سیدحسین رضوی خوسفی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز با بیان اینکه آموزش معکوس نقطه مقابل آموزش مستقیم و سنتی است، اظهار کرد: شیوه سنتی آموزش در کلاس مدرسه و با محوریت معلم انجام میشود و دانشآموز تکالیفی را در منزل به صورت فردی انجام میدهد؛ اما در کلاس معکوس این روند وارونه شده است، یعنی آموزش با بهرهگیری از ویدئو یا سایر رسانههای آموزشی در خانه صورت میگیرد و تکالیف به صورت فردی یا گروهی پیش میرود. در واقع انتقال مفاهیم درسی در روش یادگیری معکوس با جابهجایی زمان آموزش، از فضای گروهی به فضای فردی صورت میگیرد.
وی ادامه داد: با توجه به وجود 2 مشکل محتوای زیاد کتابهای درسی و کمبود وقت که همیشه معلمها از آن شکایت دارند، یادگیری معکوس روش مناسبی به نظر میرسد. صرفهجویی در زمان تدریس و کاربست رسانههای پرشمار آموزشی، همیشه مورد تاکید برنامهریزان و طراحان آموزشی بوده است. دانشآموز محور بودن الگوهای آموزشی معکوس باعث جهتگیری آموزش از دیدگاه رفتارگرایی به دیدگاه سازندهگرایی شده است.
این کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه تمام سطوح شناختی در این روش یادگیری معکوس مورد توجه قرار میگیرد گفت: در این روش سطوح پایین شناختی یعنی دانش و فهم در خارج از کلاس و سطوح بالاتر یعنی کاربرد، تحلیل، ارزشیابی و خلاقیت در درون کلاس محقق میشود. در آموزش معکوس نقش معلم در کلاس از بازیگری در صحنه به راهنمای مسیر تغییر پیدا میکند. به عبارتی دیگر معلم در کلاس نه به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک تسهیلگر و در مرتبه بالاتر آن یک طراح آموزشی است که با طراحی موقعیتهای یادگیری و فعالیتهای مناسب داخل و خارج از کلاس، دانشآموزان را به اهداف آموزشی رهنمون میسازد.
وی افزود: کلاسهای معکوس با فراهم کردن فرصت تعامل معلم با دانشآموزان و دانشآموزان با یکدیگر بر احساس تعلق خاطر آنان به مدرسه تاثیر مثبتی میگذارد. آموزش معکوس، دانشآموزان را در کسب مهارت مدیریت و روش خود یادگیری توانمندتر میکند. این نوع آموزش معکوس، دغدغه والدین را از این جهت که همیشه از غیر مفید بودن فضای مجازی برای فرزندان خود گلایه دارند برطرف میکند.
رضوی خوسفی بیان کرد: آموزش معکوس به والدین در آشنایی با شیوه مناسب آموزش و جلوگیری از تداخل آموزههایشان با آموختههای فرزندانشان کمک میکند، اشتراک گذاری محتواهای آموزشی مناسب از سوی معلمان در وبگاههای اشتراک فیلم باعث بهرهوری دانشآموزان و معلمان مناطق کم برخوردار از آموزشهای معلمان برتر میشود.
وی خاطرنشان کرد: تنوع بخشی به شیوههای آموزشی و سوقدادن آموزشهای سنتی از فضای کلاس به فضای مجازی با روحیه و علاقه دانشآموزان امروزی سازگارتر است. برتری دیگر آموزش معکوس، توجه عملی به تفاوتهای فردی است و این امر موجب کمک معلم به دانشآموزانی میشود که در یادگیری مشکل دارند، در این روش غنیسازی و چالش بیشتر برای دانشآموزان مستعد میشود. این شیوه اضطراب دانشآموزان را در انجام تکالیف کاهش میدهد؛ زیرا برای یک دانشآموز دیدن یک فیلم کوتاه در منزل نه تنها دشوار نیست، بلکه لذت بخش است و بخش دشوار کار در کلاس با حضور معلم انجام میشود.
این مولف با اشاره به مزایای استفاده از دروس ضبط شده تصریح کرد: سادگی آموزش معکوس و درسهای ضبط شده، به غایبان کلاس این امکان را میدهد که به سرعت و بهطور موثری عقب ماندگی درسی خود را برطرف کنند. در آموزش معکوس دانشآموزان میتوانند معلم خود را متوقف و حتی آن را دوباره به عقب برگردانند، یادداشت برداری کرده و هر زمان که اراده کنند، بتوانند بر درسهای ضبط شده خود مرور داشته باشند.
وی با اشاره به تاریخچه آموزش معکوس اضافه کرد: آموزش معکوس اگرچه از چند سال پیش در ایران به معلمان شناسانده شده است، اما قبل از آن هم تعدادی از معلمان با بهرهگیری از امکانات و فناوریهای در دسترس، با ضبط و تهیه فیلمهای آموزشی روی لوح فشرده و فلش یا انتشار آنها در بستر اینترنت و با راهاندازی وبگاهریال وبلاگ، کانالهای اشتراک فیلم در سایتهای مختلف و نیز ایجاد گروه یا کانالهایی در شبکههای اجتماعی بخشی از آموزش کلاس را به فضای بیرون منتقل کرده بودند. در جهان این شیوه از آموزش با عنوان آموزش معکوس شناخته میشود، بسیاری از افراد در این راه قدم گذاشته بودند؛ این تجربه مثبتی بوده است که خود من نیز آن را داشتهام. اکنون آشنایی بیشتر با این ایده جذاب و تجربههای جهانی موجود، معلمان را در معکوس کردن کلاسشان مصممتر کرده است.
