به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، خاطره نوجوانی پدرهای دهه 40 و 50 اکثرا اینطور است که تابستانها یا بامیه و آلبالو میفروختند یا شاگرد سوپری و مکانیکی بودهاند حتی دهه 60 و اوایل 70 هم از این خاطره ها زیاد دارند. یعنی از همان ابتدا «کار، عار نبود» و یک مرحله از رشد اجتماعی و مسئولیت پذیری محسوب میشد. با گذشت زمان اما این فعالیت اضافه بر مدرسه، از مد افتاد و به جای یک امتیاز مثبت و عصای دست پدر بودن، تبدیل شده است به یک ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی. به طوری که اگر مسئله کارکردن در زمان تحصیل از سمت نوجوان مطرح شود واکنش خانواده این خواهد بود که مگر نوجوانش در براورده کردن نیاز از سمت خانواده چیزی کم دارد که بخواهد از این سن به فکر کسب درآمد باشد؟
سازمانهای دولتی هیچ برنامهای برای نسل نوجوان ندارند
با تمام شدن امتحانات و مدارس و شروع سه ماه تعطیلات بعضی از نوجوان ها به جای خانه نشینی و اتلاف وقت، کارکردن و اصطلاحا پول درآوردن را انتخاب میکنند. البته عدهای هم برایشان فرقی نمیکند وسط سال تحصیلی باشد یا نه، آنها انتخاب کرده اند کنار تفریح، ورزش و کارهای دیگر سر از کاری هم دربیاورند.
چرا می خوای کار کنی؟
برای بررسی علت رو آوردن نوجوانان به کسب درآمد از سن پایین، هم باید به مسائل شناخت این نسل توجه کرد هم به مباحث اقتصادی و اجتماعی. نوجوان نسل امروز ویژگیهای اخلاقی و فکری متفاوتی نسبت به گذشته دارد.
1. او بومی دیجیتال است و در مقطعی از زمان زندگی می کند که حرف اول را سرعت میزند بنابراین دوست دارد به خواستههایش زودتر از موعد مقرر برسد و اصطلاحا پلههای ترقی را با آسانسور و با عجله طی کند و نتیجتا فکر کردن او به شغل و کسب درآمد هم روند سریعتری خواهد داشت و زودتر برایش دغدغه میشود.
2. نسبت خواستههای نوجوان به دانش و توانایی او بیش از نسلهای گذشته است و طبیعیست برای پاسخ به این احتیاجات زودتر از سن تعریف شده وارد بازار کار شود؛ چه خواستههای مالی و اقتصادی چه جوابی برای خواستههای روحی مثل دور شدن از روزمرگیهای خانه و مدرسه.
3.میل به بزرگ شدن و بزرگ دیده شدن یکی از دلایلی است که نوجوان را وادار به کار کردن می کند. اینکه با دایره افرادی که در ارتباط باشی که از خودت بزرگترند و اساسا اینکه تصمیم به عملی بگیری که یک شاخصه از بزرگسالی محسوب میشود یکی از خصوصیات بارز نوجوان را نشان میدهد: کنده شدن از برچسب دوست نداشتنی کودک.
4. تجربه و کنجکاوی برای پیدا کردن مسیر آینده می تواند بهترین دلیل برای انتخاب کارکردن باشد. اینکه نوجوان دلش بخواهد از سنین ابتدایی حرفههای مختلف را امتحان کند تا در مسیر رشد تصمیم دقیقتری بگیرد البته تا زمانی که در دام پول درآوردن صرف نیفتد.
5. اوضاع اقتصادی از سن پایین جز نگرانیهای نوجوان محسوب میشود. این دلهره که در 18 سالگی با وجود تورم و سربازی در پسران و خرج و مخارج بالا زندگی، حقوق کارمندی پدر کفاف خانواده را ندهد از اواسط سن نوجوانی با او هست.
در 90 درصد از کارهایی که برای نوجوان مناسب است امنیت شغلی وجود ندارد و ممکن است با یک فیلترینگ و یک تصمیمگیری ممر کسب درآمدشان از دست برود
کار، خوب یا بد؟!
آشنایی با فضای کسب و کار همانطور که در گذشته بین خانواده تعریف شده و تحسین شده بود در نگاه اول منفی به نظر نمیرسد اما عواملی وجود دارد که سیر رشد و مسئولیتپذیری و نکات مثبتی که می تواند در فرد ایجاد کند را معکوس و منفی میکند:
1. نوجوان در این سن هنوز در وادی تاثیرپذیری است. همنشینی با افراد بزرگسال باعث میشود او از دایره ویژگیهایی که باید در این سن داشته باشد جدا شده و چه از لحاظ فکری، نگرشی، تربیتی و... شبیه به بزرگسالان شود و وای اگر افرادی که او با آنها سرو کله میزند به قول معروف آدم حسابی نباشند و به جای پروراندن ویژگیهای خوب و مثبت، باعث شوند نوجوان به سمت و سوی منفی برود.
2. اینکه همه هم و غم نوجوان بشود پول درآوردن یعنی خانواده و مدرسه در لایه تربیتی و جامعه و مسئولین یک جای کار را اشتباه رفتهاند. اینکه نوجوان تا این اندازه مادی گرا باشد و به تجربه فضای کاری به دید یادگیری و آزمون و خطایی برای آینده نگاه نکند، حتما عقبه تربیتی مثل «فراهم کردن آنی خواسته ها از کودکی توسط خانواده»، دارد.
3. تحصیلات عالی و کنکور دادن و ورود به دانشگاه یک انتخاب است که هر فرد بنابه توانمندی خود آزاد است دست به این انتخاب نزد اما مشغول شدن به درآمدزایی اگر باعث شود فرد از تحصیل عمومی تا مقطع دیپلم هم بماند نه تنها در آینده از لحاظ شان اجتماعی مخرب خواهد بود بلکه این دوری از فضای مدرسه و جمع هم سالان هم در شکل گیری روحیاتن و اخلاقیات او تاثیر منفی خواهد گذاشت.
از نجاری تا استریمری!
شاگردی کردن از مد افتاده است. دیگر کسی نمی رود سراغ یک اوستاکار و چند سال کنارش عرق بریزد و از تفریحش بماند و کار یاد بگیرد. زندگی و درس را کنار نمیگذارد، برود پی نجاری و آهنگری و عطاری. حالا شغلها و حرفهها رنگ عوض کردهاند. نوجوان این نسل هم بیش از اینکه بخواهد پی شغلهای قدیمی برود و از ریشه کار کردن را یاد بگیرد میرود سراغ کارهای درآمدزایی که زمانبندیاش دست خودش باشد و خودش به اصطلاح آقایی کند. فریلنسری، معلم خصوصی، کارهای مبتنی بر فضای مجازی مثل ادمینی، طراحی وب و خیلی از کارهایی که در این دهه باب شده است باعث شده اشتغال به لحاظ فیزیکی کم زحمتتر و معمولا به صورت دورکاری باشد و زیر باد کولر. تعجب نکنید اگر نوجوانتان یک بند گوشی دست گرفته است و در جواب اعتراض می گوید: «دارم مشتری راه میاندازم» یا صبح به صبح موقع رفتن به مدرسه دوربین گوشی را روشن می کند و فیلمهای «با من آماده شیم بریم مدرسه» میگیرد یا اگر با پول قرضی تجهیزات کامپیوتری اش را ارتقا می دهد تا همزمان که بازی می کند، عده ای آنلاین بازی او را تماشا کنند، تعجب نکنید. خوب یا بدش را کار ندارم اما این کارها هم جز مشاغل درآمدزای این روزهاست که گاهی از کارمندی ادارههای دولتی و خصوصی هم بیشتر عایدی دارد و نوجوان پسند است. در این بین اما عدهای هم هستند که از همین سن و سال شروع به راه اندازی کسب و کار کرده و در بستر فضای مجازی یا اپلیکیشنهای خرید اینترنتی بارگذاری میکنند تا سختیها و تجربه کارافرینی را از همین سن و سال امتحان کنند. اساسا یکی از شاخصه های نوجوان امروز همین ریسک کردن و مولد بودن در کسب و کار است.
ولی خیلی سخته!
اما در کشور ما برای نوجوانی که انتخاب کرده است از سن پایین به حرفه ای بپردازد و از آن کسب درآمد کند دردسرهای زیادی وجود دارد که نیاز است وزارت کار هم به این موارد توجه جدی کرده و ورود پیدا کند.
1. افراد زیر 18 سال نیروهای تازه نفس خوب و ارزانی هستند که چون به سن قانونی نرسیده اند با آنها قرارداد بسته نمیشود و بیمه هم بهشان تعلق نمیگیرد
2. اگر استعداد خوبی در کارافرینی داشته باشند باید تا 27 سالگی صبر کنند تا بتوانند شرکت یا موسسه خود را ثبت کنند.
3. در 90 درصد از کارهایی که برای نوجوان مناسب است امنیت شغلی وجود ندارد و ممکن است با یک فیلترینگ و یک تصمیم گیری ممر کسب درآمدشان از دست برود.
4. عدم امنیت شغلی و نبستن قرارداد باعث می شود نوجوان یک نیروی کار بدون مطالبه ای باشد که همیشه ترس از اخراج شدن و دیر شدن حقوق دارد برای همین عمدتا سراغ کارهای شرکتی و کارمندی نمیروند.
5. نگاه خانواده و اجتماع به کسی که می خواهد نوجوانی اش را در بازار کار بگذراند نگاه منفی و نادرستی است و او را موفق نمیداند.
مشغول شدن به درآمدزایی اگر باعث شود فرد از تحصیل عمومی تا مقطع دیپلم هم بماند نه تنها در آینده از لحاظ شأن اجتماعی مخرب خواهد بود بلکه این دوری از فضای مدرسه و جمع همسالان هم در شکلگیری روحیات و اخلاقیات او تأثیر منفی خواهد گذاشت
مخالفین و موافقین اشتغال نوجوانان
نظراتی که در ادامه درباره اشتغال نوجوانان می خوانید از طریق پایش انجام گرفته است:
دانیال غدیری/ پایه یازدهم انسانی/خبرنگار پانا:
کارکردن نوجوان همراه با تحصیل بستگی به نوع آن دارد. کاری اشتباه است که بدون یادگیری مهارت باشد اما کاری که باعث رشد و استقلالم شود و برای آینده ام هم مفید باشد و به درس و مدرسه ام لطمه نزند حتما خوب است.
مریم یگانه فرد/ دهه هشتادی علاقه مند به خبرنگاری:
بنظرم بخشی از آن بستگی به خود فرد دارد. اگر بتواند شرایطش را طوری کنترل کند که به درسش ضربه ای وارد نشود خب خیلی خوب است. شاید چون خود من الان دقیقا وسط همین ماجرا هستم برایم خوب و قشنگ بنظر برسد و تا چند سال دیگر نظرم تغییر پیدا کند ولی فکرکنم اگر کار بصورت پروژه ای یا مثلا نیمه وقت باشد نوجوان میتواند زمانش را مدیریت کند که هم به درسش برسد هم کار. مثلا ما جمعی هستیم که اکثرمان هم متولد دهه هشتادیم. چند تا دانشجو و بقیه دانش آموزیم برای همین کارهایمان را طبق ساعت کلاسمان تنظیم میکنیم که به مشکل برنخوریم تجربه های خیلی خوبی هم کسب کردیم.
اسما آزادیان/ دهه هشتادی دانشجو رشته روانشناسی:
من مخالفم. اگر نوجوان بخواهد بیفتد توی حساب و کتاب مالی و دخل و خرج، مناسب سنش نیست. مغز نوجوان در این سن برای یادگیری آماده است نه برای تولید حرفه ای و کسب درآمد. در این دوره مهارت افزایی در وقت اضافه و در کنار مدرسه پیشنهاد بهتری است
ملیکا مالک/ مادر دو کودک:
معمولا بچه هایی که کار می کنند یا با فضای کاری آشنا هستند توقع شان از والدین و جامعه منطقی تر و هدفمندتر است و باانگیزه و متکی به خود رشد می کنند.
علی عبدلی/ سال دوم رشته عمران:
من اگر از نوجوانی پی تجربه و تحقیق برای آینده شغلی و تحصیلی می رفتم حتما صرفا چون رشته و دانشگاهم خوب است دست به این انتخاب نمی زدم. شغل به معنای درآمدزایی نه اما قرار گرفتن در مکان های اداری و... می تواند دید آدم را باز کند.
علیرضا سماواتی/ ارشد مهندسی آی تی:
در خانوادگی ما نوجوان هایی هستند که کنار درسشان کار می کنند و از وقتی پا به عرصه درآمدزایی گذاشته اند خلقیاتشان واقعا تغییر کرده است. اصطلاحا پولکی شده اند و برخورد و ادبیات صحبت شان حتی مثل بزرگترهاست.
مصباح/ دانشجو ادبیات عرب و 18 ساله:
مطمئنا در آینده برای انتخاب هر شغلی در سنین بالاتر، حتی صرفا برای کسب درامد جزئی و جمع کردن سابقه کاری، جسورانهتر عمل میکنند تا اینکه یکهو وارد کار شده و سردرگم شوند. با وجود قیمت های الان و خرج های شخصی و خانواده، مدیریت اقتصادی قوی تری خواهند داشت.
منبع: تبیان
انتهای پیام/
نظر شما