به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، موج مهاجرتهای تحصیلی حالا به دانشآموزان رسیده و الهام یاوری رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان هم گفته که اگرچه آمار دقیقی از تعداد مهاجرت دانشآموزان استعداد برتر نیست بلکه این عدد خیلی پایین نیست و شبیه فارغالتحصیلان دانشگاههای خوب کشور است یعنی کم و بیش همان عدد است.
بیشتر بخوانید
بیمارستانهای دولتی از کمبود پرستار رنج میبرند / درخواست سالانه ۲۰۰۰ پرستار برای مهاجرت
وی معتقد است که علت عمده مهاجرت دانشآموزان استعداد برتر، شکافی است که در سالهای گذشته بین سمپاد در دوره تحصیلی عمومی و بنیاد نخبگان و وزارت علوم وجود داشته است که متولی پرورش این بچهها بعد از ورود به دانشگاه هستند. وی میگوید که به دلیل خلأ قانونی که وجود دارد و آموزش و پرورش بعد از پایان دوره تحصیلات عمومی مسؤولیتی در مقابل این بچهها ندارد، پایگاههای داده یا اطلاعات موثق آماری هم در مورد این افراد موجود نیست.
افزایش هزینه آزادسازی مدرک تحصیلی مهاجرت را به سنین پایین کشاند
به نظر میرسد اقدام وزارت علوم در افزایش ۶ تا ۱۰ برابری هزینه آزادسازی مدرک تحصیلی در مقاطع دانشگاهی هم نتوانسته مانع مهاجرت شود و سن مهاجرت به قبل از دانشگاه رسیده است و خانوادهها تلاش میکنند فرزندشان را در نوجوانی راهی دیار غربت کنند و هزینه دانشگاه و آزادسازی مدرک را برای مهاجرت صرف کنند.
فیاضی رئیس مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشوردر گفتوگویی عنوان کرده که مهاجرت در سنین دانشآموزی جز گسست خانوادگی، از هم متلاشی شدن جمع خانواده، هیچ دستاوردی ندارد.
هزینههای میلیاردی مهاجرت دانشآموزان
وی گفت: برخی خانوادهها فقط یک میلیارد تومان در سال هزینه شهریه و یک میلیارد تومان هم هزینه پانسیون و خوابگاه فرزندشان را میدهند تا از پایه نهم و دهم به خارج از کشور برود و در نتیجه به سربازی نرود و کنکور ندهد.
رئیس مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور ادامه داد: این ماجرا، تب اغواگرانه و هیجان کاذب است و به کرات والدین مالباخته و پشیمان دیدیم؛ مثلا فرزندشان را به خارج از کشور فرستادند و مادر مریض شده است یا فرزند به دوستان ناباب خورده است و در نتیجه با بحرانهایی مواجه شدند؛ پدر یا مادر مجبور شدند برای مراقبت از فرزند به خارج از کشور بروند و زندگی به خاطر یک هوس غلط از هم پاشیده شده است.
امیرمحمود حریرچی جامعهشناس در گفتو گو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز در بررسی ابعاد اجتماعی کاهش سن مهاجرت گفت: این دانشآموزان باید سازنده باشند و بتوانند برای توسعه ملی تلاش کنند اما خانوادهها به دلیل نگرانی از آینده شغلی فرزندان آنها را راهی دیار غربت میکنند. از طرفی افراد تحصیل کرده آینده شغلی ندارند و در مواردی هم که خانواده مخالف مهاجرت است، فرزندان آنها را قانع میکنند.
وی با بیان اینکه امید آینده در کشور کاهش پیدا کرده است، عنوان کرد: چند میلیون ایرانی خارج از کشور هستند که میتوانستند بخشی از سرمایه اجتماعی ما باشند. دلهای ایرانیهای خارج از کشور همراه ایران است اما نگرانی از آینده شغلی و اقتصادی باعث شده که مهاجرت را انتخاب کنند.
این جامعهشناس معتقد است که کاهش سن مهاجرت و علاوه بر این کم شدن سن آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد باعث میشود که گروه سنی مولد ما شور و هیجان زندگی را از دست بدهند. وی در این باره توضیح داد: این گروه سنی باید به دنبال کسب مهارت رفته در کنار خانواده شاد زندگی کنند و اگر ببینند که حمایتهای لازم از سوی دولت انجام میشود، فرصت کافی برای رشد دارند، امید به آینده در آنها بیشتر میشود. نوجوانانه شدن این موضوع هشداری برای کشور است.
وی افزود: البته قشری که در این سن مهاجرت میکنند معمولا قشر مرفهی هستند که توقعات بالاتری هم دارند. وضعیت مالی خانواده هم به آنها اجازه میدهد که شرایط متفاوتی را برای خود انتخاب کنند.
آموزش و پرورش ما با پرورش بیگانه است
حریرچی با انتقاد از سیستم آموزشی کشور، گفت: آموزش در کشور ما بیهدف است. آموزش و پرورش ما با پرورش بیگانه است؛ پرورش به معنای رشد دادن استعدادها و آموختن مهارتهای مختلف از جمله مهارت نه گفتن است. بخشی از آموزش در خانواده اما بخشی دیگر توسط سیستم آموزشی انجام میشود. این درحالی است که پایه آموزش و پرورش ما بر محفوظات است که در نهایت هم به کنکور ختم میشود.
جامعهشناس با اشاره به اینکه در دانشگاهها هم تعداد زیادی رشته تحصیلی وجود دارد که آیندهای برای آنها پیشبینی نشده است، بیان کرد: بیش از ۲ هزار مرکز آموزشی در کشور وجود دارد که خروجی چندانی ندارند. مهارتآموزیها اتفاق نمیافتد و تبعیض طبقاتی در آموزش وجود دارد؛ به این معنا که افرادی با تمکن مالی به مدارس غیرانتفاعی با امکانات خوب میروند. در چنین فضایی برخی خانوادهها هم به خاطر اینکه فرزندشان در مدرسه خوبی باشد، مقروض میشوند. آموزش باید هدفمند و بدون تبعیض باشد.
وی افزود: کلاسهای کنکور متعددی وجود دارد که شهریه سنگین میگیرند تا هر کسی که پول داشته باشد، وارد دانشگاه شود. درحقیقت ما با فراهم نکردن فرصتها برای جوانان و نوجوانان در داخل کشور، سرمایههای اجتماعی خود را از دست میدهیم.
حریرچی ادامه داد: نظام آموزش عالی هم ضعف بسیاری دارد و بخشی از اساتید تجربه کافی ندارند و دانشجوها انگیزه خود را از دست میدهند و فکر میکنند که تحصیل آنها نتیجهای نخواهد داشت. اگر دانشجو احساس کند که استاد با تمام وجود قصد آموختن دارد، انگیزه پیدا میکند.
به گزارش ایسکانیوز، اگرچه آمار مهاجرت دانشآموزان به اندازه دیگر گروهها نیست اما کاهش سن مهاجرت زنگ خطری برای کشور است چراکه این گروه سنی باید سازنده باشند و از دست دادن آنها به معنای از دست دادن سرمایههای اجتماعی است. تغییر سیستم آموزشی، ایجاد انگیزه و فرصتهای شغلی میتواند مانع مهاجرت جوانان و نوجوانان شود.
انتهای پیام /
نظر شما