داوود حسینی هاشم زاده نویسنده کتاب فساد دانشگاهی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره فسادهایی که افزون بر بعد آکادمیک، جنبه مالی و اقتصادی نیز در دانشگاه دارند، اظهار کرد: مبالغی که معمولا تحت عنوان اعتبار پژوهشی به دانشگاهها اختصاص داده میشود، معمولا در هزینهکرد، دچار فساد خواهد شد. برای مثال، یک قرارداد پژوهشی با رقم یک میلیارد بسته میشود؛ اما در واقعیت نهایتا با رقم ۲۰۰ میلیون تومان با کیفیت نازل، انجام میشود.
بیشتر بخوانید:
مدیران آموزش عالی از متهمان ردیف اول فساد هستند
وی با ذکر مثالی یادآور شد: در اواسط دهه ۸۰ شاهد بودم که قراردادی که با رقم حدود ۳۰۰ میلیون تومان با یک عضو هیئت علمی بسته شده بود؛ اما با رقم ۱۰ میلیون تومان و توسط ۲ نفر کارشناس انجام شد. جالب است که آن ۲ کارشناس کار علمی هم انجام نداده بودند، فقط اطلاعاتی را در اینترنت جستجو ، گردآوری و تنظیم کرده بودند.
حسینی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از موارد فسادخیز، نبود نظارت بر پروژههای استاد و صنعت از سوی دانشگاهها است. دانشگاهها فقط بر سهم مالی ( بالا سری) پنج تا ۲۰ درصدیشان از قراردادها تاکید میکنند و از ارزیابی و نظارت علمی پروژههای صنعتی استادان غافل هستند. به نظر من، جای داوری، نظارت و ارزیابی در قراردادهای استاد و صنعت، خالی است.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی، واگذاری پژوهش بر اساس روابط به اشخاص فاقد تخصص را از دیگر مصادیق فساد دانشگاهی دانست و افزود موارد فساد در حوزه پژوهش بسیار است برای مثال: تعیین اولویتهای پژوهشی سازمان بر اساس علایق یا منافع شخصی که از سوی مدیران سازمان انجام میشود هم از جمله موارد فساد دانشگاهی است.
صدور مجوز دانشگاه غیرانتقاعی برای برخی مدیران؛ مصداق فساد دانشگاهی
وی افزود: واقعیت این است که مدیریت در نظام آموزش عالی کشور ما، یکی از فاسدترین بخشهای آموزش عالی است. کمتر مدیری را در آموزش عالی میتوان پیدا کرد که از موقعیت خود سواستفاده نکرده باشد. دانشگاههای غیرانتفاعی و مجوزهایی که داده میشود، تنها یکی از مصادیق این فساد است. میتوان نام افرادی که از این دست مجوزها دریافت کردهاند را به راحتی پیدا کرد و سابقه ارتباطات و اتصالات سیاسی و مدیریتی آنها را ملاحظه کرد. البته بعضا هم مجوزها به نام کس دیگری گرفته میشود در حالی که پشت پرده کسان دیگری هستند.
حسینی تصریح کرد: سوال من این است که این مجوزها به چه کسانی داده میشود؟ چگونه نظارت میشود؟ همه اینها محل فساد هستند و هیچ نظارتی بر آنها نیست و کیفیت نظام آموزش عالی را بسیار کاهش داده اند. مدیران کارها را به هر شکلی که صلاح میدانند، انجام میدهند حتی اگر نظارتی هم باشد، صوری است و با ناظر همدست میشوند. فساد مدیریتی در آموزش عالی ما به شکل گستردهای وجود دارد. در پژوهشهای ما روایتهای مختلفی از سواستفاده مدیران مطرح شده است.
این مدرس دانشگاه تاکید کرد: شکلهای گستردهای از فساد مدیران قابل پیگیری است، مثلا این که دوستان خودشان را به عنوان هیئت علمی وارد دانشگاه میکنند، به عنوان مدرس بدون صلاحیت علمی مشغول به تدریس می کنند، یا اعطای بورسیه و پذیرش دانشجو خارج از روال معمول انجام می دهند و ... . بنابراین، اینکه دانشگاهیان چنین تصوری از فساد گسترده مدیران دارند، تصور بیراهی نیست.
