به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، عباس محبی از بازیگران پیشکسوت کشورمان است که بازی در سریالهایی همچون تولدی دیگر، کامیون و غیره را در کارنامه دارد. او این روزها کمتر در سینما و تلویزیون و بیشتر مشغول فعالیت در رادیو است. با این هنرمند گفتوگویی داشتیم تا کمی درباره کمرنگ شدن حضورش در تلویزیون و اوضاع پیشکسوتان برایمان بگوید. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی مشروح با این هنرمند است.
- کمی درباره فعالیت این روزهای خود برایمان بگویید.
در حال حاضر در رادیو مشغول فعالیت هستم و کارهای تلویزیونی انجام نمیدهم.
مافیا عامل کمکاری هنرمندان
- علت کم کاریتان در تلویزیون چیست؟
بهتر است این سوال از مسئولان پرسیده شود، متاسفانه نقش مافیا در عرصه سینما و تلویزیون زیاد شده و وقتی پای پول در میان باشد، نتیجهاش میشود کمکاری من و امثال من. من عقده حضور در تلویزیون را ندارم و به قولی آردها را بیخته و الکم را آویختهام، زمانی هم چهره بودم و میلیونها نفر با من عکس یادگاری گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
احمدینژاد باعث ممنوع الکاریام شد / دلتنگ حضور در تلویزیون هستم + فیلم
من یک تئاتری هستم حتی اگر علاوه بر تلویزیون بر روی صحنه تئاتر هم مرا راه ندهند گوشه خیابان استندآپ انجام می دهم یا در مترو برنامه اجرا میکنم اگر دوست داشتم پول میگیرم اگر نه با این کار خودم را خالی می کنم.
من نیاز مالی ندارم چون قناعت کارم و امور روزمره را با حقوق بازنشستگی سپری میکنم اما سوال من این است که چرا هنر و تجاربی که در این سالها اندوختهام باید بلا استفاده باقی بماند.
- با توجه به اینکه سالهاست در عرصه هنر فعال هستید و هم در رادیو و هم در تلویزیون کارهایی انجام دادهاید کدامیک را بیشتر ترجیح میدهید؟
خب، ترجیح من رادیو است چرا که تلویزیون نمیتواند آنچه را در ذهن دارید به تصویر بکشد مگر آنکه امکانات بسیار زیادی داشته باشید تا بتوانید این کار را انجام دهید.
بسیاری از اندیشههای ما در تلویزیون ابتر میماند به همین دلیل است که به قول معروف به بسیاری از سریالها آب بسته میشود.
در واقع کارگردانیِ نوشتهای که در رادیو اجرا میشود حتی اگر یک سناریوی تلویزیونی باشد بر عهده شنونده است و هر گونه که بخواهد آن فیلم را در ذهن خود به نمایش در میآورد.
من وقتی پشت میکروفن رادیو مینشینم با همین سنی که دارم، نقش بچه، زن، لات، معتاد، مدیر، پیرمرد و انواع نقشهای گوناگون را بازی میکنم. و همه آنها هم برای خودم و هم برای شنونده باور پذیر میشود ولی اگر بخواهم این نقشها را در تلویزیون بازی کنم شرایط متفاوت است.
تلویزیون به یک کاسبی تبدیل شده است
- اوضاع تلویزیون را چگونه ارزیابی میکنید؟
گاها مشاهده میکنیم سریالهایی که در تلویزیون ساخته میشوند برای بیننده باور پذیر نیستند و همه چیز اعم از متن، کارگردانی، گریم و بازی بسیار ضعیف هستند.
حتی سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی هم پخش میشود دارای اشکال است چرا اکثر به اختلافات طبقاتی دامن میزنند و طبقه حاکم آقازاده به رخ مردم عادی کشیده میشود و من با این سنم با عقده این دست از سریالها را تماشا میکنم چه رسد به بچه و نوه من.
وقتی در یک سریال ماشینهایهای چند میلیاردی و .... تبلیغ میشود که از عهده خرید مردم عادی بر نمیآید. چگونه می توانیم دلخوش باشیم که کار فرهنگی میکنیم؟
تلویزیون در حال حاضر بیشتر به یک کاسبی تبدیل شده است و این مسئله ریشه در اقتصاد بیمار ما دارد. البته نمیخواهم در مورد اقتصاد حرفی بزنم چرا که در این زمینه کارشناس نیستم، اما در این مملکت زندگی میکنم و مشکلات را مشاهده میکنم.
مشکل دیگری که از آن رنج میبریم این است که بیسوادی در عالم هنر اعم از بازیگری و موسیقی بیداد میکند و بسیاری از تحصیلکردهها و با استعدادان این عرصه باید بیکار مانده و خانهنشین شوند و گلایهمندند که چرا آنها باید بیکار بمانند و یک فوتبالیست چهره شود.
- در حال حاضر مشاهده میکنیم که تلویزیون از ریزش مخاطب رنج میبرد به نظر شما چه چیزی باعث جذب مخاطب میشود؟
به نظر من صداقت، راستگویی و همزادپنداری از عواملی است که میتواند موجب جذب مخاطب است.
اگر آن معماری که از ابتدا نقشه راه را میچیند، وجدان داشته باشد، اگر بینش داشته باشد و روانشناسی و جامعهشناسی بداند حتما در نظر دارد که باید مجموعهای را پیریزی کند که بتواند همه را جذب کند و همه بتوانند از آن بهره لازم را ببرند.
- سالهاست در عرصه هنر فعالیت دارید آیا تاکنون به این فکر کردهاید که خودتان برنامهای برای تلویزیون بسازید؟
بله، اما آن قدر سر خورده شدهام که تصمیم گرفتهام دیگر به این مسئله فکر نکنم.
- دلیلش چیست؟ مسئولان همکاری نمیکنند؟
برای اینکه بارها به تلویزیون طرح ارائه کردم، اما بعدها همان طرح را در تلویزیون مشاهده کردهام که توسط شخص دیگری ساخته شده است و تنها اسم شخصیتها تغییر کرده است.
متاسفانه اوضاع تلویزیون به گونهای است که استفاده از طرح و ایده دیگران نیازی به اجازه ندارد.
- نظر شما درباره کسانی که تازه وارد این عرصه میشوند چیست؟ و چه توصیهای برای آنها دارید؟
متاسفانه اکثر کسانی که به تازگی وارد این عرصه میشوند فقط به حضور در کلاسهای بازیگری اکتفا میکنند اما صرفِ حضور در کلاس بازیگری کافی نیست.
برای حضور در این حرفه باید عاشق بود. استاد سمندریان همیشه میگفت از بین ۴۰ دانشجوی تئاتر من ۳۵ نفر از آنها دیوانه بودند و تنها ۵ نفر عاقل بودند که آنها هم میگذاشتند و میرفتند، ما هم که ماندیم جزو دسته دیوانهها هستیم.
باید عاشق این کار باشی که انسان عاشق هم عاقل نیست چرا که اگر عاقل بود سمت این شغل نمیآمد، عاشق همیشه باید بسوزد و بسازد. جوانهایی که میخواهند وارد این کار شوند بدانند که باید مسیر بسیار سختی را در این راه طی کنند.
- و به عنوان حرف پایانی.
برای تلویزیون متاسفم که نتوانست از حضور پیشکسوتان بهره ببرد، تک تک ما از دنیا میرویم عیبی ندارد ولی بدانید اینکه شما از تجربیات امثال من استفاده نمیکنید موجب ضرر خود شماست نه ما.
انتهای پیام/
نظر شما