع، رکود، جمود، انحراف، تحجر، روزمرگی و سطحی نگری مواجه خواهیم بود. خواهشمند است در صورت صالح دید ، زوایای ضرورت رجوع به عقبه تئوریک و تبعات ناشی از آن را برای جمع حاضر تبیین فرمائید.
حضرت آقا
۳۴ سال پیش در آغازین روزهای تولد جامعه اسلامی دانشجویان ۳ فرمان راهبردی صادر فرمودید که یکی از آنان ارتباط با روحانیت اصیل بود، ما به منظور ارتباط با عقبه تئوریک و تعریف این روحانیت اصیل مصداق آن را در شهید مطهری، شهید بهشتی و استاد فکر مرحوم عالمه مصباح یزدی و استفاده از کتب راهگشای این حکیم مجاهد دیده ایم.
راهکار ما در این حوزه آن است که در هر دانشگاه، قرارگاه فرهنگی تشکیل گردد تا با برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، در ایجاد ساز و کارهای هویت یابی، پرداختن به فکر و مبانی و از همه مهم تر ایجاد آمادگی در عرصه های هویت بخشی چون نظام تعلیم و تربیت که با آموزش و پرورش نسل های بشری، به کمک کتاب و حکمت، زندگی عدالت محور و زیرساخت تحقق آرمان ها بنا گذاشته می شود، جوامع بشری را به اهداف آفرینش و در صدر آن قرب الی اهلل هدایت نماید.
ای قائد و مولای ما ضمن تجدید میثاق با آرمان های معمار کبیر انقلاب اسلامی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا بخصوص شهید سلیمانی عزیز محضر حضرتعالی اعلام می کنیم که تا پای جان در راه تحقق کامل اهداف بلند این انقلاب خواهیم ماند و اینک که صدای خرد شدن تفکرات الحادی و التقاطی لیبرالیسم به گوش می رسد می رویم تا با تعالیم تابناک اسلام ناب ضمن تحقق تمدن نوین اسلامی بشر را به وادی پر از خیر و برکت حیات طیبه رهنمون سازیم.
آقا جان مطالبی در خصوص صدا و سیما، مساله بانوان و جمعیت و آموزش و پرورش داریم که مفصلا در قالب نامه هایی به دفتر ارسال خواهیم کرد.
رضیئی: ترمز دلالی را بکشید
متن کامل معین رضیئی دبیر اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور به شرح زیر است:
سلام گرم و خالصانه اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور را محضرتان تقدیم مینمایم.
جهان در حال چرخش است. نظم نو سریعتر از آنچه تصور میشد نظم کهنه را به چالش میکشد. دامنه این تغییرات بسیار گسترده است و هیچ کشوری نمی تواند بدون در نظر گرفتن جایگاه خود در متن این تحولات، منافع ملی اش را تامین کند. گمان آن میرود جهت کلی این رخدادها برای کشور ما مفید از دو منظر خواهد بود؛ اولا از تمرکز و توان غرب برای افزایش فشار بر ایران کاسته خواهد شد و ثانیا فرصت های نو برای پیشرفت و سرمایه گذاری پیش روی ما خواهد بود.
مع الاسف در میانه این دگرگونی سرنوشت ساز، کشور ما گرفتار بحران های ادامه دار دهه ۹۰ شده و سرمایه اجتماعی نظام کاهش پیدا کرده است. برای حکومتی که با آرمان جمهوری شکل گرفته، جلب رضایت و مشارکت عمومی حیاتی است. از طرفی ثبات سیاسی و اجتماعی برای شرکای اقتصادی و خارجی ما نیز اهمیت خواهد داشت. بنابراین، اگر می خواهیم سرمایه اجتماعی نظام را احیا کنیم و در دنیای رو به تغییر نقش آفرینی داشته باشیم. باید ظرفیت ها، ملزومات و شرایط آن را فراهم کنیم.
نخست: ظرفیت ها
از ابتدای انقلاب اسلامی، فضای اجتماعی کشور دوگانه های متنوعی را تجربه کرده است. انقلابی و غیر انقلابی، چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا، غربستیز و غربگرا. اما در میانه دهه پنجم انقلاب و پس از تجربه اتفاقات تلخ پاییز ۱۴۰۱، مسئله اصلی «ایران» است. آری! پائیز ۱۴۰۱ عرصه تقابل تمام عیار «ایران دوستان» و «ایران ستیزان» بود.
