زندگی آکواریومی طبقه مرفه این بار در مدارس خاص‌تر از خاص / ایزوله‌سازی چه بر سر دانش‌آموز و سیستم آموزشی می‌آورد؟

اگرچه آموزش و پرورش کاستی‌های فراوان دارد اما فضا را برای مانور طبقه «تافته جدا بافته» به خوبی فراهم کرده است. تنوع مدارس امروز در حدی پیچیده شده که برخی مدارس غیرانتفاعی با سلیقه خاص‌پسندها هم به جمع سیستم آموزشی ما اضافه شده‌اند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، زندگی در آکواریومی شیشه‌ای، دور از فراز و نشیب‌های جامعه، امروز انتخاب طبقه مرفه‌ای است که با نگاه تحقیر به فرودستان می‌نگرد و سعی می‌کند هر روز با اتکا به آنچه ما چرک کف دست می‌دانیمش و آن‌ها حلال مشکلات، جهانی مجزا برای خود بسازد.

اگرچه آموزش و پرورش کاستی‌های فراوان دارد اما فضا را برای مانور طبقه «تافته جدا بافته» به خوبی فراهم کرده است. تنوع مدارس امروز در حدی پیچیده شده که برخی مدارس غیرانتفاعی با سلیقه خاص‌پسندها هم به جمع سیستم آموزشی ما اضافه شده‌اند.

مدارسی که اردوهای تفریحی گران قیمت دارند

مدارسی که در میان مدارس غیرانتفاعی هم خاص هستند و علاوه بر امکانات ویژه، شیوه تربیتی خاصی یا اردوهای تفریحی گران و ویژه دارند و جای از ما بهتران هستند. مادر دانش‌آموزی که در یکی از این خاص‌تر از خاص‌ها تحصیل می‌کند، در پاسخ به سوالم درباره دلیل انتخاب این مدرسه گفت: بچه من شیوه تربیتی خاصی دارد، اگر به مدارس دولتی یا غیرانتفاعی معمولی برود، خارج از چهارچوب‌های تربیتی من تربیت می‌شود و دزد و قاچاقچی و خلافکار می‌شود.

مدارسی به اصطلاح اسلامی با شهریه سنگین

در این میان برخی مدارس هم پا به عرصه گذاشته‌اند که با عنوان اسلامی ادعا می‌کنند که می‌توانند کودکان را برمبنای مباحث اسلامی تربیت کنند. مخاطب هدف این مدارس هم خانواده‌هایی معتقد و متمکن هستد. این مدارس والدین را می‌ترسانند که اگر فرزندشان را به مدارس دولتی یا حتی غیرانتفاعی معمولی بفرستند، دیگر پایبند اعتقادات نخواهد بود. حال سوال اینجاست که چطور در کشوری اسلامی، با آموزش و پرورشی بر مبنای آموزه‌های دینی، برخی مدعی آموزش اسلامی هستند؟ مگر در مدارس دولتی که معلمانی گزینش شده دارد، چیزی غیر از اسلام آموزش داده می‌شود که این افراد می‌خواهند فرزندانشان مومن‌ترین مومنان باشند؟ و یا اگر قرار است سبک زندگی اسلامی را آموزش دهند، شهریه‌های سنگین و امکانات لاکچری دیگر چیست؟

طبقه متوسطی که سرخوردگی را به جان می‌خرد تا با ثروتمندان نشست و برخاست کند

تحت تاثیر این تبلیغات برخی افراد طبقه متوسط جامعه هم با ترس از اینکه فرزندشان آموزش اصولی نبیند یا خدشه‌ای به شیوه تربیتشان وارد نشود، خود را به آب و آتش می‌زنند که فرزندشان در این مدارس تحصیل کند. نکته جالب توجه این است که فرزندان این افراد به مرور با قرار گرفتن در بین طبقه ثروتمند، سرخورده شده و احساس کمبود می‌کنند. یکی از والدین در این باره میگوید: فرزند من امکانات خوبی داشت اما توان مالی من در حدی نبود که امکانات خاص و ویژه‌ای که همکلاسی‌هایش داشتند، تهیه کنم. یا آن‌ها همیشه از تفریحات خاص و مسافرت‌های خارجی تعریف می‌کردند و این فرزند من را افسرده کرده بود اما من معتقدم که اگر فرزندم امروز با افراد ثروتمند رفت و آمد کند، در آینده او هم فرد موفقی خواهد بود.

