به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، امروز هفتم دیماه مصادف با سالروز شهادت آیتالله حسین غفاری از روحانیون مبارز دوران انقلاب اسلامی است که به دست ماموران ستم شاهی پهلوی شهید شد.
شهید آیتالله حسین غفاری در سال ۱۲۹۲ش در خانوادهای روستایی در دهخوارقان تبریز که امروزه آذرشهر نامیده میشود به دنیا آمد. پدرش حاج عباس غفاری، کشاورزی زحمتکش و سختکوش بود که با مشقت فراوان روی زمینهای متعلق به اربابان و خانهای ظالم کار میکرد و از این راه مخارج خانواده را تامین میکرد و در فصولی که کشاورزی ممکن نبود به کارگری میپرداخت.
بیشتر بخوانید:
نگاهی به زندگی شهید آیتالله مفتح / مردی که سمبل وحدت حوزه و دانشگاه بود
وی به خاطر عشق و ارادتی که به امام حسین(ع) داشت، نام فرزند خود را حسین گذاشت. آیتالله حسین غفاری از نوادگان حاج محسن از شخصیتهای علمی و دینی آذرشهر بود که توسط روسها به شهادت رسید. هفت نفر از اجداد پدری حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیدند که آرامگاه آنها در مسجد حسن لوی آذرشهر است.
آیتالله غفاری در دوران کودکی و در شرایطی که نیازمند محبت پدر بود، طعم تلخ یتیمی را چشید. پدرش در سال ۱۲۹۹ش در درگیری با عوامل و مزدوران رضاخان پهلوی که به چپاول، غارت اموال و محصولات کشاورزان مشغول بودند به شهادت رسید. شهید غفاری به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی از همان دوران کودکی مجبور شد با کارگری و کشاورزی به همراه برادرش مسئولیت تامین معاش خانواده را بر عهده گیرد.
آیتالله غفاری از شش سالگی تحصیل را آغاز کرد و مرحله مقدمات دروس حوزه را از حاج شیخ علی و میرزا محمد حسن منطقی فرا گرفت و رسائل و مکاسب شیخ انصاری را نزد دائیاش حجتالاسلام حاج سید محسن میرغفاری آغاز کرد و در تمام این مدت تحصیل نصف روز را کار میکرد و نصف روز را به تحصیل علم و دانش میگذراند. او بعد از پایان علوم مقدماتی وارد حوزه علمیه تبریز شد.
در حوزه علمیه تبریز از جلسه درس بزرگان، کسب دانش کرد. وی در حوزه علمیه تبریز برجستگی خاصی از خود نشان داد تا آنجا که زبانزد همدرسان و همبحثهایش شده بود و اساتید وی نیز از تلاش و فعالیت او اظهار رضایت میکردند.
پس از مدتی برای بهرهگیری از اساتید قم از تبریز به قم هجرت کرد و در حوزه علمیه قم، فقه و اصول و مراحل عالی را از محضر بزرگان فرزانهای چون آیات عظام فیض قمی - بروجردی و خوانساری فراگرفت.
ازدواج و ساده زیستی
در دوران تحصیل، ایشان با خانواده روحانی مجاهد و فرزانه آیت الله میرزا علی مقدسی تبریزی از علمای بصیر و آگاه دوران و صاحب هفته نامه "الدین و الحیات" آشنا میشود. این آشنائی زمینهساز ازدواج مبارک ایشان با دختر میرزا علی مقدسی میشود. علاقه شخص میرزا علی و شناخت ایشان از سجایای اخلاقی آیتالله غفاری باعث میشود که خود، شخصا پیشنهاد ازدواج با دخترش را به او اعلام کند.
آیتالله غفاری و همسرش زندگی خود را با جهیزیه ساده و مختصری که همسرش به همراه آورده بود، در یک زیرزمین محقر استیجاری در یکی از فقیرترین محلات شهر قم به نام باغ پنبه آغاز میکند و تا پایان عمر با سادهترین سبک زندگی تمامی درجات عالی علم و معرفت و زندگی مبارزاتی خود را میگذرانند.
فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی
آیتالله غفاری شخصیتی بزرگوار، مبارزی بی باک و نستوه و عالمی پرهیزگار بود. وی در سالهای قبل از ۱۳۴۱ (هـ. ش) در قالب تبلیغ و ارشاد دینی و آگاهسازی مردم در نقاط مختلف کشور مشغول به فعالیت و مبارزه بود، در سال ۱۳۴۲ در جریان نهضت عمومی علما شرکت داشتند و همچنین سخنرانیهائی را علیه تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی ایراد کردند.
وی همچنین به همراه سایر علمای تهران در تحریم انقلاب سفید اعلامیههائی را صادر کرده و پس از وقایع مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز در فروردین سال ۱۳۴۲ سخرانیهای شدیداللحنی را در مسجد الهادی (ع) ایراد کرد.
به دنبال همین فعالیتها در دی ماه ۱۳۴۳ دو روز پس از سخنرانی پر شور و افشاگرانهاش در مسجد خاتم الأوصیاء توسط مأموران شهربانی دستگیر و زندانی میشود.
وی در زندان هم به فعالیتهای علمی تبلیغی خود ادامه میداد و سعی میکرد ۸ ساعت مطالعه کند و ۴ ساعت هم نهج البلاغه و قرآن، فقه و تاریخ به برادران درس میداد.
مبارزه با رژیم پهلوی در سنگر مساجد
مسجد همیشه به عنوان خاستگاه قیام در نهضتهای اسلامی مطرح بوده است. مساجد در انقلاب اسلامی ایران نیز سنگر مبارزه مردم با رژیم محسوب میشدند و حکومت پهلوی همیشه به کنترل و مراقبت از مساجد اقدام میکرد. از جمله مساجدی که در دوران نهضت اسلامی به کانونی برای مخالفت با رژیم پهلوی تبدیل شده بود، مساجدی بود که آیتالله غفاری امام جماعت آنها را بر عهده داشت. ایشان از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۴ ش در مسجد خاتم الاوصیاء(ص) و سپس از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۳ که به شهادت رسیدند، در مسجد الهادی(ع) به فعالیت و مبارزه با رژیم شاه میپرداختند.
منزل و مسیر ایشان تا مسجد نیز توسط ساواک تحت کنترل و مراقبت قرار میگرفت. ساواک تهران در گزارشی به ریاست ساواک مینویسد: «جهت مراقبت از اعمال و رفتار نامبرده به منابع آموزش لازم داده شد.» همچنین در گزارشهای متعددی از ساواک در مورد رفتار و سخنرانیهای آیتالله غفاری مطالبی ذکر شده است. در گزارشی به تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۴۸ اعلام شده: «پیشنماز مسجد الهادی ضمن سخنرانی، بعضا مطالب تحریکآمیز ایراد و از مقامات عالی کشور انتقاد میکند.» در گزارش دیگری از ساواک عنوان شده: «طبق اطلاع، نامبرده (آیتالله غفاری) در روز عاشورا در مسجد الهادی واقع در نارمک به منبر رفته و ضمن صحبت، به وزیر کشاورزی و دولت حمله کرده...» طبق اسناد موجود، ساواک بارها آیتالله غفاری را احضار و به وی تذکر میدهد که بر ضد رژیم سخنرانی نکند.
ادامه مبارزات در زندان
سرانجام پس از بازجوییهای وحشیانه و شکنجههای فراوان، آیتالله غفاری را به زندان قصر منتقل کردند. وی در آن جا با فرزندش هادی که قبلا زندانی شده بود دیدار کرد. زندانهای رژیم پهلوی در دهه ۵۰ در برگیرنده ترکیبی از همه گروههای سیاسی شامل مارکسیستها، مجاهدین خلق، روحانیون و مبارزین مسلمان بود. در واقع ساواک با آگاهی از اختلاف عقاید، اصول و ایدئولوژی این گروهها با یکدیگر، این زندانیان را کنار هم قرار داده بود تا از این اختلافات نهایت استفاده را ببرد.
آیتالله غفاری با سخنرانی، بحث، گفتوگو و کردار اسلامی، زندانیان را تحت تاثیر عقاید و ایمان خود قرار داد و در این راه از همه فرصتها و برخوردها به رغم بیاحترامیهایی که به وی میشد، نهایت استفاده را میبرد. این گونه برخوردها باعث شد عدهای از زندانیان دچار تحول شوند، به گونهای که حتی تعدادی از مارکسیستها از عقایدشان دست برداشتند و مسلمان شدند.
همچنین در زندان مصاحبهای با آیتالله غفاری انجام شد با این نیت که با برخی تغییرات، آن را به نفع رژیم در تلویزیون سراسری پخش کنند. شهید غفاری با زیرکی تمام، از ابتدا تا انتهای مصاحبه اعتراض کرد و عنوان کرد که برای انجام مصاحبه او را کتک زدهاند و تهدید کردهاند و گفتهاند که بگوید شاه حق است. وی در پایان با عنوان این که حکومت شاه باطل است، افزود: حکومت باید فقط خدایی و به اراده خود مردم تشکیل شود. اگرچه رژیم نتوانست از این مصاحبه بهرهبرداری سیاسی کند و مصاحبه پخش نشد، اما در پرونده مبارزاتی ایشان به عنوان برگ دیگری از سازش ناپذیری با حکومت پهلوی ثبت شد.
آیتالله غفاری در زندان علاوه بر فعالیتهای سیاسی، در کنار مطالعه به تدریس قرآن، فقه و نهج البلاغه نیز میپرداخت. وی همزمان با مبارزات پیگیر با طاغوت، فعالیتها و آثار علمی، ادبی و قلمی نیز داشت. از جمله آثار ایشان میتوان به حاشیه مفصلی که بر عروه الوثقی نوشت، اشاره کرد. شهید غفاری نوشتهها و آثار خطی فراوانی داشتند که در هجوم وحشیانه ساواک به منزل ایشان در چندین نوبت از بین رفته است. تعدادی نوار سخنرانی و دست نوشته نیز از آن بزرگوار به جای مانده است.
شهادت آیت الله حسین غفاری
ایشان بارها توسط ماموران رژیم ظالم سیتم شاهی دستگیر شدند، از جمله ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، هنگامیکه از سخنرانی برگشته بود، ماموران به خانه اش حمله کرده و او را دستگیر و زندانی و در زندان شهربانی مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. پس از آزادی، همچنان به مبارزه خود ادامه داد و بار دیگر توسط ساواک دستگیر شد.
آیتالله غفاری طی سالهای ۵۳-۱۳۵۰ به مبارزات خود شکل تازه ای داد و کمتر در میان آشنایان ظاهر میشد، در تیر ماه ۱۳۵۳، در تهران دستگیر شد و این آخرین دوران زندان این مبارز نستوه بود.
وی سرانجام در زندان براثر شکنجه و فشارهای وارده در تاریخ هفتم دیماه ۱۳۵۳ به شهادت رسید. اداره ساواک دو روز پس از آن، در شانزدهم دیماه خبر فوت ایشان را به خانواده وی اعلام و از آنان درخواست کرد که بیسروصدا و بیآنکه به کسی چیزی بگویند برای تحویل جنازه به دادستانی ارتش مراجعه کنند. اما خانواده غفاری از امضای برگه فوت خودداری کرد و لذا اداره امنیت مجبور شد به منظور تدفین مخفیانه، جنازه او را شبانه به قم بفرستد.
به این ترتیب طلاب و مردم قم از موضوع باخبر شده و بهطرز باشکوهی در تشییع جنازه او در صبح روز هفتم دیماه شرکت کردند. در مسیر تشییع جنازه به سمت حرم حضرت معصومه(ع)، تعدادی از مراجع تقلید نیز به مردم پیوستند. حاضران در این مراسم شعارهایی نیز علیه حکومت سردادند که به دستگیری تعدادی از طلاب منجر شد.
چند روز بعد، آیتاللهالعظمی گلپایگانی مراسم ختم باشکوهی را برای مرحوم آیتالله شیخحسین غفاری در مسجد اعظم قم برگزار کرد.
انتهای پیام/
نظر شما