ایران ستیزان همان اقلیتیاند که برای باخت تیم ملی خوشحالی، برای خاک کشور تجزیه و برای اقتصاد کشور تعطیلی را -تجویز- میکنند. ایران ستیزی یعنی آن گروهک خون ریزی که متحدِ دیروزِ صدام و حامی جنایت شیمیایی علیه دختران کردستان بود، اکنون به بهانه خونخواهی دختر کرد، شهرهای کردنشین ایران را به عرصه جنگ شهری تبدیل کند. ایران ستیزی یعنی تناقض و دروغ! یعنی کسانی که ادعا می کنند خون خواه قربانیان حادثه هواپیمای اوکراینی هستند، اما هر روز با عاملان حادثه هواپیمای ۶۵۵ خلیج فارس عکس یادگاری می گیرند. همان ها که مدعی اند مشکلشان حجاب اجباری است، رضا خان قلدر را به خاطر برداشتن اجباری حجاب تحسین می کنند. روزها از دولت های غربی درخواست تحریم بیشتر دارند و شب ها به خاطر مشکلات معیشتی مردم ایران اشک تمساح می ریزند. به لطف خدا جبهه ایران ستیزان جبهه جذابی است! کلکسیون متنوعی از تروریست های آدم کش منافقین تا خبرنگار مواجب بگیر دستگاه های اطلاعاتی غرب! در واقع فقدان بدنه اجتماعی و عقلانیت سیاسی در این گروهک های کذایی باعث شده مردم را دائما به لجاجت دعوت کنند.
در مقابل، ایران دوستی، یعنی عقلانیت. ایران دوستی یعنی احترام به تمامیت ارضی، تنوع قومیتی، پرچم و قانون کشور. یعنی اعتراض، اما اعتراضی که قرار نیست اوضاع را بدتر کند، تحریم را بیشتر کند و دردی روی دردهای ملت بگذارد.
آنچه در این دوگانه جدید میتواند موجب تقویت موضع ایران دوستان شود توجه به ظرفیتهایی همچون وحدت ملی، تکثر اجتماعی و بنیه ایمانی ملت ایران است. ظرفیتهایی که بسیاری از دولت های جهان حسرت داشتن ذره ای از آن را دارند.
بی توجهی به این ظرفیتها و افتادن به دام رفتارهای متحجرانه، قبیله گرایانه و منفعت طلبانه، تقویت مواضع ایران ستیزان و تجزیه طلبان را به دنبال خواهد داشت. رفتارهایی که باعث میشود از دل چنین فرصتهای خلق بحران شود.
متاسفانه دو گروه در داخل کشور موضع ایران دوستان را تضعیف می کنند و ایران ستیزان را تقویت! یک گروه جریانی است که با ادعای اصلاح طلبی در دهه ۷۰ و البته در هشت سال حکومت پر ماجرای آقای روحانی، نتیحه ادعا و عمل شان را دیدیم. از اینها باید پرسید واقعا شما کی به دنبال اصلاح کارکردهای دولت بوده اید؟ در آن سال هایی مجلس و دولت در اختیار شما بود برای اصلاح نظام بانکی چه کردید؟ شما کی خواستید نظام مالیاتی و بی عدالتی آموزشی را رفع کنید؟ دقیقا به همین دلیل دائما درگیر تناقض هستید و حالا هم قافیه را به آن ور آبی ها باخته اید. انفعال امروز شما نتیجه رادیکالیسم ۸۸ و بی تدبیری ۹۲ تا ۱۴۰۰ است.
گروه دوم نیروهای معتقد و باانگیزه ای هستند که با تشخیص غلط از رسالت خود، مسیر را اشتباه رفته، ظرفیت ها را به هدر داده و ایجاد بحران میکنند. مثلا اینکه سُکانداران رسانه ملی، جامعه مخاطب خود را ۴ میلیونی ببینند و اکثریت ۸۰ میلیونی ایران بزرگ را از پای تلویزیون طرد کنند، فرصت بزرگ تبیین مسائل نظام از طریق سرگرمی را سلب کنند و به موشکافی اعتقادی استعدادها پرداخته و آنها را به جبهه ایران ستیزان سوق دهند، یعنی تضعیف ناخواسته ایران دوستان. اقلیت مآبی در صدا و سیما ضد جمهوریت است! جدول پخش تلوزیون را از فرم و محتوا تهی کرده و با وجود صرف هزینههای بسیار از بیت المال، این سرمایه ملی را به اذعان نظرسنجیهای اعلام شده خود تلویزیون، در نظر افکار عمومی از موضوعیت انداخته است.
ذکر این نکته هم ضروری است که انتخابات میدان اصلی نقش آفرینی ایران دوستان است. ناظران انتخابات و خادمان جمهوریت باید افزایش سرمایه اجتماعیِ نظام را مدنظر قرار دهند و دغدغه نتیجه انتخابات را نداشته باشند. طرد سلایق سیاسی از صحنه، موجب آسیب رسیدن به انتخابات به عنوان یک سرمایه ملی میشود و از منتخبان قانونی مشروعیت زدایی می کند و آن ها را در مسیر اجرای سیاست های خود با چالش فقدان سرمایه اجتماعی مواجه میکند.
دوم: ملزومات
نخستین لازمه نقش آفرینی ایران ثبات داخلی در حوزه سیاسی، اجتماعی، امنیتی و البته اقتصادی است. جمهوری اسلامی اراده خود را در منطقه به رقبا و دشمنان قدرتمند دیکته میکند اما در کنترل قیمت ابتدایی ترین اقلام ناتوان است. پهپادهایمان میدان نبردهای نوین را تحت الشعاع قرار می دهد اما خریدن خودروهای کم کیفیت داخلی برای جوان ایرانی آرزو شده است. متاسفانه داریم باور میکنیم که زور ایران قوی به مافیای خودرو نمیرسد!
رهبر عزیز انقلاب
ما دانشجویان، مشکل را ارتجاع در روش های حکمرانی میدانیم. ارتجاع یعنی اداره کشور با روش های سنتی. ارتجاع یعنی مواجهه لجاجت بار با مسئله حجاب. یعنی در پدیده های فرهنگی اجتماعی همچنان از مدل رفتارهای رادیکال و تندروی های دهه شصت استفاده کنیم، که مورد اعتراض امام و حضرتعالی هم بوده و هست! ارتجاع یعنی نبود ایده و اراده برای اصلاح وضعیت اقتصادی. یعنی این همه طرح روی زمین مانده مثل مالیات بر خانه های خالی که یکسال و نیم پیش تصویب شده اما عرضه اجرای آن را نداریم. ارتجاع یعنی شجاعت نداریم از دلالی خودرو و مسکن مالیاتِ سنگین بگیریم تا تورم کنترل شود.
ارتجاع یعنی تصمیم سازی مدیران و بازیگران میانی و پشت پرده برای عقیم کردن طرح های تحولی و خرد کردن اراده دولت. آقای وزیر راه و شهرسازی! آقای وزیر صنعت! آقای نماینده مجلس! جوان کارگری که برای اجاره یک واحد ۶۰ متری در جنوب شهر تهران چندصد میلیون پول نقد لازم دارد را جز به نیروی ایمان چگونه می توان امیدوار نگه داشت؟ کاری نکنید فقرا به قول امام خمینی فاتحه همهتان را بخوانند. ترمز دلالی را بکشید و ائتلاف نانوشته دولت و دلال را بشکنید.
حضرت آیت الله خامنهای!
راه حل از نگاه ما نوگرایی در حکومت است. نوگرایی یعنی ایده و اراده، یعنی نوسازی روش ها. نوگرایی یعنی درک شرایط پیچیده جغرافیای سیاسی-اقتصادی منطقه و جهان و پیگیری نقش آفرینی در مسیرهای کریدوری غرب به شرق و شمال و به جنوب. نوگرایی یعنی اصلاح ساختار ناکارآمد مجلس در فرآیند قانونگذاری؛ یعنی اصلاح قانون کهنه انتخابات مجلس. نوگرایی یعنی تکلیف مقوله تحزب را مشخص کنیم.
البته هر یک از این سرفصل ها دشواری و پیچیدگی های زیادی دارد. سال گذشته از همین تریبون گفتیم که عدالت اجتماعی با حکمرانی عالمانه، صادقانه و شجاعانه محقق می شود. هرجا اراده لازم برای بهبود شرایط و به نتیحه رساندن طرح های تحولی وجود داشته، موفقیت های شیرین را تجربه کرده ایم.
سوم: شرایط
اجرایی شدن بی کم و کاست قانون اساسی از شروط اصلی تحقق «نقشآفرینی در جهان جدید» و پاسخگوی بسیاری از چالشهای کنونی ما است. مواجهه گزینشی و ناقص با قانون یکی از اشتباهات اساسی ما در امر حکمران یست، فی المثل مطابق اصل ۸ قانون اساسی امربه معروف و نهی از منکر از وظایف مردم نسبت به حاکمان و حاکمان نسبت به مردم است، اما در طی سالهای گذشته آنقدر که این حق برای حاکمیت محترم شمرده شده، هیچ ساز وکاری برای اعمال آن توسط مردم در نظر گرفته نشده به نحوی که بعضاً مردم برای شنیده شدن مطالبات به حق خود چاره ای جز پناه بردن به خیابان برای بیان اعتراض وجود ندارد.
مواجهه سلیقه ای و غلط با قانون یعنی بعد از گذشت ۴ دهه هیچ راهکار کارآمدی برای اجرایی شدن اصل ۲۷ قانون اساسی نداریم و راه برای اعمال سلیقه دولتهای مختلف بر حق اعتراض مردم باز است.
مواجهه سلیقه ای یعنی زمانی که در منصب قدرت هستیم، بدون نظرخواهی از مردم یک شبه با تصمیم بنزینی زندگی طبقات مستضعف جامعه را به هم میریزیم، آنگاه که از قدرت کنار رفتیم ریاکارانه دم از رفراندوم و اجرایی شدن اصل ۵۹ قانون اساسی بزنیم.
