مجید اخشابی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز درباره وضعیت موسیقی حال حاضر کشور اظهار کرد: همانطور که روشن و مبرهن است موسیقی کشور نیز مانند سایر وجوهات هنر وضعیت خوبی ندارد و نمیشود شرایط خوبی برای موسیقی فرض کرد.
مدرس دانشگاه و محقق حوزه موسیقی ادامه داد: از طرفی تنزل کیفیت عرضه آثار به لحاظ محتوایی و فرمی، از سوی دیگر نزول سطح سلیقه مخاطبان و از بعد سوم نیز ناکارآمدی عرصه مدیریتی موسیقی کشور هر سه منجر به افول موسیقی کشور شدهاند.
وی با تاکید بر اینکه تنزل سلیقه موسیقی کشور سه وجه دارد، گفت: مهمترین علت تنزل سلیقه موسیقی در کشور، ناکارآمدی عرصه مدیریتی موسیقی است به نحوی که در این بخش با رفتارهای سلبی مواجه هستیم و هیچ برنامهای برای آموزش و هدایت نسل تولیدکنندگان و مصرف کنندگان وجود ندارد.
اخشابی با بیان اینکه مدیریت در کشور صرفا نقش نظارتی دارد آنهم از نوع سلبی گفت: متاسفانه راهی در این زمینه تبیین نمیشود و رسانهها هم به این مقوله دامن میزنند. صداوسیما نقشش را درست ایفا نمیکند. رسانههای مکتوب نیز نوشتههایشان تاثیری که باید را ندارد و موج ابتذال نهتنها موسیقی، بلکه عرصه هنر کشور را تحت تاثیر قرار میدهد.
مدرس دانشگاه و محقق حوزه موسیقی درباره نقش لابیگری در موسیقی کشور تشریح کرد: اساسا در این زمینه فرآیند پولسازی وجود دارد که اسمش را تطهیر میگذارم؛ یعنی یک خواننده زیرزمینی و غیرمجاز که با موسیقیهای ناهنجار تواسته توجه مخاطبان و جامعه را به گونهای(مثل استفاده از ناسزا در ترانه) به خودش جلب کند. با همین رویکرد موسیقیهایی با سطح خفیفتر از چیزی که گفتم شیوع پیدا کرده و آن خواننده شناخته میشود.
وی افزود: به این ترتیب تهیهکنندهها سراغ آن خواننده میروند، از غیرمجازبودن درش میآورند و روی آن سرمایهگذاری کرده و مجوز برایش میگیرند و اینگونه شناخته میشود.
اخشابی همچنین گفت: در ادامه این روند تهیه کنندهها سراغ آن خواننده میروند، در نتیجه از آن خواننده مثل یک چاه بهرهبرداری می کنند تا محتویاتش تمام شود و بعد هم مثل یک شی متروکه به آن نگاه میکند.
مدرس دانشگاه و محقق حوزه موسیقی با اشاره به اینکه در قدیم تصور میکردیم این فرآیند بهبود پیدا میکند، توضیح داد: متاسفانه این رویه در کشور ما یک سنت شده و هر کسی با یک شیرینکاری عجیب و غریب شناخته میشود و بعد تهیهکنندگان به سراغش میروند و قرارداد میبندند و از امواج رسانه ای و تمامی ظرفیتها برای تبلیغ و تهییج افکار عمومی استفاده میکنند و در نهایت این ماجرا تبدیل می شود به اینکه ۶ ماه با یکی گذران میشود و ۶ ماه بعدی با یکی دیگر و اینگونه همیشه یک موج ناهماهنگ در موسیقی وجود دارد.
وی درباره اینکه به نظر شما آیا میشود به عنوان هنرمند کاری در زمینه نجات موسیقی کشور انجام داد، گفت: واقعیت این است که یک دست صدا ندارد و باید وفاق جمعی در این زمینه صورت گیرد.
اخشابی اظهار کرد: همانطور که اشاره شد تولیدکنندگان، مخاطبان و نهادهای نظارتی باید با هم اهتمام ورزند که این معضل را یکبار برای همیشه حل کنند و این فرآیند را تصحیح کنند. باید به جوانان آموزش صحیح داد تا راه مناسب را انتخاب کنند اما متاسفانه سیاستها همیشه در موسیقی فصلی است و آنطور که باید عمل نمیشود.
مدرس دانشگاه و محقق حوزه موسیقی گفت: یکی از روشهای غلط این روزها این است که فرد موسیقی بسازد و در شبکههای ماهوارهای و رسانههای غیرمجاز پخش کند و بعد که دیده شد، اظهار پشیمانی کند و با تعهدی ساده مجوز بگیرد و هر زمان که احساس کرد حضور کمرنگی دارد دوباره آبی در آسیاب بریزد و عدهای هم برایش کارسازی کنند.
وی ادامه داد: حتی برخی از هنرمندان قدیمی هم از این شیوه استفاده میکردند و یک بار در نقش موافق و داخل کشور فعالیت میکردند و بار دیگر در ظاهر مخالف و در خارج از کشور بودند و گاهی هم عملکرد بینابین داشتند؛ بالاخره روی تیغ حرکت میکردند و موفق هم شدند.
اخشابی افزود: این قضایا به قدری واضح است که تبدیل به سنتی در موسیقی فعلی شده است. در واقع افراد با استفاده از قدرت نفوذ در فضای مجازی و صرف هزینههای صد تا ۲۰۰ میلیونی موجی راه میاندازند که خود را مطرح کنند.
انتهای پیام/
نظر شما