هیچ کس جز من کاغذشناسی را بلد نیست / نگاه علامه طباطبایی به مسئله حجاب

نسخه ‌شناس و پژوهشگر تاریخ تهران گفت: الان در ایران هیچ کس جز من کاغذشناسی را بلد نیست و نمی‌داند و کسی علاقه‌ای به یادگیری آن ندارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، وارد خانه‌اش که می‌شوی گویی در یک کتابخانه‌ قدم گذاشته‌ای، از در و دیوار خانه کتاب می‌بارد، توی آشپزخانه، اتاق‌ها، روی زمین، همه جا پر از کتاب است، به‌طوری که تنها جایی برای نشستن چند نفر فراهم شده است.

۹۸ سال از عمرش می‌گذرد اما هنوز هم ذهنی هوشمند و توانا دارد به طوری که خاطراتش را با جزئیات کامل برایت تعریف می‌کند. تنها زندگی می‌کند، می‌گوید ازدواج نکرده و از این مسئله هم پشیمان نیست چرا که کتاب همه زندگی‌اش شده است.

سیدعبدالله انوار از مترجمان و پیشکسوتان معاصر نسخه‌شناسی در ایران است. وی نسخه‌پژوه، نسخه‌شناس، فهرست‌نویس، ریاضی‌دان و متخصص متون کهن ریاضی نیز هست. بیش از ۲۰ سال رئیس بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران بوده و در طول دوران کاری خود حدود ۱۰ جلد فهرست نسخه‌های خطی به فارسی و عربی تدوین کرده است. وی یکی از حروف (مجلدات) لغت‌نامه دهخدا را نیز تدوین کرده‌است. عبدالله انوار، دارای تصحیحات بسیاری است که از مهم‌ترین و مشهورترین آن‌ها می‌توان به جهانگشای نادری اشاره کرد.

سیدعبدالله انوار

پای صحبت با او نشستیم تا از خاطرات ارزشمندش برایمان بگوید. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگو با این دانشمند بزرگ کشورمان است:

استاد کمی از خود و خانو اده‌تان برایمان بگویید.

- من در سال ۱۳۰۳ در تهران و در خانواده‌ای مذهبی و سیاسی متولد شدم. دو خواهر و دو برادر داشتم که برادرانم هم‌اکنون بازنشسته رتبه استادی دانشگاه آکسفوردند؛ یکی آیرودینامیک تدریس می‌کرد و دیگری یک انگل‌شناس معروف است. هر دو اکنون در آکسفورد زندگی می‌کنند. دو خواهر داشتم که هر دو فوت کرده‌اند. یکی از آن‌ها استاد دانشکده کتاب‌داری دانشگاه تهران شد.

لطفا از تحصیلات‌تان بگویید.

- زبان فرانسه را در انجمن ایران و فرانسه یاد گرفتم و بعد از آن وارد دانشکده حقوق شدم. در سال ۱۳۱۶ وارد مدرسه آمریکایی‌ها شدم که امروزه به آن البرز می‌گویند، دوران دبیرستان را همانجا به پایان رساندم. در سال ۱۳۲۱ وارد دانشگاه شدم. در سال اول رشته حقوق و شعبه ریاضیات دانشسرای عالی نیز تحصیل می‌کردم.

بعد از اتمام تحصیلات به چه کاری مشغول شدید؟

- در آن سال‌ها کنکوری ویژه استخدام در بانک ملی برگزار می‌شد من نیز در این کنکور شرکت کرده و رتبه اول را کسب کردم. حدود یک سال ونیم در بانک مشغول به کار بودم.

تا این‌که هنرسرای عالی را آلمان‌ها برای دوره مهندسی تاسیس کردند و جهت انتخاب استاد برای آن امتحانی برگزار کردند که من در این امتحان شرکت کردم و پس از قبولی به عنوان معلم در آنجا مشغول به کار شدم. بعد از آن به کتابخانه ملی انتقال پیدا کردم ودر آنجا رئیس بخش نسخ خطی بودم و در آنجا کلیه نسخ خطی را با صورت تحلیلی - توصیفی فهرست کردیم که همچنان نیز بر همان صورت باقی است و به همراه ایرج افشار و مجتبی و مرحوم زریاب خوی و دانش پژوه کاربرگ فهرست‌نگاری را تنظیم کردیم.

سیدعبدالله انوار

کمی در مورد پیشینه فهرست‌نگاری توضیح دهید و اینکه الگوی خاصی را در این زمینه داشتید؟

- این کار خیلی مهم و بزرگی است. وقتی که من به بخش فهرست نسخ خطی رفتم، هیچ فهرستی وجود نداشت. اصلا بخش نسخ خطی کارایی نداشت و به هر کسی که می‌خواستند کار راحت و بی‌دردسری بدهند، به کتابخانه ملی می‌فرستادند.

