گروه بینالملل ایسکانیوز؛ در سال 1392 با روی کار آمدن دولت روحانی و واگذاری پرونده هستهای (که تا پیش از این در اختیار دبیر شورای عالی امنیت ملی بود) به وزارت امور خارجه و تمرکز ظریف بر آن و آغاز مذاکرات طولانی با 1+5، مراودات ایران با آمریکای لاتین کاهش محسوسی یافت و عملاً از اولویت سیاست خارجی ایران خارج گردید. این در حالی است که در دولت خاتمی و بهویژه احمدینژاد بیشترین مراودات بین رؤسای جمهوری و مقامات سیاسی و اقتصادی ایران با ونزوئلا و ...، برقرار بود.
ظریف در شهریور سال 1395 (سال آخر دولت یازدهم) اولین سفر خود را طی شش روز به هفت کشور آمریکای لاتین؛ اکوادور، بولیوی، شیلی، نیکاراگوآ، مکزیک، کوبا و ونزوئلا انجام داد. با توجه به گستردگی جغرافیایی منطقه، پروژههای نیمه تمام و برزمین مانده و زمینههای همکاریهای جدید، بسیاری از کارشناسان، این سفر را نمایشی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سال 1396 ارزیابی کردند!
در حالیکه پیش از این وزرای خارجه کشورهای برزیل، اکوادور، اروگوئه، نیکاراگوآ، مکزیک، کوبا و ونزوئلا تا پایان سال 1395 در مجموع یازده سفر به ایران داشتند. همچنین رییس دولت یازدهم تنها در شهریور سال 1395 در مسیر نیویورک و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و نیز به منظور شرکت در کنفرانس نم، سفری به ونزوئلا و کوبا داشت. در حالی که مادورو رییس جمهور ونزوئلا در دی ماه 1393 و آذر 1394 به منظور مذاکرات دوجانبه به تهران سفر نموده بود. در مراسم تحلیف ریاست جمهوری روحانی (مرداد 1392) کوبا و نیکاراگوآ در سطح معاون رییس جمهور، ونزوئلا در سطح رییس مجلس و برزیل و اکوادور در سطح وزیر خارجه حضور یافته بودند. در واقع باید گفت رییس دولت یازدهم و دوازدهم در طول 8 سال صدارت، هیچ سفری مختص آمریکای لاتین که حوزه فرصتهای جمهوری اسلامی است، در کارنامه خود ثبت ننمود. مسالهای که موجبات رنجش کشورهای دوست و همسو را درپی داشت. البته سفرهایی توسط معاون رییس جمهور و برخی وزرا به منظور شرکت در نشستهای بینالمللی یا منطقهای انجام گرفت، اما کارگشا نبود، از جمله؛ اسحاق جهانگیری، برای شرکت در اجلاس گروه 77 خردادماه 1393 به بولیوی سفر کرد. در حاشیه این نشست، جهانگیری با رییس مجلس سنای بولیوی، دبیر کل سازمان ملل و رؤسای جمهور کشور میزبان، کوبا، اروگوئه و ونزوئلا دیدار و گفتگو کرد. در شهریور 1393 محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز برای شرکت در هشتمین کمیسیون همکاریهای اقتصادی ایران و ونزوئلا به کاراکاس سفر کرد، سفری که به نظر کارشناسان، «آشتی اقتصادی ایران- ونزوئلا» نام گرفت. علی طیبنیا، وزیر اقتصاد و ولیالله سیف رییس بانک مرکزی به منظور حضور در اجلاس سالانه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مهر 1394 عازم لیما پایتخت کشور پرو شدند. مجید تخت روانچی معاون اروپا و آمریکای وقت وزیر خارجه در آذرماه 1394 در صدر یک هیئت اقتصادی به کشورهای مکزیک، کلمبیا و اکوادور سفر کرد. اواخر فروردین1397 نیز محمدجواد ظریف در رأس هیئت بلندپایه سیاسی- اقتصادی به برزیل و اوروگوئه سفر نمود. شایان ذکر است تمامی سفرهای مقامات دولت یازدهم و دوازدهم به کشورهای آمریکای لاتین به دلیل عدم آورده اقتصادی، جنبه تشریفاتی به خود گرفته و تفاهمنامهای هم اگر امضا شده منتج به قرارداد فعالیت اقتصادی نگردیده است.
نکته مهمی که باید به آن اشاره شود اینکه، در کشورهای آمریکای لاتین روسای دولتها هستند که اختیار لازم برای تفاهم دوجانبه را دارند. لذا مراودات باید در سطح روسای جمهوری شکل بگیرد تا منتج به نتیجه گردد. در حالی که احمدینژاد در مجموع 8 بار به ونزئلا، 3 بار به بولیوی، 2 بار به برزیل، 2 بار به نیکاراگوآ، 2 بار به کوبا و 2 بار نیز به اکوادور مسافرت کرد و روسای این کشورها نیز به ایران سفر داشتند، متاسفانه رییس دولت یازدهم و دوازدهم هیچ سفری که جنبه تعامل و همکاریهای دوجانبه داشته باشد، به آمریکای لاتین انجام نداد. در زیر به برخی کاستیهایی که در دولت روحانی اتفاق افتاده است، اشاره میشود:
- نفت: دولت آقای روحانی در حوزه نفت و تعمیرات صنایع نفتی و پالایشگاهی ونزوئلا مشارک نکرد تا اقدام به صدور خدمات فنی و مهندسی کند. اقداماتی هم که طی دو سال گذشته در این حوزه انجام گرفت، توسط شرکتهای وابسته به وزارت دفاع جمهوری اسلامی انجام شد.
- معادن: دولت آقای روحانی در زمینه معدن و صنایع معدنی ونزوئلا، بولیوی و ...، ورود نکرد تا نیاز کارخانههای داخلی به مواد اولیه را در زمان تحریمها تامین کند.
- تراکتور: ساخت و فروش تراکتور به ونزوئلا (موسوم به دیپلماسی تراکتور) که از زمان دولت احمدی نژاد انجام گردید، پس از تحریم ونزوئلا به دلیل نداشتن دلار برای خرید تراکتور تعطیل شد، میتوانست توسط دولت روحانی مجدد فعال شود و از ونزوئلا به دیگر کشورهای منطقه که مشکل ارزی نداشتند، اما خریدار آن بودند، صادرات مجدد شده و ارز آن وارد کشور شود، که متاسفانه انجام نشد (همین جا باید تاکید کنم که منافع ملی، میراث هیچ فرد و دولتی نبوده و نیست، که آنرا سیاسی کنند).
- خودرو: مونتاژ خودرو (کارخانه مشترک ایران خودرو و سایپا) در ونزوئلا به دلیل عدم پشتیبانی مناسب طرف ایرانی و مشکلات مالی کشور میزبان تعطیل شد، اما صدور قطعات آن میتوانست برای ایران هم ارز آوری داشته باشد و هم مطالبات 70 میلیون دلاری طرف ایرانی را نقد کند، که متاسفانه همچنان زمین مانده است.
- بازی بدون توپ: اصطلاحی است در فوتبال، والیبال و ...، به این مفهوم که حریف را در منطقهای که حضورش ضعیف است، سرگرم کنی تا بتوانی از مناطقی که داری قوت و برتری بهتری هستی، نتیجه بگیری. بازی بدون توپ یعنی اینکه دولت یازدهم و دوازدهم که سرگرم مذاکرات برجامی بود، نباید به خواست حریف، حضورش را در آمریکای لاتین ضعیف میکرد. اگر دولت روحانی صرفا سطح مراودات سیاسی را در حدی که دولتهای پیش از او در آمریکای لاتین ایجاد کرده بودند، حفظ میکرد میتوانست در مذکرات برجام بدون هزینه، اما با بهرهگیری از تئوری بازی بدون توپ، دست برتری داشته و بهتر نتیجه بگیرد. زیرا آمریکای لاتین، حیاط خلوت ایالات متحده آمریکا است و بازیگری ایران در حیاط خلوت آمریکا یعنی ابتکار عمل. متاسفانه دولت روحانی در این حد هم نتوانست ظاهر شود.
- صدور خدمات فنی و مهندسی: پیش از تحریم ونزوئلا توسط آمریکا، کارخانههای مختلفی توسط دولت خاتمی خصوصا احمدی نژاد در ونزوئلا و تا حدودی بولیوی ساخته شد نظیر: کارخانه ساخت خودرو، کارخانه ساخت تراکتور، کارخانه ساخت دوچرخه، کارخانه تولید سیمان، کارخانه ساخت قطعات پلاستیکی خودرو، کارخانه تولید لبنیات، کارخانه تولید آرد ذرت، کارخانه ساخت مهمات، راه اندازی خط تولید پهپادهای سبک، اورهال کردن موتور هواپیما توسط وزارت دفاع، ساخت 20 هزار واحد مسکونی توسط شرکت کیسون، ساخت کشتی باری توسط شرکت صدرا، اکتشاف و استخراج نفت، سد سازی و تولید انرژیهای برق آبی و بسیاری امور دیگر که متاسفانه متاثر از امضای برجام، ریلگذاری تعاملات و مراودات سیاسی و اقتصادی با غرب متشکل از اروپا و آمریکا و مراعات ملاحظات دیکته شده طرف آمریکایی، مبنی بر خروج از آمریکای لاتین یا کاهش محسوس فعالیتها در آن منطقه، به تعطیلی گرایید، از جمله فرصت سوزیهای دولت یازدهم و دوازدهم به شمار میرود.
- مراکز فرهنگی و مذهبی: در دوره خاتمی حدود 17 مرکز فرهنگی و اسلامی در منطقه دایر گردیده بود که تا پایان دولت احمدی نژاد به 80 مرکز افزایش یافت؛ حدود 25 مرکز مستقیم هدایت و حمایت میشدند و 35 مرکز نیز تحت هدایت و همکاری قرار داشتند. اما در دوره روحانی نه تنها هیچ مرکزی اضافه نگردید، بلکه 15 مرکز اسلامی تعطیل شد و مراکز دیگر نیز در هالهای از ابهام قرار گرفتهاند.
- دیپلماسی عمومی: بیاعتقادی به دیپلماسی عمومی و غیر رسمی، ضعفی مزمن در دولت روحانی و دستگاه سیاست خارجی او به شمار میرفت، که نه خود توان به کارگیری و بهرهگیری از آن را داشتند، نه اجازه فعالیت توسط دستگاههای فرهنگی و ...، را دادند. این در حالی است که مردم آمریکای لاتین بسیار خون گرم و پذیرای حضور جمهوری اسلامی و فرهنگ ایرانی اسلامی هستند.
- اعزام نیروی کار متخصص: از جمله اقدامات و فعالیتهای کم هزینه و پربازده در آمریکای لاتین اعزام نیروی کار متخصص است که پتانسیل آن در ایران به وفور یافت میشود و به شدت مورد نیاز کشورهای منطقه است. نیروهای جوان متخصص و با مهارتی که در ایران بیکار هم هستند، میتوانند به کشورهای منطقه در حوزههای مختلف خدمات کم نظیری ارایه دهند. اما دولت یازدهم و دوازدهم از این ابزار با اهمیت و ارز آور، کمترین بهره را عاید کشور نمود. البته در این خصوص، دولتهای پیشین نیز از این فرصت مغتنم، در حد مطلوب استفاده نکردند.
- خدمات مستشاری: یکی از نیازهای اساسی کشورهای آمریکای لاتین خصوصا ونزوئلا که درگیر تحریمهای ظالمانه نظام سلطه قرار گرفته است، بی تجربگی در مقابله با تحریمها و دور زدن آنها است. همچنین تامین نیازهای جامعه و برقراری نظم و امنیت در شرایط بحرانی که ایالات متحده برای دولت مادورو و ونزوئلا بوجود آورد، تولید نفت و بنزین مورد نیاز کشور و سایر نیازمندیهایی که تحت تاثیر تحریم قرار گرفته و مردم را زیر فشارهای شکننده قرار میدهند، در جمهوری اسلامی تجربه شده و میتواند این تجربه توسط کارشناسان در قالب خدمات مستشاری به کشور ونزوئلا منتقل شده و دولت این کشور را در مدیریت بحران های برسازی شده یاری نماید. اما متاسفانه دولت یازدهم و دوازدهم در این زمینه که برای جمهوری اسلامی ایران کم هزینه اما پربازده بود، اقدامی نکرد. صرفا طی دو سال گذشته و آنهم توسط شرکتهای خصوصی و نیمه خصوصی، خدمات مستشاری محدودی به این کشور ارایه گردید، که از میزان کم آن، رضایت ندارند.
در دو سال آخر دولت روحانی و به دلیل اینکه این دولت از برجام طرفی نبست و بنا به توصیههای پی درپی و موکد کارشناسان آمریکای لاتین مبنی بر بهره برداری از مواهب و فرصتهای آن منطقه، دولت دوازدهم اندکی تغییر مسیر داد که حاصل آن در ونزوئلا مشارکت در استخراج معادن طلا، راه اندازی فروشگاه عرضه محصولات مگاصیص توسط وزارت دفاع (سازمان اتکا)، صادرات کالاهای ساخت ایران، خرید طلا، صدور بنزین، آلکیلات و سایر مشتقات نفتی مورد نیاز پالایشگاهها که 5 فروند کشتی با پرچم ایران بار خود را حمل کرده در اردیبهشت و خرداد 1399 تحویل دولت ونزوئلا شد. این اقدام جمهوری اسلامی تاثیر بسیار خوبی در نگرش دولتها و ملتهای آمریکای لاتین نسبت به جمهوری اسلامی ایران در حمایت از دولت مردمی ونزوئلا برجای گذاشت.
کارشناس و پژوهشگر مسائل بینالملل *
انتهای پیام/
نظر شما