چه خصوصیاتی حضرت زینب (س) را در تاریخ جاودانه کرد؟ / نگاهی به فضایل بانوی صبر و پایداری

حضرت زینب (س) در نیمه ماه رجب سال ۶۲ هجری قمری چشم از جهان فرو بست. یگانه بانویی که عالی‌ترین نمونه شهامت، کفایت و خردمندی است که هیچگاه برادرش امام حسین(ع) را تنها نگذاشت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، حضرت زینب (س) سومین فرزند امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها و بانوی صبر و ایثار است، بانویی که در تمام عمرش مصیبت دید و صبوری کرد و ایستاد. بانویی که روایت واقعه عاشورا وامدار اوست چرا که او با شجاعت و خطابه های غرایش در واقعه عاشورا و شهادت برادرش امام حسین (ع) بر علیه ظلم درخشید و شجاعتش را در تاریخ ثبت کرد.

زینب علیهاالسلام در پنج ‏سالگی مادر خود را از دست داد و ازهمان دوران طفولیت ‏با مصیبت آشنا گردید. در دوران عمر با برکت ‏خویش، مشکلات و رنج‏های زیادی را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخی چون اسارت و... را تحمل کرد. این سختی‏ها از او فردی صبور و بردبار ساخته بود.

او را ام کلثوم کبری، و صدیقه صغری می‌‏نامیدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود. او زنی عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود. نسب نبوی، تربیت علوی، و لطف خداوندی از او فردی با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طوری که او را «عقیله بنی هاشم‏» می‏گفتند. با پسرعموی خود«عبدالله بن جعفر» ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانی بود که دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در کربلا، در رکاب ابا عبدالله الحسین علیه السلام شربت ‏شهادت نوشیدند.

در تاریخ وفات حضرت زینب کبری(س) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی(ع) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری وفات کرده است. در این مطلب برآنیم که گوشه هایی از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسی و بیان نماییم.

 زینت پدر

معمولا پدر و مادر نام فرزند را انتخاب می‏کنند، ولی در جریان ولادت حضرت زینب علیهاالسلام والدین او این کار را به پیامبراسلام جد بزرگوار آن بانو، واگذار نمودند.

پیامبر صلی الله علیه وآله که در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، سراسیمه به خانه علی علیه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، آن گاه نام زینب (زین + اب) را که به معنای «زینت پدر» است‏ برای این دختر انتخاب نمود.

علم الهی

مهمترین امتیاز انسان نسبت ‏به سایر موجودات - حتی ملائکه - دانش و بینش اوست. « وعلم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم علی الملائکه فقال انبئونی باسماء هؤلاء ان کنتم صادقین. قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم‏.»(۴) ؛« سپس علم اسماء[علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات] را همگی به آدم آموخت. بعد آن‏ها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‏گویید، اسامی این‏ها را به من خبر دهید. عرض کردند: تو منزهی. ما چیزی جز آن چه به ما تعلیم داده‏ای نمی‏دانیم؛ تو دانا و حکیمی.»

و برترین علم‏ها، علمی است که مستقیما از ذات الهی به شخصی افاضه شود، یعنی دارای علم «لدنی‏» باشد. خداوند متعال در مورد حضرت خضرعلیه السلام می‏فرماید:« وعلمناه من لدنا علما.» (۵) ؛«علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.»

زینب علیهاالسلام به شهادت امام سجاد علیه السلام دارای چنین علمی است، آن جا که به عمه‏اش خطاب کرد و فرمود:« انت عالمه غیر معلمه وفهمه غیر مفهمه (۶)؛ تو بی آنکه آموزگاری داشته باشی؛ عالم و دانشمند هستی.»

عبادت و بندگی

زینب علیهاالسلام به خوبی از قرآن آموخته بود، که هدف از آفرینش و خلقت انسان رسیدن به قله کمال بندگی است. «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون‏» (۷) ؛ «من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادت کنند.»

او عبادت‏ها و نماز شب‏های پدر و مادر را از نزدیک دیده بود. او در کربلا شاهد بود که برادرش امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به عباس فرمود:«ارجع الیهم واستمهلهم هذه المشیه الی غد لقد نصلی لربنا اللیله وندعوه و نستغفره فهو یعلم انی احب الصلوه له وتلاوه کتابه وکثره الدعاء والاستغفار (۸) ؛ به سوی آنان باز گرد و این شب را تا فردا مهلت‏ بگیر تا بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پیشگاه خدایمان مشغول شویم. خدا خود می‏داند که من نماز، قرائت قرآن، زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم .» در این جملات صحبت از ادای تکلیف نیست، بلکه سخن از عشق به عبادت و نماز است.

حضرت زینب علیهاالسلام نیز ازعاشقان عبادت و شب زنده داران عاشق بود، و هیچ مصیبتی او را از عبادت باز نداشت. امام سجاد علیه السلام فرمود:«ان عمتی زینب کانت تؤدی صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الکوفه الی الشام وفی بعض منازل کانت تصلی من جلوس لشده الجوع والضعف (۹)؛ عمه‏ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب و مستحب را اقامه می‏نمود و در بعضی منازل از شدت گرسنگی و ضعف، نشسته نماز می گزارد.»

 امام حسین علیه السلام که خود معصوم و واسطه فیض الهی است هنگام وداع به خواهر عابده‏اش می‏فرماید:« یا اختاه لا تنسینی فی نافله اللیل (۱۰)؛ خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مکن!» این نشان از آن دارد که این خواهر، به قله رفیع بندگی و پرستش راه یافته و به حکمت و هدف آفرینش دست ‏یازیده است.

عفت و پاکدامنی

عفت و پاکدامنی، برازنده‏ ترین زینت زنان، و گران قیمت‏ ترین گوهر برای آنان است. زینب علیهاالسلام درس عفت را به خوبی در مکتب پدر آموخت، آن جا که فرمود:«ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجراً ممن قدر فعف یکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکه(۱۱)؛ مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از کسی نیست که قدرت دارد اما عفت می‏ورزد،- یعنی قدرت انجام گناه را دارد ولی از آن دوری می کند- نزدیک است که انسان عفیف فرشته‏ای از فرشتگان باشد.»

جود و سخاوت زینب (س)

روزی میهمانی برای امیرالمؤ منین (ع) رسید. آن حضرت به خانه آمده و فرمود: ای فاطمه، آیا طعامی برای میهمان خدمت شما می باشد؟ عرض کرد: فقط قرض نانی موجود است که آن هم سهم دخترم زینب می باشد.

 زینب (س) بیدار بود، عرض کرد: ای مادر، نان مرا برای میهمان ببرید، من صبر می کنم . طفلی که در آن وقت ، که چهار یا پنج سال بیشتر نداشته این جود و کرم او باشد، دیگر چگونه کسی می تواند به عظمت آن بانوی عظمی پی ببرد؟

 زنی که هستی خود را در راه خدا بذل بنماید، و فرزندان از جان عزیزتر خود را در راه خداوند متعال انفاق بنماید و از آنها بگذرد بایستی در نهایت جود بوده باشد.

صبر

یکی از بارزترین اوصاف انسان‏های کامل، صبر و بردباری در فراز و نشیب‏های روزگار و تلخی‏های دوران است. قرآن کریم در آیات متعددی به صابران بشارت داده و پاداش‏های فراوان آن‏ها را یادآوری نموده است. زینب علیهاالسلام از این جهت در اوج کمال قرار دارد. در زیارتنامه آن حضرت می‏‌خوانیم:« لقد عجبت من صبرک ملائکه السماء؛ ملائکه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند.» مخصوصا در ماجرای کربلا آن چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، که صبر از روی او خجل است.

تلاوت قرآن

 روایت شده که روزی زینب (س) آیات قرآن را تلاوت می کرد، حضرت علی (ع) نزد او آمد، ضمن پرسشهایی، با اشاره و کنایه، گوشه هایی از مصایب زینب (س) را که در آینده رخ می داده به آگاهی او رسانید.

 زینب (س) عرض کرد: (( من قبلا این حوادث را که برایم رخ می دهد، از مادرم شنیده بودم )).

گفتنی است که زینب در زهد و تقوا، قناعت و خانه داری، عبادت و بندگی و صبر و تحمل در مقابل پیشامدهای ناگوار و مشکلات روزگار نابغه زنان و زمان بود و پس از مادرش چشم روزگار بانوی بدین شان و جلالت و موقعیت ممتاز ندیده و نخواهد دید.

زینب شاخه ششم شجره نبوت و ولایت که هیچ زنی در عالم نمی‌توان یافت از نظر پدر و مادر و برادر و جد و جده همتای او باشد، به غیر از امام حسن و امام حسین که در این شان با زینب برابر بودند و هیچ انسانی را نمی‌توان در عالم سراغ گرفت که شاهد آن همه درد و رنج و مصیبت باشد، ولی مثل کوه استوار بماند.