این دبیر آموزش و پرورش استان یزد با اشاره به تجربه آموزش معکوس در کشورهای جهان اظهار کرد: تجربه دیگر من در سفری که سالها قبل با هدف آشنایی با نظام آموزش فرانسه به این کشور داشتم، حاصل شد. در گفتوگو با معلمان فرانسوی متوجه شدم که آموزش معکوس ایده جدیدی برای آنان است، یکی از معلمان فیزیک فرانسوی تصمیم داشت در سال تحصیلی پیشرو یکی از درسهایش را به روش معکوس آموزش دهد.
وی با اشاره به جبههگیریهایی که علیه روش یادگیری معکوس وجود دارد خاطرنشان کرد: تجربه منفی از یادگیری معکوس، جبههگیری و نظرات عمومی و منفی والدین و بعضی مدیران درباره کاربست این شیوه یادگیری است، برخی از این افراد آموزش به این سبک و سیاق را آموزش نمیدانند و حتی بعضی از والدین آن را به گونهای شانه خالی کردن معلم از زیر بار مسئولیت تدریس تلقی میکنند. از طرفی نبود زیرساختها و الزامات تشکیل یک کلاس معکوس مانند سامانه مدیریت یادگیری، کمبود امکانات سخت افزاری، آشنا نبودن معلمان با نرم افزارهای تولید محتوا، در اختیار نداشتن یک الگوی بومی قابل توجه و عدم مشوق موثر مانع ورود معلمان به این عرصه شده است.
رضوی خوسفی با اشاره به هوشمندسازی مدارس و مقایسه آن با روش یادگیری معکوس تصریح کرد: هوشمندسازی مدارس یک تغییر از بالا به پایین و نیز یک رویکرد مهندسی بود، در صورتی که کلاسهای معکوس رویکردی معلمان و از پایین به بالا است. این ایده ابتدا در جهان از سوی آموزش و پرورش طرح ریزی و ابلاغ نشد؛ بلکه به عنوان یک جنبش از سوی معدودی از معلمان مطرح و در کلاسهای درس به کار گرفته شده و سپس در مسیر رشد و ارتقا قرار گرفت و از سوی معلمان دیگر مورد پیگیری و اقبال واقع شد.
وی اضافه کرد: خوشبختانه در ایران آمورش معکوس از سوی بعضی از معلمان و مدارس پیشرو به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته و گامهای خوبی در راستای پیادهسازی این شیوه آموزش به صورت خود جوش صورت گرفته است. جالب است که در بعضی از شهرستانهای دور از پایتخت مثل سیرجان در استان کرمان ایده یادگیری معکوس موضوع برگزاری کارگاههای آموزشی برای معلمان شده است، این امر از انگیزه و اقبال عمومی معلمان نسبت به این شیوه جدید از آموزش حکایت دارد.
این معلم بیان کرد: انتظار این است که آموزش و پرورش به موضوع آموزش مربوط به عنوان یک مد روز همچون موضوع هوشمند سازی که به زعم من تجربهی شکستخورده در ایران است، ورود پیدا نکند و با نگاهی سطحی و شعارگونه اجازه ندهد آموزش مربوط به سرنوشت ایدههای خوب مانند اقدام پژوهی، درس پژوهی، جشنواره الگوهای فعال تدریس و غیره دچار شود و به انحطاط برود. همچنین لازم است آموزش و پرورش با نگاهی به تجربههای موفق جهانی به گسترش ایدههای کلاس معکوس به عنوان یکی از شیوههای موثر در گنجینه امکانات آموزشی معلمان و مدارس، نه به عنوان شیوه جایگزین کامل روش سنتی بلکه ترکیبی از این دو شیوه بپردازد.
وی در پایان با اشاره به لزوم تغییر تفکر معلمان در راستای یادگیری معکوس گفت: موفقیت الگوی یادگیری معکوس مبتنی بر فناوریهای نوین و شبکههای اجتماعی و ارتباطی در گرو فراهم کردن زیرساختهای اساسی و راه اندازی شبکه اجتماعی بومی و اختصاصی برای استفاده دانشآموزان و معلمان و والدین است تا از آسیبهای احتمالی حضور فرزندانشان در شبکههای اجتماعی دیگر جلوگیری کند، این امر معلمان را در به کارگیری شیوه نوین آموزشی ترغیب میکند و موجب ارتقای سواد علمی و فناوری کودکان و تشویق آنان به تولید محتوای آموزشی مناسب و شناسنامهدار می شود، اما در گام نخست برای عملیاتی کردن این روش معلمان باید توجه داشته باشند که برای معکوس کردن کلاسشان ابتدا باید تفکرشان را معکوس کنند.
انتهای پیام/