۱۸ فروردین؛ در تاریخ چه گذشت؟

امروز ۱۸ فروردین برابر با ۷ آوریل تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، امروز ۱۸ فروردین برابر با ۷ آوریل تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

بیشتر بخوانید:

۱۷ فروردین؛ در تاریخ چه گذشت؟

رویداد ها:

۱۹۴۱ - مقدمه اشغال نظامی ایران که هدف نهایی چرچیل بود

وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان هفتم اپریل ۱۹۴۱ (۱۸ فروردین ۱۳۲۰) دستور انتقال یک لشکر از هندوستان آن کشور (بریتیش ایندیا) را به بصره داد. بهانه اعزام این لشکر که عده نفرات آن به چهار هزار تن هم نمی رسید محافظت از حوزه های نفتی بیان شده بود، ولی در واقع، ماموریت این نیرو اشغال نظامی ایران در فرصت مناسب بود؛ زیرا که دولت تهران عمیقا متمایل به آلمان شده بود و دیکته های لندن را مانند گذشته نمی نوشت.

چرچیل از دو جهت هراس داشت؛ یکی سقوط شمال آفریقا و رخنه نیروهای آلمان به شرق سوئز و دیگری عبور نیروهای آلمانی از قفقاز و سرازیر شدن به مناطق نفتی خاورمیانه و تصرف همه منطقه با کمک ارتش ایران. چرچیل می دانست که تصرف خاورمیانه توسط آلمان، بدون کمک ایران امکان پذیر نخواهد بود، و به این دلیل ایران را هدف قرار داده بود. چرچیل که در شرایط وقت، جنگ تمام عیار با ایران کاری آسان نمی دانست همزمان با اعزام نیرو به بصره به تطمیع و خرید برخی مقامات نظامی و سیاسی ایران و اطرافیان رضاشاه دست زده بود تا در اقدام نظامی انگلستان، ارتش ایران که برای تجهیز آن ۲۰ سال سرمایه گذاری شده بود وارد عمل نشود.

چرچیل در همان زمان در پارلمان انگلستان گفته بود که بدون موافقت و همراهی ایران، هیچ قدرتی نمی تواند برخاور میانه و حتی آسیای جنوبی مسلط باشد.

«تاریخ» نشان داد که چهار ماه و دو هفته بعد (شهریور ۱۳۲۰)، لشکر اعزامی چرچیل از هندوستان، پس از مرخص شدن خیانت آمیز سربازان پادگانهای ایران، بدون برخورد با مانع چشمگیر وارد ایران شد و در اشغال «ایران بی دفاع!» مشارکت جست.

۱۹۵۱ - علاء رفت و مصدق آمد

اپریل ۱۹۵۱ (فروردین ۱۳۳۰) در ایران با ناآرامی آغاز شده بود. چون در ماه مارس (اسفند)، قانون ملی شدن نفت به تصویب رسیده بود؛ انگلیسی ها با همه توان و امکانات به آغاز و گسترش آن ناآرامی ها کمک کرده بودند، ازجمله با قطع پرداختی به کارگران صنایع نفت در خوزستان، دادن اخطار پشت اخطار به ایران و انتشار شایعات و تحریکات دیگر در سراسر کشور.

در اپریل ۱۹۵۱ انگلیسی ها پرداختی کارگران نفت را قطع کرده بودند و این کارگران به خاطر قطع درآمد و مبهم بودن آینده و وضعیت استخدامی شان بود که در آبادان دست به تظاهرات زده بودند و این تظاهرات به صورت کاری روزانه درآمده بود. در موارد متعدد میان این کارگران و روشنفکران و جوانان (حامیان ملی شدن صنعت نفت) برخورد روی داده بود و ماموران انتظامی مداخله و شماری از دو طرف و عده ای انگلیسی را کشته بودند. این وضعیت دولت حسین علاء را مجبور به اعزام یک هیات عالی نظامی به آبادان کرده بود. اعزام این هیات و ترمیم کابینه هم نتوانست به ناآرامی پایان و دولت علاء را نجات دهد و وی ۲۶ اپریل (ششم اردیبهشت) پس از دریافت یک اخطار سراسر تهدید از دولت لندن جای خود را به دکتر مصدق داد و از آن پس، وزیر دربار شاه شد. دولت لندن در اخطار خود که ششم اردیبهشت توسط سفیر این دولت در تهران به علاء تسلیم شده بود برای ایران [اگر از ملی کردن نفت خود منصرف نشود] خط و نشان بسیار کشیده بود.

۱۹۷۱ - ترور سرلشکر «فرسیو» رئیس دستگاه قضایی ارتش

بامداد هجدهم فروردین ۱۳۵۰ (هفتم اپریل ۱۹۷۱) هنگامی که سرلشکر ضیاء فرسیو رئیس وقت دستگاه قضایی ارتش از خانه اش در قلهک عازم محل کار خود بود هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. در این تیراندازی، فرزند ۱۶ ساله فرسیو که با خودرو پدر عازم مدرسه بود مجروح گردید. سه روز پیش از ترور فرسیو، در نزدیکی همین محل به سوی نگهبان ورودی کلانتری پلیس قلهک تیراندازی مرگ آور شده بود.

در پی ترور فرسیو، گفته شده بود که وی به دست چریکهای فدایی کشته شده است. فرسیو درجریان تعقیب قضایی چپگرایان و متهمان رویداد سیاهکل خشونت بسیار به خرج داده و آنان را خشمگین و ناراضی تر کرده بود. دولت برای یافتن سر نخ جهت شناخت قاتل و یا قاتلان فرسیو ۹۰۰ هزار تومان (در آن زمان؛ به ارزش ۱۳۰ هزار دلار) جایزه نقدی تعیین کرده بود. همان روز (۱۸ فروردین ۱۳۵۰) پرویز ثابتی که رسانه های وقت وی را «مقام امنیتی» می نوشتند در یک برنامه طولانی تلویزیونی، فعالیت های چریکی و بویژه رویداد سیاهکل را (ازدیدگاه دولت) شرح داد. توضیحات پرویز ثابتی و انتشار گزارش ترور فرسیو در روزنامه ها سرآغاز گسترش عملیات چریکی شهری در تهران بود که تا پیروزی انقلاب ادامه یافت. دولت وقت بعدا متوجه شد که اظهارات پرویز ثابتی نتیجه معکوس داشته و باعث گسترش فعالیت های ضد دولتی مسلحانه شده است. دور تازه عملیات چریکی شهری با ترور آمریکاییان بویژه مستشاران نظامی آمریکایی آغاز شده بود. درجریان یکی از این عملیات، اتومبیل حامل مک آرتور سفیر وقت آمریکا در ایران هدف گلوله قرارگرفته و باعث کناره گیری وی از این سمت شده بود.

۱۹۳۹ - ایتالیا با هدف احیاء امپراتوری روم آلبانی را تصرف کرد

ایتالیا کشور آلبانی در شرق دریای آدریاتیک، نه چندان دور ازخاک خود را به این بهانه که قرنها پیش گوشه ای از امپراتوری روم بود هفتم آوریل ۱۹۳۹ اشغال نظامی کرد و جامعه ملل نتوانست مانع این کار شود. این ضعف نقطه پایان کار این جامعه بود که سران آمریکا و انگلستان در جریان جنگ جهانی دوم طرح تاسیس سازمان ملل را به جای آن ابداع کردند. سقوط آلبانی در آن سال، دولت لندن را برآن داشت تا به کمک یونان بشتابد تا این کشور به وضعیت آلبانی دچار نشود. با ورود انگلستان به صحنه، آلمان نیز به حمایت از ایتالیا به یونان لشکرکشید و با اخراج انگلیسی ها آنجارا متصرف شد.

۱۹۴۸ - سازمان بهداشت جهانی در ایالات متحده تاسیس شد.

۱۳۴۳ - آزادی امام خمینی (ره) پس از ده ماه بازداشت و تحت نظر بودن

پس از دستگیری حضرت امام خمینی(ره) و سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۴۲، اوضاع در ظاهر رو به آرامش نهاد، اما خشم عمومی مردم مسلمان از دستگیری حضرت امام، به صورت‏های گوناگون جلوه‏گر شد. تشکیل گروه‏های زیرزمینی اسلامی در قم، تهران و شهرستان‏ها، تحریم انتخابات فرمایشی مجلس بیست و یکم در مرداد ۱۳۴۲ و نیز اعلامیه تاریخی حوزه علمیه قم با پانصد امضا از استادان و فضلا در حمایت از رهبر نهضت اسلامی ایران و محکوم کردن بازداشت غیرقانونی ایشان، از جمله واکنش‏های مردم و روحانیت در قبال عمل رژیم بود. در این میان رژیم پس از یک سلسله تمهیدات که به منظور جلوگیری از ابراز احساسات مردم و روحانیان در برابر آزادی رهبر نهضت اسلامی ایران انجام داد، سرانجام در اوایل سال ۴۳، مذاکراتی با امام انجام داد و ایشان را به آرامش و مدارا با نظام فراخواند. سپس آن حضرت را در هفدهم فروردین ۴۳ آزاد کرده و در مطبوعات عنوان کردند که امام با رژیم و انقلاب سفید شاه به توافق رسیده است. ولی حضرت امام پس از آن که در هجدهم فروردین وارد قم شدند، در اولین دیدار خود عنوان کردند: اگر خمینی را دار بزنید با [رژیم شاه] تفاهم نخواهد کرد.

۱۳۵۸ - امیرعباس هویدا اعدام شد

هجدهم فروردین ۱۳۵۸ امیرعباس هویدا که در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ سیزده سال نخست وزیر ایران بود در پایان دومین دور محاکمه اش در دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد و حکم، دقایقی پس از صدور در محوطه زندان قصر درباره او به اجرا درآمد و تیرباران شد و جسدش به تالار معاینه جهت صدور پروانه دفن در پزشکی قانونی انتقال یافت. هویدا ۵۹ ساله بود. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، تا چند روز هیچیک از دوستان و بستگان هویدا برای تحویل گرفتن جسد او مراجعه نکرده بود! و این وضعیت سبب شده بود که مسئول پزشکی قانونی تهران به روزنامه ها خبردهد که جسد امیرعباس هویدا روی دست آن سازمان مانده و حتی یک نفر برای انتقال جسد به گورستان مراجعه نکرده است. این واقعیت عبرت آموز در گزارش روزنامه های وقت آمده بود. یکی از اتهامات اصلی هویدا حمایت از استقلال بحرین (طبق قانون مصوّب پارلمان وقت؛ استان چهاردهم ایران) بود که با این عمل، سوگند خودرا که حافظ تمامیت ایران باشد نقض کرده و مستوجب مرگ شناخته شده بود. اتهام بزرگ دیگر هویدا، دادن کمک مالی مستمر به روزنامه ها بود که «ژورنالیسم، به عنوان قوه چهارم دمکراسی» آن را اکیدا ممنوع کرده زیرا نه تنها مغایر تفکیک قوا است بلکه روزنامه ای که از دولت کمک بگیرد تسلیم نظر دولت خواهد بود و به «خود ـ سانسوری» روی خواهد آورد که مآلا بزیان جامعه خواهد انجامید. «ژورنالیسم» تنها کمک دولت به نشریات تخصّصی و حزبی را با شرایطی روا داشته است.

نخستین دور محاکمه هویدا ۲۴ اسفند ۱۳۵۷ برگزار شده بود. هویدا باور نمی کرد که اعدام شود. چند دولت عضو بلوک غرب مهدی بازرگان نخست وزیر وقت را تحت فشار قرار داده بودند که مانع اعدام هویدا شود و به همین سبب شیخ صادق خلخالی در طول دومین دور محاکمه هویدا، تلفن های زندان قصر را از کار انداخته بود که به او تلفن و سفارش نشود.

انتهای پیام/

کد خبر: 1135610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =