به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، هر روز در خبرها میشنویم که مسئولی وعده ساخت مسکن برای معلولان، دیگری وعده افزایش مستمری و پرداخت وامهای خوداشتغالی میدهند اما در واقعیت جامعه معلولان با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و تا رسیدن به جامعه آرمانی فاصله بسیار است.
بیشتر بخوانید
مستمری مددجویان بهزیستی کفاف هزینهها را نمیدهد / معلولان: صدای ما را به گوش مسئولان برسانید
قانون حمایت از معلولان به کجا رسید؟
قانون جامع حمایت از حقوق معلولان که در سال ۱۳۸۳ تصویب شد، به موضوعهای گوناگونی مانند مناسب سازی محیط، اشتغال، حمل ونقل، ورزش معلولان، بیمه درمانی، تأمین خدمات و وسایل کمک توان بخشی، مراکز نگهداری و توان بخشی معلولان، تحصیل و مسکن معلولان، نظام وظیفه و مسائل حقوقی معلولان و وظایف صداوسیما درباره معلولان در قالب ۱۶ ماده و ۲۴ تبصره پرداخته بود. این قانون مطالبات معلولان را از شکل درخواست به تکلیف تغییر داد، اما مشکلات فراوانی در بخش اجرا داشت که باعث شد از سال ۱۳۹۰ بحثهایی درباره بازنگری آن انجام شود. این بازنگری و اصلاح چندسال طول کشید و سرانجام با عنوان قانون حمایت از معلولان مشتمل بر ۳۴ ماده و ۲۹ تبصره در جلسه علنی ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ به تأیید شورای نگهبان رسید.
براساس آمارهای آذرماه سازمان بهزیستی کشور هم اکنون یک میلیون و۷۱۰هزارو۴۷۵ معلول در ایران دارای پرونده هستند و لزوم اجرای چنین قانونی یعنی ارتقای کیفیت زندگی این افراد و کاهش بار ازکارافتادگی آنان. درحالی که آنچه در زندگی روزمره اتفاق میافتد، شباهت چندانی به قوانین مصوب ندارد. اگر فرد معلولی قصد خروج از خانه را داشته باشد، باید رنج آن را تحمل کند و اشتغال هم (البته اگر کارفرمای باانصافی پیدا شود) به هیچ وجه ساده نیست. براساس این قانون دستگاههای مشمول به ارائه گزارش کار سالانه موظف شدند، اما اظهارات مسئولان مربوط حکایت از این دارد که دستگاهها در این سالها گزارش دقیق و موثقی ارائه نکرده اند.
لزوم وجود اتاق فکری متشکل از معلولان در بهزیستی
یکی از مهمترین مشکلاتی که از سوی معلولان مطرح میشود، بحث اشتغال است. بهادر احمدی معلولی است که معتقد است، بهزیستی عملکرد درستی در کمک به اشتغال معلولان نداشته است. او در این باره به ایسکانیوز گفت: اصلیترین مشکل معلولان نداشتن درآمد و شغل است. درآمد وشغل به معلولین اعتماد بنفس میدهد. ترس وعدم اعتماد به نفس مشکلات معلولان را چندین برابر کرده است. با این حال بهزیستی در این سالها عریض وطویلتر شده اما کارایی و عملکردش کمتر شده است.
او افزود: کاش این دستگاه عریض و طویل اتاق فکری از خود معلولین داشت که تحصیلات یا تواناییهای خاصی داشته و جامعه معلولان را بشناسند، در بحثهای روانشناسی وانگیزشی ایده بدهند. باور بفرمایید که اگر اینطور باشد به دلیل شناختی که معلولان از مشکلات این قشر دارند، بهتر عمل میکنند.
احمدی عنوان کرد: ماهم باید با خودمان و شرایطمان بجنگینم و هم با خانواده وجامعه واز همه سختترجنگ و مبارزه با بهزیستی ومددکارانی است که معلول توقع کمک و ارائه خدمت از آنها دارد اما در عمل این اتفاق نمیافد. گاهی برخی از معلولان ایدهای عملی و قابل اجرایی دارند اما بهزیستی حمایت نمیکند و من فکر میکنم جز دریافت حقوقشان برای جامعه هدف اهمیتی قائل نیستند.
