به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، شرح و بسط آثار و پیامدهای آموزش وپرورش کالایی و طبقاتی شده در ایران، بیشباهت به این حکایت مثنوی نیست که «نیمه شبی، دزدی پای دیوار خانهای سرگرم سوراخ کردن آن بود که ناگهان صاحب خانه سر رسیده، پرسید: هان! چه میکنی؟! دزد گفت: دهل میزنم که مرد با تعجب پرسید، پس صدای آن کو؟! گفت فردا بشنوی این بانگ را، نعره یا حسرتا! واویلتا!
من چو رفتم بشنوی بانگ دهل !
آن زمان واقف شوی بر جز و کل !
آری، سالها پیش که به بهانه افزایش تقاضا برای آموزش و نبود تعادل میان امکانات آموزشی با انتظارات متنوع و متعدد جامعه متکثر امروزی، خاک آموزش وپرورش دولتی را به توبره کشیده، بر سر شاخ، بن میبریدند ناچار باید امروز، تاوان این نداتم کاری یا چنین خطای فاحشی را به جان خرید!
فاتحه مدارس دولتی در ایران از همان روزی خوانده شد که حرمت تجاریسازی تعلیم و تربیت با هدف آزادگذاری مدارس در کندن پول یا شهریه بیشتر از مردم، در کشور ما شکسته شد و با باب شدن طبقهبندی یا سورتینگ مدارس براساس معدل، میزان درآمد یا پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده، لاجرم پژواک این تابو شکنی آشکار، خود را امروز در نتایج کنکور نشان میدهد.
آن روز که به بهانه ارائه خدمات آموزشی خاص یا ویژه به دانشآموزان جامعه هدف،با تشکیل ۲۴ نوع مدرسه جورواجور در ایران ،سنگ بزرگی بر سر راه تحقق عدالت آموزشی و کیفیت بخشی به نظام آموزشی قرار دادیم باید میدانستیم که گریز از این تله انتحاری، برای مدارس عادی دولتی پرهزینه و دشوار خواهد بود. تحلیلی از وضعیت رتبههای زیر سه هزار در کنکور ۱۴۰۰ ، نشان داد خالصسازی مدارس یا سورتینگ و جداسازی دانشآموزان با توجه به دهکهای اقتصادی جامعه، چه بلایی بر سر آموزش وپرورش آورده است! «از اختصاص ۲۰ تا ۳۰ درصدی ظرفیت پذیرش دانشگاههای برتر کشور در رشتههای پزشکی و مهندسی به رتبههای بسیار ضعیف به برکت سهمیهبندیهای آنچنانی تا رسانهای شدن رسوایی تحصیل همزمان ۱۰۰۰ دانشجوی متقلب در رشتههای پزشکی و مهندسی، نابرابریهای جنسیتی، سخت شدن دسترسی بیش از ۷۰۰ منطقه آموزشی کشور به دانشگاههای برتر در سایه اجرای سیاست بومیگزینی دانشجو، تا سقوط ۲ نمرهای معدل دانشآموزان در امتحانات نهایی امسال» تنها بخشی از این بیعدالتی های آموزشی است که خیلی از آنها، معلول همان تصمیمات غلطی است که در آغاز روی کار آمدن دولت سازندگی نصیب آموزش وپرورش دولتی شد.
امروز این آش چنان شور و غیرقابل تحمل شده که صدای هوار ناظران یا مسببان دیروز این غائله را نیز در آورده است! البته متغیرهای دیگری مثل سو تغذیه ۵۷ درصدی دانش آموزان در کشور، تشدید فقر، گرانی و تورم، تعطیل شدن شیر و تغذیه رایگان مناطق نابرخودار آموزشی، تا اعتراف آموزش وپرورش دولت رییسی به دایر بودن کلاسهای ۵۰ نفره در برخی از مدارس ،پر کردن کلاسهای خالی از معلم با ترفندهای رفوزه شدهای مثل اعزام دانشجویان بیکار، معلمان خرید خدماتی یا گسیل اجباری مدیر و معاون به کلاس تا تعطیل شدن نظارتهای بالینی در مدارس تک پستی، دور افتاده یا صعبالعبور در تند شدن آتش این بیعدالتیها، بیتاثیر نبوده است.
به نظر میرسد راه بازگشتی برای احیای دوباره مدارس به کما رفته دولتی وجود ندارد! جامعه خواسته یا ناخواسته این تلون و نابرابری در سطوح مختلف نظام آموزشی را پذیرفته، امروز همه چیز با پول میسر و شدنی است از نشستن برای صندلی برترین دانشگاه کشور تا رسیدن به آرزویی مثل پزشک یا دکتر شدن! امروز دیگر یک نماینده مجلس یا دولتمردی را پیدا نمیکند که بچهاش در مدرسه دولتی درس بخواند! به نظر میرسد شعار تقویت مدارس دولتی نیز مثل مهار تورم، تنها تاریخ مصرف مناسبتی یا چند روزه دارد!
معاون اسبق آموزش و پرورش و کارشناس تعلیم و تربیت*
نظر شما