مثال دیگرش شوراهای عالی است. که گاهی به جای سیاست گذاری قانون گذاری می کنند. گاهی علاوه بر قانون گذاری در زمینه مسائلی جزیی با مصوبات خود برخی قوانین مصوب نمایندگان مردم را بی اثر می کنند. فرزندان انقلابی تان در دانشگاهها از شما در رابطه با حدود اختیارات شورای عالی سران قوا و شورای نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام نیز سوال دارند.
معتقدیم هنوز با گذشت ۴۴ سال از تصویب قانون اساسی برخی از اصول آن اجرایی نشده است. به طور مثال تامین مسکنِ ابتدایی که در اصل ۳۱ قانون اساسی تصریح شده است، نه تنها در تامین دائمی آن و صاحب مسکن شدن مردم توفیق چشم گیری نداشتیم، بلکه دچار بی سامانی بازار اجاره نشینی در کشور هستیم.
حضرت آیت الله خامنهای!
ما میتوانیم از شرایط جدید بینالمللی برای پیشبرد تمدن نوین اسلامی بهره ببریم. مشروط به اینکه تعریف صحیحی از مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب وجود داشته باشد. مردم سالاری زمانی محقق میشود که تعریف آن از آرای صندوق های انتخابات فراتر رفته و به ارتقای جایگاه مردم در عرصههای تصمیم گیری تعمیم پیدا کند. مردم سالاری این نیست که در فضای دو قطبی شده هر یک از گروههای سیاسی تجمعات بخشی از مردم را مصادره به مطلوب کنند. تعریف صحیح این است که سیاست گذار در اتخاذ تصمیمات خود هم منفعت مردم را مبنا قرار دهد و هم با آنها صادقانه رفتار کند.
رهبر انقلاب!
معتقدیم به لطف خداوندی که ما را از جنگ تحمیلی، تجزیه طلبی و توطئه بدخواهان عبور داد، از تحریم و جنگ ترکیبی دشمن نیز عبور خواهیم کرد؛ مشروط به اینکه الزاماتِ روشی در حکمرانی را مد نظر قرار دهیم و وحدت ملی برای ایران قوی داشته باشیم که ایران قوی هم خواست ملت ایران است و هم تضمین کننده اعتلای انقلاب اسلامی.
ترکمان: اصول بر زمینمانده برای مشارکت حداکثری مردم در قانون اساسی احیا شود
متن سخنرانی محمد صالح ترکمان، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی به شرح زیر است:
جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا امروز درگیر انواع هجمههای رسانهای، جنگ و تحریم بوده است.. قطعی است که این هجمهها از ابتدای انقلاب تا کنون بخاطر حرف نوی انقلاب اسلامی و دیگریای است که در برابر هژمونی غرب ایجاد کرد و امید ملتهای مستصعف شد؛ که مبتنی بر آنها تحلیلی پدید آمد که دلیل اصلی مشکلات کشور و ناامیدی مردم همین هجمههاست. براساس این ایده نیز روایت پیشرفت برای تزریق امید به مردم مطرح شد، غافل از اینکه این ایده برای حل بحران ناامیدی راهگشا نیست. چرا که مسئلهی ناامیدی مردم، صرفاً برساختی رسانهای نمیباشد، بلکه میتوان گفت موضوعی واقعی و مسئلهی اصلی کشور است. این ناامیدی در دو انتخابات گذشته و با مشارکت کمتر از۵۰ درصدی مردم و دوم شدن آرای باطله در انتخابات ریاستجمهوری نشان داده شد. به زعم ما اتفاقاتی باعث ناامیدی مردم شده است که میتوان آنها را ذیل دو سرفصل صورتبندی کرد.
۱. تحمیل:
تفاوت جمهوری اسلامی با دموکراسیهای غربی و دیکتاتوری این است که مبتنی بر ایدهی امت و امامت خود را مکلف به رشد مردم میداند و اگر این رشد محقق نشد، دست به تحمیل نمیزند. اما علیرغم تذکرات رهبر انقلاب رابطهی بین حاکمیت و مردم مختل و در برخی موارد تبدیل به روند تحمیل سیاستها از طرف حاکمیت به مردم شده است.
حضرتعالی در بیانات نوروزی خود همراهی افکار عمومی را برای تحقق سیاستها و ایدهها ضروری دانستید. قانونی بودن حجاب، یکی از سیاستهای درستی است که درخصوص نحوهی اجرای آن مناقشات زیادی وجود دارد. سؤال ما این است که آیا درخصوص نحوهی مقابله با گسترش بدحجابی، دستگاههای مسئول به دنبال تعامل با مردم هستند یا اینکه همچنان بدون توجه به افکار عمومی به برخورد انتظامی با افراد بدحجاب ادامه میدهند. یا مثلاً در مورد اینترنت که با زندگی روزمرهی مردم در ارتباط است، که علیرغم مخالفت افکار عمومی، محدودیتهای غیرضروری، ناگهانی و دائمی اعمال میشود.
