به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ قطعی برق در روزهای اخیر باعث ایجاد مشکلات زیادی برای مردم شده است. گرمای هوا از یک طرف و قطعی مکرر و بدون اطلاع از طرف دیگر صبر مردم را لبریز کرده است. چنین مشکلاتی در برخی کشورهای منطقه مثل عراق، لبنان و پاکستان امری طبیعی و همیشگی بوده است اما در کشور ما به خصوص در دو دهه اخیر سابقه نداشته است. به همین منظور با رضا شریفی عضو هیأت علمی برق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب گفتوگو کردهایم و از علتهای بروز این مشکل پرسیدهایم.
شریفی در این گفتوگو یکی از علتهای اصلی را قدیمی بودن شبکه تولید و توزیع کشور عنوان میکند که گرمای بیسابقه امسال در برخی مناطق کشور هم باعث شده این شبکه بازدهی معمول خود را نداشته باشد. به گفته این استاد دانشگاه، ساخت نیروگاههای جدید تولید برق در چند سال اخیر به خاطر کمبود منابع، متناسب با افزایش مصرف کشور نبوده است و مجموع این عوامل باعث ایجاد این بحران شده است. متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است.
تاثیر گرمای هوا بر بازدهی نیروگاههای تولید برق به چه میزان است؟
بخش بزرگی از نیروگاههای ما به خصوص در بار پایه نیروگاه حرارتی هستند؛ بخشی از نیروگاههای سیکل ترکیبی هم به صورت حرارتی کار میکنند. این نیروگاهها از اختلاف دمای آبی که تحت فشار قرار میگیرد و به بخار تبدیل میشود؛ برق تولید میکنند. درواقع وقتی بخار با فشار و گرمای زیاد به توربین برخورد میکند؛ برق تولید میشود. این بخار مجددا باید برگردد و خنک شود و این مسیر تکرار شود.
هر چه اختلاف دمای محیط با دستگاههای تولید کننده انرژی بیشتر باشد؛ امکان تولید انرژی بیشتر میشود. یعنی هر چه هوا گرمتر میشود به صورت طبیعی هم بازده نیروگاه پایین میآید و هم کارکرد تجهیزات نیروگاه و شبکه توزیع در دمای بالاتر کمتر میشود. از طرف دیگر احتمال برزو مشکل و خطا هم در این شرایط افزایش پیدا میکند. در نتیجه برای خنک کردن تجهیزات، نیروگاه بخشی از انرژی شبکه را به خود اختصاص میدهد. به همین خاطر در هوای گرم هم مصرف خود نیروگاه افزایش پیدا میکند و هم تولیدش کاهش پیدا میکند. یعنی از ۲ بعد به مشکل می خوردیم.
گرمای هوا امسال یعنی به میزانی بوده که در این حد ما را دچار کند و با این حجم از قطعی برق روبرو شویم؟
در برخی از شهرهای کشور ما گرمای بیسابقه داشتهایم. به طور مثال در برخی از شهرهای خوزستان، تبریز و گلستان آمار میگوید که این گرما در چند سال اخیر بیسابقه است؛ اما گرمای هوا در واقع یک عامل فرعی است. اگر شبکه به خوبی کار کند و ظرفیت شبکه جواب دهد؛ حتی اگر چند درجه هم گرما کم و زیاد شود این به راحتی قابل پوشش دادن است و در شبکه همه این موارد پیشبینی میشود. مشکل ما این است که امکان پاسخگویی به نیاز مشترکین در شرایط عادی را هم نداریم. در نتیجه، گرمای هوا و مشکلات دیگری مثل فرسودگی تجهیزات که اضافه میشود؛ شرایط را به حد بحران میرساند.
