محمدرضا مقدسیان منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در نقد فیلم عنکبوت اظهار کرد: فیلم عنکبوت دست روی موضوع بسیار مهمی گذاشته و ایده آن بسیار جذاب است، ماجرای فیلم درباره یک قاتل عنکبوتی است که به اسم دفاع از عقاید و عرفهای اجتماعی رفتارهای جنایتآمیزی انجام میدهد و هرکسی از ایدهای با این حد از پتانسیل استقبال میکند چرا که به هر حال واقعیتهای اجتماع ایرانی است و پرداختن به آن امری ضروری؛ اما طبیعتا سراغ گرفتن از سوژههایی همانند فیلم عنکبوت که ریشه در وقایع مستند دارد و مخاطب پیشتر بخش عمدهای از اطلاعات ماجرا را در مطبوعات و رسانهها شنیده باید بهنحوی اتفاق بیفتد که فیلمنامه و در نهایت خروجی آن یعنی فیلم سینمایی، داشتههای دراماتیک و داشتههای داستانی و پتانسیلهای سینمایی آن موقعیت اجتماعی را بهخوبی شناسایی کرده و آن را بسط و گسترش دهد تا پتانسیلهای آن موقعیت آزاد شده و در نهایت تبدیل به یک اثر پر کشش سینمایی شود.
بیشتر بخوانید:
شهر گربهها فیلمی برای بزرگسالان با ویترین کودکانه / محتوای نامناسب فیلم
مقدسیان افزود: وقتی مخاطبی بخش از زمان زندگی خود را به تماشای یک فیلم سینمایی اختصاص میدهد فرض بر این است که اطلاعات بیرون از فیلم را ندارد و خود فیلم باید به طور کامل با اطلاعاتی که به مخاطب میدهد تماشاگر را از این که چه فیلمی را تماشا میکند، آگاه کند.
پرداختن به مسئله برداشتهای شخصی از موازین مذهبی و اجتماعی
وی عنوان کرد: دغدغه اصلی برای ساخت این فیلم، پرداختن به مسئله برداشتهای شخصی از موازین مذهبی و اجتماعی است که در نهایت منجر به تراژدی میشود و بیان این مسئله که این آسیبهای اجتماعی ریشه در چه نکات و رفتارهایی دارد یک ضرورت است اما عنکبوت نتوانسته این کار را انجام دهد؛ سوال مهم در واقع این است که این قاتل زنجیرهای چرا به نقطهای میرسد که این قتلها را انجام میدهد و چه عقبهای به لحاظ خانوادگی و اجتماعی فکری و شخصیتی در این آدم وجود داشته است که منجر به بروز چنین اتفاقاتی میشود.
منتقد سینما ادامه داد: آنچه در فیلم به ما منتقل میشود تنها به محدود به چند دیالوگ است و یک موقعیت و در واقع یکی از نقاط متضاد فیلم این است که موتور محرک حادثه محرک در فیلمنامه مزاحمتی است که برای همسر شخصیت اصلی داستان توسط یک مرد رخ میدهد، خب اینجا به نظر میرسد فضای ناامنی که باعث به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی برای زنانی میشود که میخواهند طبیعی زندگی کنند، مسئله سعید (شخصیت اصلی داستان) میشود. در اینجا مسئله اصلی مزاحمت مردان برای زنان است اما بعد از چند دقیقه و چند اتفاق تازه و با یکی دو دیالوگی که سعید از مادرش میشنود تصمیم میگیرد به جای انتقام از مردهایی که رفتار بد اجتماعی دارند، از زنان خیابانی انتقامجویی کند.
مقدسیان عنوان کرد: اگر ما بخواهیم از بیرون نگاه کنیم باید از لحاظ روانشناسی بررسی کنیم که چه اتفاقی افتاده که سعید این گونه رفتار میکند و خشمی که نسبت به جنس زن دارد را این گونه بروز میدهد اما در فیلم اطلاعات لازم در این باره به ما داده نمیشود و باید گفت که با چند دیالوگ این مباحث برای مخاطب جا نمیافتد.
وی گفت: سوالات مهمی در اینجا مطرح میشود این است که رابطه این مرد با مادر و همسرش و طور کلی با زنان دارای چه مشکلاتی است که منجر به یک خشم درونی شده و این خشم باعث ارتکاب به قتل میشود که این موضوع را در این فیلمنامه متوجه نمیشویم در نتیجه آنچه در این فیلم تماشا میکنیم مجموعهای از چند صحنه قتل است که غالبا به صورت مشابه رخ میدهد و یک پایانبندی کاملا معمولی که تلاش میشود معنی و مفهوم اسلام واقعی در قامت یک روحانی که جواد یحیوی آن را بازی میکند و در غالب یک دیالوگ طولانی برای مخاطب مشخص شود که سعید رفتارش مبتنی بر شرع و عرف و اخلاق نبوده است. اما خب همه این اطلاعات را ما قبلا در روزنامهها خوانده بودیم.
نقاط اصلی فیلمنامه از قلم افتاده است
مقدسیان ادامه داد: مخاطب در یک فیلم سینمایی تمایل دارد که با شخصیت اصلی فیلم آشنا شود، دوست دارد موقعیتهای پرکشش ایجاد شده و شخصیت اصلی داستان با موانع و مشکلاتی روبرو شود؛ شیوه دستگیری سعید میتوانسته یکی از سکانس خیلی مهم فیلمنامه باشد اما در فیلمی که بر روی پرده میبینیم مشخص نیست تا چه حد مشمول ممیزی و حذفیات شده که بحث مهمی است ما مشخصا میدانیم یکی از زنانی که که قرار بوده به دست سعید کشته شود فرار میکند و باعث لو رفتن او میشود و تمام. در صورتی یکی از نقاط پرکشش ماجرا علاوه بر اینکه چرا شخصیت اصلی داستان دست به چنین اقداماتی میزند این است که آن فرد چگونه دستگیر میشود و باید عنوان کرد که اینها همه نقاط اصلی فیلمنامه هستند که همگی در فیلم از قلم افتادهاند.
وی تاکید کرد: از آنجایی که فیلمنامه نتوانسته لایههای تو در توی روان سعید، روان مادر سعید و روان همسر سعید را بشکافد و ما را با جهان ذهنی آنها آشنا کند، شخصیت برای ما خودی نشده و درکش نمیکنیم در نتیجه کارهایی که انجام میدهد را نیز نمیتوانیم بفهمیم چون تازگی ندارد و قبلا خبرش را شنیدهایم.
وی در پایان گفت: در فیلم عنکبوت شخصیتها خوب پرداخت نشدهاند در نتیجه بازی بازیگرها نیز آن طور که باید به چشم نمیآید چرا که پتانسیل بازیگرها آزاد نشده و توانایی آنها نیز به کار گرفته نمیشود؛ بهطور کلی میتوانیم بگوییم که عنکبوت ایده بسیار خوبی دارد اما به دلیل مشکلاتی مانند ممیزیها و محدودیتهایی که در جامعه ایرانی وجود دارد و از طرفی محافظهکاری فیلمنامهنویس و کارگردان و همچنین عدم تسلط و توانایی برای خلق شخصیتها و موقعیتها، این فیلم تبدیل به یک اثر هدر رفته و نه چندان مطلوب شده است.
انتهای پیام/
نظر شما