۲. تعارض میان سیاستها و گفتمانهای اعلامی و اعمالی:
از مهمترین مواردی که منجر به بیاعتمادی و ناامیدی مردم میشود، تفاوت میان مواضع مسئولین نظام و واقعیتهای صحنه است؛ که در این رابطه به سه مورد اشاره میکنیم.
الف) همواره از اهمیت مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، بهعنوان پشتوانهی مشروعیت نظام، صحبت میشود. اما درموردی مثل ردصلاحیتها در انتخابات ۱۴۰۰ که حتی منجر به اعتراض حضرتعالی نیز شد با وجود آن که امکان تغییر صحنه به نفع مشارکت وجود داشت، هیچ اتفاقی نیفتاد و نتیجه شد آنچه دیدیم.
ب) موردِ دیگر سیاستهای تعمیقکنندهی نابرابری است. هدف اصلی انقلاب، جامعهی بیطبقه توحیدی و تحقق عدالت بیان میشد، اما طی سه دههی اخیر با شکلگیری طبقه مرفه جدید و اجرای سیاستهایی مثل خصوصیسازی بهطور خاص در حوزهی آموزش و سلامت، وضع به جایی رسید که در دههی ۹۰ حضرتعالی درمورد عقبماندگی در عدالت تذکر دادید. اما نتیجهی این تذکر، تقلیل مسئله به «پیوست عدالت» در سیاستها شد. آخرین مورد از سیاستهای تعمیقکنندهی نابرابری، افزایش ۲۷ درصدی حداقل دستمزد کارگران در وضعیت تورم ۴۴ درصدی در سال جدید بود.
ج) موضوع شفافیت آرای نمایندگان مجلس بهعنوان وعدهی اصلی نمایندگان فعلی و شفافیت حقوق و مزایای مدیران که در قانون برنامهی ششم توسعه به آن اشاره شده است، از جمله خواستههای بدیهی مردم هستند که همچنان مغفول واقع شدهاند.
همانطور که بیان شد تحمیل در اجرای سیاستها و تعارض بین سیاستها و گفتمانهای اعلامی و اعمالی، ارتباطی به تحریم یا هجمههای خارجی ندارند. سؤال اصلی این است که ریشهی مبتلا شدن کشور به این مسائل ناامید کننده چیست؟ به نظر ما میتوان دو ریشه برای آنها قائل شد که در ادامه بیان میشود.
۱. پافشاری بر سیاستهای غلط:
یکی از اشکالات اساسی نظام حکمرانی ما دادن پاسخهای بعضاً غلط به مسائل است. غلط بودن این پاسخها یا کتمان شده یا روند اصلاح آنها طولانی میشود. در همین رابطه به دو مصداق خصوصی سازی و شورای عالی اقتصادی سران قوا میپردازیم.
خصوصی سازی: امروز ۱۶ سال از معرفی خصوصی سازی به عنوان راهکار مقابله با جنگ اقتصادی گذشته؛ فارغ از فسادها و اشتباهاتی که در جریان واگذاریهای متعدد رخ داده، گزارش نهادهای رسمی کشور نیز بر به هدف نرسیدن خصوصیسازی مهر تایید میزنند. بهنظر میرسد ۱۶ سال خصوصیسازی مارا نه تنها قویتر نکرد، بلکه ما را در برابر دشمن ضربهپذیرتر نیز کرد. خصوصیسازی حتی منجر به چابکی و تمرکز دولت روی وظایف اصلیاش هم نشد. یکی از ریشههای قیمت ۵۰ هزار تومانی دلار، شرکتهای سابقاً دولتی هستند که خصوصیشدهاند و از برگرداندن ارزشان خودداری میکنند. با این تفاسیر آیا سیاستهای کلی اصل ۴۴ منجر به مقابله با جنگ اقتصادی شد یا ما را در این جنگ آسیبپذیرتر کرد؟
در پاسخ عموماً دو مورد مطرح میشود. اول گفته میشود خصوصیسازی مورد اجماع اقتصاددانها بود. اما اکنون بسیاری از آنان دیگر این سیاست را تجویز نمیکنند. دوما میگویند اصل سیاستها خوب بود اجرایش مشکل داشت. طبق قانون اساسی رهبری ناظر اجرای سیاستهاست که این امر به مجمع تشخیص مصلحت نظام تفویض شده است. اگر مشکلی در اجرا وجود دارد، یک پای مسئله، دستگاهی است که به این وظیفه خود عمل نکرده است. اما مسئلهی مهم اینجاست که این چه سیاستی است که هیچ دولتی، علیرغم همسو بودن با آن، قادر به اجرای درستش نیست؟ بهنظر میرسد بازنگری در این سیاست و قانون اجرایی آن برای تحقق اهدافش مثل عدالت اجتماعی و مردمیسازی اقتصاد ضروری است.
