آریا قریشی منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در نقد فیلم زالاوا اظهار کرد: در هفتههای اخیر چند فیلم قابل تامل و ارزشمند بر روی پرده سینماها رفتند که میشود دیدن آنها را به مخاطبان جدی سینما توصیه کرد البته هر کدام از این فیلمها دارای نقاط ضعفی هستند اما ویژگیهایی دارند که آنها را از بخش مهمی از فیلمهای چند سال اخیر سینمای ایران متمایز میکند. یکی از این فیلمها زالاوا به کارگردانی ارسلان امیری است.
وی با بیان اینکه برجستهترین نکته این فیلم جاهطلبی آن است، گفت: زالاوا فیلمی است که حتی اگر طرح آن را نیز تعریف کنیم میتوانیم متوجه جاهطلبانه بودن آن شویم.
بیشتر بخوانید:
روز ششم میتواند هوای تازهای برای سینمای ایران باشد / یکدست نبودن بازیها به فیلم ضربه زد
قریشی ادامه داد: در مرحله طراحی و گسترش داستان، زالاوا این قابلیت را پیدا میکند که از مرزهای زمانی و مکانی عبور کند. بسیاری از درامهای اجتماعی سالهای اخیر سینمای ایران صرفا سعی بر این دارند که یک سری از معضلات روز جامعه را به صورتگزارش گونه بازتاب دهند و از این سطح فراتر نمیروند و به لایههای عمیق ماجراهای رخ داده کاری ندارند و فقط به این توجه میکنند که به عنوان مثال قیمت دلار بالا رفته، خرید مایحتاج روزانه دشوار شده و شخصیتی وجود دارد که به خاطر این اتفاق اذیت میشود و از این سطح فراتر نمیرود.
منتقد سینما اذعان کرد: زالاوا معضلی را به تصویر میکشد که محدود به ایران و زمان حال نیست یعنی اتفاقی است که ما در زندگی روزمره با تکرار وقوع آن روبرو بودهایم اما نه طبیعتا به همانگونه که در فیلم مشاهده میکنیم. هسته اصلی فیلم زالاوا یک امر تکرار شونده را به تصویر میکشد، داستان رنج ناشی از آگاهی و رنج ناشی از مقابله با جهل. مسئلهای که ما بارها و بارها در فیلمهایی از کشورهای مختلف نیز مشاهده کردهایم و کارگردان نیز بر روی همین نکته متمرکز میشود.
قریشی با اشاره به اینکه فیلم نکات برجسته قابل توجهی دارد، اظهار کرد: زالاوا در شخصیتپردازی موفق عمل میکند و کشمکش اصلی بین یک استوار ارتش در دهه ۱۳۵۰ و یک جنگیر رخ میدهد که بین اهالی روستا از محبوبیت خاصی برخوردار است و این استوار ارتش مخالف این محبوبیت است چرا که گمان میکند این مسئله زمینه بروز کلاهبرداری در این روستا را فراهم میکند و حالا باید با نفوذ آن جنگیر مقابله کند.
وی افزود: زالاوا مایههای تبدیل شدن به یک فیلم ترسناک را دارد ولی به هیچ وجه به سمت الگوهای کلیشهای فیلمهای ترسناک نمیرود یعنی اگر به قصد تماشای یک فیلم ترسناک زالاوا را ببینیم احتمالا سرخورده خواهیم شد و کارگردان سعی دارد از این سطح عبور کرده و آن تقابلی را برجسته کند که در موردش صحبت کردیم یعنی آگاهی در مقابل جهل، منطق در مقابل احساسات کور و منافع بلندمدت در مقابل منافع کوتاهمدت.
قریشی گفت: با توجه به این مسیر فیلم زالاوا شخصیتپردازی جزئینگرانهای را داراست و اتفاقا یکی از نکات مثبت آن این است که از قطببندی صفر و صدی اجتناب میکند یعنی قرار نیست در این فیلم یک قهرمان بسیار دوست داشتنی را مشاهده کنیم و در مقابل آن جنگیری را ببینیم که کلاهبردار و بیانصاف است. اتفاقا در برخی صحنهها کارگردان ما را به شخصیت جنگیر نزدیک میکند و متوجه میشویم که این فرد حتی در خلوت خود نیز به کاری که انجام میدهد، باور دارد و این مسئله تردید عمیقتری را در ما ایجاد می کند.
منتقد سینما افزود: ما در صحنههایی از فیلم مشاهده میکنیم که شخصیت اصلی یعنی مسعود با بازی نوید پورفرج نیز دچار تردید میشود و کارگردان سعی میکند کاری کند تا ما نیز در این تردید شریک شویم. این اتفاق بویژه از طریق استراتژی اجرای فیلم قابل ردیابی است.
وی با بیان اینکه فیلم زالاوا پر از نماهای تعقیبی است، گفت: ما در این فیلم نماهایی را میبینیم که دوربین پشت سر شخصیتها قرار دارد و آنها را به آرامی تعقیب میکند با حالتی که حسی از وهم را ایجاد می کند و به نظر این یک استراتژی هوشمندانه است. البته این الگویی است که در فیلمهای ترسناک نیز اجرا میشود اما در این فیلم به طرز جالبی ما را با آن تعقیبکنندگان یکی کرده و همان تردیدی را در ما ایجاد میکند که در شخصیت اصلی فیلم نیز ایجاد کرده است.
قریشی افزود: فیلم از این گونه جزییات زیاد دارد و روند گسترش داستان، شکل ایجاد ترس ذهنی به جای ترس عینی که عموما در فیلمهای ترسناک مشاهده میکنیم به خوبی در این فیلم اجرا شده است.
منتقد سینما در ادامه عنوان کرد: نکته دیگری که به این فیلم کمک شایانی کرده است، توانایی نقشآفرینی بازیگران آن است که بازیهای تحسینبرانگیزی را ارائه دادهاند. نوید پور فرج، که شخصیت اصلی فیلم را بازی میکند فیلم مغز استخوان را نیز بر روی پرده داشت، توانسته خود را از کلیشه شدن رهاکرده و بسیار کنترلشدهتر ایفای نقش میکند و حرکاتش در این فیلم آرامتر است و مشخص است که درک درستی از نقش پیدا کرده و اینکه بازیگری است که میتواند نقشهای متفاوت را به خوبی ایفا کند. پوریا رحیمی سام که بهخاطر بازی در این فیلم سیمرغ بلورین را نیز دریافت کرده است، یکی از از پیچیدهترین شخصیتهای سالهای اخیر سینمای ایران را بازی کرده است و با موفقیت از پس کار برآمده است و توانسته پیچیدگی شخصیت خود را به خوبی به تماشاگران نیز متقل کند. هدی زینالعابدین نیز در این فیلم حضور کاملا متقاعدکنندهای دارد هرچند شخصیت ملیحه در این فیلم به اندازه و شخصیت کلیدی دیگر مورد پرداخت واقع نشده است و از نظر فیزیکی حضور کمرنگتری دارد اما ما حس دوگانهای که بین او و قهرمان داستان وجود دارد را درک میکنیم و این امر ممکن نمیشد مگر به واسطه بازیها که این اتفاق نیز به خوبی رخ داده است.
وی در ادامه با اشاره به نقاط ضعف فیلم گفت: فیلم آنقدری که قابلیت دارد عمق پیدا نمیکند و احتمالاتی که در طول فیلم مطرح میشوند بسیار خام هستند به عنوان مثال احتمالی در طول فیلم مطرح میشود مبنی بر اینکه کلیه قضایای جنگیری و ورود جن به این روستا عملی توطئهآمیز از سوی اهالی یک روستای دیگر است، اما به این احتمال در فیلمنامه پرداخته نشده و بسیار زود فراموش میشود.
قریشی افزود: مشکل دیگر زالاوا این است که پرده میانی فیلم تا حدودی خالی است و ما با یک سکانس بسیار خوب اجرا شده در بازداشتگاه روبرو هستیم که یکی از معدود سکانسهایی است که به سمت بهرهگیری از الگوهای فیلمهای ترسناک میرود که کاملا هدفمند است یعنی همان ترس ذهنی را در مخاطب ایجاد میکند، جایی که قهرمان فیلم ترسیده و قرار است ما نیز همپای او بترسیم اما بعد از آن فیلم چیزی برای ارائه ندارد تا ۱۵ دقیقه پایانی، زمانی که فیلم دوباره اوج میگیرد و به یک پایان هوشمندانه میرسد.
منتقد سینما در پایان تاکید کرد: با وجود برخی نقاط ضعفی که فیلم زالاوا دارد، اما ارسلان امیری در اولین ساخته بلند خود به عنوان کارگردان بار بزرگی را برداشته و توانسته با موفقیت آن را به سرمنزل مقصود برساند و نتیجه کار فیلمی است که شاید بتوان آن را از معدود فیلمهای اخیر سینمای ایران دانست که میتوان به مردم پیشنهاد کرد تا آن را تماشا کنند و در واقع باید گفت زالاوا فیلمی است که مخاطب را به تفکر وا میدارد.
انتهای پیام/
نظر شما