ما از الگوی تحلیلی – توصیفی برای این کار استفاده می‌کردیم، نه اینکه فقط نام کتاب را فهرست کنیم بلکه کتاب را توصیف کرده و خواص آن نسخه از کتاب را که دارای المان‌های مختلفی بود ذکر می‌کردیم و علمی را که آن نسخه از کتاب ذکر می‌کند نیز شرح می‌دادیم.

هیچ کس جز من کاغذشناسی را بلد نیست

در کاغذ شناسی نیز تخصص دارید و عنوان کرده اید که هیچ کس تبحر شما را در کاغذشناسی ندارد، درست است؟

- بله درست است. الان در ایران هیچ کس جز من کاغذشناسی را بلد نیست و نمی‌داند و کسی علاقه‌ای به یادگیری آن ندارد.

با انسان‌های بزرگی در ارتباط بودید مانند استاد مطهری، علامه طباطبایی و غیره کدام بر روی شما تاثیرگذار بودند؟

- کسی بر روی من تاثیر نگذاشته اما رفت و آمد با افراد مختلف باعث می‌شد با موضوعاتی آشنا شوم که برایم قابل احترام بودند.

به عنوان نمونه من با علامه طباطبایی آشنایی و ارتباط زیادی داشتم. ایشان عارفی درجه یک و انسانی با سواد بود کتاب‌های اسفار را خوانده بود و زمانی که به حوزه علمیه رفت کلاس فلسفه‌اش بسیار رونق داشت. خاطرم هست که روزی علامه در انجمن حکمت و فلسفه امروز که آن زمان نام دیگری داشت حضور یافت. او پنج شنبه‌ها به آنجا می‌رفت و من هم آن زمان در آنجا حضور می‌یافتم.

یادم می‌آید که روزی دو دختر آمریکایی به انجمن آمدند که از دانشگاه کلمبیا مافوق لیسانس گرفته بودند و چند بحث درباره معقولات داشتند آنها وقتی علامه را دیدند خواستند در همین زمینه از علامه چند سوال بپرسند اما لباسشان بدون آستین بود، در آن زمان من مترجم بودم.

من به دخترها گفتم که شما چرا با این پوشش اینجا آمده‌اید که علامه به من گفتند کاری با آنها نداشته باش. اجازه بده تا سوالاتشان را بپرسند.

نگاه علامه طباطبایی به مسئله حجاب

نظر علامه طباطبایی راجع به حجاب چه بود؟

- علامه تاکید داشت که افراد خودشان باید به این درک برسند که حجاب را رعایت کنند و اینکه بخواهی چیزی را به زور به کسی بقبولانی بر رویش تاثیری نخواهد داشت.

دوره‌های متفاوتی را پشت سر گذاشته‌اید؟ تفاوت دانشجوهای نسل حاضر با گذشته را در چه می‌دانید؟

- متاسفانه بسیاری از دانشجوهای خوبی که در حال حاضر داریم وقتی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور می‌روند دیگر بازنمی‌گردند چرا که در دانشگاه‌ها بسیار ضعیف عمل می‌کنند، این در حالی است که در زمان ما این‌گونه نبود. اوضاع به ‌گونه‌ای بود که دانشگاه‌ها آن‌قدر قوی عمل می‌کردند که اصلا نیاز به مهاجرت برای تحصیل نبود. یک اصل در فلسفه داریم که عنوان می‌کند هرگاه کمیت رفت بالا کیفیت می‌آید پایین و بر عکس، این همان چیزی است که در ایران با آن روبرو هستیم.

زمانی که ما در دانشسرای عالی درس می‌خواندیم تنها ۵ نفر در کلاس در کلاس بودیم و اساتید پوستمان را می کندند.

شما در رشته‌های مختلفی اعم از ریاضیات، حقوق، ادبیات وموسیقی تحصیل کرده‌اید علاقه شخصی خودتان به کدامیک بیشتر است؟

- علاقه اصلی من ریاضیات بود چرا که این رشته بیشتر مرا به خود جذب می‌کرد.

در موسیقی هم سررشته دارید و کتاب هم در این زمینه تالیف کرده‌اید. موسیقی کنونی را در چه سطحی می‌بینید؟

- بله درست است، کتاب موسیقی کبیر فارابی را در همین زمینه تالیف کرده‌ام، ولی نوازنده نیستم، اما در مورد وضعیت کنونی موسیقی باید بگویم که ما در حال حاضر موسیقی درستی نداریم.

سیدعبدالله انوار

انتهای پیام/

کد خبر: 1156287

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =