به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ «آواز دهل از دور خوش است»؛ این جمله نظر برخی از دانشجویان پزشکی و دوره رزیدنتی(تخصص) درباره نگاهی است که جامعه به تحصیل در رشته پزشکی دارند. شغل آماده، درآمد خوب و شأن اجتماعی بالا، مواردی است که جذابیت رشتههای پزشکی را در جامعه ما بسیار بالا برده است.
هزینه دهها میلیون تومانی برای خانوادههایی که فرزند پشت کنکور دارند و هدفشان را این گذاشتهاند که فرزندشان در یک رشته پزشکی قبول شود؛ یک امر عادی است. این هزینه مادی در کنار هزینههای معنوی و فشار روحی و روانی که داوطلب در طول یک یا دو سال پشت کنکور متحمل میشود؛ همه به این امید است که فرد بعد از قبول شدن به یک آسایش فکری و رفاه مادی در آینده برسد.
داوطلب کنکور در سالهای پشت کنکور تمام تفریحات خود را کنار میگذارد و روزانه ۱۰ تا ۱۲ ساعت مطالعه میکند به امید اینکه بعدش با خیال راحت دوره دانشگاهش را تمام کند و برای خودش آقا یا خانم دکتر شود. اما همه چیز به این سادگیها هم نیست. فشار سنگین دروس پزشکی و برخی دروس خاص مثل «تشریح جسد» برخی را در همان سالهای ابتدایی تحصیل وادار به انصراف میکند.
شروع سختیها و مسئولیت سنگین
عباس که سال آخر دوره رزدینتی جراحی است، میگوید: «خیلیها فکر میکنند؛ وقتی پزشکی قبول شوی دیگر کار تمام است و زندگی از این بعد تأمین است اما واقعیت این نیست.» عباس به سختیهای دوره تحصیل ۷ ساله پزشکی اشاره میکند که دانشجو یاید در این ۷ سال تقریبا هر ماه خود را برای یک امتحان آماده کند و میگوید: «دانشجوی پزشکی در ۲ سال پایانی کشیکهایی دارد که حداقل ۱۰ شب در ماه را باید بیدار بماند؛ کشیکهایی که سیستم خواب و بیداری انسان را به هم میریزد.»
آرمین سعیدی دبیر انجمن صنفی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم در این باره به «ایسکانیوز» گفته است: «افراد با امید بسیار سالها درس میخوانند تا در کنکور موفق به قبولی در رشتههای پزشکی شوند؛ اما با گذشت زمان متوجه مشکلات بیشماری میشوند .دانشجویان رشتههای پزشکی وقتی که متوجه میشوند واقعیت رشتههای پزشکی با آرمانهای آنها تفاوت دارد، متاسفانه دچار افسردگی میشوند. این افسردگی منجر به بیانگیزگی، انصراف یا خودکشی خواهد شد.»
گاهی الفاظی بین دو دستیار پزشکی رد و بدل میشود که برای مردم باورکردنی نیست که ۲ پزشک اینطور با هم صحبت میکنند.
عباس میگوید کسانی که تا سالهای آخر پزشکی دوام میآورند؛ تازه میفهمند که پزشکی عمومی اعتبار خود را از دست داده است و باید خود را برای آزمون تخصص آماده کنند. در واقع فشار روانی که برای یک دانشجوی پزشکی تقریباً از سن ۱۶ سالگی شروع شده و در دوره دانشگاه ادامه داشته؛ در سالهای آخر تحصیل پزشکی به اوج خود میرسد.
آماده شدن برای رقابت سخت آزمون دستیاری؛ دانشجوی پزشکی را به همان دوره پشت کنکور برمیگرداند؛ با این تفاوت که کشیکهای شبانهروزی و مسئولیت سنگین حفظ سلامت بیمار هم بر دوش او اضافه شده است. تازه بعد از گذر از این مرحله و ورود به دوره دستیاری تخصص، اصل سختیها و فشارها شروع میشود. در این دوره است که میزان انصراف از تحصیل و افسردگی بین دستیاران بسیار زیاد میشود.
سیستم آموزش دوره دستیاری
دوره تخصص برای رشتههای مختلف ۳ تا ۴ سال زمان میبرد. درکل دنیا، سیستم آموزش دستیاری طبق یک سطحبندی صورت میگیرد. بدین ترتیب که دانشجوی سال اول در سطح یک و دانشجوی سال آخر در سطح چهار قرار دارد. بخش اصلی آموزش هم در بیمارستان و همزمان با معاینه بیمار انجام میگیرد.
بیماری که به بیمارستانهای آموزشی_درمانی(بیشتر بیمارستانهای دولتی) مراجعه میکند؛ ابتدا توسط دانشجوی سطح یک معاینه و بعد به نفر سطح ۲ معرفی میشود. بر اساس اینکه سطح بیماری فرد چقدر پیچیده باشد ممکن است تا به سطح چهارم هم برسد و دستیار سال چهارمی تصمیم لازم را بگیرد و یا اگر لازم باشد از استاد نیز استفاده شود.
رفتار سلیقهای استادان یا مسئولان دانشگاههای علوم پزشکی باعث شده که دانشجویان مانند سربازان اردوگاههای کار اجباری، در بیمارستانها فعالیت کنند.
این شیوه آموزش همراه با درمان درمان از یک طرف میزان آسیب و خطا را در تشخیص بیماری مراجعان کاهش میدهد و از طرف دیگر یک شیوه درست آموزش حین اجرای کار است. در این روش دستیاران سال بالاتر به خاطر تجربه بیشتری که دارند؛ اشکالات سال پایینیها را در حین کار برطرف میکنند و آنجا که لازم باشد هم به استاد خود مراجعه میکنند. اما مشکل کجاست؟
اردوگاه کار اجباری یا بیمارستان
عباس که دوره تخصص خود را تقریبا به پایان رسانده میگوید: «من قبل از انتخاب بیمارستان برای گذراندن دوره تخصص به حسب آشنایی که داشتم؛ مرکزی را انتخاب کردم که با کمترین مشکل مواجه شوم» وی با وجودی که این نظام آموزشی را سیستمی مطلوب میداند اما میگوید: «در برخی مراکز و به خصوص در رشتههای ارتوپدی و جراحی این سطحبندی یک حالت افسارگسیخته پیدا کرده به نحوی که دانشجوی سال بالاتر خود را مالک سال پایینی میداند.»
وی میگوید در این ارتباط سلسله مراتبی گاهی اتفاقاتی رخ میدهد که خارج از سیستم آموزش پزشکی است. به طور مثال برخی سال بالاییها مثل یک آبدارچی با سالپایینیها برخورد میکنند و اگر هم دستیار سطح پایینتر عکسالعملی داشته باشد او را تنبیه میکند. تنبیه هم به این شکل است که به او شیفت اضافه میدهند و گاهی کار به جایی میرسد که یک دستیار پزشکی در طول ۴ یا ۵ شبانهروز، فرصت یک ساعت خواب هم داده نمیشود.
کشیکهای ۳۶ ساعته به یک امر معمول برای دستیاران پزشکی تبدیل شده است و گاهی اوقات که وی از سوی دستیار سطح بالاتر تنبیه میشود تا ۷۲ ساعت هم ادامه پیدا میکند.
«کار به فحش و فحشکاری میرسد» این جملهای است که عباس برای توصیف برخی رفتارهای خارج از قاعده بین دستیاران، به کار میبرد. وی میگوید؛ گاهی الفاظی بین دو دستیار پزشکی رد و بدل میشود که برای مردم باورکردنی نیست که ۲ پزشک اینطور با هم صحبت میکنند. او علت این رفتارها را هم فشار فیزیکی حاصل از چند شب بیدار ماندن و فشار روانی که از سوی دستیار سال بالایی وارد میشود، میداند.
ودود نوروزی دبیر سابق شورای صنفی مرکزی دانشجویان وزارت بهداشت هم در گفتوگو با «ایسکانیوز» درباره این موضوع گفته است: «رفتار سلیقهای استادان یا مسئولان دانشگاههای علوم پزشکی باعث شده که دانشجویان مانند سربازان اردوگاههای کار اجباری، در بیمارستانها فعالیت کنند. استادان یا رزیدنتهای سال بالایی گاهی برخوردهای نامناسبی با دانشجویان به ویژه سال پایینیها دارند و برای آنها کشیک اضافه تعیین میکنند. این موضوع باعث میشود دانشجو گاهی در ۷۲ ساعت ۱۰ ساعت هم نتواند استراحت کند.»
کشیکهای خارج از قاعده و به خطر افتادن سلامت پزشک و بیمار
دستیارهای پزشکی در مدت زمان کشیک خود مدام باید به این بخش و آن بخش مراجعه کنند و از نظر بدنی به شدت خسته میشوند. وقتی با شیفت تنبیهی یا اضافه هم مواجه میشوند؛ علاوه بر فشار بدنی و یک حالت گیجی حاصل از بیخوابی را هم باید تحمل کنند. در این حالت که دانشجوی دستیاری هم از نظر ذهنی و هم از نظر بدنی خسته است باید بیماران را هم معاینه کند. در واقع اینجا هم سلامت دانشجو و هم سلامت بیمار به خطر میافتد.
طبق استاندارد، کشیکها حداکثر باید ۱۸ ساعت باشد و بعد از ۱۸ ساعت، ۶ ساعت باید به دستیار فرصت خواب داده شود. طبق قانون هم دستیار پزشکی در سال اول باید حداکثر ۱۲ کشیک ۲۴ ساعته داشته باشد. زمان کشیکها هم باید طوری تنظیم شوند که بین آنها فرد زمان استراحت داشته باشد اما در عمل چنین چیزی رخ نمیدهد.
کشیکهای ۳۶ ساعته به یک امر معمول برای دستیاران پزشکی تبدیل شده است و گاهی اوقات که وی از سوی دستیار سطح بالاتر تنبیه میشود تا ۷۲ ساعت هم ادامه پیدا میکند. عباس میگوید: «در حال حاضر کشیکهای ۳۶ و ۴۰ ساعته به دستیاران میدهند. البته به صورت اسمی اینطور نیست؛ فرد اگر امروز کشیک بود، فردا دیگر کشیک نیست. اما بعد از کشیک که به آن پستکشیک میگویند؛ باید در بیمارستان بمانی و حق خوابیدن هم نداری. ضمن اینکه فعالیت هم باید داشته باشی و در کنارش فحش هم بخوری.»
دبیر سابق شورای صنفی مرکزی دانشجویان وزارت بهداشت هم در گفتگوی خود با «ایسکانیوز» به این موضوع اشاره کرده و گفته است: «وزارت بهداشت برای دانشجویان رزیدنت ۱۵ روز کشیک در ماه را مقرر کرده است؛ اما متاسفانه اکثر دانشگاههای علوم پزشکی این موظفی دانشجویان را رعایت نمیکنند و کشیکهای بیشتری برای دانشجویان تعیین میکنند.»
تحمل فشار بدنی و ذهنی برای یک دستیار جراحی که ممکن است در مسیر حرفهای خود با جراحیهای سخت و طولانی مدتی مواجه شود، لازم است اما چنین فشاری نباید خارج از قاعده باشد. از نظر فیزیولوژی، بدن انسان در ۲۴ ساعت به ۶ ساعت خواب نیاز دارد. یک دستیار پزشکی چطور میتواند با یک ذهن و بدنه خسته ناشی از ۳۶ نخوابیدن و تحمل فشار روانی سیستم آموزشی، بیمار را درست و دقیق معاینه کند؟ شاید یکی از دلایل نارضایتی مردم از بیمارستانهای دولتی، همین شیوه آموزش دستیاری باشد.
دستمزدهای پایینتر از حداقل حقوق وزارت کار
مشکلات مالی داشتن دستیاران پزشکی و دستمزد پایین یکی از مواردی شاید برای جامعه باورکردنی نباشد. در حال حاضر دستیاران پزشکی متناسب با اینکه سال چندم تحصیل باشند؛ دستمزدی بین ۲.۵ تا ۴ میلیون تومان دریافت میکنند. یک دانشجوی سال چهارم دوره تخصص جراحی، بعد از ۷ سال دوره پزشکی عمومی و ۴ سال دوره تخصص، نزدیک به ۳۰ سال سن دارد اما حداکثر با حق کارانه نزدیک به ۴ میلیون تومان درآمد دارد.
عباس که خودش هم در همین وضعیت قرار دارد میگوید: «من با اینکه فشار کاری زیادی در بیمارستان دارم اما به خاطر گذران زندگی مجبورم، زمان استراحتم را در درمانگاههای خصوصی کار کنم تا درآمدم در ماه به ۷ تا ۸ میلیون برسد و بتوانم نیازهای حداقلی زندگی متاهلی در تهران را تامین کنم.»
سعیدی دبیر انجمن صنفی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم با اشاره به اینکه دانشجویان رشتههای پزشکی و پیراپزشکی بیشتر از قانون کار، فعالیت میکند؛ اما مزایا و حقوق شامل حال آنها نمیشود، به «ایسکانیوز» گفت: «در حال حاضر به مبالغی که دانشجویان رزیدنت از بیمارستانها دریافت میکنند؛ عنوان دستمزد(نه حقوق) گذاشته شده تا از مزایا و امتیازات وزارت کار بهرهمند نشوند. به عنوان مثال اداره کار و امور اجتماعی درباره امتیازاتی مانند حق اولاد، سختی آب و هوا، سختی کار، عیدی و اضافه کار قانون دارد که هیچ کدام شامل دانشجویان رشتههای علوم پزشکی نمیشود.»
عباس نسبت به اعلام خبر خودکشی اخیر یک دستیار پزشکی مشکوک است به سکتههای قلبی دو تن از دستیاران پزشکی در سالهای گذشته اشاره میکند و میگوید: «در دو، سه سال گذشته ۲ تن از دستیاران پزشکی به خاطر فشاری کاری سکته کردند. این دانشجویی هم که گفته میشود خودکشی کرده با نمره ۵۸۰ بالاترین نمره تاریخ امتحان تخصص را آورده است؛ من بعید میدانم این فرد خودکشی کرده باشد».
عباس معتقد است اینکه وضعیت آموزش دستیاران به این شکل است و برای بهبود هم آن کاری صورت نمیگیرد؛ به سیستم آموزش پزشکی و مدیریت حاکم برآن مربوط است و میگوید: «وقتی که سیستم ایراد دارد شما باید به بالاترین فرد آن سیستم نگاه کنید؛ اگر خبر نداشته باشد که بیمسئولیتی او را میرساند و اگر هم خبر داشته باشد و کاری نکند باز هم نشان از بیمسئولیتی است. دانشجوی دستیاری انسان است؛ ربات نیست که بتواند چند روز بیدار بماند و این موضوع امر پنهانی نیست و به کرات در سیستم آموزش دستیاری رخ میدهد.»
انتهای پیام/
نظر شما