محمد شهنوازی هم نوشه: من معلول تصادفی هستم که بعد از معلولیت ازکارافتاده شدم. سه سال پشت نوبت بودم و تازه دو سال است که مستمری از بهزیستی میگیرم اما کاش به جای این حقوق ماهانه ۴۰۰تومان وامی به من میدادند تا خودکفا شوم و کاری راه بیاندازم. کاش کسی بود که درحق من و جمله عزیزانی که به درد من گرفتارند رسیدگی میکرد.
حمایت از خانوادههای دارای فرد معلول
محمودی مادر یک کودک معلول و فعال اجتماعی این حوزه است، او در گفتوگو با ایسکانیوز به موضوع حمایت از خانوادههای معلولان اشاره کرده و گفت: موضوع حمایت از خانواده دارای عضو معلول هم بسیار اهمیت دارد اما نادیده گرفته شده است. اهمیت این امر از این جهت است که با معلول شدن یک نفر در خانواده تمام اعضای آن تحت تاثیر قرار میگیرند اما حمایتی یا فرهنگسازی در مورد خانواده صورت نمیگیرد. حتی گاهی لازم است که خانواده برای نحوه برخورد و نوع نگهداری از معلول آموزش ببینند اما این اتفاق نمیافتد و بعضا شاهد خشونت خانگی علیه معلولان به ویژه در مورد کودکان اتیسم هستیم. گاهی تجاوزهایی صورت میگیرد اما گزارش نمیشوند. شهروندان هم نسبت به نوع برخورد با معلولان آموزش ندیدهاند و فرد معلول در جامعه مورد تمسخر قرار میگیرد. اینها باعث انزوای معلول میشود و مشکلات اقتصادی هم گرفتاریهای او را دوچندان میکند اما مسئولان کاری برای اصلاح این شرایط انجام ندادهاند.
تبعیض بین معلولان
او افزود: گاهی حتی در خود جامعه معلولیت و انجمنهای حمایتی هم تبعیضهایی وجود دارد برای مثال بیماران آسیب نخاعی مطالبات خوبی داشتند و توانستند حق پرستاری هرچند با مبلغ کم را دریافت کنند اما معلولان مبتلا به بیماریهای پیش رونده مثل دیستروفیها مدتها پشت نوبت برای دریافت تسهیلات بهزیستی میمانند. بهزیستی میگوید که شما دو سال میتوانید حق پرستاری دریافت کنید و بعد از آن از چرخه خارج میشوید و بعد افراد جدید اضافه میشوند. متاسفانه تبعیضهای از این دست در بین انواع معلولیتها وجود دارد.
محمودی توضیح داد: گاهی هم نگاههای بدی نسبت به معلولیتهای بدو تولد یا به اصطلاح مادرزاد در پرداخت مستمری وجود دارد درحالی که حق طبیعی هرکسی که به هر طریقی معلول میشود داشتن زندگی شاد است. هرچند عدد و رقمی هم که پرداخت میشود، کفاف هزینهها را نمیدهد.
آقای مرادی هم در پیامی به ایسکانیوز نوشت: من پدر سه فرزند هستم و یکی از فرزندانم که 11سال دارد، ناشنواست وتا این ساعت بهزیستی هیچ کمکی نکرده,است. چندین بار مراجعه کردم اما جواب ندادند و یا گفتند که به افراد ناشنوا چیزی تعلق نمیگیرد. من نه شغلی دارم و نه سرمایهای و یارانه معیشتی هم به من تعلق نگرفت. من باید دردم را باید پیش چه کسی بگویم.
به گزارش ایسکانیوز، سالانه تعداد زیادی از افراد به واسطه حوادث متعدد به ویژه تصادفات معلول میشوند و باید در نظر داشت که بیکار شدن و انزوای این افراد میتواند جامعه را دچار آسیبهای اجتماعی کند که فقر تنها یکی از آنها است. بهزیستی یکی از مهمترین ارگانهایی است که مسئولیت حمایت از این قشر را برعهده دارد اما عملکردی که در این سالها داشته مطلوب نبوده و معلولان بسیاری به موضوع مبلغ مستمری، بحث اشتغال و فرهنگسازی انتقاد دارند.
انتهای پیام /
نظر شما