در کشوری که تاخیر پروازهایش تکه کلام خاص و عام است، این بار یک پرواز نافرجام، یکسال زودتر لباس انتخابات را دوباره بر تن کشور پوشاند.
رئیس جمهوری از دنیا رفت و کشور وارد فضای انتخابات ناگهانی شد.
از لحظهی نقش بستن کلام: انالله واناالیه راجعون بر گوشه شبکههای سیما و سیاه شدند پروفایل کانالها و اکانتهای شخصی تا اعلام نهایی اسامی عبور کرده از فیلتراسیون شورای نگهبان، کمتر از بیست روز گذشت. اشخاصی ماندگار شدند در گود رقابت و اشخاصی هم از فرصت خدمت و تلاش برای سکونت در پاستور جا ماندند.
ستادها یک به یک افتتاح و حکم ریاست ستادها ابلاغ میشود.
و آغاز میشود آن تلاش فراوان ستادنشینانِ نامزدها برای خواباندن مچ دیگری، در این گود رقابت ناگهانی که پیش آمده است.
در میان این رقابت شش نفری، اما تمرکز روی سه نفر بیشتر است. سه نفری که هرکدام برای خود دنیای متفاوتی از ادبیات و اندیشه سیاسی برای آینده ایران هستند. دو نفرشان البته در نگاه قشر عام مانند هم هستند و نفر دیگر اما الترناتیو آن دو قلمداد میشود.
اما در واقع حتی آن دو هم دارای تفاوت های حاد بسیاری هستند.
یک سهگانه که دارای قدرت بیشتری نسبت به مابقی هستند برای اینکه فضای انتخاباتی را تحت تاثیر بگذارند. البته هنوز مناظرات آغاز نشده است و در مناظرات طبق تجربه، دیده شده که گاهی یک نامزد حداقل در ایجاد اقبال یا کاهش تمایلات به کاندیدای دیگر، تاثیرگذار است.
میانهی این اوج گیری ماراتن انتخاباتی، یک چیز بسیار زود فراموش شد.
رییسجمهوری که زود رفت. دو سال و نه ماه میزان زمانی بود که ویکیپدیا برای سید ابراهیم رییسی منصب رییسجمهور سیزدهم جمهوری اسلامی ایران را ثبت کرده است.
او و وزیر امورخارجه اش میان یک سفر از دنیا رفت. سفری که آغاز با افتتاح یک سد آبی و ادامه اش برای افتتاح یک پالایشگاه بود. یعنی دولت او در حال کار بود.
چه کارهایی در حال انجام بودند، سوال اصلی هست. میراث نافرجام و به ثمر نرسیده دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رییسی چه بود و کدام کاندیدا توان ادامه دادن آن مسیر را دارد؟
بیشک هیچ دولتی جدا از سیاست های کلی نظام عمل نمیکند و دولت سیزدهم نیز مجری و پیشبرنده برنامه هایی برای عملیاتی کردن این سیاستها بوده است.
در فضای غمانگیز شهادت رییس جمهور و بلافاصله آغاز روند انتخابات، فرصتی ایجاد نشده است که به این مهم پرداخت بشود که دولت پیشین که هم اکنون در آستانه گذر به یک دولت دیگر است، در چه زمین بازی در حال عملیات بود. مهمی که از قضا الان وقت پرداختن به آن هست.چرا که نباید بگذاریم قدمهای استراتژیک و موثر مسکوت بمانند. قدمهایی که فراتر از رفع عقل معاش اجتماعی روزمره بود و نقشی در سطوح کلان منطقه ای و فرامنطقه ای داشته است.
ترکیب شهدای حادثه هم در این امر مهم است.
حسین امیرعبدالهیان، وزیر امور خارجه فقید دولت سیزدهم که طی این زمان کوتاه مدت و پایان نیافته فضای دیپلماتیک جدیدی را برای جمهوری اسلامی رقم زد.
پیوستن به دو معاهده بریکس و شانگهای از منزله تاثیر در ایجاد نظام نوین جهانی دیگر، اتفاقی است که پرداخت و دانستن آن، در ایجاد مطالبه از کاندیداهای فعلی برای ایجاد همسویی بین رویکرد دولت پیشین و فعلی ضروری است.
حضور نقشآفرین دولتی ایران در جنگ هفتم اکتبر و غزه، این مقتل تاثیرگذار در آینده جهان نیز همچنان واکاوی نشده است. اتفاقی که در مسیر خود، عملیات وعده صادق را تجربه کرد. عملیاتی که صفحه جدیدی از حضور جمهوری اسلامی در توازن قدرت منطقه و جهان را رقم زد.
در صفحه اینستاگرام خود، استوری گذاشتم با این مضمون که: او (رئیس جمهور فقید) نشان داد که در سه سال میتوان حجم عجیبی از مشکلات را حل و گره گشایی را آغاز کرد.
کسی واکنش نشان داد و پرسید که دقیقا چه کاری انجام داد، با ایموجی های خنده و تعجب...
و آن لحظه دیدم بسیار ضروری است که واکاوی بشود او چه کرد، و الان زمان این واکاوی نه فردای انتخابات فعلی، چرا که واکاوی کردن فعالیت های خاص دولت ناتمام، بر انتخابها بسیار تاثیر میگذارد.
*فعال رسانه
نظر شما