سوال اینجاست که آیا ایزوله کردن دانش‌آموز نسبت به جامعه و صرف هزینه‌های بالا، واقعا نتیجه مثبت دارد؟ علیرضا شریفی‌یزدی روانشناس و پژوهشگر در این خصوص به ایسکانیوز گفت: مدارس خاص از ضعف مدارس دولتی استفاده می‌کنند و در سایه ناکارآمدی آن‌هاست که این مدارس شکل می‌گیرند. خانواده‌هایی که تمکن مالی دارند با هدف اینکه فرزندانشان آموزش استاندارد را تجربه کنند، سراغ این مدارس می‌روند اما در هیچ جای دنیا مدارس خاص به تعبیری که امروز در کشور ما وجود دارد، پذیرفته نیست.

وی افزود: بهترین آموزش را فنلاند و کشورهای حوزه اسکاندیناوی دارند که در این کشورها هم مدارس خاص وجود ندارد. در دوره‌ای مدارس وابسته به کلیسا، قو میت‌های خاص یا احزاب خاص وجود داشته اما تحقیقات نشان داد که افراد تربیت شده در این مدارس، بعد از ورود به جامعه با ارزش‌های جامعه ناآشنا و بیگانه هستند.

شریفی‌یزدی توضیح داد: چنین افرادی گوشه‌نشین شده و از جمع رانده می‌شوند، به همین واسطه قدرت ارتباط و تعامل با دیگران را ندارند. این ایزوله شدن باعث می‌شود که فرد خود را محور جامعه ببیند. خودمحوری آن‌ها باعث می‌شود که از سوی جامعه پذیرفته نشوند.

وی ادامه داد: فردی که کاملا ایزوله و دور از جامعه درس خوانده، بعد از ورود به اجتماع و پذیرفته نشدن یا منزوی و گوشه‌گیر می‌شود یا رفتاری ضداجتماعی از خود نشان می‌دهد. مدارس خاص در بلند مدت آسیب‌هایی برای خود فرد و جامعه خواهند داشت.

در این میان برخی از والدین هم هستند که پا را فراتر گذاشته و شخصا به مدیر و معلم پول بیشتری می‌دهند تا فرزند آن‌ها شرایط بهتری داشته باشد. شریفی‌یزدی در این خصوص توضیح داد: اگر مدرسه‌ای حاضر می‌شود که چنین کاری کند، به نظام تعلیم و تربیت خیانت کرده است. علاوه بر این کودک یا نوجوان می‌آموزد که با پول می‌توان تافته جدا بافته بود؛ یعنی با پول می‌توان همه چیز را خرید. چنین فردی اگر در موقعیتی قرار بگیرد که نتواند با پول نیاز خود را برطرف کند، رفتاری ضداجتماعی انجام می‌دهد.

وی افزود: وقتی پدر و مادری چنین کاری انجام می‌دهد، باید انتظار داشته باشد که فردی خودشیفته، لوس و خودمحور تحویل جامعه بدهد که تنها به منفعت خود فکر می‌کند. این فرد حتی ممکن است برای پیش برد کار خود رشوه بدهد.

روانشناس عنوان کرد: اگر مدرسه‌ای اجازه چنین کاری به والدین می‌دهد، باید از سوی آموزش و پرورش بازخواست شود چراکه به سیستم تعلیم و تربیت آسیب می‌زند. وقتی فضای طبقاتی در مدرسه به وجود بیاید، بچه‌ها هم این دوگانگی را حس می‌کنند و دیگر دانش‌آموزان هم دچار مشکل می‌شوند.

از جهتی برخی کارشناسان هم معتقدند که طبقاتی کردن آموزش و فضا دادن به این جداسازی‌ها، به بدنه آموزش کشور آسیب می‌زند. رضوان حکیم‌زاده معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش‌وپرورش در این خصوص به ایسکانیوز گفت: تنوع مدارس و جداسازی دانش‌آموزان به انسجام اجتماعی خدشه وارد کرده و نظام آموزشی را طبقاتی می‌کند. درحقیقت جداسازی براساس شرایط اجتماعی و اقتصادی هم آسیب‌زا است. با جداسازی، محیط نرمال یادگیری از بین رفته و انتظار از دانش‌آموزان باقی مانده برای یادگیری کاهش پیدا می‌کند. با این کار به دانش‌آموزان مدارس دولتی برچسب می‌زنیم و انگیزه‌ها را در او کمرنگ می‌کنیم.

احد نویدی استاد دانشگاه و کارشناس آموزش و پرورش هم نگاهی تند و انتقادی به مسئله طبقاتی شدن آموزش دارد، به ایسکانیوز گفت: در واقع، سیاست‌ها درحوزه تعلیم و تربیت، تبعیض‌آمیز است و دولت‌ها عملاً به تشدید نابرابری دامن می‌زنند. علاوه بر این گسترس مؤسسات کمک آموزشی و وجود سهمیه‌های مختلف برای ورود به دانشگاه، از مصادیق روشن تشدید نابربری در دسترسی به فرصت‌های آموزشی است. پیامد چنین شرایطی، باز تولید طبقات اجتماعی است که بر خلاف آرمان‌های انقلاب اسلامی، به‌طور فزاینده تشدید می‌شوند.

بلایی که خصوصی‌سازی بر سر آموزش و پرورش آورد

وی می‌گوید: خصوصی‌سازی آموزش و پرورش به کاهش تعهدات دولت در تأمین منابع آموزش و پرورش منجر شده است. سیاست‌های کلان کشور در جهت برداشتن بار هزینه آموزش و پرورش از دوش دولت و انداختن آن به دوش مردم اتخاذ و اجرا شده است.

نویدی افزود: تعارض منافع مدیران هم در تضعیف عدالت آموزشی موثر است. مدارس طبقاتی شده و دانش‌آموزان به فقیر و غنی تقسیم شده‌اند. عملاً یارانه آموزش و پرورش به نفع فرزندان خانواده‌های برخوردار، هدف‌مند شده است. ذی‌نفعان مدارس خاص در مراجع سیاست‌گذار نفوذ دارند و مانع در اولویت قرار گرفتن مدارس دولتی و عدالت آموزشی در دولت می‌شوند. در واقع صدای صاحبان مدارس خاص در جامعه بیشتر شنیده می‌شوند و این افراد به قدری نفوذ دارند که بتوانند با لابی‌گری اهداف خود را پیش ببرند. مدارس طبقاتی دانش‌آموزان را تفکیک می‌کنند. برخی مدارس غیرانتفاعی برای خود برند ساخته و شهریه‌های سنگین می‌گیرند.

کارشناس آموزش و پرورش عنوان کرد: از جهتی دولت هم با ایجاد تنوع در مدارس به ناعدالتی آموزشی دامن می‌زند. تنوع بسیار در مدارس باعث ایجاد تبعیض بین دانش‌آموزان می‌شود. طبیعی است که معلم‌های خوب و دانش‌آموزان با استعدادتر به سمت مدارس خاص کشیده شوند و کیفیت از مدارس دولتی ربوده می‌شود. تفکیک دانش‌آموزان به تدریج به کیفیت مدارس آسیب می‌زند. با وجود اختصاص ندادن منابع مالی کافی، در اولویت نبودن آموزش در سیاست‌گذاری‌ها و آموزش طبقاتی، افت کیفیت درمدارس دولتی اتفاق عجیبی نیست.

به گزارش ایسکانیوز، آموزش و پرورش در این سال‌ها نه تنها در راستای تقویت مدارس دولتی تلاش نکرده بلکه شرایط را هم فراهم کرده که مدارس غیرانتفاعی رشد کنند. مدارس غیرانتفاعی نگاهی تجاری به آموزش دارند و زیر سایه نبود نظارت کافی، کسب سود می‌کنند. ایزوله کردن برخی دانش‌آموزان با اتکا به توان مالی، نه تنها به خود دانش‌آموز آسیب می‌زند بلکه سیستم آموزشی را هم طبقاتی می‌کند.

انتهای پیام /

کد خبر: 1249525

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =