به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، امیرالمؤمنین در لغت به معنی «امیر و فرمانده مؤمنان» است و شناخت دقیق و راه و رسم زندگی شخصی، اجتماعی و سیاسی امیرالمونین باید به عنوان الگویی تمام و کمال برای مسلمانان به خصوص شیعیان ترسیم شود و این شناخت جز مطالعه ممکن نیست.
پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) در روز واقعه غدیر حجت را بر پیروانش تمام کرد و امیرالمونین حضرت علی (ع) را ولی و جانشین پس از خود معرفی کردند. در همین راستا و با قرار گرفتن در آستانه عید سعید غدیر تلاش کردیم تا با معرفی دو کتاب در خصوص سیره زندگی امام اول شیعیان، کمی بیشتر با ابعاد زندگی حضرت علی (ع) آشنا شویم.
کتاب «ترجمه الغارات»
کتاب «الغارات» را نخستین بار «ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی» از علمای بنام شیعه نگاشت و اینک از کهنترین منابع موجود در رابطه با نیمهی دوم حکومت امیرالمؤمنین (ع) به شمار میرود. از چهار سال و نه ماه دوره حکومت ایشان حدود دو سال و نیم به جنگهای جمل و صفین و نهروان گذشت اما متاسفانه به دلیل عدم ولایت پذیری همراهان امام و سرپیچی از فرامین ایشان جنگ صفین در یک قدم پیروزی به شکست بدل گشت.
بی بصیرتی عوام در کنار بی تقوایی خواص سبب شد تا حضرت امیر گرفتار منازعات داخلی شوند که ایشان را از بسط عدل در جامعه و توسعه مبانی اسلام حقیقی بازدارد. در دو سال پایانی زندگی امیرالمومنین که سرشار از تلخی و مظلومیت است معاویه که دریافته بود توانایی مقابله مستقیم با حضرت را ندارد با ایجاد گروههای چریکی آن ها را مامور ساخت به شکل تدریجی به بدنه حکومت اسلامی ضربه وارد سازند و به شکلی ناگهانی شهرهای اسلامی را غارت نمایند.
از همین روی این دو سال به الغارات شهرت یافت. امیرالمومنین که از حیله معاویه آگاهی داشتند و میدانستند این راهزنیهای کوچک به شکلی نرم حکومت اسلامی را فلج خواهد ساخت به کرات مردم کوفه را دعوت به جهاد نمودند اما فهم غلط مردم از مواضع امام سبب شد تا ایشان را همراهی نسازند تا در نهایت ایشان توسط یک انسان منحرف و بدسرشت ترور گردند. این کتاب را در واقع میتوان مقتل حضرت علی ابن ابی طالب (علیه السلام) دانست.
در ادامه بخشی از این کتاب را میخوانید:
اُف بر شما که از شما غم بسیار در دل دارم وای بر شما نه روزی که شما را آهسته فراخواندم و نه روزی که بلند صدا زدم کسی جواب مرا نداد و نه کسی در برادری صادق بود. به خدا قسم من به دست شما گرفتار شدهام کر هستید و نمیشنوید لال هستید و سخن نمیگویید. کور هستید و نمی بینید. الحمد لله رب العالمین وای بر شما به یاری برادرتان مالک بن کعب بروید که نعمان بن بشیر با جمعی از مردم شام که زیاد هم نیستند به جنگ او آمده است. برخیزید و آماده جنگ شوید شاید خدا به وسیله شما دست ستمکاران را قطع کند.
حضرت این سخنان را فرمود و از منبر پایین آمد. اما کسی آماده جنگیدن با دشمن نشد. امام علی (ع) کسی را نزد سران و بزرگان کوفه فرستاد و به آنها فرمود که آنها کاری کنند و مردم را برای رفتن به جنگ ترغیب نمایند. اما آنها نیز کاری نکردند.
«ترجمه الغارات» به قلم علیرضا پناهیان و سیدمحمود زارعی در 303 صفحه نوشته شده و توسط انتشارات بیان معنوی چاپ و راهی بازار نشر گردیده است.
