به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، حدود ۸۰ سال از بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا میگذرد. ساخت بمب هستهای حاصل سالها تلاش دانشمندان در حوزه فیزیک و شیمی بود. به طور مشخص پروژه منهتن نام پروژهای است که به ساخت بمب هستهای انجامید و در زمان جنگ جهانی دوم از آن استفاده شد. این پروژه با محوریت آمریکا و همکاری بریتانیا و کانادا اجرا شد.
بیشتر بخوانید:
مشارکت مخفیانه ۵۰ دانشگاه آمریکایی در ساخت سلاح هستهای
مدیران پروژه منهتن دانشمندان برتر را برای تحقیق و توسعه بمب اتمی استخدام کردند. برخی از این دانشمندان پیشتر برنده جایزه نوبل شده بودند؛ اما برخی دیگر در اواخر سال ۲۰۰۵ جایزه نوبل دریافت کردند. اغلب این دانشمندان برنده جایزه نوبل فیزیک شدند و تعداد کمی از آنها شیمی و پزشکی جایزه گرفتند.
با وجود این که آلفرد نوبل مخترع دینامیت این جایزه را برای کسانی که بزرگترین منافع را به بشریت اعطا کردند، تعیین کرد، بیش از دو جین برنده جایزه نوبل در طول جنگ جهانی دوم در پروژه منهتن کار کردند. جوزف روتبلات فیزیکدان لهستانی تنها دانشمندی بود که به دلایل اخلاقی از این پروژه استعفا داد و سپس برنده جایزه صلح نوبل شد.
در ادامه ۳۱ دانشمند برنده نوبل که در پروژه منهتن فعالیت میکردند، معرفی میشوند؛
نیلز بور برنده جایزه نوبل فیزیک ۱۹۲۲ سال شد. بور فیزیکدان متولد کپنهاگ بود که از مکانیک کوانتومی برای توصیف رفتار الکترونها در اتم استفاده کرد. وی سال ۱۹۴۳ از دانمارک که تحت اشغال نازیها قرار گرفته بود، فرار و به عنوان مشاوره پروژه منهتن کار خود را کرد. بور در این زمان با نام مستعار نیکلاس بیکر بین لندن، واشنگتن و لوس آلاموس در سفر بود.
جیمز فرانک برنده جایزه نوبل فیزیک سال ۱۹۲۵ شد. فرانک فیزیکدان آلمانی و همکارش گوستاو لودویگ هرتز آزمایشی انجام دادند که از نظریه ساختار اتمی نیلز بور حمایت کرد. این آزمایش نشان داد که اعمال یک سطح انرژی خاص باعث میشود که الکترونهای به مداری با انرژی بالاتر بپرند. فرانک گزارشی نوشت که توصیه میکرد قدرت بمب اتم را قبل از پرتاب به سوی ژاپن، در یک منطقه دورافتاده امتحان کنند.
آرتور کامپتون برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۲۷ شد. کامپتون مدیر پروژه آزمایشگاه شیکاگو بود. وی اثر کامپتون را در سال ۱۹۲۲ در آزمایشی با فوتونهای اشعه ایکس کشف کرد. هنگامی که یک فوتون با یک ذره باردار مانند یک الکترون برهمکنش میکند، کاهش انرژی حاصله به عنوان اثر کامپتون یا پراکندگی کامپتون شناخته میشود.
هارولد اوری برنده جایزه نوبل شیمی سال ۱۹۳۴ شد. اوری در سال ۱۹۳۲ برای استخراج ایزوتوپ هیدروژن، هیدروژن مایع را تقطیر کرد. ایزوتوپ به دست آمده به نام دوتریوم ۲ برابر سنگینتر از هیدروژن معمولی است. وی در پروژه منهتن مشارکت داشت و برای جداسازی اورانیوم ۲۳۵ از اورانیوم ۲۳۸ به جای روش انتشار گازی از روش الکترومغناطیسی استفاده کرد.
جیمز چادویک در سال ۱۹۳۵ جایزه نوبل فیزیک گرفت. چادویک رهبر ماموریت پروژه منهتن در انگلستان بود. وی در سال ۱۹۳۲ نشان داد که هستههای اتم علاوه بر پروتون، دارای ذرات غیرباردار دیگری به نام نوترون هستند.
انریکه فرمی برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۳۸ شد. فرمی در دهه ۱۹۳۰ چگونگی ایجاد ایزوتوپهای رادیواکتیو با بمباران اتمها با نوترونها را کشف کرد و نظریههایی در مورد چگونگی تغییر این رادیواکتیویته با کاهش سرعت نوترونها ایجاد کرد. نقش وی در پروژه منهتن ساخت یک شمع راکتور آزمایشگاهی در دانشگاه شیکاگو بود.
ارنست لارنس در سال ۱۹۳۹ به دلیل اختراع شتابدهنده ذرات اولیه برنده جایزه نوبل شد. سیکلوترون وسیلهای است که از میدان الکترومغناطیسی برای سرعت بخشیدن به پروتونها استفاده میکنند تا بتوانند هستههای اتم را بمباران کنند و ایزوتوپ تولید کنند. نقش لارنس در پروژه منهتن به اهمیت سیکلوترونها برای غنیسازی اورانیوم برمیگردد.
ایسیدور آیزاک رابی سال ۱۹۴۴ جایزه نوبل فیزیک را گرفت. وی تکنیکی را با استفاده از پرتوهای مولکولی برای مطالعه خواص مغناطیسی هستههای اتم ایجاد کرد که اساس تشدید مغناطیسی هستهای را تشکیل میداد. وی پیشنهاد اوپنهایمر برای معاون مدیریت پروژه منهتن را رد کرد؛ اما به عنوان مشاوره در کنار پروژه ماند. رابی و فرمی از مخالفان سرسخت بمب هیدروژنی بودند.
هرمان مولر جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را در سال ۱۹۴۶ گرفت. مولر پس از قرار دادن مگسهای میوه در معرض اشعه ایکس فهمید که جهشهای ژنتیکی با دوزهای بالاتر افزایش مییابد. وی در سالهای ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴ مشاور غیرنظامی پروژه منهتن در زمینه اثرات تشعشعات بود.
ادوین مک میلان در سال ۱۹۵۱ جایزه نوبل شیمی را کسب کرد. وی در مورد تحقیقات انفجار در لوس آلاموس کار کرد. مک میلان همچنین عنصر ۹۳ یعنی نپتونیوم را در سال ۱۹۴۰ تولید کرد.
گلن سیبورگ برنده جایزه نوبل شیمی در سال ۱۹۵۱ شد. وی در آزمایشگاه متالورژی دانشگاه شیکاگو کار کرد و همکاری مک میلان در جداسازی پلوتونیوم بود. سیبورگ از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۱ رئیس کمسیون انرژی اتمی بود.
فلیکس بلوخ به دلیل آزمایش در مورد کاربرد گسترده تشدید مغناطیسی هستهای برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۵۲ شد. وی در لوس آلاموس مشغول به کار بود؛ اما ترجیح داد در فضای غیرنظامی و در دانشگاه هاروارد در زمینه رادار کار کند.
ادوارد پرسل در سال ۱۹۵۲ جایزه نوبل فیزیک را بُرد. پرسل در زمان جنگ جهانی دوم در زمینه تحقیقات تشعشعات مایکروویو در آزمایشگاه MIT فعالیت میکرد. همچنین در ساخت بمب آزمایش ترینیتی مشارکت داشت.
امیلیو سگره برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۵۹ شد. سگره رئیس گروه رادیواکتیویته در لوس آلاموس بود. وی و همکارش در سال ۱۹۵۵ از یک شتابدهنده ذرات استفاده کردند تا وجود پادپروتونها را تایید کنند. پادذرات پروتونهایی هستند که جرم مشابهی؛ اما بار مخالف دارند.
اوون چمبرلین سال ۱۹۵۹ جایزه نوبل فیزیک کسب کرد. وی در طول جنگ جهانی دوم به پروژه منهتن پیوست و زیر نظر سگره کار کرد. چمبرلن در دهه ۱۹۸۰ از پارک یادبود صلح در هیروشیما بازدید کرد و برای بمبگذاریعل عذرخواهی کرد.
ویلارد لیبی در سال ۱۹۶۰ برنده جایزه نوبل شیمی شد. لیبی روش انتشار گازی را برای جداسازی ایزوتوپها از اورانیوم مورد نیاز برای بمب اتمی توسعه داد. وی همچنین با لئونا وودز فیزیکدانی که در پروژه منهتن کار میکرد، ازدواج کرد.
یوجین ویگنر برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۶۳ شد. ویگنر در سال ۱۹۳۳ کشف کرد که وقتی پروتونها و نوترونها از هم دور باشند، نیروی انسجامی که آنها را به هم متصل میکند، ضعیف است و وقتی به هم نزدیکتر میشوند، قویتر میشود.
درخواست از رئیس جمهور وقت آمریکا برای سرمایهگذاری در تحقیقات اورانیوم
وی در آزمایشگاه شیکاگو در زمینه طراحی راکتورهای هستهای تولیدی برای تبدیل اورانیوم به پلوتونیوم فعالیت میکرد. ویگنر همچنین در سال ۱۹۳۹ از رئیس جمهور وقت آمریکا خواست که در تحقیقات اورانیوم سرمایهگذاری کند.
ماریا گوپرت مایر در سال ۱۹۶۳ برنده جایزه نوبل فیزیک شد. گوپرت مایر مدلی ایجاد کرد که نشان میدهد پروتونها و نوترونها در یک هسته در لایههایی قرار گرفتهاند و نوترونها و پروتونها در هر سطح به دور هسته میچرخد.
وی با مطالعه هگزا فلوراید اورانیوم، در مورد واکنشهای فتوشیمیایی برای جداسازی ایزوتوپها تحقیق کرد. سپس به دانشگاه لوس آلاموس رفت و در تحقیقات بمب هیدروژنی فعالیت کرد.
ریچارد فاینمن برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۶۵ شد. فاینمن نمودارهایی برای تجسم رفتار پیچیده ذرات کوانتومی ارائه کرد. وی پس از اخذ مدرک دکتری خود، وارد لوس آلاموس شد.
جولیان شوینگر در سال ۱۹۶۵ جایزه نوبل فیزیک را بُرد. شوینگر جایزه نوبل را برای تطبیق مکانیک کوانتومی و نظریه نسبیت دریافت کرد که منجر به الکترودینامیک کوانتومی جدید شد. وی در آزمایشگاه شیکاگو، در زمینه رادار در آزمایشگاه تشعشع در MIT کار میکند.
رابرت مولیکن برنده جایزه نوبل شیمی در سال ۱۹۶۶ شد. وی با استفاده از مکانیک کوانتومی مدلهایی از نحوه حرکت الکترونها در یک مولکول ایجاد کرد که پیچیدهتر از مدل اتمی نیلز بور بود. مولیکن مدیر آزمایشگاه دانشگاه شیکاگو در پروژه منهتن بود.
هانس بته در سال ۱۹۶۷ برنده جایزه نوبل فیزیک شد. بته این نظریه را مطرح کرد که ترکیب هستههای هیدروژن و هستههای هلیوم منجر به مقدار باورنکردنی انرژی میشود که ستارهها ساطع میکنند. وی به عنوان رئیس بخش نظری لوس آلاموس استخدام شد. این بخش وظیفه حل مشکلات پیچیده مربوط به انفجار، توده بحرانی و شروع را بر عهده داشت. بته در طول دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ یکی از اعضای ارشد پروژه منهتن بود.
لوئیس آلوارز برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۶۸ شد. آلوارز با تکنیک خود برای پُر کردن محفظههای حباب با هیدروژن مایع به کشف ذرات جدید کمک کرد. آلوارز روشهای اسکن و انتقال تصویر به رایانه را بهبود بخشید. وی فعالیتهای زیادی در پروژه منهتن داشت مانند مطالعه اثرات امواج ضربهای با چندین آزمایش انفجاری در بایوکنیون و تحقیقات راداری. آلوارز در زمان بمباران هیروشیما، در هواپیمای جداگانهای در حال ثبت اطلاعات بود.
جیمز رین واتر جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۷۵ کسب کرد. رین واتر پیشنهاد کرد که نوکلئونها در قسمتهای داخلی و خارجی فشار گریز از مرکز ایجاد کرده و شکل هسته را مخدوش میکنند. همکاری وی با پروژه منهتن به زمانی برمیگردد که از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شد.
ایگ بور در سال ۱۹۷۵ جایزه نوبل فیزیک را کسب کرد. ایگ به عنوان دستیار پدرش نیلز بور در پروژه منهتن فعالیت میکرد.
وال فیچ برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۸۰ شد. فیچ در سال ۱۹۶۴ آزمایشاتی در زمینه تجزیه یک ذره بنیادی انجام داد. وی ۲۱ ساله بود که به گروه مهندسی ویژه ارتش فراخوانده شد. سپس به عضویت تیم انفجار آزمایش ترینیتی درآمد و به طراحی دستگاه زمانبندی کمک کرد.
جروم کارل در سال ۱۹۸۵ جایزه نوبل شیمی را کسب کرد. کارل و همکارش در دهه ۵۰ روشی برای تعیین ساختار کریستالی از نتایج آزمایشی بدون حدس به دست آوردند. آنها مطالعه ساختار مولکولها را کارآمدتر کردند. کارل در مورد شیمی پلوتونیوم در پروژه منهتن تحقیق میکرد.
نورمن رمزی برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۸۹ شد. رمزی سال ۱۹۴۳ در آزمایشگاه لوس آلاموس فعالیت میکرد. وی روشهای حمل بمب را بررسی کرد و متوجه شد که B-۲۹ تنها هواپیمای آمریکایی است که میتواند آن را به صورت داخلی حمل کند. رمزی همچنین در مونتاژ بمبها در جزیره تینیان کمک کرد.
دریافت جایزه صلح نوبل برای ترک پروژه منهتن
جوزف روتبلات در سال ۱۹۹۵ جایزه صلح نوبل گرفت. روتبلات در دهه ۱۹۵۰ شروع به تحقیق در مورد روشهای استفاده از تخصص فیزیک هستهای خود در زمینه پزشکی به جای استفاده از بمب کرد. وی سازمان خلع سلاح هستهای، کنفرانس پاگواش در زمینه علوم و امور جهانی را تاسیس کرد. روتبلات و سازمانش به دلیل حمایت از خلع سلاح هستهای جایزه صلح نوبل را دریافت کردند.
وی مدتی کوتاهی با جیمز چادویک در لوس آلاموس همکاری کرد؛ اما در اواخر سال ۱۹۴۴ پروژه منهتن را ترک کرد.
فردریک رینز در سال ۱۹۹۵ برنده جایزه نوبل فیزیک شد. رینز آزمایشهایی در راکتور هستهای انجام داد که ثابت کرد نوترینوها وجود دارند. وی دکترای فیزیک خود را در سال ۱۹۴۴ دریافت کرد. رینز سالها در آزمایشگاه ملی لوس آلاموس مشغول به کار بود.
روی گلوبر جایزه نوبل فیزیک را در سال ۲۰۰۵ به دست آورد. گلوبر از نظریه کوانتومی برای توصیف ویژگیهای منابع مختلف نور از جمله لیزرها که در پایهگذاری اپتیک کوانتومی نقش داشتند، استفاده کرد. وی یکی از جوانترین دانشمندانی بود که به پروژه منهتن پیوست.
انتهای پیام/
نظر شما