شورای عالی سران قوا: سیاست غلط دیگری که هنوز روی آن پافشاری میشود، تصمیمگیری دربارهی برخی مسائل مهم کشور در شورای سران قواست. این شورا جهت هماهنگی قوا برای مقابله با جنگ اقتصادی شکل گرفت، اما عملاً تبدیل شد به محفل قانونگذاری چندنفره؛ و بستری به وجود آورد برای دور زدن مردم، ساختارهای رسمی و محفلی کردن حکمرانی. مرور عملکرد این شورا حاکی از این است که شورا نه تنها تاکنون در اجرای مأموریتهای اصلی خود موفق نبوده، بلکه باعث شکلگیری بحرانهایی مثل اتفاقات آبان ۹۸ هم شده که هزینههایی غیرقابل محاسبه برای کشور بهوجود آورده. با این وجود، اما این شورا تعطیل که نمیشود هیچ، بلکه در آخرین شاهکار، در مصوبهی مولدسازی، علاوهبر مجلس، قوهی قضائیه را نیز دور میزند.
این دو مورد از مهمترین مصادیق پافشاری بر سیاستهای غلط بودند. همانطور که شما فرمودهاید، انقلاب اسلامی همواره آمادهی تصحیح خطاهای خویش است؛ لذا امیدواریم مطابق با همین نگاه با تغییر سیاستها و ساختارهای اشتباه مانند دو مورد فوق امید به معنای واقعی کلمه محقق شود.
۲. تضعیف نقش مردم در عرصهی سیاست:
جمهوری اسلامی از بدو تاسیس دارای بسترهای نهادینه شدهای از قبیل انتخابات بود که بهواسطهی آن مردم امکان مشارکت و تغییر سیاسی داشتند. این موضوع خود مایهی امیدواری مردم بود، اما در چندسال گذشته با مخدوش شدن این بسترها، امید مردم به تغییرات سیاسی نیز تضعیف و جامعه دچار انفعال سیاسی شد.
مطابق با قانون اساسی اِعمال قوهی مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است. اما تغییر جایگاه شوراهای عالی از شوراهای مشورتی و هماهنگی به قانونگذاری و افزودن شورای نگهبانِ ثانی از دل مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس را از کارکرد انداخته است. بدیهی است از کارکرد افتادن قوه مقننه یکی از اصلیترین دلایل مخدوش شدن ماهیت انتخابات مجلس و عدم اقبال مردم به آن است.
بستر دیگر مشارکت سیاسی مردم انتخابات ریاست جمهوری است که به دلیل رویهی غیرشفاف و غیرپاسخگوی شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها متزلزل شده است. همین موضوع به طور مشخص یکی از دلایل مشارکت پایین در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بود.
برای بازگشت مردم به صحنهی کنشگری فعالانهی سیاسی باید علاوه بر بازگشت مجلس به جایگاه حقیقی خود و اصلاح روند بررسی صلاحیتها در انتخابات ریاست جمهوری، اصولِ بر زمینمانده برای مشارکت حداکثری مردم در قانون اساسی نیز احیا شود که به چند مورد آن خواهیم پرداخت.
اصل ۲۷: حق اعتراض طبق قانون اساسی منوط به اخذ مجوز از هیچ نهادی نیست، اما در قوانین عادی حق اعتراض مقید به اخذ مجوز شده است. در این رابطه باید دقیقاً منطبق بر قانون اساسی عمل شود.
اصل ۵۹: همهپرسی تنها امکان مشارکت مستقیم مردم در امر قانونگذاری است. بهنظر ما در ۴۴ سال گذشته مواردی از مسائل بسیار مهم وجود داشته که در صورت رجوع به همهپرسی در حل آنها، احتمالاً بسیاری از نابهسامانیها و مناقشات اتفاق نمیافتاد. همچنین اگر همهپرسی تبدیل به رویهای در تصمیمگیریهای بسیار مهم میشد، امروز امکان سوءاستفاده از این کلیدواژه از جانب برخی ورشکستگان سیاسی برای کسب اعتبار مجدد به وجود نمیآمد.
اصل ۸: این اصل روح کلی مشارکت مردم در حکومت است که با نگاههای تقلیلگرایانه به یک ستاد محدود شده. اما بدتر از این نگاه تقلیلگرایانه آن است که مسئولین فعلی این ستاد نیز امر به معروف و نهی از منکر را تنها به حجاب محدود کردهاند.
اصل ۱۰۴: این اصل به منظور تحقق قسط اسلامی پیشنهاد تشکیل شورا در صنوف مختلف را میدهد، اما متأسفانه با غلبهی نگاههای امنیتی، یا جلوی شکلگیری این شوراها گرفته میشود یا همان حداقلهای موجود نیز تضعیف میگردد.
{مکث}
آقا جان! بهنظر ما شما معتقدترین فرد به قانون اساسی و مردمسالاری دینی و مهمترین حافظ آن هستید. متاسفانه مطالبه موارد فوق از طریق مجلس و دولت به نتیجه نرسیده است. به همین دلیل نیز امید ما برای احیای اصول فوق و تقویت نقش مردم در صحنهی سیاست و در نتیجه، افزایش امید، شما هستید. پیشنهاد ما این است که در این راستا، در صورت صلاحدید، سیاستهای کلی مردمسالاری دینی از جانب شما تدوین و ابلاغ شود.
خواجوی: رویکرد جبههای و ضعف دستگاهها در راهبری محرومیت زدایی وجود ندارد
متن سخنرانی مرتضی خواجوی نماینده جهادگران دانشجو به شرح زیر است:
قبل از شروع عرایضم، ضمن ابلاغ سلام گروههای جهادی استان خوزستان به جنابعالی، و گرامی داشت یاد و خاطره شهدای جهادگر لازم هست از لطف حضرتعالی به جوانان جهادگر در سالهای اخیر تشکر کنیم، امیدواریم که لایق این لطف حضرتعالی بوده باشیم.
محور اول: گسترش حرکتهای جهادی در گرو همت جمعی
طی سالیان گذشته فعالیتهای اجتماعی به طور اخص فن آوری اردوهای جهادی با توجه به پختگی و قابلیت این حرکت انسان ساز، توانسته است ضمن ایجاد و فراهم سازی بستری برای نقش آفرینی جوانان در مسیر خدمت رسانی و محرومیت زدایی از کشور، در جهت ایجاد و توسعه هویت ملی، احساس مسئولیت و نقش موثر در رفع مشکلات کشور، در جهت اعتلای میهن عزیزمان گام بردارد.
با وجود تاکیدات حضرتعالی در خصوص گسترش ۱۰۰ درصدی حرکتهای جهادی بین جوانان و با توجه به اشتیاق فعالین خودجوش این حوزه و اقبال عموم جوانان برای شرکت در این فعالیت ها، متاسفانه سازمانهای متولی نتوانسته اند در جهت توسعه و پیشرفت این حرکتها به درستی عمل کنند و در مرحله ایجاد ساختارها و سازوکارهای دست و پاگیر تحت عنوان قرارگاه و حامی متوقف شده و بیشتر، نقش سرعت گیر را بازی کرده تا شتاب دهنده، و صد البته متاسفانه به راهکار قدیمی آمارسازی و آمار بازی مشغول شده اند.
درطرح پیوستی که آماده و به محضرتان ارائه خواهد شد، پیشنهاد میشود جایگاه سازمان بسیج مستضعفین، وزارتین علوم و بهداشت و سایر دستگاههای متولی در حمایت صحیح از حرکتهای جهادی تعیین و رصد گردد. همچنین مصداقا، پیشنهاد میشود که با تعیین هفته "امید و خدمت" در سال تحصیلی دانشگاهها و حمایت تمام قد سازمانهای مذکور، زمینه حضور خیل کثیری از دانشجویان در بستر حرکتهای جهادی فراهم گردد.
محور دوم: موانع توسعه حرکتهای جهادی
حجم حرکتهای جهادی در سطح کشور رشد مطلوبی داشته است، ولی با این وجود، سهم این حرکتها، در جهت حل مشکلات اساسی و دارای اولویت کشور کم رنگ است. در ادامه دلایل آن را بررسی و پیشنهاداتی به محضرتان ارائه میگردد:
۱. مشغول شدن نهادها به فعالیتهای سطحی و غافل شدن از جهاد تخصصی و مسئله محور
۱۸ نهاد فعال در زیست بوم محرومیت زدایی کشور صاحب مسئولیت هستند و عمده فعالیت خود را به حل سطحی مشکلات موجود و تزریق مسکن به دردهای عمیق جامعه بجای ارائه راهکار پایدار تعریف نموده اند، غافل از اینکه این دردها را نمیتوان صرفا با راهکارهایی نظیر توزیع بستههای معیشتی درمان کرد.
۲. فقدان رویکرد جبههای و ضعف دستگاهها در راهبری محرومیت زدایی
معضل موازی کاری و عدم فعالیت جبههای بجای طراحی و ترسیم نقشه جامع محرومیت زدایی و حرکتهای جهادی و تدوین و ارائه الگوی پیشرفت منطقه ای، سال هاست که در بین نهادهای مسئول این امر مشهود است.
