به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، تلاشهای دامپزشکان نتیجهبخش نبود و توله یوز محبوبی که شهرتی به وسعت ایران پیدا کرده بود، در ده ماهگی با زندگی خداحفظی کرد و رسانهها تیتر زدند: «پیروز تلف شد».
پیروز تلف شد
هنوز چند ساعتی از خبر تلف شدن پیروز نگذشته بود که در خبرها آمد، «ایران» مادر پیروز دوباره باردار است. این خبر اگرچه خبر خوشی است اما سوال اینجانست که آیا دوباره شاهد تراژدی پیروز خواهیم بود؟
برگردیم به عقب، ۱۰ ماه پیش یعنی اردیبهشت ۱۴۰۱ که پیروز به همراه سه توله یوز دیگر متولد شد. علیرضا شهرداری تیمارگر پیروز در گفتوگویی که با روزنامه همشهری در شهریور ۱۴۰۱ داشت، روزهای ابتدایی تولد پیروز و دلیل تلف شدن دیگر تولهها را اینطور شرح میدهد: در حال حاضر پیروز تنها توله یوزپلنگ تکثیر در اسارت آسیایی در کل دنیاست. به همراه پیروز، ۲ توله دیگر به صورت تکثیر در اسارت متولد شدند که در روزهای اول از بین رفتند. زایمان و به دنیا آمدن تولهها با چالشهای زیادی روبهرو شد و دامپزشکان مجبور به انجام عمل سزارین یوز ماده شدند، چهار روز پس از تولد توله اول تلف شد، نگهداری توله دوم و سوم نیز از روز چهارم به مدت شش روز به من سپرده شد. دلیل اصلی تلف شدن دو توله یوز دیگر سزارین و نخوردن شیر مادر بود.
شهرداری عنوان کرد: پیروز یک الگو میتواند باشد برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی برای تولد توله یوزهای بعدی، کارهایی که برای پیروز انجام شد اگر برای دو توله دیگر انجام شده بود آنها نیز زنده میماندند. در این ۶ روز که من در سایت توران بودم برای محیطبانها یک دوره کوتاه آموزشی برگزار کردم، چند روز بعد از اینکه به تهران برگشتم باخبر شدم که توله دوم نیز تلف شده است. بعد از این توله سوم را به تهران منتقل کردند و من سرپرستی پیروز را از ۲۸ اردیبهشت بر عهده گرفتم.
شهرداری از نحوه پذیرفتن مسئولیت نگهداری از پیروز گفت: وقتی آمدم و سرپرستی پیروز را بر عهده گرفتم، زمانی بود که توله دوم تازه تلف شده بود و فشار رسانهای بسیاری برای مسئولین این ماجرا و حتی خود من که اصلا حضور نداشتم ایجاد کرده بود. با این اوضاع پذیرفتن این مسئولیت برای من خیلی سخت بود، اما پشت تلفن یک جمله به من گفته شد با این مضمون که «پیروز الان در سازمان حفاظت محیط زیست است و حتی کسی نیست که به او شیر بدهد، بیا او را زیر پر و بالت بگیر» به همین دلیل خیلی سریع خودم را رساندم و حتی اتومبیلم را کنار خیابان رها کردم.
پیروز شیرخشک مناسب نداشت
حسن اکبری معاون سازمان محیط زیست در گفتوگویی که با خبرگزاری فارس در ۲۸ آبان داشت از نبود شیرخشک مناسب برای پیروز خبر داده بود. وی گفته بود: بارها گفته شده که شیر خشک مناسب برای توله یوزها وجود ندارد و انواع شیر خشکهای امتحان شده برای «پیروز» نیز هیچکدام نتوانست غذای مناسبی برای او باشد تا دچار مشکلات گوارشی مانند یبوست نشود این در حالی است که شیرخشک دیگر غذای این یوزپلنگ ۶ ماهه نیست و این حیوان مدتی است گوشتخوار شده است.
محمدعلی یکتانیک، کارشناس حیاتوحش درباره شیرخشکها به روزنامه جوان گفت: این خیلی ساده است که وقتی یوز ماده سزارین شد هرگز به تولههایش شیر نمیدهد و باید از همان اول برای تغذیه تولهیوزها فکری میشد، اما به دلیل بیتوجهی به این مسئله شیرهای نامناسبی را به تولهیوزها دادند و سلامت آنها را به خطر انداختند. آقای اکبری، معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست در این رابطه همه چیز را گردن تحریمها انداخت! در صورتی که به وفور شیرخشک مخصوص حیوانات در فروشگاهها پیدا میشود و همان موقع هم موجود بود.
دانش کافی برای نگهداری و دامپزشکی حیات وحش نداریم
ایمان معماریان دامپزشک و کارشناس حیات وحش هم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، با اشاره به اینکه دانش کافی در کشور برای نگهداری حیات وحش وجود ندارد، به ایسکانیوزگفت: به طور کلی در ایران دانش کافی برای نگهداری و دامپزشکی حیات وحش وجود ندارد. امکانات کافی در ایران برای نگهداری پیروز وجود دارد اما بیش از امکانات موضوع دانش نگهداری این گونهها مطرح است.
معماریان با اشاره به مشکلاتی که سر راه تکثیر یوز آسیایی وجود دارد، گفت: یکی از مشکلات یوزپلنگها تنوع کم ژن در آنها است و زمانی که تعداد یوزها به زیر صد میرسد هم این تنوع بسیار کمتر میشود. یکسان شدن ذخیره ژنتیکی یکی از موانعی است که برای تکثیر ژن این گونه وجود دارد.
معماریان معتقد است که برای گسترش نسل یوزپلنگ آسیایی در طبیعت باید از آنها در طبیعت محافظت کرد. او در این باره میگوید: تکثیر در اسارت زمانی معنا دارد که کلا از بازگشت یوزها به طبیعت بگذریم و طبیعت آنها از بین رفته باشد. البته این به مفهوم اهمیت ندادن به یوزهای در اسارت نیست. برای حفاظت از یوزها باید از زیستگاه آنها حفاظت کرد.
او دلایل از بین رفتن زیستگاه این زیرگونه را اینطور شرح داد: دو تهدید برای یوز آسیایی وجود دارد؛ یکی دام و گله است که سگهای گله زیستگاه را ناامن میکنند و توله یوزها را میکشند و حتی چوپانها به یوزها آسیب میرسانند، علاوه بر این چرای دام منابع غذایی آهو و دیگر گیاهخواران را کم میکنند و با کم شدن آهوها منابع غذایی یوز هم کاهش پیدا میکند. مورد دوم ساخت جاده در زیستگاه این حیوان، از بین بردن محل زندگی او و تهدید تصادف با وسایل نقلیه است. حل کردن این مشکلات دست نیافتنی نبوده و اگر زیستگاه حفظ شود، یوز هم حفظ میشود. این جای شرمساری است که ما میدانیم مشکل چطور حل میشود اما کاری نمیکنیم.
به گزارش ایسکانیوز، محیط زیست باید ضمن شفافسازی درباره دلایل مرگ پیروز، پاسخگو باشد که چه تضمینی وجود دارد که فرزندان جدید ایران دوباره با چالشهای قبلی مثل تامین نبودن شیرخشک مواجه نشوند؟ آیا امکان حفظ زیستگاه یوز ایرانی در طبیعت، مقابله با قاچاقچیان و مواردی از این دست ممکن نیست که محیط زیست هزینههای هنگفتی را صرف تکثیر یوز ایرانی در اسارت میکند؟ اینها سوالات بیجوابی هستند که مسئولان این سازمان باید به آنها پاسخ بدهند و شفافسازی کنند تا دوباره شاهد تکرار اتفاقات گذشته درباره حیات وحش ایران نباشیم.
انتهای پیام
نظر شما