به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، اچ آی وی تنها یک ویروس نیست و بیماران مبتلا به این بیماری باری از انگها و تبعیضها را به دوش میکشند و گاهی از ترس اینکه جامعه آنها متهم نکند در انزوا و فقر سر میکنند. پای صحبتهای آقای تجاری نشستیم که سالهاست مبتلا به اچ آی وی است و چون خود رنج کشیده است، در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت میکند و گاهی همراه رفقایش به کمک بیمارانی میرود که حتی نزدیکانشان پذیرای آنها نیستند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
بیشتر بخوانید
افزایش رفتارهای پرخطر جنسی در مناطق حاشیهنشین / نقاط رها شده اطراف شهرها کانون آسیبهای اجتماعی میشوند
چند سال است که مبتلا هستید؟ و لطفا توضیح مختصری در مورد تفاوت اچ آی وی و ایدز بدهید.
۲۱ سال است که من مبتلا به اچ آی وی هستم و در زندان توسط تزریق مشترک مبتلا شدم؛ به طور شخصی آزمایش دادم و متوجه شدم که مبتلا هستم. ۱۳ سال است که در انجمن معتادان هستم و کمپ ترک اعتیاد دارم و در موسسه خیریه هم فعالیت میکنم.
اچ آی وی ویروسی است که ما با آن زندگی میکنیم و تا زمانی که تحت درمان هستیم، مشکلی برای ما پیش نمیآید و مانند هر انسان عادی دیگری به زندگی ادامه میدهیم. ایدز اما زمانی فرد را درگیر میکند که اچ آی وی او تحت درمان قرار نگیرد و سیستم ایمنی فرد ضعیف شود. فردی که وارد مرحله ایدز شده در معرض عفونتهای مختلف قرار میگیرد و در نهایت منجر به مرگ میشود. در اچ آی وی فرد تا زمانی که تحت درمان است، مشکلی نخواهد داشت.
مردم تصور میکنند که حتما فرد مبتلا کارگر جنسی بوده
به نظر شما مهمترین مشکل بیماران مبتلا به اچ آی چیست؟
مهمترین مشکلی که بیماران مبتلا به اچ آی وی با آن درگیر هستند، انگ و تبعیضی است که در اجتماع به آنها زده میشود و این موضوع در مورد زنان مبتلا بسیار بیشتر است. مردم تصور میکنند که حتما فرد مبتلا کارگر جنسی بوده و همین باعث میشود که گاهی مراکز بهداشت هم خدمات مورد نیاز این بیماران را به درستی انجام ندهند.
دولت نمیتواند بیمار را در چرخه درمان نگه دارد
حمایتهای دولتی از بیماران و نحوه غربالگری چطور است؟ راضی هستید؟
دولت در روز و هفته مبارزه با ایدز هزینه میکند و در نقاط مختلف شهر اتوبوسهایی برای انجام آزمایش ایدز مشخص میکند تا بیماران مبتلا به اچ آی وی را شناسایی کند، سپس فرد برای انجام مراحل درمان به مراکز مربوطه ارجاع داده میشود و دارو دریافت میکند اما بعد دیگر او را رها میکنند. دادن دارو و رها کردن بیمار راه درستی نیست و چرا دولت نمیتواند بیمار را در چرخه درمان نگه دارد؟
منظورتان از خارج شدن بیمار از چرخه درمان چیست؟ و این خروج چه عواقبی دارد؟
افراد بسیاری از چرخه درمان خارج میشوند و خروجشان هم در حالی است که افکار بد و منفی نسبت به جامعه دارند. چنین افرادی به مرحلهای میرسند که میخواهند از جامعه انتقام بگیرند و تن به روابط محافظت نشده میدهند تا دیگران را هم مبتلا کنند. مصرف نکردن دارو هم بار ویروس را در فرد افزایش میدهد و او میتواند دیگران را مبتلا کند.
اشتغال مشکل اصلی مبتلایان به اچ آی وی است
نقش بهزیستی و معاونت درمان چیست؟ آیا آموزشها کارآمد هستند؟
معاونت درمان وزارت بهداشت و مراکز درمانی برای ما کلاسهای آموزشی میگذارند اما بیشتر از آموزش که بعد از چند سال دیگر تکراری میشود، موضوع اشتغال مشکل اصلی مبتلایان به اچ آی وی است. بسیاری از بیماران با من درد دل میکنند و میگویند که بارها پیش آمده که کارفرما بعد از اینکه متوجه بیماری ما شده، اخراجمان کرده است. از طرفی مصرف دارو هم خود عوارض دارد و این بچهها با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند. به همین دلیل پیشنهاد دادیم که کارگاههایی ایجاد شوند که مبتلایان بتوانند در آنها مشغول به کار شده و کسب درآمد کنند.
من ۲۰ است که مبتلا هستم و به نظر شما ۲۰ سال شرکت کردن در کلاسهای آموزشی چه تاثیری برای من خواهد داشت؟ راههای انتقال بیماری که در این سالها فرقی نکرده است و آیا این همه آموزش تاثیرگذار بوده؟ راه انتقال تزریق مشترک، فرورده خونی که این راه امروز به صفر رسیده است و مادر به فرزند است. سالها قبل متادون را در زنان رایج کردند و تا حدودی تزریق مشترک کم شد اما امروز بحث روابط مطرح است.
نگاهای تبعیضآمیز به کودکان قربانی اچ آی وی
کمی در مورد کودکان مبتلا توضیح دهید؟ اصلا کودک چطور مبتلا میشود و چه مشکلاتی دارند؟
در این میان کودکانی هم هستند که ناخواسته مبتلا شدهاند و بسیاری از آنها پدرانشان زندانی بودند و بعد از آزادی در حالی که مبتلا بودند با همسرشان هم رابطه داشتند و در فرایند زایمان کودک هم مبتلا شده است. در زندانها تیغ و سوزن مشترک استفاده میشود و همین به انتقال بیماری کمک میکند، فرد هم پس از آزادی غربال نمیشود و مورد آزمایش قرار نمیگیرد.
پسر هشت سالهای را میشناختم که به همراه مادرش زندگی میکرد و مبتلا به اچ آی وی بود، همسایه به مدرسه مراجعه کرد و به مدیر اطلاع داد که دانشآموز مبتلا است و مدیر مدرسه با بدترین شکل با مادر این پسر برخورد کرد که چرا پسرت را با وجود اینکه میدانستی مبتلاست در این مدرسه ثبت نام کردهای؟!
پزشکانی که از سرویس دهی به بیمار اچ آی وی سرباز میزنند
برخی بیماران از برخورد کادر درمان ناراضی بودند، نظر شما چیست؟ آیا برورد بدی دیدهاید؟
من گلهای هم از کادر درمان دارم، بسیاری از مبتلایان زمانی که مراجعه میکنند به قدری آگاهی دارند و آموزش دیدهاند که به پزشک اطلاع میدهند که اچ آی وی دارند و پزشک هم اگر وسایل را استریل کند، برای کسی مشکلی پیش نمیآید اما تا کلمه اچ آی وی را میشنوند از سرویس دهی صرف نظر میکنند، به ویژه در مراجعه به دندان پزشکی این موضوع بارها اتفاق افتاده است. این درحالی است که پزشک در این مورد آموزش دیده و نباید چنین رفتاری داشته باشد.
به نظر میرسد که هنوز ترس از انتقال بیماری از راه تماس پوستی وجود دارد، آیا استریل کردن میتواند کارآمد باشد؟
این ویروس در بدن من زنده است و زمانی که بیرون از بدن باشد، در هوای آزاد از بین میرود و وایتکس و الکل هم آن را از بین میبرد.
به مشکل اشتغال اشاره کردید، طبیعتا بیکاری با خود مشکلات معیشتی میآورد و از این نظر بیماران در چه وضعیتی هستند؟
چند نفر از دوستان مبتلایی که من میشناختمشان در دوران کرونا به دلیل هزینهها بیخانمان شدند، برخی شغلشان را از دست دادند و متاسفانه تعدادی هم فوت کردند. من از هر ارگانی که پیگیری میکنم میگویند که بیماران اچ آی وی زیر نظر بهزیستی و معاونت بهداشت وزارت بهداشت، سرویس میگیرند اما چرا همین ارگانها آماری از اینکه چه تعداد از این افراد خانه و کارشان را از دست دادهاند و یا فوت شدهاند ندارند؟ به دلیل همین مشکلات بیماران به مرور از چرخه درمان خارج میشوند زیرا حمایتها فقط به دادن دارو و گاهی بسته غذایی محدود میشود.
۲۱ سال است که من در حوزه اچ آی وی در حال فعالیت هستم و گاهی شبانه غذای گرم برای بیخانمانها میبریم و میدانم که پاتوقهایی بیرون وجود دارند که این بیماران از چرخه درمان خارج شده و به آنجا میروند. شاید اینها مسئول آسیب اجتماعی که پشت میز نشسته درک نکند زیرا از نزدیک ندیده اما هر پاتوقی که یک خانم در آنجا باشد ۴ تا ۵ مرد را جذب میکند، در پاتوقها خانمها غذا میپزند و محیط را تمیز میکنند و مردان مواد مخدر مورد نیاز را تامین میکنند. در این پاتوقها روابط جنسی اغلب محافظت نشده هم اتفاق میافتد. نکته اینجاست که این پاتوقها پایدار نیستند و این افراد در پاتوق دیگری با افراد متعدد وارد رابطه میشوند و پاتوقها مثل قارچ رشد میکنند. در خلال این روابط ویروس هم منتقل میشود.
۱۳ سال پیش دولت بنهای ۳۰۰ هزار تومانی به مبتلایان به اچ آی وی میداد، اگر همان ۳۰۰ هزار تومان براساس تورم امسال به این بچهها پرداخت میشد، مبلغ قابل توجهی بود. ۱۳ سال پیش این مبلغ کمک خرج بود و کرایه خانهاشان را میدادند و اگر امروز این حمایت را داشتند میشد جلوی برخی مسائل را گرفت.
پاتوقها همیشه در حاشیه شهر و بخشهای فقیرنشین هستند یا ویروس سراغ بلانشینها هم میرود؟
تصور بر این است که بیماران اچ آی وی در پاتوقهای بیخانمانها هستند اما اچ آی وی از جایی در حال رشد است که بسیار تمییز و شیک هستند. امروز گشت و گذارهای ساعتی، پاتوقهای ساعتی و پارتیهای شبانه و مسافرت دختر و پسرها با هم رواج پیدا کرده است و این روابط ختم به ارتباط جنسی میشود. روابط آزاد جنسی افزایش پیدا کرده و این شکل روابط که اغلب کنترل شده هم نیستند به گسترش ویروس کمک میکند و اچ آی وی شبیه بمب ساعتی پنهانی است که در حال گسترش است. البته باید به این نکته توجه داشت که تتو زدن هم به ویژه در آرایشگاههای زنانه افزایش پیدا کرده است و اگر فرد مطمئن نباشد که آرایشگر ابزار خود را استریل کرده یا نه، رفتار پرخطر انجام داده است و به طور کلی در مورد اچ آی وی ما از عنوان رفتار پرخطر استفاده میکنیم و لزوما راه انتقال جنسی نیست.
برخی از محرمانه انجام نشدن آزمایش اچ آی وی در برخی مراکز گلایه داشتند، لطفا در این مورد توضیح دهید.
توصیه ما این است که همه کسانی که رفتار پرخطر داشتند در مراکز بهداشت آزمایش بدهند و شما این حق را دارید که حتی اسم واقعی خود را به مرکز بهداشت نگویید و کسی هم که به شما مشاوره میدهد حق این را ندارد که از شما کارت ملی بخواهد. این آزمایش محرمانه است و باید محرمانه به بیمار اطلاع داده شود. بهتر است که همه افراد هر سال یک بار آزمایش بدهند.
انتهای پیام /
نظر شما