به عنوان مثال همه ساله ما شاهد سرازیر شدن حجم وسیع تسهیلات اشتغال زایی بدون مطالعه دقیق زنجیره ارزش کسب و کارهای دارای اولویت به مناطق کم برخوردار هستیم.
پیشنهاد میشود که گروههای جهادی متخصص در امر اشتغال زایی در هر منطقه، حلقههای متعدد زنجیره ارزش کسب و کارهای منطقه را مطالعه و گلوگاهها را شناسایی و محورهای مداخله را تعریف کنند و ارائه تسهیلات اشتغال زایی نهاد ها، منوط به داشتن گزارش نظام مسائل اشتغال آن منطقه باشد. با این روش تسهیلات به گلوگاههای زنجیره ارزش تزریق شده و شاهد پایداری اشتغالهای ایجاد شده خواهیم بود.
دیگر پیشنهاد ما تشکیل کمیتهای تخصصی، برای رصد و تطبیق دقیق فعالیتهای نهادهای مذکور مبتنی بر الگوهای پیشرفت منطقهای است که امیدواریم با تقویت نظارت فنی و محتوایی بر این نهادها شاهد بالارفتن عملکرد الگو محور ایشان باشیم.
۳. ضعف متولیان در هدفمندسازی مسئولیتهای اجتماعی
پشتیبانی چابک، بهینه و خارج از ساز و کارهای دست و پا گیر که بنا بود از محل منابع مسئولیت اجتماعی شرکتها و موسسات اقتصادی تامین گردد حال درگیر توزیع رانتی شده که علی رغم اشتیاق مدیران این شرکتها به تخصیص این منابع به مناطق کم برخوردار و همچنین شناخت مردم و بنگاههای اقتصادی خرد از مشکلات و معظلات مناطق، همچنان اندر خم یک کوچه است.
در صورتی که گروههای جهادی و مردمی به دلیل حضور و آشنایی با نظام مسائل مناطق آمادگی طراحی سازوکارهای منطقی و شفاف برای هدایت این منابع را به مناطق کم برخوردار دارند.
محور سوم: مردمی سازی از حرف تا عمل...
با وجود گذشت ۲۰ ماه از آغاز دولت سیزدهم با شعار دولت مردمی و در آستانه سومین سال فعالیت آن، همچنان ایده مرکزی در خصوص مردمی سازی مشخص نیست. ایجاد جایگاه دستیار مردمی سازی و راه اندازی شورای عالی جهاد سازندگی اقدامی خوب و امیدوارکننده در راستای استفاده از ظرفیت دریای عظیم مردم در جهت حل مسائل کشور است، ولی اکتفا به ایجاد ساختار، بدون مشخص بودن اختیارات و ماموریتهای دقیق این دو مجموعه، ایضا نبود ساز و کار و فرآیند واگذاری أمور به مردم، تلقیِ شعاری بودن مردمی سازی را افزایش میدهد.
- به راستی کدام ماموریت و اختیار دولت و با چه روش و فرآیند قانونی قرار است در سال جاری به گروههای مردمی سپرده شود؟
- برای حمایت از تشکلهای مردمی و عدم اجبار ایشان برای تبدیل به شرکتهای اقتصادی چه بستری توسط دولت و مجلس فراهم گردیده است؟
مردمی سازی با فرایند فعلی دولت، تنها در حد شعار باقی خواهد ماند و به انجام فعالیتهای کوچک اکتفا خواهد کرد، که مثل تکان دادن آب یک حوض است در مقابل یک اقیانوس.
ما یقین داریم نیل به اهدافی، چون خودکفایی در تولید خوراک دام و دانههای روغنی، مدیریت منابع آب و آبخیزداری و رفع بسیاری از آسیبهای اجتماعی با مردمی سپاری قطعا امکان پذیر است.
محور چهارم: گفتمان جهادی؛ گفتمان جهانی
همانطور که تجربه سالهای ابتدایی انقلاب نشان میدهد، جهاد سازندگی نقشی ویژه در گسترش فرهنگ انقلاب در اقصی نقاط جهان داشته است تا جایی که در ۳۰ کشور جهان دفتر ایجاد نموده و در موضوعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقش آفرینی نموده است.
در حال حاضر و با رشد جریان جهادی در کشور این امکان وجود دارد تا با تامین حداقل پشتیبانیها و اعتماد به جوانان، زمینه ارتباط، جبهه سازی منسجمتر و ایجاد پیوندی عمیق بین ملتهای مسلمان و استکبار ستیز فراهم شود. کما اینکه در سالهای اخیر با همت تعدادی از فعالین شاهد ایجاد گروههای جهادی در سایر کشورها بوده ایم که افتخار میزبانی از ایشان را در چهارمین جشنواره ملی جهادگران داشته ایم که این تازه شروع راه است...
انتهای پیام/
نظر شما