سرپوش گذاشتن روی جرایم دانشگاهها، فساد است
حسینی با بیان این که ساترلند جامعه شناس و جرم شناس معروف آمریکایی مفهوم مهم جرایم یقه سفیدان را مطرح کرد، که به زبان ساده به معنای سرپوش گذاشتن روی جرایم یقه سفیدها( افراد صاحب منسب، دارای منزلت شغلی بالا، ثروتمند و ...) و مجازات یقه آبیها( افراد فرو دست، کارگر و منزلت شغلی پایین) ، گفت: من در کتاب فساد دانشگاهی از این مفهوم استفاده کردم و گفتم که مدیران دانشگاهی مانند یقه سفیدها هستند و دانشجویان و کارمندان مانند یقه آبیها. یقه سفیدها به واسطه قدرت، ثروت و نفوذی که دارند، تخلفاتشان یا لاپوشانی میشود و مورد رسیدگی قرار نمیگیرد یا با اغماض زیادی مواجه میشوند و تنها به صورت جزئی تنبیه میشوند؛ اما اگر همان جرم را یقه آبیها انجام دهند، با فشار و تنبیه شدیدتری مواجه میشوند.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی با ذکر مثالی یادآور شد: برای مثال، حدود یک دهه پیش یکی از اعضای هیئت علمی به همراه یکی از دانشجویان دکتری مقاله یک اسرائیلی را به نام خودشان منتشر کردند. آنها فقط اسامی را تغییر داده بودند، یعنی سرقت کامل انجام شده بود. وقتی این جرم مشخص و گزارش شد، نتیجه این بودکه استاد به بالاترین مرتبه ارتقا و به درخواست خودش بازنشسته شد! در حالی که همواره دعوت به تدریس می شود؛ اما دانشجوی دکتری به شدت مجازات شد و همه بار مسئولیت بر دوش دانشجو گذاشته شد. این در حالی است که نویسنده مسئول هم استاد بوده است.
وی خاطرنشان کرد: جرایم یقه سفیدها که شامل مدیران آموزش عالی و اعضای هیئت علمی میشود، عموما مورد رسیدگی قرار نمیگیرد. یکی از دلایلش این است که اعضای هیئت رسیدگی به تخلفات استادان، خودشان عضو هیئت علمی هستند. یعنی قاضی، ناظر و مجرم همه در یک خانواده هستند و به همین دلیل "تعارض منافع" وجود دارد و نمیتوان به درستی رسیدگی کرد چون کسی نمیتواند به جرم خودش رسیدگی کند.
حسینی با اشاره به این که جرایم اعضای هیئت علمی عموما مورد توجه قرار نمیگیرد و رسیدگی نمیشود، گفت: برای مثال من شخصا موردی را که مطمئن بودم تخلف کرده است، با مستندات گزارش دادم، اما هیچ رسیدگی صورت نگرفت! براساس ماده ۵ آئیننامه اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران ، «اعضای تمام وقت مجاز نیستند بدون اجازه رئیس دانشگاه و یا مرجعی که از سوی رئیس دانشگاه تعیین میشود، با سایر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی و فناوری دولتی، غیردولتی- غیرانتفاعی و نهادها و دستگاههای اجرایی دولتی و غیردولتی همکاری تمام وقت یا غیرتمام وقت داشته باشند.» حال این عضو هیات علمی تمام وقت، در یک تعاونی مسکن دانشگاه مدیرعامل شده و بسیاری از اوقات در آنجا مشغول است. همچنین بخشی از اوقات حضورش در دانشگاه نیز به معاملات بورس میگذرد؛ اما هیچکس به این گزارش و تخلف آشکار رسیدگی نکرد، جالب است یکی از مسئولان میگفت، بیهوده گزارش میکنی، کم نیستند اعضای هیئت علمی که اینکارها را میکنند! و البته توجه نداشت که این فرد از بیت المال حقوق میگیرد.
نویسنده کتاب فساد دانشگاهی خاطرنشان کرد: متاسفانه در دانشگاهها متخلفین و مفسدین واقعی رها شدهاند؛ اما هر عضو هیئت علمی انتقادی مطرح میکند یا دگراندیش است، با پرونده سازی مجازاتهای سنگین میشود، که تمام اینگونه رویکردها موجب تشدید فساد در دانشگاهها میشود و دانشگاهها را از وظیفه و کارکرد اصلی دور و از جایگاه والای خود به پایین میکشد.
انتهای پیام/
نظر شما