به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، امروز ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ ، برگزاری شروع سال تحصیلی در دانشگاه تهران با حضور رئیس جمهور پزشکیان رقم خورد. ورودی دانشگاه از سمت خیابان آذر هیچ فرد غیر دانشجو را تا ساعت ۱۳ راه نمی دادند. دانشجویان هم فقط با ارائه کارت دانشجویی اجازه ورود داشتند. با هماهنگی بسیج و نشان دادن کارت خبرنگاری با هر زور و زحمتی که بود وارد دانشگاه شدم. هنوز یک ربع به ساعت شروع سخنرانی مانده بود. خوشحال از اینکه بدون دردسری وارد شدم، به راه خود ادامه دادم. مسیر زیادی را پیاده رفتم تا به قسمت ورودی دانشجویان که بازدید بدنی پسران و دختران بود رسیدم. با ورود به میدان مرکزی تدابیر شدید امنیتی دیده می شد. ونهای مشکی و ماشینهای شخصی در محل حضور داشتند که نشان از حضور افراد دولتی میداد. در این بین، دانشجویان زیادی روی نیمکتها و جداول نشسته بودند. برایم سوال پیش آمد که این حجم از دانشجو در حال حاضر در محوطه دانشگاه چه میکنند. از دانشجوی خانمی پرسیدم که این جا مکان تجمع برای سخنرانی رئیس جمهور است؟ گفت؛ بله اما باید دعوتنامه داشته باشی و به قسمت دیگر محوطه که داربست زده و افرادی نشسته بودند اشاره کرد و گفت؛ باید آن را تحویل بدهی و برگه هولوگرامی دیگری بگیری.
به آن قسمت رفتم اما مسئول مربوطه گفت که ظرفیت پر شده و برگهای نداد. همین جا دو پسر مشغول صحبت و گلهمند بودند که فقط اعلام کردند رئیس جمهور میآیند. حالا که آمدیم نمیگذارند داخل برویم.
به سمت چپ محوطه که ورودی دختران بود رفتم. دیدم که خانمهایی که بازدید بدنی انجام میدهند اجازه ورود نداده و اعلام کردند که ظرفیت تکمیل است.
در همین حین چند دختر آمدند و گفتند ما به عنوان نخبه دعوتنامه داریم. با هماهنگی وارد شدند. البته که باقی دانشجویان معترض شدند که بر چه اساسی گذاشتید داخل بشوند؟ مگر مدرکی دال بر نخبه بودن از آنها خواستید؟
گلایهها همچنان ادامه داشت. تا اینکه یکی از بچههای تشکل شروع به سخنرانی کرد تا دانشجوها جمع شوند. تریبونی گذاشته بودند و جمعیت گوشی به دست که به تعدادشان افزوده میشد، سراپا گوش شده بودند. چند ردیف صندلی چیدند که در ردیف اول صندلیها به صورت نمادین اسامی رئیسجمهور، ظفرقندی، سیمایی و حسینی را نوشته بودند. سخنران با این عنوان آغاز کرد که انتظار نمیرفت این حجم دانشجو به جای اینکه در جلسه سخنرانی حضور داشته باشند، پشت درهای بسته بمانند و رئیس جمهور در مراسمی که مهمانانش از پیش تعیین شده و در یک جمع تقریبا غیر دانشجویی سخنرانی کند. این سخنران همچنین به سر در دانشگاه اشاره کرد که نوشته بود: «خدا لعنت کند آن دستهایی که تلاش کرده اند و می کنند تا قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند».
دانشجویان یکی پس از دیگری پشت تریبون قرار میگرفتند و در موارد مختلفی عدم رضایت خود را اعلام میکردند.
یکی از دانشجویان گفت: باید قبل از این که به امروز برسیم، به تعداد کم دانشجویانی که به این مراسم دعوت شدهاند و مکانی که برای جلسه سخنرانی پیشنهاد داده بودند اعتراض میکردیم. ناگهان صدای اکثر دانشجوها بلند شد که در فضای مجازی حتی با نامه نگاری به شرایط حاضر اعتراض شده بود.
در این میان بودند افرادی که به پشتیبانی از پزشکیان نیز درآمده و گفتند: یک مهمان جایگاه خود را در خانه میزبان مشخص نمیکند و ایراد و گله به رئیس دانشگاه تهران وارد است.
دانشجویی به موضوع حوادث معدن که در دو سال اخیر در طزره و طبس اتفاق افتاد اشاره کرد و گفت: دانشجو صدای مردم است و زمانی که به دانشجو اجازه نمیدهید که صدایش شنیده شود یعنی درد مردم را پنهان می کنید.
دانشجوها برای تائید صحبتها در پایان هر سخنرانی دست میزدند. در بین صحبتکنندهها، دانشجویی به موضوع سهمیهها اشاره کرد که واکنش تندی از سمت دانشجوها داشت و مسئول نظم جلسه برای بار چندم، یادآور شد که در میان صحبتهای دوستان حرف نزدید در غیر این صورت جلسه را ترک کنید. در این موضوع به سهمیههای خانوادههای جانباز و شهدا اشاره شد که بعد از گذشت سالیان سال همچنان پابرجاست. اما عدهای معتقد بودند که برای همه این مسئله صدق نمیکند. با اشاره به این موضوع دختری که دانشجوی دندانپزشکی بود در پشت تریبون اعلام کرد: من برای رفاه بیشتر، با وجود مشکلات موجود در کنکور به دانشگاه تهران آمدم و تنها دستاوردی که نداشتم رفاه بود. خیل عظیمی از موافقان این موضوع با دست و سوت موافقت خود را از این صحبت اعلام کردند.
سخنران تریبون آزاد گفت: در دولتهای قبلی ما همچنان در پشت در مانده بودیم؛ در این دولت که از وفاق دم میزنند نیز همچنان پشت در هستیم. آقای رئیس جمهور! صدای هم را نمیشنویم، اما حرف از وفاق میزنیم! پس شما رئیس جمهور مردم نیستید؛ رئیس جمهور یک عده خاص هستید.
این سوال پیش میآید که چرا نشستی که باید بیشترین تعداد مهمانانش را دانشجویان تشکیل دهد، با حضور جمعیت کثیری از افراد دولتی برگزار می شود؟ مگر غیر از این است که در اکثر وزارتخانهها همین افراد میتوانند حضور داشته باشند به جای اینکه جای دانشجو را اشغال کنند؟
یکی از عناوین خوبی که یک دانشجو برای دانشگاه تهران عنوان کرد این بود که دانشگاه تهران نماد آموزش عالی ایران است. در ادامه یکی از مهمترین مسائلی را که باعث عدم مهاجرت نخبگان میشود، احساس مهم بودن و تاثیرگزاری برشمرد و گفت: وقتی صدای دانشجو شنیده نشود چطور میتواند تاثیر بگذارد؟ با نگاه به آمار گزارش شده در سالهای اخیر، افزایش مهاجرت نخبگان و دانشجویان را میبینیم.
همه دانشجویان یک صدا از گفتوگوی یک طرفه رئیسجمهور شکایت داشتند. دانشجویی گفت: اگر قرار بود که این جلسه یک طرفه باشد که از طریق تلویزیون و رسانه او را می دیدیم. اما زمانی که حرف از نشست می آید، تعامل ۲ طرفه معنی می دهد. ما جز دانشگاه تریبون دیگری نداریم تا صحبت کنیم.
یکی از دانشجوهای دختر، ۱۶ آذر و روز دانشجو را یادآور شد و گفت: افرادی مدعی آزادی، وفاق و صحبت بودند و به دانشگاه تهران آمدند، اما به دانشجو اجازه صحبت کردن ندادند. تکرار مجدد تاریخ است که اتفاق افتاد. همین اتفاق سال ۹۸ و ۹۹ در دانشگاه تهران افتاد. ما آمدیم اینجا که از تکرار این اتفاق جلوگیری کنیم.
او خطاب به وزیر علوم و رئیس جمهور گفت: کمتر از سه ماه دیگر روز دانشجو است! اگر قرار است که دوباره یک نمایش سیاسی راه بیفتد و یک سخنرانی یک طرفه انجام شود، فایده ندارد و با این شرایط میتینگ سیاسی ممنوع! اگر قرار است که به جمع کثیری از منتقدان در دانشگاه اجازه صحبت داده نشود، پس چه در دانشگاه تهران و هر دانشگاه دیگر سخنرانی برگزار نکنید و تریبون یک طرفه را کنار بگذارید.
با وجود اینکه ساعتی از شروع سخنرانی گذشته بود، اما از تعداد دانشجویان کم نشد و آنها همچنان امیدوار بودند که رئیس جمهور بعد از سخنرانی بیاید و به مشکلات آنها گوش دهد.
اما به جز یک بلندگو که صدای رئیس جمهور شنیده میشد و دست و جیغ افراد حاضر در جلسه، این صبر کردن فایده دیگری نداشت. جالب بود که افراد دولتی حاضر در جلسه برای رئیس جمهورشان دست تائید می زدند و دانشجویان در بیرون از سالن سنگ مشکلاتشان را به سینه می زدند و انتظار می کشیدند. پارادوکس زیبایی بود!
حدود ۱۴۰ تا ۱۵۰ نفر دانشجو از اقشار مختلف تشکل، بسیج و نخبه به این مجلس دعوت شده بودند که حدود ۵۰ نفر از آنها اصلا اجازه ورود پیدا نکردند و با توجه به ظرفیت ۷۰۰ نفری این سالن، با یک حساب سرانگشتی می توان گفت که حدود ۶۰۰ نفر از مهمانان اصلا دانشجو نبودند!
در پایان این برنامه یکی از دانشجوها گفت: آقای رئیسجمهور قرارمان باشد ۱۶ آذر، دیدار دوباره دانشجویان با شما؛ اما این بار رو در رو و بدون حضور فرمایشی.
انتهای پیام/
نظر شما