به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، آییننامه ارتقای اساتید با ابهامات بسیاری همراه است، مانند یکسانانگاری رشتهها و تفکیک قائل نشدن بین حوزههای تخصصی اساتید؛ توجه به این نکته از سوی سیاستگذاران آموزشی ضروری است که هر رشته اقتضائات خاص خودش را دارد و نمیتوان با یک معیار توانمندی پژوهشگران رشتههای مختلف را سنجید.
رضا حافظی در گفتوگو با ایسکانیوز با بیان این که الزام به چاپ مقاله، اعضای هیئت علمی را تحت فشار قرار داده و کیفیت پژوهشها را کاهش میدهد، اظهار کرد: چون ارزیابی و سنجش انتشار مقالات، خصوصاً از حیث کمّی، در دسترستر است از این معیار برای سنجش عملکرد اعضای هیئت علمی استفاده شده که به مرور هم باعث نزول کیفیت پژوهشها و غفلت از سایر وجوه عملکرد اعضای هیئت علمی خواهد شد.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور با اشاره به این که بعضی از رشتهها یا برخی حوزهها در یک رشته امکان محدودی برای برقراری ارتباط با صنعت دارند، افزود: اساتید ادبیات، تاریخ یا فلسفه، چگونه قادر خواهند بود با صنعت ارتباط برقرار کرده و پروژه بگیرند؟ ما در دانشگاهها نیازمند توسعه نظری و عملی بصورت همزمان و در هر دو جبهه با درنظر گرفتن کیفیت بالا هستیم تا بتوانیم هم به نیاز امروز جامعه و صنعت و نیازهای آینده آنها پاسخ دهیم.
وی با ذکر مثالی یادآور شد: استادی که در حوزه فیزیک نظری فعالیت و مقاله منتشر میکند، پژوهش کنونیاش سوال جاری صنعت پاسخ نمیدهد و از این منظر فقط صرف هزینه تلقی میشود؛ اما بر پایه تئوریهایی که پیشنهاد میدهد، ستونهای فناوریهای آینده را بنا میکند.
حافظی با تصریح بر این که سیاستگذاران غالباً به دنبال معیارهایی برای اندازهگیری مستقیم و کمی هستند، گفت: اخیرا رایزنیهایی در مورد درنظر گرفتن مولفهای تحت عنوان ارتباط با صنعت در آییننامه ارتقای اساتید مطرح است که به نظر من حتما گام مثبتی خواهد بود.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در ادامه خاطرنشان کرد: البته باید حواسمان باشد که اگر ارتباط با صنعت را هم بصورت کمی بسنجیم و بپرسیم یک عضو هیئت علمی چند پروژه از صنعت آورده؟ در نتیجه افراد که ارتباطات قبلی داشتهاند و لابی قویتری دارند، رشد میکنند و این عادلانه نخواهد بود.
وی با تاکید بر این اینکه کمیگرایی در تدوین ارتباط آییننامههای ارتباط دانشگاه و صنعت مانع رشد اعضای هیئت علمی جوان خواهد شد، افزود: به نظر من بین مولفههایی مانند چاپ مقاله، ارتباط با صنعت و فعالیت آموزشی نباید «و» گذاشت. بین این ها باید «یا» گذاشت تا امکان ارزش نهادن به پژوهشهای نظری و عملی بصورت عادلانهای فراهم شود و اساتید شاخص فعال در هر دو جناح امکان ارتقا داشته باشند. آنچه که مهم است، کیفیت پژوهش یا حل مسئله از صنعت یا جامعه است و نباید در دام کمیتگرایی افتاد.
حافظی با بیان این که آییننامه ارتقای اساتید باید برای افرادی که سمتهای اجرایی دارند، قانون خاص داشته باشد، گفت: مثلا رسانهها نام مسئولی را منتشر میکنند که در دوره تصدیگری وی چندین مقاله، با درج نام او، چاپ شده است. واقعیت این است که حتی سمتهای اجرایی درون دانشگاهی هم به حدی مشغله ایجاد میکند که اعضای هیئت علمی فرصت انجام یک پژوهش یا نگارش مقاله را نخواهند داشت. راهکار چیست؟
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور خاطرنشان کرد: باید در آیین نامه به ازای سمت و تابع آن زمان و انرژی که اعضا هیئت علمی صرف میکنند امتیازاتی برایشان درنظر گرفته شود، چون بخشی از رسالت دانشگاهها کادرسازی و تأمین نیروی متخصص و کاردان است. اگرچه در نسخه فعلی نیز امتیازاتی برای این دست افراد درنظر گرفته شده است، اما نکته اصلی محدود کردن ایشان در برخی فعالیتهای دانشگاهی است. افرادی که سمت اجرایی دارند، بسبب مشغله و تعهد به سازمان متبوع، نباید راهنمایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی را بعهده بگیرند، یا این امر متناسب با شرایط استاد محدود گردد.
حافظی ادامه داد: هرچند برخی دانشجویان تمایل دارند با این اساتید کار کنند زیرا این امر را فرصتی برای اشتغال یا دسترسی به منابع اطلاعاتی دست اول به حساب میآورند. اگر این موضوع در آییننامه لحاظ شود، دانشکدهها بخوبی میتوانند تعادل مناسب بین تیم اساتید راهنما را ایجاد کنند، بگونهای که هم از تجربه اساتید حاضر در عرصههای صنعتی بهرهمند شود و هم زمان لازم برای توسعه نظری و انجام امور پژوهشی توسط اساتید مقیم تخصیص داده شود.
وی با اشاره به این که اگر این افراد سوءاستفاده گر باشند، میتوانند از سمت اجرایی خود برای چاپ مقالات استفاده کنند، افزود: اگر از استاد انتظار داریم با صنعت پروژه بردارد، باید بدانیم که از این استاد دیگر نمیتوان انتظار چاپ مقاله ISI داشت یا لااقل در این حوزه وی محدود خواهد بود.
حافظی با تصریح بر این که یک دانشجو باید هم نحوه تحقیق آکادمیک و هم چگونگی کار با صنعت را یاد بگیرد، یادآور شد: دانشجو باید در دانشگاه هر دو وجه را آموزش ببیند تا آگاهانه بتواند استعداد خودش را بازشناسد. طبیعی است که برخی دانشجویان برای کار در زمینههای تئوریک مناسب هستند و برخی دیگر باید از این مبانی استفاده کنند تا در صنعت فعالیت کنند.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور با تاکید بر این که اقتضای آییننامه نوشتن، امکان سنجش آن است، گفت: اگر میخواهیم ارتباط با صنعت، کمی اندازهگیری نشود، باید در آییننامه کار با کیفیت مورد تشویق قرار گیرد و شاخصهای چندگانه برای تمیز آن تعریف شوند.
وی با ذکر مثالی یادآور شد: اگر از یک استاد در رشته مهندسی انتظار داریم یک پروژه ۲ میلیاردی بگیرد و چند سال انجام دهد و برای کشور ارزآوری داشته باشد، باید بدانیم که این فرد دیگر نمیتواند سایر مفاد آییننامه مانند مقالهنویسی را پوشش دهد.
حافظی با اشاره به این که معیارها برای استادانی که با صنعت ارتباط دارند، نباید متمرکز بر چاپ مقاله باشد، گفت: این استادان باید بر اساس کار صنعتی یا ثبت یک اختراع سنجیده شوند. برای سنجش این افراد، علاوه بر داوران علمی، باید داوران صنعتی هم انتخاب کنیم.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در پایان اظهار کرد: به نظر من میتوانیم اعضاء هیئت علمی را بر اساس حوزه عملکردی ایشان ارزیابی کنیم. مثلا از استادیار آموزشی و پژوهشی انتظارات متفاوتی نسبت به استادیار صنعتی داشت.
انتهای پیام/
نظر شما