داوود حسینی هاشمزاده در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، علل فساد در پژوهش از سوی استادان را فراتر از ویژگیهای فردی اعضای هیئت علمی مانند حرص، طمع و زیادهخواهی آنها دانست و اظهار کرد: این مشکل به ساختارهای حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برمیگردد.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی با بیان این که ساختارهایی مانند ساختار حقوقی شامل قوانین استخدام و ارتقای استادان، سهم زیادی در ایجاد این فسادها دارد، افزود: آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی، پتانسیل فسادزایی بسیار بالایی دارد. مثلا در ماده پنج آییننامه آمده است که متقاضی ارتقا به دانشیاری سه مقاله و استادی باید پنج مقاله به عنوان نویسنده مسئول ارائه کند. در بخش دیگری از آییننامه آمده است که مقاله مستخرج از رساله یا پایاننامه صرف نظر از ترتیب اسامی، امتیاز نفر اول متعلق به استاد راهنماست. همچنین در بخش دیگری آمده است که مقاله مستخرج از طرح پژوهشی، صرف نظر از ترتیب اسامی، امتیاز نفر اول متعلق به استاد مجری است. این موارد فسادزا هستند.
وی با اشاره به این که امتیازدهی به طرحهای پژوهشی بر اساس شاخصهایی مثل میزان اعتبار جذب شده برای دانشگاه، درست نیست، گفت: متاسفانه هیچ توجهی نمیشود که یک طرح پژوهشی چه مشکلی را حل کرده است، فقط به اعتبارات وارد شده به دانشگاه دقت میکنند یا این که چند مقاله از آن به دست آمده است.
حسینی با تصریح بر این که مشکل دیگر این است که هیچ شاخصی وجود ندارد که خروجی را بسنجد. شاخصی که بررسی کند اگر این پژوهش برای حل مشکلی انجام شده است، چقدر توانسته آن مشکل را حل کند، یادآور شد: در بند دیگری آمده است که کتاب مستخرج از رساله اگر ۲۰ درصد متفاوت از آثار دیگر فرد باشد، امتیاز دریافت خواهد کرد.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر این که حضور تمام وقت و مشارکت در محل کار و انجام تکالیف محوله بر اساس قانون از جمله وظایف استادان است، افزود: در حالی که استادانی در دانشگاه حضور دارند که سالهاست در دفترشان باز هم نشده است یا استادانی داریم که همیشه بیرون از دانشگاه هستند، دیر میآیند و زود میروند. برخی استادان هیچ زمانی برای دانشجو و پایاننامه نمیگذارند؛ اما حقوق تمام وقت دریافت میکنند.
ساختار اقتصادی، عامل فساد در پژوهشهاست
وی با بیان این که همه موارد آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی در چارچوب فساد حرکت میکند، گفت: به همین دلیل معتقدم که بخشی از فساد میتواند به قوانین و ساختار حقوقی برگردد. بخشی دیگر از فساد هم به ساختار اقتصادی مربوط میشود، که شامل عدم تخصیص بودجه کافی به پژوهش، حقوق نسبتا پایین استادان، تورم و گرانی افسارگسیخته و کاهش ارزش پول ملی است که میتواند موجب بیکیفیت شدن پژوهشها شود.
حسینی با اشاره به این که ساختارهای فرهنگی و اجتماعی هم میتوانند به فساد دامن بزنند، تصریح کرد: متاسفانه فرهنگ فساد در جامعه ما رایج شده است.دانشگاهها از اهداف اصیل خود دور شده و تجاری شدهاند و در حال رقابت برای جذب حداکثر منابع مالی هستند، نظارتی بر کارهای پژوهشی اعضای هئیت علمی وجود ندارد و رانتهای پژوهشی در دانشگاهها فعال هستند.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی در پایان اظهار کرد: یکی از ریشههای فساد این است که دانش در خدمت بازار و پول درآمده، البته آن هم به شکل نابسامان آن، یعنی بسط بیرویه دانشگاهها و تجاری شدن آن.
انتهای پیام/
نظر شما