کتاب «علی از زبان علی»
این کتاب اثری است که زندگی و زمانه امیرالمومنین علیه السلام از زبان خودش را در اختیار دوست داران حضرت قرار می دهد.
با گذشت بیش از چهارده قرن از ظهور اسلام و اوضاع پرفرازونشیبی که مسلمانان پشتسر گذاشتهاند و اختلافها و جداییهای تأسفباری که در بین آنان رخ داده است، امروز بیش از هر زمان دیگر، نیازمند شناخت مجدد اسلام ناب و خالص هستیم.
البته این شناخت باید از چنین ویژگیهایی برخوردار باشد: از سرچشمههای زلال بهدست آید؛ موجب پیوند دلهای مسلمانان باشد؛ الفت و وحدت را به جوامع اسلامی بازگرداند؛ به محکمات اسلام تکیه کرده و به دلایل بینات مستند باشد؛ توان گذر از متشابهات و شبهات را داشته باشد؛ اطمینان و آرامش را برای مسلمانان به ارمغان آورد؛ ازسویی گذشته را بهدرستی تبیین کند و ازسوی دیگر چراغ راهی برای آیندهٔ مسلمانان باشد؛ زمینه را برای احیای تمدن باشکوه اسلامی فراهم سازد؛ ناظر به اصول و ریشهها باشد؛ اهداف و آرمانهای اصلی را عیان کند
و درعینحال، راه چارهای برای پیراستن خرافات و بدعتها و کژیها و انحرافها ارائه دهد.
برای دستیابی به چنین شناختی، راهی جدید وجود دارد که تجربهٔ آن برای جوامع اسلامی، مفید و سازنده خواهد بود. این کتاب سعی دارد اطلاعات جامع و دقیقی در اختیار مخاطبان قرار دهد.
در بخشی از این کتاب را میخوانید:
من علی فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد، در روز سیزدهم رجب سال ۳۰ عامالفیل، در شهر مکه و در درون خانهٔ کعبه متولد شدم. پدرم ابوطالب، چندین فرزند داشت و از نظر معیشت در تنگنا بود. خویشان نزدیک به یاری وی شتافتند و هرکدام سرپرستی یکی از فرزندان او را برعهده گرفتند. از آن میان، رسول خدا (ص) مرا برگزیدند تا همچون عضوی از خانوادهٔ آن حضرت، در کنار ایشان و خانوادهشان زندگی کنم.
پیامبر (ص) پسری نداشتند؛ اما تقدیر الهی چنان بود که از من، چونان فرزندشان نگهداری کنند و در رشد و تربیت من از هیچ لطفی دریغ نورزند و تمام مهر و عطوفتی که یک پدر به فرزندش دارد، برای من بهکار گیرند؛ تاآنجاکه رسول خدا (ص) مرا در دامان خویش مینشاندند و در آغوش میگرفتند و در بستر مخصوص خود جای میدادند. در کنار ایشان آرام میگرفتم و بوی خوش آن حضرت به مشامم میرسید. حتی گاه غذا را لقمهلقمه در دهانم میگذاشتند. هرگز دروغی در گفتار من و خطایی در رفتار من مشاهده نکردند.
از لحظهای که رسول خدا (ص) را از شیر گرفته بودند، خداوند گرامیترین فرشتهاش را مأمور تربیت وی کرده بود تا او را همواره به راههای کرامت و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند. من نیز همواره با رسول خدا (ص) بودم، همچون فرزندی که همیشه در کنار مادر است. آن بزرگوار نیز هر روز درس جدیدی از اخلاق نیکو به من میآموختند و از من میخواستند که در گفتار و رفتار، از ایشان پیروی کنم.
رسول خدا (ص) هر سال، چندماهی را در غار «حراء» سپری میکردند. در آن ایام، تنها من بودم که با ایشان ملاقات میکردم و درطول این مدت، جز من، کسی ایشان را نمیدید.
«علی از زبان علی» به قلم محمد محمدیان در 624 صفحه نوشته شده و توسط نشر معارف چاپ و راهی بازار نشر گردیده است.
انتهای پیام/
نظر شما