مصائب زینب (س)

او در چهار سالگی مصیبت رحلت جد گرامی رسول الله و درد و رنج مادر را شاهد بود. در پنج سالگی مصیبت از دست دادن مادر و درد و رنج خانه نشینی پدر را تجربه کرد و سپس غم شهادت پدرش امیرالمؤمنین و برادرش امام حسن مجتبی علیه‌السلام خورد و بعد در قیام عاشورا شاهد شهادت شش برادر و نُه برادر زاده و دو فرزند خود بود. سپس درد و رنج سفر طولانی اسارت را تحمل کرد! هرکدام از این حوادث و درد و رنج، قوی ترین و صبور ترین انسان‌ها را از پا در می‌آورد ، ولی این بانو با عظمت تر از اقیانوس، استوارتر از کوه، حتی نماز شب و راز و نیاز شبانه اش در آن سختی ترک نشد و همه آن صحنه‌های تلخ  را به زیبایی توصیف کرده و  در جواب ابن زیاد می‌گوید:  من به غیر از زیبایی چیزی ندیدم.

حضرت زینب در حدود سال ۱۶ هجری  به عقد پسر عموی خود عبدالله ابن جعفر طیار در آمد. اگر جوانی به لیاقت، شخصیت، جوانمردی و رشادت عبدالله در آن روزگار نبود در سراسر شبه جزیره عرب مردی که شایسته همسری زینب باشد پیدا نمی‌شد. عبدالله جوانی بلند بالا و زیبا روی و ورزیده اندام، سخاوتمند و بخشنده و از متمولین بنی‌هاشم و در جود و بخشش معروف عرب بود. زینب در خانه عبدالله ۵ پسر و یک دختر به نام‌های: اکبر، علی، عون، محمد، عباس و ام کلثوم به دنیا آورد. (عون و محمد ) در کربلا شهید شدند.

سفرهای حضرت زینب کبری سلام الله علیها

حضرت زینب در اولین سفر از مدینه  به کوفه مرکز خلافت پدر آمد، آنجا مثل یک ملکه اسلامی عزیز بود و جاه جلال داشت. در سفر دوم پس از صلح برادرش امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه، از کوفه به مدینه بازگشت.

در سفر سوم با برادر دومش امام حسین علیه‌السلام از مدینه به کربلا آمد و در واقعه کربلا حضور داشت و شاهد شهادت شش برادر و دو فرزند و نُه برادرزاده و جمعی از یاران سیدالشهدا بود و در اینجا نیز نقش موثر حضرت زینب به عنوان قائم مقام امامت و پرستار برادر زاده‌هایش به خصوص حضرت سجاد علیه‌السلام که در شدت بیماری بود، آشکار بود.

زینب در سفر چهارم از کربلا به کوفه و در سفر پنجم از کوفه تا شام سفر کرد. این سفر یکی از سخت‌ترین و مشقت‌بارترین و غمبارترین سفرهای زینب بود. زینب در این سفر پرستار و محافظ و قافله سالار اسرا و قائم مقام امامت و سخنگوی عاشورا و ادامه دهنده قیام، ماموریت مهمی را بر عهده داشت. حقا که این مأموریت را به نحو احسن تا مقصد انجام دادو به ثمر نشانید.

زینب در طی مسیر این سفر از کربلا تا کوفه و شام هر جا فرصتی حاصل می‌شد با خطبه‌های آتشین همه تبلیغات سوء دشمنان را خنثی و  حقانیت قیام عاشوری را برای همه مردم مسیر و شهرهای عبور روشن می‌کرد و بذر قیام بر علیه دشمنان را می‌پاشید.

مهمترین خطبه‌های موثر زینب، خطبه بازار کوفه و مجلس ابن زیاد بود که باعث قیام توابین و خروج مختار ثقفی و مجازات قاتلین کربلا شد. وقتی که اسرا را وارد مجلس بن زیاد کردند جلال و شکوه و عظمت زینب در میان زنان و دختران چشم پسر زیاد را خیره کرد و با خشم و عصبانیت پرسید این زن کیست؟ کسی جواب نداد. چند بار تکرار کرد و یکی از کنیزان گفت: این زن زینب دختر فاطمه دختر رسول خدا است.

