مرتضی پیروجعفری مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز درباره مهاجرت نخبگان اظهار کرد: ناامیدی دانشجویان از روند بهبود و اصلاح فرصتهای پیشرو، بزرگترین و اولین دلیل مهاجرت نخبگان است. احساس دانشجویان این است که نمیتوانند به اهداف و دستاوردهایشان در زندگی علمی خود برسند. به همین دلیل، تصور میکنند در کشورهای خارجی این فرصت بهتر برایشان مهیا است.
وی افزود: دومین دلیل مهاجرت نخبگان، شرایط زندگی، رفاه نسبی و امنیت شغلی خارج از ایران است. اگر کشور ما بخواهد روند مهاجرتی را معکوس کند، باید دردودل دانشجویان را بشنود. اینکه چرا افق آیندهشان در ایران را تاریک، مبهم و گنگ میبینند؟! چطور میتوان فرصتهایی را برای آنها فراهم کنیم که به مهاجرت فکر نکنند؟!
پیروجعفری گفت: ناکارآمدی سیستم دانشگاهها یکی دیگر از دلایل مهاجرت نخبگان است. نظام آموزشی دانشگاههای ایران نخبهپرور است. به این معنا که نخبگان را جذب کرده و روی آنها سرمایه گذاری میکند؛ اما در انتها رهایشان میکند.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: نبود ارتباط موثر بین دانشگاه و جامعه، صنعت و شرکتهای دانشبنیان هم از دلایل مهاجرت نخبگان است. این خلا باعث میشود که دانشجویان به دلیل بیتجربگی و مهیا نبودن شرایط، مهاجرت را انتخاب کنند. دانشگاه باید بتواند این فرصتها را ایجاد کند. مثلا برای هر صندلی از طریق بستن قرارداد با سازمانهای مختلف، فرصت شغلی ایجاد کند.
وی تصریح کرد: هماکنون تعداد صندلیهای دانشگاه بیشتر از نیاز جامعه است. اگر این موضوع مدیریت شود، اساتید دانشگاه میتوانند به جای تکیه بر آموزشهای تئوری، مهارت دانشجویان را ارتقا بدهند. در این صورت دانشجویان به سمت نیازهای جامعه هدایت میشوند.
پیروجعفری تاکید کرد: متاسفانه بعضی از اساتید علوم پزشکی، فنی و علومپایه ، تجربه کافی برای مشاوره به دانشجویان را ندارند. صرفا مسائل حوزه خود را مطرح میکنند و دانشجو را با انبوهی از سوال رها میکنند. بحران مهاجرت نخبگان منحصر به یک رشته نیست و در علوم انسانی، مدیریت اجتماع، علوم فنی و علوم پزشکی به صورت تصاعدی در حال افزایش است.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: روند مهاجرت نخبگان در علوم پزشکی در دهههای گذشته کمتر از امروز بود. چرا که برای فارغالتحصیلان موقعیتهای شغلی خوبی فراهم میشد. البته مهاجرت نخبگان در رشتههای فنی همیشه وجود داشته است. ایران ذخیره نخبگانی کمی دارد و در صورت از دست دادن نخبگان، در آینده نه چندان دور با بحران مواجه میشود. چرا که تعداد نخبگان پرورش یافته در مدارس و دانشگاهها آنچنان نیست که بتوانیم تعداد زیادی از آنها را از دست بدهیم. جامعه شناسان معتقدند که ذخیره ژنتیکی نخبگانی ما رو به کاهش است که در دهههای آینده ضربهزننده خواهد بود.
وی افزود: علت اصلی بیتفاوتی مسئولین نسبت به مهاجرت نخبگان، سیاستزدگی و بیثباتی در مدیریت دانشگاهها است. دولتها عوض میشوند و به تبع آن از سیاستهای کلان تا مدیریتهای رده پایین به سرعت تغییر میکنند. این موضوع ثبات و وحدت رویه در دانشگاهها و تصمیمگیریها را از بین میبرد. هر تصمیمی که در کارگروههای تخصصی گرفته میشود، بلافاصله در دولت بعدی تغییر میکند و دولتهای بعدی سیاستهای دولت قبلی را قبول ندارند. این عدم ثبات باعث سردرگمی و گیجی میشود. همچنین اساتید دانشگاهها، اعضای هیئت علمی و کسانی که دلسوز این مسائل هستند رغبتی برای انجام مسائل نشان نمیدهند که به نتیجه برسند.
پیروجعفری خاطرنشان کرد: سیاست همه دولتها باید این باشد که درد مشترک همه گروههای موافق و مخالف مهاجرت نخبگانی است. در این صورت میتوانند سیاستها یا برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای آن تصویب کنند. بر این اساس همه دولتهایی که تغییر میکنند تابع این سیاست نیز هستند. البته این موضوع یکی از بزرگترین چالشها است.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: یکی دیگر از مسائل مربوط به مهاجرت نخبگان، اقتصاد دانشگاهی است. همچنین مسائل اجتماعی مانند رانت و لابی یکی دیگر از موضوعاتی است که نخبگان را از تلاش و مجاهدت در کشور دلسرد میکند. برای مثال، اولویت انجام پروژه دانشگاهی بین دو گروه نخبه و گروهی که نسبت نزدیکتری با رئیس دانشکده دارد، با گروه دوم است. یعنی صلاحیت و شایستگی افراد آن گروه تعیینکننده نیست.
خبرنگار: سیما بابایی
انتهای پیام/
نظر شما