یعنی در حالت عادی ظرفیت تولید برق در کشور جوابگوی مصرف برق در کشور نیست؟
ما سالانه به صورت تقریبی باید بین ۴ تا ۵ هزار مگاوات رشد تولید برق داشته باشیم و نیروگاه بسازیم. هر چه که ما نیروگاه نمیسازیم عقب میافتیم. در چند سال گذشته به دلیل تحریم و کمبود منابع در وزارت نیرو، نیروگاه ساخته نشده است. چون افزایش مصرف و ساخت نیروگاه متناسب نبوده باعث این مشکلات ایجاد شده است.
در واقع شما عامل اصلی را این میدانید که ساخت نیروگاهها متناسب با ظرفیت مصرف توسعه پیدا نکرده است؟
بله. ما باید سالانه ۴ تا ۵ هزار مگاوات اضافه کنیم در کنار آن شبکه توزیع و نیروگاهها را هم بهسازی و جایگزین کنیم. به طور مثال ما نیروگاهی در تهران داریم که بالای ۵۰ سال سابقه فعالیت دارد و در عمل باید از رده خارج شود اما به خاطر مشکلاتی که در شبکه هست. وقتی چنین نیروگاهی در شبکه باشد بازدهی کافی را نخواهد داشت؛ چرا که تکنولوژی آن قدیمی است. نیروگاههای قدیمی علاوه بر بازده کم، آلودگی زیادی هم دارند و امکان اعتماد کردن به آنها در شرایط بحرانی خیلی کمتر از نیروگاههای جدید است. اگر ما نیروگاههای جدیدی را در ۱۰ سال اخیر ساخته بودیم و از تکنولوژی نوین بهره برده بودیم در شرایط گرم شدن هوا شبکه تولید و توزیع ما قابل اطمینانتر بودند؛ به نیروگاههای فرسوده در شرایط بحرانی نمیتوان اعتماد زیادی داشت و همه این عوامل باعث تشدید شرایط بحران میشود.
تفاوت نیروگاههای جدید و قدیمی در چه مواردی است؟
نیروگاههای جدید بازده بالاتری دارند؛ یعنی با سوخت کمتر میتوانند برق بیشتری تولید کنند. نیروگاههای قدیمی مثل این است که با یک ماشین مدل ۵۰ سال پیش بخواهیم با سرعت ۱۵۰ کیلومتر بر ساعت متناسب با شرایط جدید حرکت کنیم. در چنین شرایطی هم میزان مصرف سوخت بالا میرود و هم احتمال خرابی و از رده خارج شدن وجود دارد. ما در چنین شرایطی گیر کردهایم و نیروگاههایی که باید در سالهای گذشته اورهال(تعمیرات اساسی) میشدند یا با سیستمهای جدید جایگزین میکردیم؛ همه به خاطر نبود منابع مالی عقب افتاده است که تحریمها یکی از مهمترین دلایل این کمبود منابع است.
از طرف دیگر ما تقریبا از سال ۸۲ شروع به خصوصیسازی در صنعت برق کردیم. منتهی این فرایند خصوصیسازی هم به درستی انجام نشده است. تعدادی از نیروگاهها واگذار شدهاند و برخی سرمایهگذاران هم نیروگاه جدید ساختند؛ اما برق به قیمت ناچیزی از او خریداری میشود. در واقع برق از آنها خریداری نمیشود؛ گاز تقریبا مجانی به آنها داده میشود و تنها یک هزینه تبدیل انرژی به نیروگاهها داده میشود. چنین حالتی برای سرمایهگذار با توجه به سرمایهای که درگیر کار کرده است به صرفه نیست. به همین دلیل بازار برق، بازار جذابی برای سرمایهگذاران نیست. یعنی از طرفی با کاهش بودجه دولتی مواجه هستیم و از طرف دیگر صنعت برق، صنعتی نیست که جذابیت خوبی نسبت به سایر بازارها برای سرمایهگذاران داشته باشد.