پسر زیاد سرمست از بادیه  پیروزی ظاهری رو به زینب کرد و گفت: سپاس  خدایی را که شما را رسوا کرد و کشت و افسانه شما را دروغ نمود و سپس افزود: زینب، رفتار خدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی؟ بانوی قهرمان کربلا با بیانی کوبنده و لحنی افتخار آمیز گفت: ما رایت الا جمبلا (من جز زیبایی چیزی ندیدم)

شجاعت، بلاغت و عظمت زینب دوست و دشمن را به تحسین وا داشت. ابن زیاد وقتی در مقابل سخنان کوبنده زینب شرمنده و خوار شد گفت: این زن سجع و قافیه نیکو می‌آورد و سخن به سجع  و قافیه می‌گوید ، پدرش علی هم سجع گوی و شاعری توانا بود. زینب پاسخ داد ای پسر زیاد زن را با سجع گویی چه کار، این سوز سینه ام بود بر زبان جاری شد. پسر زیاد شرمنده و ساکت شد.

زینب در طی روز عاشورا موهایش سفید شد و پس از یکسال توان و تحمل ادامه زندگی را نداشت و در ۵۷ سالگی رخت از این جهان بربست و با مرقد خویش در مرکز حکومت یزید مرکزی برای شیعه بنیان نهاد. یزید می‌خواست نور امامت را خاموش کند اما چراغی را که ایزد بر فروزد، هر آنکه پف کند ریشش بسوزد. با رحلت و مدفون شدن زینب کبری در دمشق نور ولایت و اعتقاد تشیع گسترش یافت. در واقع ریشه بنی امیه کنده شد. زینب کبری با دوضربه به حکومت بنی امیه پایان داد. اولین ضربه را با خطبه آتشین وارد کرد. دومین ضربه هم رحلت و مدفون شدنش در دمشق بود!

خطبه مهم دیگر آن حضرت در مجلس و در دربار یزید در میان جمع زیادی از درباریان و میهمانان خارجی به گوش رسید و رشته‌های حکومت و خلافت نامشروع یزید را پاره کرد و یک انقلابی از درون دربار و حرمسرای یزید به راه افتاد و بعد از مدتی به کمک ایرانیان به فرماندهی ابومسلم خراسانی ریشه بنی امیه را کند و به زباله دان تاریخ انداخت . همچنان که جبهه مقاومت بیاری مدافعان حرم به فرماندهی سردار دل‌ها (سردار سلیمانی ) ریشه داعش را کند و به زباله دان تاریخ انداخت و به خلافت بغداد شام پایان داد.

در سفر ششم، زینب بعد از رسوا کردن یزید و پاشیدن بذر انقلاب بر علیه یزیدیان از شام به کربلا و از کربلا به مدینه رفت. یعنی کاروان اسرا را به مدینه رسانید.

زینب در سفر هفتم از مدینه به شام رفت و در املاک همسرش عبدالله ابن جعفر در قریه راویه در هفت کیلومتری شرق دمشق قدیم مریض شد و در شب ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری ۳۸۱ میلادی در ۵۷ سالگی از دنیا رفت و در املاک همسر خود در راویه دفن شد و امروزه به زینبیه مشهور است. در حال حاضر این قریه در ۷ کیلومتری شرق دمشق قدیم به طرف فرودگاه واقع شده و به شهر دمشق متصل است.

زینبیه همان حرم زینب که در زبان سوریه و محلی‌ها مسجد السیده زینب در شهر دمشق سوریه قرار دارد و یکی از زیارتگاه‌های مهم شیعیان و از مساجد بزرگ سوریه به شمار می‌رود که مدافعان حرم برای حفظ و حراست از این حرم مقدس فداکاری‌ها کرده و شهیدهای زیادی تقدیم کرده‌اند.

گویا زینب نتوانست رقیه سه ساله دختر برادرش امام حسین را در شام در شهر غربت تنها رها کند و خودش در ولایت و بین خانواده عمر کند و همان جا از دنیا برود، زیرا زینب به برادرش قول داده بود هم نهضت عاشورا را به ثمر برساند، هم مواظب بچه‌هایش باشد و از آنها پرستاری کند. زینب حقا که این مأموریت و هم وظیفه پرستاری را به کمال رسانید و لحظه‌ای از آن کوتاهی نکرد.

بسیار به جا و زیبنده است که روز تولد این بانوی فداکار و وظیفه شناس با عنوان روز پرستار در تقویم ما ثبت و جاودانه شده است. چه زیبا و آرامش بخش است فداکاری‌ها و ایثار تیم پزشکی و مدافعان سلامت که ایثارگرانه و با عشق، وقت و جان خود را در راه حفظ سلامت ملت و هموطنان خود فدا می‌کنند و مثل زینب کبری لحظه‌ای از وظایف پرستاری خود کوتاهی نمی‌کنند. درود به همه پرستاران فداکار و تیم مدافعان سلامت.

انتهای پیام/

کد خبر: 1130128

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =