آریا قریشی منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در نقد فیلم دوزیست اظهار کرد: برزو نیکنژاد را عمدتا به دلیل فعالیتهای تلویزیونیاش به یاد میآوریم اما سابقه ساخت چند فیلم سینمایی را نیز در کارنامهاش داشته است و دوزیست چهارمین فیلم بلند اوست.
وی ادامه داد: اولین فیلم نیکنژاد در سینما «ناخواسته» نام داشت که یک فیلم جمع و جور و خوب بود اما آنطور که باید دیده نشد، شاید اگر آن فیلم بیشتر دیده میشد و در فضای رسانههای سینمایی بیشتر مورد توجه قرار میگرفت برزو نیکنژاد که در همان فیلم ناخواسته نشان داده بود که پتانسیل ساخت فیلمهای خوب را دارد در مسیر دیگری قرار میگرفت. شاید اکران دیرهنگام فیلم ناخواسته و بعد اکران کمرمق آن بود که مسیر نیکنژاد را عوض کرد و به فیلمی مانند دوزیست رساند که فیلم خوبی نیست.
بیشتر بخوانید:
شب طلایی؛ روایتی تکراری از آشفتگیهای خانوادگی / وجود خرده داستانهای بیربط در فیلمنامه
منتقد سینما با بیان اینکه در فیلم دوزیست با یک داستان ساده روبرو هستیم، گفت: ما به راحتی میتوانیم خط کلی داستان را در یکی دو خط تعریف کنیم اما آن قدر خردهموقعیتهای بیربط و زواید و شاخ و برگهای اضافی در مسیر حرکت داستان وجود دارد که عملا پرداخت درستی نسبت به خط اصلی داستان صورت نمیگیرد و شخصیتها عمق پیدا نمیکنند و همین مسئله باعث میشود که تماشاگر کار سختی برای نزدیک شدن به آدمهای داستان داشته باشد. این داستان اگر خیلی ساده تر روایت می شد میتوانست به خلق فیلم بهتری منجر شود.
قریشی عنوان کرد: موقعیتها و شخصیتها در مواردی نیز چند پارگی در لحن فیلم ایجاد میکنند که همین مسئله به کار ضربه زده است. برای نمونه شخصیتی که هادی حجازیفر بازی میکند یک کلیشهشکنی اساسی نسبت به تصویری است که ما از او در ذهن داریم اما لحن کُمیک بیاثری را وارد کار کرده که انگار نوعی باج دادن به تماشاگر است برای اینکه تلخی بعضی از اتفاقات و روابطی که در فیلم وجود دارد تماشاگر را سرخورده نکند اما از نظر دراماتیک به نظر میرسد که چندان دلیل مستحکم و منطقی برای وجود این شخصیت و لحن آن وجود نداشته است.
وی با بیان اینکه دوزیست از نظر اجرایی هم فیلم ناامیدکنندهای است، افزود: یکی از نکات بسیار مهم و ضروری در مورد فیلمهایی که داعیه اجتماعی بودن دارند این است که بتوانند جغرافیا بسازند یعنی محیط زندگی آدمها را به شکلی که حتی به عنوان یک سند بتوان به آن رجوع کرد برای تماشاگر خلق کنند، چرا که نقش محیط در شکلگیری شخصیت برای آن دسته از فیلمهایی که در مورد یک طبقه اجتماعی صحبت میکنند و روابط طبقاتی را بازتاب میدهند بسیار حائز اهمیت است، اما این اتفاق به هیچ وجه در دوزیست رخ نمی دهد.
منتقد سینما بیان کرد: ما در دوزیست با انبوهی از نماهای نزدیک روبرو هستیم و استفاده گاه افراطی از دوربین روی دست حتی در نماهای خارجی باعث شده تا پس زمینه شفافیت خود را از دست بدهد و تصویر درستی از ساختمانها و خیابان نبینیم. شاید فقر تولید باعث انتخاب این رویکرد اجرایی شده است اما نتیجه این است که ما محیط را نمیبینیم و آن را نمیشناسیم.
قریشی ادامه داد: عناصر یا المانهایی در فیلم به نمایش در میآید که صرفا به عنوان عنوان یک سری کد هستند که به ما بفهمانند با چه طبقه و محیطی روبرو هستیم و بقیه را تماشاگر خود باید بسازد.
وی افزود: هر گاه فیلمی با ادعای نقد صریح اجتماعی توانست دیده شود و جایگاه ویژهای پیدا کند مطمئنا این نکته را رعایت کرده و آن جغرافیا ساخته شده است، درست مانند فیلمهایی همچون ابد و یک روز و شنای پروانه، اما در دوزیست این اتفاق رخ نمیدهد و همین جاست که فیلم شکست میخورد.
منتقد سینما در ادامه با اشاره به اینکه نقطه ضعف دیگری که به فیلم ضربه زده انتخاب برخی از بازیگرانی است که در این فیلم بازی میکنند، گفت: در بسیاری از موارد جدا از توانایی بازیگران، استایلشان ممکن است آنها را محدود کند و نتوانند در قالب هر شخصیتی بازی کرده و متقاعد کننده جلوه کنند که همین مشکل در انتخاب جواد عزتی برای این فیلم دیده میشود. جواد عزتی بازیگر بسیار توانایی است و در سالهای اخیر بارها ثابت کرده که میتواند در نقشهای متفاوتی ظاهر شود اما درست همانند هر بازیگر دیگری به دلیل ظاهر خود دارای محدودیتهایی نیز هست و در قالب شخصیتی که در فیلم دوزیست بازی میکند چندان باورپذیر به نظر نمیرسد و از این جنبه نیز فیلم ضربههایی را خورده هر چند که حضور متقاعد کنندهای را از جانب پژمان جمشیدی در این فیلم شاهد هستیم.
قریشی در پایان عنوان کرد: در مجموع، دوزیست از نظر هنری یک تجربه کاملا ناکام و ناامید کننده است و یک فیلم کاملا فراموش شدنی، چون در ادامه موجی ساخته شده که در سالهای اخیر مُد روز بوده است و چیزی به آنچه که تاکنون در این موج شاهد بودهایم اضافه نمیکند و جدا از اینکه بسیاری از نقاط قوت فیلمهای برجسته این دسته از فیلمها را هم ندارد چیزی هم به آنها اضافه نمی کند و کاملا تقلیدی به نظر میرسد و از معضل آشفتگی نیز رنج میبرد.
انتهای پیام/
نظر شما