به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ «فعالیت اجتماعی زنان» عبارتی آشنا در آستانه هر انتخابات؛ عبارتی که دغدغه قشر وسیعی از زنان جامعه است و گروههای سیاسی مختلف با تنظیم بخشی از شعارهای خود بر اساس این موضوع برای جلب رأی این گروه تلاش میکنند.
با آنکه شعارهای بسیاری در این زمینه داده شده اما بسیاری از مشکلات زنان همچنان باقی است. از طرف دیگر برخی شعارها امکان اجرایی شدن نداشته و مغایر اصول قانون اساسی هستند.
یکی از این شعارها سهم قائل شدن برای زنان در مناصب مدیریتی است. برخی از افراد معتقد به سهم حداقل 30 درصدی برای زنان در سطوح گوناگون حتی در نمایندگی مجلس هستند. این شعار باآنکه شاید در ظاهر جالب به نظر بیاید اما با شایسته سالاری در تضاد است.
در سالهای گذشته پروانه مافی، نماینده تهران، ری و شمیرانات در دوره دهم مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت حضور زنان در مجلس را 6 درصد اعلام کرده و از طرح فراکسیون زنان مجلس برای افزایش تعداد نمایندگان زن تا سقف 30 درصد خبر داده بود.
بااینکه به دلیل در دستور کار قرار گرفتن طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس تصمیم گرفته شد که این طرح در قالب بندی الحاقی به قانون جدید انتخابات پیگیری شود و احزاب را مکلف به تخصیص یکششم از فهرست انتخاباتی خود به زنان کند اما این بند در کمیسیون شوراها حذف شد.
سهمیه بندی حضور زنان مخالف قانون اساسی است
طرح سهمیه 30 درصدی حضور زنان در مجلس دهم در حالی ارائه شد که طبق اصل بیستم قانون اساسی «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند»؛ به همین دلیل نمیتوان برای هیچیک سهمی خاص قائل شد.
همچنین مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در سال 1376 در دیدار با جمعی از زنان، اسلام را طرفدار تکامل بشر معرفی کرده و فرمودهاند که «برای اسلام، زن و مرد هیچ فرقی ندارد. برای اسلام، جنس زن یا جنس مرد مطرح نیست؛ تکامل انسانی مطرح است.»
تأمین شرایط رشد و تعالی زنان جامعه از وظایف تمام دستگاههای کشور بهویژه دولت است و حضرت آیتالله خامنهای در همان جلسه دراینباره فرمودهاند که «اگر زن استعدادی دارد مثلاً استعداد علمی دارد، استعداد برای اختراعات و اکتشافات دارد، استعداد سیاسی دارد، استعداد کارهای اجتماعی دارد اما نمیگذراند از این استعداد استفاده کند و این استعداد شکوفا شود، ظلم است.»
بنابراین فعالیت اجتماعی زنان و حضور در مناصب مختلف ازجمله سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی یکی از ضروریات جامعه است و در بند چهارم اصل 3 قانون اساسی بر «تأمین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد» تأکید شده و هیچکس نمیتواند منکر این حق شود اما سهمیه خاص قائل شدن برای یک قشر موجب حذف افراد شایسته میشود.
طرحی برای غرب نه ایران
از طرفی این طرح برگرفتهشده از مبانی غرب است. توران ولیمراد مدیر پایگاه «شبکه ایران زنان»، معتقد است این طرح و کلمه 30 درصد کپی شده از غرب و اشتباه بوده و در خارج از کشور برای ایران و تمام دنیا بستهشده است اما ما نباید طبق آن عمل کنیم چراکه برای ما شایستگی و توانمندی اولویت دارد. این سهمخواهی در کشور جواب نمیدهد.
این افراد به گفته خودشان به دنبال برقراری عدالت جنسیتی در جامعه هستند اما این موضوع ضرورتاً به برقراری عدالت منجر نمیشود زیرا عدالت یعنی منابع بهطور مساوی در دسترس تمام مردم جامعه قرار گیرد و هیچ سهمی برای هیچ گروهی در نظر گرفته نشود.
از طرف دیگر به نظر میرسد شاخصهای عدالت جنسیتی مدنظر موافقان این طرح همان برابری جنسیتی غرب است. به گفته ولیمراد شاخصهای عدالت جنسیتی که از سوی دولت ابلاغشده بر اساس منابع سند توسعه هزاره نوشتهشده است. توسعه هزاره همان برنامههای غرب است که در راستای «کارپایه عمل پکن» و بر اساس برابری کامل جنسیتی تصویب و درنهایت کنوانسیون رفع تبعیض و سند 2030 از آن استنتاج شد. عدد 30 درصد هم همینگونه است.
آیا سهمیهبندی به عدالت منجر میشود؟
دستیابی به عدالت با سهمیهبندی اتفاق نمیافتد بلکه لازمه رسیدن به عدالت تقسیم عادلانه منابع است. این سهمیهبندیها برای ورود زنان به مجلس و سایر مناصب مدیریتی راهحل مشکل نیست بلکه تنها پاک کردن صورتمسئله است. در این مورد خاص باید سازوکاری ایجاد و شرایطی فراهم شود که زنان و مردان بدون توجه به جنسیت و تنها بر اساس شایستگی در جامعه فرصت حضور و بروز داشته باشند و بتوانند به شغلهای مناسب خود دست پیدا کنند.
این موضوع در قانون نیز موردتوجه قرارگرفته است و طبق بند اول اصل بیست و یکم قانون اساسی «دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین و زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیاء حقوق مادی و معنوی او را ایجاد کند».
باوجود قوانین ذکرشده و قوانین دیگری که در این مجال فرصت بررسی آنها وجود ندارد و همچنین تأکید رهبر معظم انقلاب بر حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و رعایت حقوق و ایجاد زمینه رشد آنها، این موضوع تنها تبدیل به دستاویزی برای رأی آوری گروههای مختلف سیاسی شده است و اقدامات درخور و قابلتوجهی مشاهده نمیشود تا جایی که حتی از قانون و سخنان رهبری به نفع مقاصد سیاسی خود بهرهبرداری و قانون را به نفع خود تفسیر میکنند.
انتهای پیام/
نظر شما