سرمایهگذار ترجیح میدهد در بازارهای کاذب و غیر مولد سرمایهگذاری کند و سود بیشتری ببرد. صنعت برق هزار و یک مشکل دارد و قیمت آن را هم دولت تعیین کند و برق را نمیتوان در بازار دیگری غیر از شبکه برق ایران بفروشد؛ بنابراین سرمایهگذار تمایل چندانی به این بازار ندارد.
آیا توافقنامه پاریس در بهسازی نوسازی و جایگزینی نیروگاههای جدید تاثیرگذار بوده است؟
من بعید میدانم. ما آنقدر مسائل و مشکلات جدیتری داریم که به نظرم مسائل محیط زیستی در این موضوع اصلا اولویت نبوده است و حتی کسی به آن نمیتوانسته فکر کند. ضمن اینکه یک بخش مشکل به نیروگاه و تولید برق مربوط است؛ بخش دیگر مربوط به شبکه انتقال و توزیع است. بخش بزرگی از شبکه انتقال و توزیع هم بهسازی نشده است.
حتی اگر ملاک را معاهده پاریس در نظر بگیریم که قرار است با آن آلودگی محیط زیست را کم کنیم؛ استفاده از نیروگاههایی که عمر مفیدشان تمام شده و سوخت بیشتری مصرف میکنند و بازده پایینتری دارند دقیقا بر خلاف معاهده پاریس است. ما در برخی از نیروگاهها به خاطر مشکل کمبود فشار گاز از مازوت استفاده میکنیم. سوزاندن مازوت در نیروگاهها کاملاً خلاف معاهده پاریس است.
ضمن اینکه در حوزه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر نیز قوانین مشخصی داشتهایم و اگر میخواستیم معاهده پاریس را رعایت کنیم؛ حداقل در این حوزه باید سرمایهگذاری میکردیم و ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت تولید برق را به این حوزه میبردیم؛ اما آن هم توسعه پیدا نکرده است.
در حال حاضر ظرفیت کل تولید و کسری تولید برق در کشور به چه میزان است؟
ما چیزی حدود ۸۰ هزار مگاوات ظرفیت نصب شده داریم. قبل از این خاموشیها رکورد مصرفی که ثبت شد؛ چیزی حضور ۶۶ هزار مگاوات در زمان پیک مصرف بود. ظرفیت تولید اگر مشکلی نداشته باشد به راحتی می تواند این ۶۰ هزار مگاوات را تولید کند اما مشکل این است که این ۸۰ هزار مگاوات ظرفیت اسمی است. بخشی از این نیروگاه ها تعمیر و نگهداری آنها به خوبی صورت نگرفته و مشکلاتی مثل کمبود قطعات دارند و از مدار خارج شدهاند.
ضمن اینکه که بین ۵ تا ۱۰ درصد تولید را هم باید برای پشتوانه شبکه در نظر بگیریم. مصرف شبکه ممکن است ۶۰ هزار مگاوات باشد اما باید ۶۵ یا ۷۰ هزار مگاوات ظرفیت داشته باشیم تا اگر مشکلی در یکی از نیروگاههای شبکه به وجود آمد؛ بتوانیم آن را جبران کنیم. اگر این ظرفیت پشتیبان در نطر گرفته نشود ممکن است کل شبکه را از دست بدهیم. در واقع اینطور نیست که بتوانیم از کل ظرفیت شبکه استفاده کنیم و باید ۵ تا ۱۰ درصد آن را برای موارد بحران در نظر داشته باشیم. پس در درجه اول کل ظرفیت قابل استفاده نیست و در درجه بعدی از آن بخش قابل استفاده هم به خاطر ایجاد اطمینان در شبکه نمی توانیم همه را استفاده کنیم. در نتیجه ظرفیت قابل استفاده در شبکه ۵۰ تا ۵۵ هزار مگاوات است و چیزی نزدیک به ۱۰ تا ۱۱ هزار مگاوات هم کم تولید برق داریم.
انتهای پیام/
نظر شما